ماپام ( حزب - )

از دانشنامه فلسطین


الف - پیدایش :

واژه " ماپام " از حروف اولیه اسم عبری حزب " مفلیجت هابوعالم " به معنی " حزب متحد کارگران " گرفته شده است . بعد از شکافی که در حزب ماپام رخ داد ، این حزب در ژانویه 1948 از اتحاد دو حزب " هاشومیرهاتسعیر " و " احدوت هاعفودا " - - " یوآلی تسیون " به وجود آمد .

به دنبال آن گروههای چپ دیگری مانند کمونیستهای عبری و افرادی شبیه " موشه سنیه " به آن پیوستند . این حزب جزء بخشهای اصلی حزب سازمان جهانی صهیونیسم بوده و از سال 1949 در کمیته اجرایی آژانس یهود نماینده داشته و یکی از سه حزب اصلی در هیستادروت بوده و بر اداره اتحاد مزارع کشاورزی " کیبوتس " نفوذ مستقیم داشته است .

از آنجایی که این حزب خود را گروه صهیونیستی کمونیستی و طرفدار جناح چپ می دانست هدف از تشکیل

آن اتحاد احزاب چپگرای اسرائیل بود ، ولی آن طور که انتظار می رفت این اتحاد و ادغام صورت نگرفت .

در سال 1951 که انتخابات دومین کنگره حزب انجام شد اختلاف نظرات سیاسی و عقیدتی حول سه محور موضع گیری در برابر اتحاد شوروی و انقلاب اکتبر ، مشارکت در حکومت و پذیرش عضو عرب در حزب بین احزاب تشکیل دهنده آن ظهور کرد .

حزب " هاشومیرهاتسعیر " دید مثبتی نسبت به انقلاب شوروی داشت ، در حالی که حزب " احدوت هاعفودا " موضع انفعالی اتخاذ کرده و فعالیت کمتری در زمینه همکاری با شوروی ارائه می داد . علاوه بر این حزب احدوت هاعفودا پذیرش عضو عرب در حزب را نیز رد می کرد . نتیجه این درگیری ها این شد که در سال 1953 گروه چپ افراطی موشه سنیه از حزب اخراج شود و در سال 1954 به دلیل بالا گرفتن سطح اختلافات بین حزب احدوت و هاشومیرهاتسعیر ، حزب احدوت از ماپام خارج

گردید .

حزب ماپام تا سال 1969 حیات سیاسی مستقل داشت ، ولی بعد از آن و خصوصا بعد از تشکیل تجمع کارگری معراخ به حزب ماپام و سپس به حزب کارگر نزدیک شد . تلاشهایی در جهت اتحاد آن با حزب کارگر صورت گرفت . این حزب با احزاب راست افراطی و مذهبی درباره برخی از مسائل اختلاف نظر دارد .

حزب ماپام از هنگام تأسیس به عنوان یک حزب کارگری سوسیالیستی صهیونیستی مطرح بود ، ولی بعد از جنگ 1967 اعراب و اسرائیل و تأثیر نفوذ جریانات راست در هیأت حاکمه رژیم صهیونیستی ، حزب ماپام نیز دستخوش این تأثیر و تحول گردید و اصول مارکسیستی شوروی که زیربنای عقیدتی آن بود دچار خدشه گردید ( زیرا معتقد بود که اسرائیل برای دفاع از خودی جنگد ) و به جای آن پایه ریزی سوسیالیسم بر مبنای واقعیتهای درونی جامعه اسرائیل قوت گرفت و در سال 1969 با حزب کارگر به تجمع معراخ پیوست و تأثیر زیادی در سیاست آن گذاشت به طوری که تفاوتهای بین این دو حزب به حداقل ممکن رسید و به تدریج از قدرت ماپام کاسته شد به طوری که در سال 1977 از کل 37کرسی معراخ در پارلمان فقط 5 کرسی از آن ماپام بود .

