کنفانی ، غسان ( 1972 - 1936 )
وی ادیب و هنرمند و مبارز فلسطینی و عضو دفتر سیاسی جبهه خلق آزادی بخش فلسطین و سخنگوی آن بود . در سال 1936 در شهر عکا به دنیا آمد . تحصیلات ابتدای را در مدرسه فریر در شهر یافا - - که پدرش در آن شغل وکالت داشت - - گذراند . اما تحصیلات او به دلیل وقوع جنگ 1948 و اشغال فلسطین ادامه نیافت . شهر یافا در تاریخ 16/5/1948 به دست صهیونیستها سقوط کرد و کنفانی مجبور شد در سن 12 سالگی به همراه خانواده اش به جنوب لبنان پناهنده شود . وی تا سن 15 سالگی در شهر صیدا به تحصیل پرداخت اما پس از مدتی به سوریه رفت و در آنجا سکونت گزید .
وضعیت آوارگی کنفانی موجب شد تا وی در کنار تحصیل به کارگری اشتغال ورزد . وی در چاپخانه ای به کار پرداخت ، بعد از آن به عراق رفت و در روزنامه جنبش ملی عرب مشغول به کار شد . وی در آنجا روزنامه توزیع می کرد و سپس به کارگری رستوران پرداخت .
در سال 1953 به عنوان معلم در مدارس آژانس امدادرسانی به پناهندگان فلسطینی در اردوگاههای فلسطینی در دمشق مشغول به کار شد تا اینکه توانست مدرک دیپلم دبیرستان را دریافت کند . پس از آن در دانشگاه دمشق به تحصیل پرداخت و در رشته ادبیات عرب مدرک لیسانس گرفت .
در سال 1954 تعدادی از افراد جنبش قوی عربی - - که جبهه حرج از آن ریشه گرفت - - اقدام به ایجاد دفتری در دمشق کردند و مجله " الرأی " را منتشر کردند . غسان کنفانی به آنها پیوست و نویسندگی در مجله الرأی را شروع کرد .
در سال 1955 دمشق را ترک کرد و به کویت رفت و در مدارس آنجا مشغول به کار شد و در سازمانهای جنبش قومی گرای عرب به فعالیت پرداخت . در آنجا و در مورد مسائل ملی و فلسطینی تدریس می کرد و برای مجله مقاله می نوشت و برای مسابقات باشگاههای فرهنگی قومی ادبی اشراف داشت . وی دارای داستانهای بسیاری بود که از بارزترین آنها می توان از داستان " پیراهن سرقتی " را نام برد .
غسان کنفانی در کویت بعضی از مشکلات و درد و رنجهای ملتش را شناخت و در ارتباط با آنها داستانهای زیادی نوشت . وی در سال 1960 کویت را ترک کرد و به بیروت رفت و در مجله " الحریه " ارگان رسمی جنبش ملی گرای مشغول به کار شد . سپس ریاست هیأت تحریریه روزنامه " المحرر الیومیه " را به عهده گرفت و بر ضمیمه هفتگی روزنامه که به نام فلسطین منتشر می شد اشراف داشت .
سپس در بین سالهای 1967 - 1969 سردبیری روزنامه " الأنوار یومیه " شد و ستون اول در روزنامه با عنوان " انوار علی الأحداث " متعلق به او بود . وی در این صفحه بیشتر در مورد قضایای عربی به ویژه مسائل فلسطین مطلب می نوشت .
کنفانی با یک دانمارکی ازدواج کرد و صاحب یک پسر و دختر شد . در 26/7/1969 غسان مجله الانوار را رها کرد تا رئیس هیأت تحریریه مجله " هدف " را به عهده گیرد . این مجله را که جبهه آزادی بخش فلسطین منتشر می کرد . وی سپس عضو دفتر سیاسی و سخنگوی رسمی جبهه خلق آزادی بخش فلسطین و مسئول فعالیتهای تبلیغاتی آن شد و در تدوین بیانیه های سیاسی جبهه مشارکت داشت . سردبیری و مدیرمسئولی مجله هدف آخرین مسئولیت او بود .
در صبح روز 8/7/1972 هنگامی که همراه با پسر و دخترش به نام های فایز و لیلی سوار اتومبیل خود در حومه بیروت شد در اثر بمبی که عوامل مزدور صهیونیست زیر اتومبیلش کار گذاشته بودند ترور شد و به شهادت رسید .
شهادت غسان کنفانی موجی از عملیات انتقامجویانه فلسطینیان را نسبت به رژیم صهیونیستی به دنبال آورد .
مآخذ :
- کیهان سال ، شماره 11 ، جلد دوم ، سال 1351 .
- عودات ، یعقوب : من اعلام الفکر و الأدب فی فلسطین ، عمان 1976 .
- عاشور ، رضوی : الطریق الی الخیمة الاخری ، بیروت 1977 .
- الاتحاد العام للکتاب و الصحفیین الفلسطینین ، غسان کنفانی انسانا و ادیبا و مناضلاً ، بیروت 1974 .
- مجله شؤون فلسطینیة : شماره 13 ، سپتامبر 1972 .