حیفا ( کشتار - 1948 )

از دانشنامه فلسطین


براساس اجرای طرح دال ( نک : دال ، طرح - ) و در سناریویی شبیه به سناریوی اشغال طبریه ، بندر حیفا نیز به تصرف صهیونیستها درآمد . البته این امر با توجه به شرایط ، در مواردی از قبیل اشغال و حمله به جاده های مهم و گذرگاههای شهر ، حملات و گاهی اشغال بعضی از روستاها و مواضع شهرکهای اطراف یا نزدیک به شهر با تغییرات اندکی صورت گرفت . بعضی از خانه های حیفا منهدم شدند و تعدادی از اهالی شهر کشته و اخراج شدند . ماجرا از این قرار است :

ژنرال " استوکویل " فرمانده انگلیسی حیفا در 21/4/1948 به یهودیان و اعراب اخطار داد که نیروهایش شهر را ترک خواهند گفت و در کرمل غربی و بندر تمرکز خواهند یافت .

هاگاناه یک دسته نظامی متشکل از 30 نفر را برای اشغال مقر کمیته مناطق شرقی در خیابان صلاح الدین که بر پل روشیما اشراف داشت ، فرستاد و با این کار خود جاده مواصلاتی حیفا به الجلیل و المروج را در اختیار گرفت . نیروها با زره پوشهای خود قبل از طلوع فجر در یک نبرد تن به تن آنجا را به اشغال خود درآوردند ؛ اما نبرد از طبقه ای به طبقه دیگر ادامه یافت تا این که از ساختمانهای همجوار زیر آتش شدید دشمن قرار گرفتند و بیش از یک روز رابطه آنها با سایر نیروهای یهودی در شهر قطع شد .

پس از نیمه های شب ساعت 22/4 حمله برای اشغال حیفا از سه بخش آغاز شد . " نفیه شانان " برای تصرف حلیصه ، یکی از محله های عرب نشین شهر به حرکت درآمد و نیروهای بخش دوم ، به سوی خیابانهای برج و " استانتون " به منظور دستیابی به مرکز جدید تجاری رهسپار شدند . بخش سوم نیروها به منظور تقسیم شهر به دو قسمت از مرکز جدید تجاری به سمت خیابان استانتون رفتند و زمینه برای حمله آغاز شد و محله های عرب نشین به شدت گلوله باران شدند و ارتش اسرائیل برای اولین بار در حیفا از خمپاره اندازهای موسوم به " داوید " استفاده کرد و صدای مهیب انفجارها در دل دشمنان وحشت افکند .

صبح همان روز در مناطق عرب نشین شهر شایع شد که ارتش انگلیس آمادگی دارد تا در هنگام عزیمت ، هر کس را که در بندر حضور دارد با خود ببرد . جمعیت زیادی در کنار دروازه های بندر گرد هم آمد . ثمرالخطیب یکی از اعضای کمیته ملی حیفا ، به عنوان شاهد عینی این ماجرا می گوید : افراد همدیگر را هل می دادند و مرد از روی برادرش و مادر از روی فرزندانش عبور می کرد ، بدین صورت قایقها در بندر به سرعت از شهروندان پر شد .

هاگاناه در حیفا برعکس طبریا با مشکل روبرو بود زیرا در صورت دست یازیدن به عملیاتی همچون " مبرایم " ( به معنی قیچی ) با نیروهای انگلیسی درگیر می شد ، زیرا نیروهای یاد شده در منطقه حد فاصل میان محله های عربی و یهودی ، در شهر به گشت زنی می پرداختند .

ژنرال هیوت استوکویل در 18 آوریل ، فرمانده انگلیس در بخش شمالی را به ستاد فرماندهی " هاری بیلین " افسر رابط میان آژانس یهود و ارتش انگلیس در شهر فرا خواند . طبریا در همان روز تصرف شد و ارتش انگلیس ساکنان عرب را از آن جا بیرون کرد . بدون شک این حادثه بسیار مهم با تمام خصوصیاتش در ذهن استوکویل و هاگاناه باقی ماند . استوکویل به اطلاع بیلین رساند که قصد دارد فورا طرح عقب نشینی نیروهای خود را از مناطق حدفاصل محله های عربی و یهودی در حیفا به مورد اجرا درآورد و آخرین نفرات نیروها روز سه شنبه 20 آوریل این مناطق را ترک گفتند .

