نمایشنامه نویسی در فلسطین: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه فلسطین
 
جز (۱ نسخه واردشده)
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۷


در منابع از وجود نمایشنامه در فلسطین قبل از جنگ جهانی اول خبری وجود ندارد . با اینکه فلسطین با بازیهای نمایشی از اوایل قرن بیستم آشنا بوده است و شاید حتی بسیار قبل از این تاریخ چنین بوده است . شاید اولین نمایشنامه ای که در فلسطین نوشته شده نمایشنامه " دلیری عرب " یا " وفای عرب " باشد .

این دو نمایشنامه نوشته وافد لبنانی نجیب نصار می باشد که زندگیش را در فلسطین سپری کرده و عمر خود را وقف مبارزه با صهیونیسم و استعمار بریتانیا نمود . وی نمایشنامه را به عنوان وسیله ای جهت مبارزه و مقاومت و برانگیختن آگاهی ملی در مردمان نظاره گر تلقی می کرد .

ولیکن پیشتاز عملی و اصلی جنبش در ادبیات نمایشی در فلسطین همانا جمیل بحری است . مرگ زودرس وی در سال 1930 در جنبشی که در زمینه نمایش در فلسطین پدید آمده بود تأثیر گذاشت .

بصری از طریق کار مطبوعاتی در حیفا ظهور کرد .

مجله " زهرة الجمیل " ( ستاره زیبا ) را در 1/9/1921 و سپس روزنامه " الزهره " را در 1/5/1922 بنیان نهاد . ( نک : مطبوعات - ) وی ظاهرا سال بعد از آن اقدام به نوشتن نمایشنامه نموده است .

بصری در خلال هفت سال آخر عمرش ( 1923 - 1930 ) 12 نمایشنامه نوشت که عناوین آنان به نقل از سخنرانی نصری جوزی که در دمشق در سال 1981 ایراد گردیده به شرح زیر است :

  1. در راه شرف ( 1926 ) 2 - در زندان 3 - فروپاشی بغداد 4 - وطن دوست داشتنی ( 1923 ) 5 - غنچه قرمز 6 - ظلم پدر 7 - یورش به بلژیک 8 - حقیقت دردناک 9 - اختفاء غریب 10 - خائن ( 1924 ) 11 - قاتل برادر 12 - زندانی قصر ( 1927 )

ولی عبدالرحمن یاغی نمایشنامه های زیر را به جمیل بصری نسبت می دهد :

  1. زندانی قصر 2 - قاتل برادر 3 - در راه شرف 4 - ابومسلم خراسانی 5 - خائن 6 - زهیره 7 - وفای عرب 8 - حصار طبریه 9 - وفای عربی

آخرین مورد از نمایشنامه های فوق در میان نمایشنامه هایی که جوزی آنها را به بصری نسبت می دهد وجود ندارد . شاید این اخلاف از آنجا ناشی می گردد که بررسی کنندگان این آثار بین نمایشنامه هایی که خود بصری نوشته و آنهایی که کارگردانی آنها را به عهده داشته یا در آنها بازی نموده است خلط کرده اند .

به هر حال آنچه مهم است این است که آثار جمیل بصری با استقبال شایسته ای از طرف مردم مواجه گردید و در بسیاری از بلاد عربی به روی صحنه رفت ، امری که در شأن آن بود که وی را پیشگام نمایشنامه نویسی در فلسطین بگرداند . با این وجود حرکتی که در زمینه نمایشنامه نویسی آغاز گردیده بود سیر صعودی به خود گرفت .

هنگامی که بصری در سالهای قرن بیستم در اوج شکوفائی بود جوان دیگری به نام صلیباالجوزی ، برادر نصری که ظاهرا در همان موقع استاد وی بوده است ، اقدام به نوشتن نمایشنامه نمود . اعتقاد بر این است که نصری استاد

گروهی از جوانان خانواده جوزی که در آن هنگام به صدق و راستی در نوشتن و حرکت در زمینه نمایش و تئاتر مشهور بودند . بوده است .

