حوادث شناسی ( علم - )

از دانشنامه فلسطین


در اثر صدمات و مصیبتهایی که بر سر ملتها می آید ، احساسات آنها بیدار می گردد و این ملتها از ریشه حوادث و علل آنها و نحوه خلاصی از این حوادث برای اصلاح وضع کنونی و آمادگی لازم برای آینده از خود سؤال می نمایند . این در صورتی است که این ملتها از قبل برای خود توشه - یعنی از بیدار و قدرت - فراهم کرده باشند . اما اگر از عقب ماندگی و جهل و تفرقه رنج ببرند مصیبها و حوادث این ملت را از پا در می آورند بدون آنکه بتوانند جواب مثبتی داده و به فکر اصلاح حال خود برآیند .

هنگامی که غرب با سپاهیان و نهادها و افراد و افکار خود به کشورهای عربی در ابتدای نهضت عربی در قرن گذشته لطمه وارد آورد عده ای از بزرگان عرب مانند سیدجمال الدین افغانی ؟ ! و محمد عبده و عبدالرحمن کواکبی و امثالهم از خود شروع به سؤال کردن نمودند که راز برتری و پیروزی غرب چیست ؟ عوامل برتری و تسلط غرب بر کشورهای عربی و استعمار این کشورها چیست ؟ مواضع ضعف رژیم عربی و اسلامی چیست ؟ تا به فکر درمان آنها برآمده و حاکمیت غربی را برطرف نموده و شر آن را کم نمایند ، و اعراب و مسلمانان قیام نموده ، و نیرو و قدرت و سربلندی خد را دوباره به دست بیاورند .

بزرگترین لطمه ای که اعراب از آن زمان خورده اند ، لطمه ای است که به فلسطین وارد آمده به طوری که نیروهای استعمارگر غربی و صهیونیسم جهانی با هم برای پایمال کردن حقوق فلسطینیان و جدا نمودن سرزمینهایشان و برپا نمودن دولتی توسعه طلبی در قسمت مرکزی عزیزترین بخش کشورشان همکاری می نمایند . اعراب در کشورهای مختلف برای دستیابی به استقلالشان تلاش نمودند و در دهه 1930 و 1940 تا حدودی این امر را محقق نموده و آرزوی آینده ای برتر نمودند . اما فلسطین علی رغم جهاد مردم آن و پشتیبانی برادران عربشان از این جهاد هجوم استعماری صهیونیستی روزبه روز شدیدتر و بیشتر شد تا اینکه صهیونیستها توانستند سلطه خود را برپا کنند و فلسطینیان را از سرزمینشهان آواره کرده و در 14 مه 1948 ایجاد کشور اسرائیل را به جهانیان اعلام کنند و جلو سربازان و سپاهیان عرب به فلسطین را سد نمایند و بر این سرزمین استیلا یافته و اهالی آن را آواره سازند ( نک : جنگ 1948 ) .

این زیان و ضرر اعراب واقعه دردناکی بود برای ملتهای عرب که منجر به تغییرات پی درپی در سازمانهای حکومتی و مراکز نیروها در آنها گردید و امواج ایدئولوژیکی و حزبی را برانگیخت ، و بعضی از متفکرین را وادار نمود به علل این مصیبت بپردازند و آنها را تحلیل نمایند تا بتوانند بر آن غلبه کرده و اعراب قادر به پایداری در مقابل خطر صهیونیسم گردند . چه از خطرات سخت و دشوار و بنای حیات جدیدی که برای آنها دارای عزت و پیشرفت در این عصر باشد . پس در نتیجه تحولاتی که در بعضی از کشورهای عربی صورت گرفت و نظم های جدیدی که در اثر آنها به وجود آمد و فعالیتها و اقدامات و دستاوردهایی که به انجام رسانده بودند ، در نفوس اعراب ، آرزوهای روشن و درخشانی ایجاد نمود ، چه در گرفتن حقوق آنها از کشورهای استعمارگر یا در پاسخگویی تجاوزات این کشورها یا در افزایش معلومات توده هایشان نسبت به آزادی و وحدت و عدالت یا در بروز بعضی از رهبرانشان در صحنه بین المللی به خصوص جمال عبدالناصر .

به همان اندازه که این آرزوها بزرگتر می شد و منتشر می گردید ، خشونت و لطمه جدیدی بر این آرزوها وارد گردید و اسرائیل در 5 ژوئیه 1967 با همدستی نیروهای استعماری و با دولتهای خط مقدم ، و اسرائیل توانست در جنگ ناگهانی حاکمیت خود را بر فلسطین بسط داده و سینای مصر و جولان شام و مواضع استراتژیک خلیج عقبه را اشغال نماید ( نک . جنگ 1967 ) .

شدت این لطمه نظامی و جانی بزرگ منجر شد مجددا متفکرین و ادباء و رجال سیاسی سعی در بررسی این مصیبت یا تباهی یا شکست یا فاجعه یا سایر نامهایی که بر آن اطلاق شدهنمایند تا علل آن را کشف نموده و نتایج آن را استنباط کنند و افکار عمومی عرب را متوجه اهمیت این علل و نتایج نموده و ملتهای عربی را به قیام جهت حفظ موجودیت خود و تقویت سرنوشت خود تشویق نمایند . این تلاشها نتایج بزرگی داشت از جمله کتاب و مقالات و برگزاری جلسات و کنفرانسها و اعداد مخصوص مجلات و اشعار و داستانها و امور بین المللی و سایر وسایل تصویری و تفکر و مطالعات مربوط به این مصیبت و بررسی آثار موضوعی و ذاتی آن .