ب - ساختار تشکیلاتی :

ساختار تشکیلاتی این حزب عبارتست از :

  1. کنگره که بالاترین نهاد حزب است و هر چهار سال یک بار تشکیل می شود . اعضای کنگره را نمایندگی های حزب در شهرها و مناطق عربی تشکیل می دهند .
  2. شورای عالی که جانشین کنگره است و جلسات آن هر دو سال یک بار تشکیل می شود .
  3. کمیته مرکزی که مسئول امور سیاسی و سازماندهی حزب است و هیأتهای دیگر را انتخاب می کند .
  4. دبیرخانه که بعد از کمیته مرکزی است و امور جاری حزب را پیگیری می کند .
  5. شورای رهبری که نقش رهبری حزب را دارد و منشی دبیرکل ، منشی سیاسی ، منشی کمیته مرکزی و برخی از شخصیتهای حزب در آن شرکت دارند .

رهبری حزب ماپام را از آغاز تأسیس " مائیرئیری " به عهده گرفت و بعد از او " مائیرتلمی " عهده دار این سمت

شد . در سال 1980 " ویکتورشحتوف " به عنوان رهبر حزب مطرح شد .

ج - مشارکت در حکومت :

حزب ماپام بجز سالهای 55 - 1952 و 65 - 1962 از ابتدا در دولتهای اسرائیل مشارکت داشته و تا سال 1977 در پستهای مختلف دولتی حضور داشت . اما بعد از روی کار آمدن لیکود نقش زیادی نداشته است . در پارلمان اسرائیل بعد از حزب ماپام مقام دوم را به دست آورد . اما بعد از همکاری با شوروی شکست خورد و در دوره های بعدی به طور نسبی در پارلمان حضور داشت و تا پارلمان یازدهم در قالب تجمع معراخ به مجلس راه یافت .

حزب ماپام همواره از عملیات سرکوبگرانه اسرائیل علیه اعراب و سیاستهای توسعه طلبانه آن پشتیبانی کرده است .

از شخصیتهای مهم حزب می توان مائیر مائیری ، یعقوب حزان ، اسرائیل بلای ، العیزر گرانوت ، حایکی جروسمان را نام برد .

پایگاه اجتماعی حزب ماپام در میان کارگران و کشاورزان است . زیرا از ابتدا بر ادغام صهیونیسم و کمونیسم انقلابی تأکید داشت و شعار مبارزه با اختلافات طبقاتی و سرمایه داری و ایجاد نظام اقتصادی عمومی را سر می داد . از اقدامات عملی حزب در این زمینه می توان به تشکیل اردوگاههای جمعی اشاره کرد .

د - طرحهای صلح حزب ماپام :

1 - طرح 11/12/1969 :

حزب ماپام اسرائیل ، طرح صلحی را در تاریخ 23/8/1968 ، براساس طرح قبلی این حزب در سال 1961 مطرح کرد .

در تاریخ 18/3/1969 ، کمیته سیاسی حزب ماپام فصل تازه ای برای حل قضیه آوارگان به طرح اوت 1967 افزود . سرانجام در تاریخ 11/12/1969 ، کمیته سیاسی این حزب ، با تجدیدنظر نسبت به موضوع شهرکهای نظامی و غیرنظامی ، طرح صلح تازه ای را تدوین کرد که به تصویب کنگره حزب رسید . این طرح از بندهای زیر تشکیل شده است :

  1. اسرائیل هر گونه راه حل سیاسی را مبتنی بر وجود دو کشور مستقل تأیید می کند و به تصمیمات

فلسطینی - اردنی در مورد حق تعیین سرنوشت احترام می گذارد .