صلیباالجوزی اقدام به نوشتن دو نمایشنامه کرد . اولین آن ، " عشق باید پیروز گردد " در سال 1925 بود . نمایشنامه حاکی از جدائی اخلاقی بین عشق و مال و منال است که در آن عشق بر موانعش غالب می آید . دومین نمایشنامه " مادرم " ( 1926 ) است که موضوع آن مبارزه مادر جهت نجات شرافت و آبروی خانواده می باشد .

با گذشت زمان نصری جوزی جای جمیل بصیر را در کار نوشتن نمایش گرفت . جوزی سردمدار " فرقه جوزی " در زمینه تئاتر و نمایش است . نصری جوزی بیلان آثار خویش را آنچنان که اینجا می آید بیان می نماید .

  1. تصویرهایی از گذشته ( نمایش برای کودکان )
  2. راههای سه گانه
  3. بازگشت مادر 1956
  4. هوش قاضی ( نمایشی برای کودکان )
  5. عدل اساس ملک است
  6. بازگشت روشنی
  7. شمعهای روشن ( 1936 ) در سال 1937 و 1941 به نمایش درآمد
  8. حق برتری می یابد ( 1927 ، در سال 1937 به نمایش درآمد )
  9. اشباح آزادگان
  10. شبها را نابود کنید
  11. فلسطین ! هرگز فراموشت نمی کنیم
  12. فؤاد و لیلا ( 1930 )
  13. مجلس عشاء
  14. امتی خواستار زندگی است
  15. عاشقان تئاتر
  16. میراث اجداد
  17. بدناریدیو .

علاوه بر اینها سه کتاب نیز برای دانشجویان نگاشته است که آنها را سلسله نمایشی برای دانشجویان ( 1945 )

نام نهاده است . غیر از موارد مزبور دارای نمایشنامه های دیگر و پرده های نمایشی رادیویی است .

سومین شخصیت خانواده جوزی جمیل برادر صلیبا و نصری است . نصری درباره وی می گوید : جمیل که از لحاظ سن کوچکتر از من است مجموعه ای به نام " تسبیح " و نمایشنامه های دیگری در سال 1952 نوشت بعدا مجموعه " همسر لال " و نمایشنامه های دیگری همراه با مقدمه کاملی درباره نهضت تئاتر در فلسطین را به رشته تحریر درآورد و تعداد زیادی نمایش رادیوئی را ترجمه نمود .

به گمان نصری جوزی ، جمیل درست ترین مرجع نمایشنامه ها و پروژه های نمایشی است که از ایستگاه رادیوی فلسطین و ایستگاه خاور دور رادیوی عربی ( انگلیسی ) در خلال سالهای 1946 تا 1948 پخش گردیده است .

چهارمین عضو خانواده جوزی ، فرید ، ظاهرا نمایشنامه نویس به تمام معنی نبوده است بلکه نویسنده پرده های نمایشی کوتاه که مخصوص نمایش رادیویی است بوده است .

از نمایشنامه نویس فلسطینی ، پدر اسطفان جوزیف سالم ، متولد 1913 در ناصره اطلاعات کافی در دست نیست . جوزی نمایشنامه های زیر را به وی نسبت می دهد .

  1. زندانیان آزاده ( چهار پرده )
  2. دلدادگی مرده ( یک پرده )
  3. قبله عشق ( دو پرده )
  4. جدال بین علم و ایمان ( یک پرده )
  5. دوست تا مرگ ( سه پرده )
  6. روز ارتش ( نمایشنامه ای برای کودکان )
  7. ساعت به صدا درآمد ای فلسطین ( دو پرده )
  8. موسیقی بهترین درمان ( کمدی ، در یک پرده ) .

جوزی این اشکال را بر فرید می گیرد که نمایشنامه های وی خالی از عنصر زن است با اینکه در تمام نمایشنامه های فوق وجود آن ضروری است .