حیفا 140 هزار نفر جمعیت داشت که اندکی بیش از نیمی از آنها یهودی بودند . بخشهاش عرب نشین شهر در امتداد ساحل دریا از شمال به جنوب در مسافتی در حدود 3500 مترمربع قرار داشتند و محله های جدید یهودی نشین در ارتفاعات بالای کوه کرمل بر این بخشها اشراف داشتند . عرض محله های عرب نشین ، حداکثر یک کیلومتر بود و میانگین مسافت میان محله های یهودی نشین و دریا بین 350 تا 400 متر بود . در نقطه ای بسیار نزدیک به بازار قدیمی ، واقع در نزدیکی بندر ، بخشهای عرب نشین در شمال غربی و جنوب شرقی شهربسیار نزدیک به یکدیگر قرار داشتند و فاصله میان آنها از 200 متر تجاوز نمی کرد و ساکنان عرب حیفا از طریق پل روشیما در جنوب شرق با سایر مناطق فلسطین ارتباط داشتند .

نیروهای ارتش نجات بخش در حیفا حضور نداشتند ، بلکه فقط شهروندان داوطلبی وجود داشتند که تعدادشان نزدیک به 450 تن بود و تفنگهای انگلیسی و فرانسوی داشتند که بخش اعظم آنها از آثار جنگ جهانی اول به شمار می رفتند . آنها با کمبود شدید مهمات روبه رو بودند . آنها فقط 15 تیربار داشتند که در جنگ شهرها یک اسلحه اساسی به شمار می رفت .

اما در آن سو حیفا مقر و پایگاه سربازگیری لشکر کرمل به شمار می رفت که بیش از 3000 جنگجو در اختیار داشت . کرمل یکی از لشکرهای هفت گانه عملیاتی هاگاناه محسوب می شد . لشکر کرمل تعداد زیادی زره پوش ، خمپاره انداز ، تیربار سنگین ، تفنگ و بمبهای دستی در اختیار داشت و دارای انبارهای تسلیحاتی متعددی بود . لشکر در حیفا همچنین از دو نوع سلاح به نامهای " داویدکا " و " گلوله های باراک " استفاده کرد .

داویدکا سلاحی شبیه به خمپاره انداز است که گلوله هایی به وزن 60 رطل ( وزنه محلی ) با انفجار مهیب و تخریب زیاد داشت . دومین سلاح ، بشکه های نفت و مینهای کروی شکل پر از مواد منفجره بود که از سوی مناطق مرتفع یهودی نشین به سوی محله های عرب نشین غلطانده می شد . داویدکا و گلوله های باراک سلاحهای دقیقی نبودند ، ولی در میان شهروندان تأثیر روحی ویرانگری بر جای می گذاشتند ، زیرا صدای انفجار آنها بسیار مهیب بود و تلفات جانی بسیاری به دنبال داشتند .

لشکر کرمل با توجه به چراغ سبز استوکویل و طرحهای عقب نشینی انگلیس ، تحرکات نظامی خود را آغاز کرد ، زیرا از قبل در جریان مقاصد و اهداف انگلستان قرار داشت . ژنرال استوکویل روز چهارشنبه 21 آوریل ، نمایندگانی از سوی هاگاناه و ساکنان عرب را به مقر فرماندهی خود فرا خواند و به اطلاع آنها رساند که قصد دارد از مناطق حدفاصل میان دو طرف عقب نشینی کند .

البته نمایندگان هاگاناه که ساعت ده صبح با استوکویل دیدار داشتند ، می دانستند که دستور عقب نشینی از غروب روز گذشته به اجرا گذاشته شده است و نمایندگان عرب در سه شنبه 20 آوریل در جریان تحولات قرار می گرفتند . در ساعت ده صبح ، هنگامی که استوکویل در حال قرائت پیام خود در برابر نمایندگان هاگاناه بود ، لشکر کرمل به نیروهای خود دستور داده بود تا به سوی مواضع تخلیه شده انگلیسی ها پیشروی کنند و به مواضع اعراب در منطقه پل روشیما حمله کند ؛ بدین وسیله مناطق عرب نشین در دام صهیونیستها گرفتار شد ، زیرا با تصرف پل مذکور صهیونیستها مانع از خروج فلسطینیان می شدند و از رسیدن کمک به آنان نیز جلوگیری می شد . به یگانهای عملیاتیلشکر کرمل در 21 آوریل دستور داده شده بود تا با هر عربی که برخورد می کنند ، او را بکشند و هر آنچه را که قابل آتش گرفتن است ، آتش بزنند و درها را با مواد منفجره از میان بردارند .

