چک اسلواکى - اسرائیل ، ( روابط - )

از دانشنامه فلسطین


ایجاد روابط چک - اسلواک با اسرائیل گرچه اولین اقداماتش در آخرین ماههاى حکومت کمونیستها و به دنبال تلطیف مواضع گورباچف آخرین رئیس جمهور شوروى نسبت به رژیم صهیونیستى صورت گرفت ، لیکن رژیم جدید چک - اسلواکى خود نیز داراى انگیزه هاى تازه اى براى نزدیکى با اسرائیل بود . وتیلاوهاول در اولین نطق خود پس از احراز مقام ریاست جمهورى ( ژانویه 1990 ) ابزار امیدوارى کرد که به زودى روابط چکسلواکى و اسرائیل از سر گرفته شود . متعاقبا هیأتى عازم اسرائیل شد و پس از بازگشت اعلام کرد که به زودى روابط دو جانبه در کلیه سطوح برقرار خواهد شد . این تصمیم براساس سیاست خارجى جدید چکسلواکى مبتنى بر دموکراسى ، حقوق بشر و بازکردن درها به سوى همه کشورها ، و احترام به احساس همدردى مردم چک - اسلواکى با یهودیان به خاطر کشتار و شکنجه آنها در جنگ جهانى دوم و ادامه سیاست مخالفت با " ضد یهود " مازاد یک بنیان گذار چکسلواکى ، اتخاذ گردید . در ژانویه 1990 - شیمون پرز نخست وزیر و در فوریه همین سال موشه آرنز رئیس جمهور به پراگ سفر کردند . در سفر اخیر ، قراردادى در خصوص همکاریهاى فرهنگى ، آموزشى و علمى بین رژیم صهیونیستى و حکومت جدید چکسلواکى امضا شد و طرفین بر ضرورت تماسها بین اتباع و مؤسات خصوصى و همکارى در خصوص ارتباطات هوایى ، امور کنسولى ، توریسم و کشاورزى تأکید کردند .

توسعه روابط چک - اسلواک با اسرائیل ، با جدیت اقلیت ذى نفوذ یهودى این کشور که مراکز حساسى را در دولت پس از کمونیسم چکسلواکى اشغال کردند ، به معناى علاقه مندى این کشور به حل عادلانه مسائل اعراب و اسرائیل نبود . مقامات یهودى دولت جدید چک که عمدتا پستهاى فرهنگى ، رسانه اى ، قضایى و قانون گذارى کشور را به دست گرفتند ، در مجموعه اى از شبکه مالى - اقتصادى یهودیان تبعیدى این کشور با مرکزیت شاخه اى از خانواده روچیلدهاى آلمان ، قرار دارند . این شاخه که طى سالهاى اخیر به چکسلواکى بازگشته و خواستار بخشهاى مهمى از مالکیت صنایع این کشور است ، از عوامل مهم نزدیکى چک - اسلواک به رژیم صهیونیستى پس از نوامبر 1989 بوده است .

دولت چکسلواکى نزدیکى به رژیم صهیونیستى را عمدتا به دلایل سیاسى پیگیرى کرد : استفاده از نفوذ یهودیان در هیأت حاکمه آمریکا ، دورى از سیاستهاى رژیم کمونیست قبلى که مناسبات خود را عمدتا برپایه تحکیم روابط با کشورهاى رادیکال عرب در خاورمیانه قرار داده بود ، همسویى با سیاستهاى عمومى غرب به ویژه آمریکا و انگلیس در خاورمیانه و استفاده از خدمات سرویسهاى اسرائیلى پس از اضمحلال پلیس مخفى این کشور . کلیه اهداف فوق از طریق چک - اسلواک به عنوان " موازنه رفتارى " در قبال مسائل خاورمیانه توصیف شده است . به تبع چنین سمت گیرى ، مناسبات چک - اسلواکى در قبال مسائل خاورمیانه ، آفریقاى شمالى و آسیاى غربى ، همواره به عنوان تابعى از سیاستهاى آمریکا و انگلیس ومناسبات با رژیم اسرائیل در منطقه عمل نمود . موضع گیرى چکسلواکى در قبال روند مذاکرات اعراب و اسرائیل ، مسائل سرزمینهاى اشغالى فلسطین و مشارکت در جنگ خلیج فارس علیه عراق ، براساس چنین رهیافتى صورت گرفت .

مأخذ :

  1. موحدیان عطار ، رسول : اسلواک و چک ، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى ، تهران 1372 .