تحقیق کننده هیچ زن فلسطینی غیر از اسمی طوبی را که اقدام به ادبیات نمایشی کرده باشد قبل از مرحله " جنگ

1948 " نمی یابد . آثار این نمایشنامه نویس زن بین اوایل جنگ دوم جهای و سال نکبت ( 1948 ) به اوج و شکوفایی رسید . بعضی از محققین ابراز می دارند که سه نمایش از نمایشنامه های اسمی طوبی ممکن است در فلسطین و لبنان بین سالهای 1925 و 1930 نوشته و به روی صحنه رفته باشد . این زن پیشتاز اولین نمایشنامه های خود را در عکا در سال 1925 به چاپ رساند .

جوزی چهار نمایشنامه زیر را به طوبی نسبت می دهد :

  1. زنان و اسرار
  2. صبر و آسودگی
  3. ریشه درخت
  4. هلاکت قیصضر روسیه .

شایسته است که در اینجا به بعضی از کارهای نمایشی قبل از انتقال آن به انواع جدیدش که در فلسطین صورت گرفته اشاره کنیم . برهان الدین العبوشی نمایشنامه " وطن شهید " را در پنج پرده ساخته و پرداخته و در آن به یگانگی و وحدت عربی در قبال صهیونیسم فرامی خواند .

محمدحسن علاءالدین نمایشنامه شعرگونه ای در چهار پرده درباره زندگی و مرگ امری القیس شاعر نوشته است . محمود محمد بکر هلال نمایشنامه ای تحت عنوان فلسطین نگاشته است . محی الدین الحاج عیسی الصفدی نیز نمایشنامه ای با نام " دیوانه هار " در پنج فصل و به صورت شعر نوشت . این نمایشنامه حول محور جنگ سبوس میان کلیب و جساس می چرخد .

فؤاد الخطیب نیز قبل از جنگ جهانی دوم نمایشنامه ای در قالب شعر درباره فتح اسپانیا نوشت که اعجاب شاعر بزرگ ، خلیل مطران ، را برانگیخت .

حرکت و نهضتی که در زمینه نمایش در فلسطین قبل از اشغال فلسطین وجود داشت حول سه محور اساسی زیر می چرخد :

  • محور قومیت عربی با استناد به میراثشان جهت مقابله با نشان گیرندگان اصالت عرب .
  • محور ملی که برانگیزاننده وحدت صفوف و

مقاومت در برابر قیمومیت بریتانیا و اسکان صهیونیستها

  • محور اجتماعی به منظور با نیروی ایجاد نهضت اجتماعی انگیزش مردم فلسطین به قدم گذاشتن در راه توسعه و پیشرفت .

گفته می شود که تعداد هنرپیشگان قبل از سال 1948 فقط در بیت المقدس به 30 نفر می رسید . بعد از جنگ نکبت ، شعر تنها صورت و شکلی بود که می توانست بدون توجه به ادبیات دیگر به حیات خود ادامه دهد نه فقط به این دلیل که زبان عربی طبعی شاعری دارد بلکه به این علت که شعر مانند تئاتر احتیاج به نمایش و چاپ همانند نمایشنامه و داستان ندارد .

به این ترتیب شعر فلسطینیان از آغاز دهه پنجاه شکوفا گردید و به دنبال آن داستان نویسی نیز چنین سرنوشتی پیدا کرد در حالی که ادبیات نمایشی در خواب درازی فرو رفته بود .

شاید این امکان برای ناظری وجود داشته باشد که روح تازه و زنده ای را که در رگهای فرزندان فلسطین از اواخر دهه پنجاه جریان یافت مشاهده نماید . جوشش این امر در اواسط دهه شصت صورت گرفت . در واقع لازم به یادآوری است که رشد حرکت فرهنگی در میان فلسطینیان پیش از برخورد جدید با دشمن صهیونیستی در سال 1965 بود و به این ترتیب اصالت و جدیت این برخورد را فراهم نمود .