در تاریخ رسمی لشکر کرمل آمده است : فرماندهی هاگاناه وقتی متوجه شد که مقامات عرب از شهروندان عرب خواسته اند تا به منظور در امان ماندن از آتشبار دشمن در میدان بازار قدیم جمع شوند ، دستور داد تا میدان بازار با خمپاره مورد حمله قرار گیرد . پس از شروع گلوله باران و اصابت خمپاره ها به درون بازار ، وحشت عجیبی مردم را فرا رفت و توده مردم به سوی دروازه بندر یورش بردند و پس از کنار زدن نگهبانان سوار قایقها شدند و فرار از شهر را آغاز کردند . یک گزارشگر عرب ، صحنه را این گونه توصیف می کند : مردان ، دوستان خود را و زنان ، کودکان خود را زیر پا گذاشتند ، ازدحام جمعیت بسیار وحشتناک بود ، بسیاری از قایقها واژگون شد و تمام سرنشیان آنها غرق شدند . کمیته ملی عرب در حیفا در 22 آوریل 1948 نامه ای برای ژنرال استوکویل فرستاد . در نامه مذکور آمده است : شما با عقب نشینی خود به بعضی از بخشهای شهر فقط به حفظ آرامش در آنها پرداختید و سایر نقاط شهر را در معرض آشوب و ناآرامی قرار دادید . کمیته در این جا بر خود لازم می بیند که به شدت نسبت به اقدام یاد شده اعتراض نماید ، زیرا شما با این کار خود ، آشکارا ، سیاست علنی دولت خود را نقض کردید . براساس سیاست یاد شده ، انگلیس تا پانزدهم ماه مه زمان خاتمه یافتن سرپرستی اش بر فلسطین ، به طور ضمنی مسئولیت حفظ امنیت و نظام را در این کشور بر عهده گرفته بود .

کمیته اعلام می کند که موضع گیری شما به ضرر منافع اعراب است ، زیرا مشکلات فراوان برای آنها به ارمغان می آورد و زندگی شهروندان عرب را در معرض خطر قرار می دهد ؛ زیرا جان آنها از سوی تک تیراندازهای یهود که در مواضع مشرف بر محله های عرب نشین سنگر گرفته اند تهدید می شود . یهود در حوادث دردناک شب گذشته ، در تهاجم وحشیانه خود بیمارستان اعراب ، محله های مسکونی عربها در بخش قدیمی شهر و منطقه وادی النسناس و بخشهای شرقی شهر را مورد حمله قرار دادند که در اثر آن ، تعداد زیادی کشته و زخمی شدند . این حوادث بیانگر سیاست اشتباه شماست . سیاستی که در آن وظایف قانونی و اخلاق دولت در زمینه حفظ امنیت و نظم و حمایت از جان و مال مردم نادیده گرفته شده است . ما بدون هیچ درک و تردیدی معتقدیم که شما عامل کشتار وحشیانه مردم بیگناه به دست یهود هستید . منبع یاد شده ادامه می دهد : در یادداشت خلاصه مذاکرات انجام شده میان کمیته ملی با ژنرال استوکویل در تاریخ 22 آوریل 1948 آمده است : " ما امضاءکنندگان این یادداشت ، امروز با ژنرالاستوکویل در حضور فرماندار حیفا و " بر یگادیر جانسون " کنسول انگلیس در خصوص کشتاری که توسط یهودیان علیه اعراب در شهر حیفا جریان داشت ، به بحث و گفت وگو پرداختیم . او به اطلاع ما رساند که قادر به حفظ آرامش نیست و آمادگی جنگ با یهودیان و پایان دادن به وضعیت کنونی را ندارد . همچنین نمی خواهد به مبارزان عرب اجازه دهد تا برای کمک به شهروندان عرب وارد شهر شوند و در حال حاضر تمام توجه خود را را معطوف به حفظ جاده ها و مناطق تحت نفوذ ارتش خود کرده است . علاوه بر آن آمادگی خود را برای مذاکره با مقامات یهودی به منظور دستیابی به آتش بس اعلام کرد . وی خاطرنشان کرد که تنها در صورتی پا در میانی خواهد کرد که ما با مذاکره در زمینه برقراری آتش بس موافقت کنیم .

