یوسف ، محمدعبدالخالق

از دانشنامه فلسطین


او عضو گروه داوطلبان اخوان المسلمین مصر بود که همراه پدرش برای جهاد در راه خدا عازم فلسطین شد . پدرش به کشاورزی در شهرک قونیا منوفیه مشغول بود . کشاورزی را رها کرد و برای آزادی و پاکسازی سرزمین اسراء ( فلسطین ) از لوث وجود صهیونیستها وارد میدان نبرد شد .

او به همراه پدرش در اولین نبرد میان صهیونیستها و مجاهدان واقع در منطقه دیرالبلج شرکت نمود . تمام سربازان غسل شهادت کردند تا با حورالعین بهشتی برخورد کنند . همانند جیب بن عدی نماز میت قبل از فوت برای خود خواندند .

پس از تلاوت چند آیه از قرآن راهی میدان شدند و سیم های خاردار اطراف مستعمره یهودی نشین را قطع کردند و دشمن را با یک حمله سخت غافلگیر کردند به طوری که یهودیان مجبور شدند دست به دامن ارتش انگلیسی شوند ارتش انگلیسی با تانک به کمک آنها آمد . و منطقه را از مین های کار گذاشته شده توسط مجاهدین پاکسازی کرد در این نبرد دوازده نفر از رزمندگان اخوان مسلمین به شهادت رسیدند و پنج نفر مجروح شدند که اغلب آنها کمتر از 25 سال سن داشتند . هیچ کدام از آنها به دلیل رویا به دلیل رویاروی با دشمن از پشت مورد اصابت قرار نگرفتند .

از جمله شهدای جوان این گروه محمدعبدالخالق یوسف بود که به همراه پدرش در این نبرد شرکت داشت .

پس از شهادت پسر پدر بی آنکه ناراحت و نگران باشد به جنگ و مبارزه ادامه داد و تا پایان حمله حضور داشت .

پس از پایان حمله منتظر تشییع جنازه پسرش نماند و همراه برادرزاده مجروحش به بیمارستان غزه رفت . وقتی به اردوگاه برگشت مجاهدان به او تسلیت گفتند . ولی او گفت شما باید به من تبریک بگوئید من آنقدر در جبهه خواهم ماند تا به همان شرف و عزتی که پسرم نائل آمد برسم . او چنان از تبریک و تهنیت مجاهدان استقبال می کرد که گویی جشن عروسی پسرش را به او تبریک می گویند . چرا که فقط بیست سال سن داشت .

استاد حسن بنا پس از این جمله چنین می نویسد :

باید که صحت و حقیقت ایمان مؤمنان مورد امتحان و آزمایش قرار گیرد و ادعای ایمان چه کم و چه زیاد به تنهایی کافی نسیت و این نیست الهی است که تغییرناپذیر است...

و ما به صورت ارثی ایمان آورده ایم ولی این کافی نیست مگر اینکه انسان در برابر حقایق عملی ایمان رو در رو بایستد و این حقایق عبارتند از جهاد و شهادت و مرگ در راه خدا و دست شستن از متاع دنیا برای رسیدن به قرب الهی .

پس ای اخوان المسلمین ، شما و خانواده هایتان با خدا پیمان بستید که به همه حقایق و مقتضیات آن ایمان کامل داشته باشید و شعار شما در تاریخ ثبت است و مردم همه شما را می شناسند که می گفتید ، جهاد راه ماست و مرگ در راه خدا آرزوی ماست . شما با این شعارها حقائق ایمان را به طوری تئوری و نظری اعلام می کردید ولی اکنون به عهد خود وقا کردید و به طور عملی هم به آن حقایق عمل کردید .

یقین دارم که شما ان شاءالله در این امتحان سربلند و پیروز خواهید شد و بشارت های آن روشن و واضح است و اینکه دیار آخرت محل زندگی و جاودانگی است اگر بدانند .

مأخذ :

  1. السیی ، عباس : حسن البنا مواقف فی الدعوة و القربیة ، دارالدعوة للطبع و النشر و التوزیع ، الطبعة الثانیة ، اسکندریه ، ص 274 - 280 .