غسان کنفانی از پیشتازان ادبیات مقاومت در زمینه نثر این مرحله است ولی وی در زمینه نمایش بیشتر از سه نمایشنامه از خود به جای نگذاشته است . این سه نمایشنامه در جلد سوم آثار وی با مقدمه ای از جبرا ابراهیم جبرا منتقد چاپ گردیده است . ابراهیم در این کتاب به نمایشنامه های دیگری که توسط غسان کنفانی نوشته شده ولی کامل نگردیده اشاره می کند .

غسان نمایشنامه " پلی به سوی ابدیت " را نوشت . این نمایشنامه به معنی مصطلح آن نمایشنامه نیست بلکه سلسله ای از قسمتهای مختلف جهت پخش در یکی از ایستگاههای رادیوی عربی است .

این نمایشنامه تا هنگامی که مؤلف در قید حیات بود منتشر و پخش نگردید . دو نمایشنامه دیگر به غسان منسوب است که عبارتند از : در ( 1964 ) و کلاه و پیامبر ( 1967 ) . با نمایشنامه " در " نمایش فلسطینی که دارای جنبه های انسانی و جهانی بود آغاز می گردد .

موضوع محوری این نمایشنامه اشراف وتسلط انسان بر سرنوشت خویش و رغبت وی به تملک مطلق است . با اینکه اثری از مسأله فلسطین در نمایشنامه وجود ندارد ولی تلاش فلسطینی ، تلاش مقابله و مقاومت و تحصیل کرامت و شرافت است و این نکته ای است که گوشه گوشه این نمایشنامه نهفته است .

نمایشنامه " کلاه و پیامبر " اگرچه به روشنی در شکل دراماتیک نمایشنامه " در " دارای اختلاف است ولی دارای همان مفهوم ویژگی نمایشنامه قبلی است . لذا در حالی که نمایشنامه " در " جنبه تقلیدی دارد " کلاه و پیامبر " متأثر از نمایشنامه معاصر بوده و پایه گفت وگو و زبان قرار دارد ، امری که نمایشنامه ای را به شعر نزدیکتر می کند تا به نمایش و تئاتر .

بعد از ظهور نمایشنامه " در " که همزمان با آن تحرک جدیدی در تئاتر فلسطین آغاز گردید برخی از نمایشنامه نویسان فلسطینی شروع به نوشتن آثاری کردند که توجه تاریخ نگار نمایش بدون نقدکننده را جلب کرد . قبل از پنجم ژوئن 1967 انجمن تئاتر عربی فلسطین که در سال 1966 تأسیس شد دو نمایش " ملتی که هرگز نمی میرد " و " راه " را به روی صحنه برد .

اولین آن نوشته مردی به نام " فتی الثوره " به کارگردانی صبری سندس و دیگری به نویسندگی و کارگردانی " نصرالدین شما " بود . بعد از آن انجمن مزبور اقدام به تولید برخی نمایشها نمود که از آن جمله است : " صندلی " نوشته معین بسیسو به کارگردانی خلیل طافش " زیارت " از کارهای ممدوح عدوان که کارگردانی آن را حسن عوینی به عهده داشت و نمایشنامه دیگر " پست زاده پست " نوشته امیل حبیبی و کارگردانی ولید قوتلی .

همزمان با شدت یافتن انقلاب فلسطین به دنبال جنگ

1967 حرکت ملموسی در زمینه ادبیات مقاومت حداقل از جهت کمی به وجود آمد . به این ترتیب شمار افرادی که به نوشتن نمایشنامه می پرداختند در دهه دیگر افزایش یافت . شاید اولین اسمی که شایسته یادآوری است سمیح القاسم شاعر می باشد .

وی اول نمایشنامه های شعری خود را تحت عنوان " قرقاش " در اشاره به مؤسسات نظامی اسرائیل نوشت . همچنین در سال 1973 نمایشنامه " الرابی مندل چگونه به دانش آموزانش پاسخ داد " و در سال 1974 نمایشنامه " پسر " را نوشت . وجه تمایز این نمایشنامه ها داشتن مضمون ملی است ولی در عین حال در سطح نمایشنامه مطلوب نیست .