منبع مذکور می افزاید : در نامه کمیته ملی به " شبتای لوی " شهردار یهودی حیفا در 23 آوریل 1948 آمده است : قبل از بررسی طرحهای اخراج اعراب ، هیأت عرب به شدت نسبت به ادامه اقدامات خشونت آمیز غیرقابل توجیه نسبت به شهروندانی که در حال ترک خانه و کاشانه خویش هستند ، از سوی لشکر کرمل و دو گروه اشترن و ایرگون مانند تیراندازی به سوی شهروندان بی دفاع ، یورش به خانه ها و سرقت تمام وسایل و لوازم آنها ، بازداشت تعداد زیادی از شهروندان و ناشناخته ماندن سرنوشت آنان و ممانعت از ورود مردم به خانه هایشان اعتراض کرد . استوکویل قول داد تا امور در جریان طبیعی اش قرار بگیرد ، ولی تاکنون برای پیشگیری از موارد یاد شده هیچ گونه اقدامی صورت نداده است .

اسعد ابوالعردات از شهروندان حیفا در پنجاهمین سالروز مهاجرت فلسطینیان ، خاطرات خود را این گونه ذکر می کند : قبل از تخلیه حیفا ، در جریان کشتارهای صورت گرفته در دیریاسین و حواسه و دیگر نقاط قرار گرفتیم و مطلع شدیم که یهودیان ، افرادی را که در ناحیه الجرینی بازداشت کرده بودند قتل عام کرده اند . منطقه عرب نشین حیفا دچار وحشت شده بود و یورشها بدان منظور صورت می گرفت که مردم را از خانه هایشان بیرون ساخته و آنها را تا دریا به عقب برانند . در عملیات کوچ ، هیچ سازمان دهنده ای وجود نداشت . مردم پا به فرار گذاشته بودند ، بدون این که کسی راههای عقب نشینی را به آنها نشان دهد .

وی می افزاید : مردم در بندر ازدحام کرده بودند و چسبیده به هم ایستاده بودند . هیچ کس باری با خود همراه نداشت ، زیرا ترس از کشته شدن مانع از آن می شد که کسی باری با خود حمل کند . همه چیز در خانه ها باقی ماند . ما در بندر چهار پنج روز باقی ماندیم تا این که در میان ما شایع شد که حیفا اشغال شده است . مردم در آنجا دومین مرحله از فرار خود را آغاز کردند و از ساحل سوار قایقها و کشتیها شدند . همچنان که رفتناز شهر به بندر با آشوب همراه بود ، سوار قایقها شدن نیز با هرج و مرج همراه بود . رقابت باعث می شد تا مردم در این گروه یا گروه بعدی قرار بگیرند .

حیفا در نهایت از بین رفت و در اثر همگامی انگلیس ، ناتوانی ، اختلاف ، چنددستگی ، عدم جدیت ، رقابت و توطئه چینی اعراب ، اشغال شد .

" موشه زالیتسکی " فرمانده لشکر کرمل در شب عید فصح در 23/4/1948 بیانیه ذیل را منتشر ساخت : " براساس اختیاراتی که به تصویب فرمانده کل نیروهای مسلح رسیده است ، برپایی حکومت مستقل عبری در شهر حیفا را اعلام می کنم . هاگانای عبری که دشمن عربی را شکست داد و بر سراسر شهر تسلط دارد ، تا زمانی که کمیته اجرایی پارلمان ، تکلیف وضعیت دائمی شهر را روشن کند ، تنها قدرت حاکم در حیفا به شمار می رود . "

اینچنین بود که از فلسطینان عرب در حیفا تنها سه هزار تن باقی ماندند در حالی که در گذشته جمعیت اعراب در شهر 75 هزار تن بوده است . براساس آمار اسرائیلیها ، اعراب باقی مانده در دو محله وادی النسناس و وادی الصلیب جمع آوری شدند .

این سه هزار نفر به دلیل انگیزه های کاری باقی ماندند ، زیرا انگلیسی ها برای راه انداختن بعضی از بخشهای بندر به وجود آنها نیاز داشتند .

مأخذ :

  1. عقل ، عبدالسلام : کتاب سیاه ، جنایات اسرائیل در قرن بیستم ، معاونت فرهنگی وزارت ارشاد اسلامی ، 1381 .