  1. ارتش اسرائیل تنها در صورت دستیابی به حل و فصل مسالمت آمیز و تعیین مرزهای امن برای خود ، از مرزهای پس از جنگ شش روزه عقب نشینی می کند ؛ هرچند دستیابی به راه حلی جزئی به عنوان مرحله ای از ادامه مذاکرات صلح امکانپذیر است .
  2. قدس یکپارچه پایتخت کشور اسرائیل است . در قرارداد صلح ، برای خودگردانی اماکن مقدس مسلمانان و مسیحیان حقوق خاصی در نظر گرفته می شود . در صورت تحقق صلح ، اسرائیل با واگذاری نظارت بر اماکن اسلامی به اشخاصی که کشور عربی مجاور تعیین می کند مخالفتی نخواهد داشت .
  3. مرز اسرائیل با سوریه بلندیهای جولان است و پس از مشخص شدن مرزهای نهایی ، باقیمانده بلندیهای جولان جدا خواهد شد .
  4. قرارداد صلح با مصر بر بازگرداندن صحرای سینا و غیرنظامی شدن آن و همچنین ایجاد تغییرات مرزی ضروری برای امنیت اسرائیل استوار است .
  5. کرانه باختری در صورتی به کشورهای عربی بازگردانده می شود که تغییرات ضروری برای امنیت اسرائیل در مرزها ایجاد شود و نیروهای نظامی کشورهای عربی نیز متعهد شوند که وارد غرب رود اردن نگردند .

2 - طرح 12/6/1976 :

در نشست پایانی حزب ماپام در تاریخ 12/6/1976 خطوط سیاسی حل و فصل کامل با کشورهای عربی این گونه مشخص شد :

  1. منطقه جولان : برای تضمین امنیت و سلامت ساکنان جلیل اعلی و دره اردن ، مرز اسرائیل با سوریه از بلندیهای جولان عبور می کند ، پس از تعیین مرزهای نهایی باقیمانده این منطقه غیرنظامی می شود .
  2. صحرای سینا : صلح با مصر بر غیر نظامی شدن بخش وسیعی از صحرای سینا و تغییرات مرزی ضروری برای امنیت اسرائیل استوار است . افزون بر این ، باید تضمینهای کافی در مورد غیرنظامی ماندن این منطقه داده شود تا بار دیگر مرزهای جنوبی اسرائیل تهدید نشود . اما نوارغزه هرگز به مصر بازگردانده نمی شود و وضعیت سیاسی این منطقه به موقع خود در مذاکرات همه جانبه صلح ،

با در نظر گرفتن امنیت اسرائیل و خواست ساکنان آن ، مشخص می شود . در قرارداد صلح باید آزادی کشتیرانی برای اسرائیل تضمین شود .

  1. اردن : خاک اسرائیل در دو سوی رود اردن وطن مشترک یهودیان مهاجر و عربهای ساکن این سرزمین است . از این رو ، اسرائیل در مذاکرات با اردن راه حلی مبتنی بر وجود دو کشور مستقل ، اسرائیل و کشوری اردنی - فلسطینی را جستجو خواهد کرد . سرنوشت مردم فلسطین نیز در این کشور همسایه مشخص خواهد شد .
  2. قدس : قدس یکپارچه پایتخت اسرائیل است ؛ در قراردادهای صلح ، حقوق خاص اماکن مقدس مسلمانان و مسیحیان تضمین می شود ؛ در چهارچوب شهری یکپارچه ، تدابیری برای خودگردانی عربها در سطح امور شهری در نظر گرفته خواهد شد .

مآخذ :

  1. تاریخچه احزاب سیاسی در فلسطین اشغالی ، روزنامه جمهوری اسلامی .
  2. عبدا... هانی : الاحزاب السیاسیة فی اسرائیل ، بیروت ، 1981 .
  3. النظام السیاسی فی اسرائیل ، مرکز الدراسات العالم العربی ، بیروت ، 1992 .
  4. حداد ، ترز : القرارات و المبادرات الخاصه بالقضیه الفلسطینیه ، 1988 - 1947 ، عمان 1988 .