معین بسیسوی شاعر نیز دو نمایشنامه ( شاید بیشتر ) به نام های " انقلاب سیاه پوستان " و " شمشون و راهنمای او " را نوشت . نمایشنامه اول حول چند موضوع می گردد : سیاهان بصره ، هندیان سرخ و انقلاب فلسطین . منظور از این امر اشاره به ارتباط جهانی بین موارد مزبور است .

سومین شاعری که به امر نمایشنامه نویسی اهتمام ورزید هارون هاشم رشید است . وی نمایشنامه شعرگونه ای تحت عنوان " سئوال " را که حالت سخنرانی بر آن حکمفرماست منتشر ساخت .

در سال 1975 " در جشنواره نمایشنامه عربی " نمایشنامه نثرگونه ای را که از آن نویسنده فلسطینی ابوشاور بود را به نمایش گذاشت .

در کرانه غربی با وجود اینکه هنرپیشگان تئاتر متجاوز از 20 نفر بوده است ، فعالیت زیادی در زمینه نمایشنامه نویس دیده نمی شود . آنچه در زیر می آید صورت نمایشنامه هایی است که در خلال دهه هفتاد در کرانه غربی به نمایش درآمده است :

  1. پاره ای از زندگی
  2. درخت زیتون
  3. لباس امپراتور
  4. اعلام چگونگی آب و هوا
  5. ای دولت بیا یاوه گویی کنیم
  6. گرد و غبار سر عمو
  7. به حق بپیوند
  8. انتظار
  9. ساختمان کاغذی
  10. بیرالمیه
  11. زمانی که
  12. هر وقت که باشد
  13. برای چه کسی کف بزنیم
  14. طاعون
  15. سوءتفاهم .

هیچ یک از منابع اشاره ای به نویسندگان این نمایشنامه ها ندارد . فقط نمایشنامه " به حق بپیوند " اشاره شده که از آن ابراهیم جبل است .

شایسته است که در این قسمت به نمایشنامه هایی که می توان آنها را سرمنشاء ادبیات مقاومت دانست و توسط نمایشنامه نویسنان غیرفلسطینی نوشته شده اشاره کنیم :

  1. شاخه زیتون نوشته آلفرد فرج ( مصر ) 1970 .
  2. شکوفه ای از خون نوشته سهیل ادریس ( لبنان ) 1968 .
  3. مجلس شبانه به مناسبت پنجم ژوئن نوشته سعدا... ونوس ( سوریه ) 1972 .
  4. فلسطینیان ، از علی عقله عرسان ( سوریه ) 1970 .
  5. غریبان ( بیگانگان ) از علی عقله عرسان ( سوریه ) 1974 .
  6. عراضه الخصوم ، از علی عقله عرسان ( سوریه ) 1978 .
  7. نوشته هایی بر شاهدین کشتار کفرقاسم . از جان الکسان ( سوریه ) 1973 .

از آنچه گفته شد این چنین معلوم می گردد که حرکت تئاتر و نمایشی فلسطین به حد مطلوب خود نرسید با اینکه جنگ مصیبت بار مردم فلسطین همانند یک واقعه تاریخی بعد جهانی به خود گرفت ولی نویسندگان و مؤلفین فلسطینی نتوانستند فاجعه فلسطین را به صورت تراژدی صحیح و درست بر صفحه نمایش تصویر و بیان کنند .

مآخذ :

  1. الجوزی ، نصری : المسرح الفلسطین ( 1918 - 1948 ) ، مجله " الافلام " عراقیه ، شماره 6 ، بغداد 1980 .
  2. یاغی ، عبدالرحمن : حیاه الادب الفلسطینی ، بیروت 1968 .
  3. الراعی ، علی : المسرح فی الوطن العربی ، کویت 1980 .
  4. السواحری ، خلیل : النهوض المسرحی فی الأرض المحتلة ، مجله " المعرفة " ، دمشق شماره 163 ، 1975 .