محال است که ما همه این تلاشها و تحلیل جهت گیریها و روشن نمودن آنچه از آن شکل گرفته و آنچه با هم اختلاف دارد را بیان کنیم ، لذا به بیان احکام عمومی اینها و اقرار به اینکه این احکام به طور کافی مورد بررسی قرار نگرفته و حق مطلب ادا نشده است اکتفا می شود . و با تاکید بر ضرورت مطالعه فراگیر آنها و جستجو و تشخیص و خلاصه نمودن محتوای مثبت و مفید در شماره هایی برای صحنه های فردا و برنامه ریزی آینده به طور عموم به ایراد آنها اکتفاء می شود .

اولین چیزی که این تلاشها بر آن دلالت دارد اینکه این تلاشها توجهات فردی یا گروهی محدودی است که با مصیبت فاجعه بار و تکان دهنده صورت گرفت و وسایل مطالعه پی گیر و جستجوی دقیق مهیا نبود بلکه قصد این تلاشها توجه شعور و بیداری مردم و ترسیم راههای رهایی به اشکال و صیغه های عمومی بود و بیشتر شبیه به ادبیات توجیهی بود تا بحث علمی ، ادبیات حوادث ایجاد شد اما علم آن ایجاد نشد ، زیرا علم به این حوادث همانند هر علمی دیگر نیاز به ابزار و وسایل لازم و مستمر و اختصاص دادن عمیق و پی درپی و ایجاد گروههای مطالعه و ایجاد مؤسسات و آموزشگاه و برنامه ریزی دقیق و سازماندهی کامل دارد . اگر حکومتها و ملتهای عربی ضرورت این مقتضیات را برای برپایی مطالعه علمی احساس نمودند و شروع به مطالعه و بررسی بعضی قسمتهای حیات حاضر خود کردند پس لازم است برای جستوجو و بررسی این حوادث بزرگ در تاریخشان ابزار لازم اعم از نیروهای بشری و وسایل مادی را فراهم نمایند که تحقیق آن با روش موضوعی و با دقت کامل و اختصاصی همکاری و نفس طویل و سایر واجبات علم در این عصر امکان پذیر می گردد . در این تلاشها دو جناح اصلی به چشم می خورد ، یکی در مقام اول متمرکز بر عوامل خارجی است که انگیزه های استعماری و روشهایی را تحلیل می نماید و رابطه آن با صهیونیسم به عنوان وسیله ای جهت تسلط بر ملتهای عربی و سرکوبی جنبشهای آزادی بخش و وحدت گرای آنها را تحلیل می نماید . اما جناح دوم بیشتر انتقاد از خود را مطرح می کند و به علل داخلی در پیکر عربی می پردازد اعم از رسوبهای گذشته یا چیزهایی که در حال خاضر تجدید شد " . از بین طرفداران دو جناح خیلی کم هستندکسانی که طرف مقابل را به طور کامل اهمال نمایند اختلاف در تمرکز و ابراز است و این ماده ترکیبی است که در صورتی که شرایط جدی صحیح فراهم گردد منجر به روشن شدن دید و باز شدن فهم می گردد .

این تلاشها همچنین برحسب دید هریک از گروهها نسبت به تاریخ و تحولات عصر فرق می کند . گروهی تمایل به مدرنیزه کردن زندگی عربی و فکر عربی هستند تا فردا آماده رودررویی نیروهای حاضر و نیروهای فزاینده آینده باشند . و گروهی به فرهنگ عربی یا فرهنگ اسلامی توجه دارند و خواهان احیای آن می باشند و تاکید دارند که این فرهنگ چوب خلاصی ضامن اعاده قدرت و مجد می باشد . گروهی نیز مبارزه سیاسی را مقدم می داند و دیگری تشویق بر ساختار اقتصادی می کند و سومی می گوید در تعلیم و تربیت باید منطق حاکم باشد و الخ . این گروهها نیز در روش رسیدن به هدف تعیین شده اختلاف دارند . بعضی تمایل به روشهای انقلابی چه فکری و چه عملی دارند و بعضی دیگر روشهای تدریجی و تحول را تشویق می نمایند . به اعتقاد هر یک از این دو روش پینشهادی سالم تر و مناسب تر برای آزادی و ایجاد موجودیت جدید عربی که قار به پایداری و کسب عزت و سهیم شدن در تمدن می باشد .

زمان دارد بر جنگ 1948 یا 1967 می گذرد و شبح آن و تبعات منفی آن باقی ماند ، اما این مصیبت اکنون آنچه را که در هنگام نزولش می طلبید اکنون می طلبد بلکه درمان آن به صورت تدریجی در تلاشهای گسترده برای تحلیل زمان حاضر اعراب و گذشته آنها و مدلولات با مشخصشان و عوامل عقب ماندگی و راههای آزادی و پیشرفتشان صورت می گیرد . این تلاشهای فراگیر همچنین نیاز به مطالعات علمی دقیق دارد . و هنوز حکومتها و ملتهای عربی در تهیه نیروهای انسانی و مادی برای رویاروئی با این قضیه اولیه که رودررویی کامل و دقیقی را می طلبد ، عقب مانده هستند .

در پایان یک ناظر باید از تاثیر این تلاشهای فکری که درباره مصیبت در توجیه حیات عربی صورت گرفته سؤال نماید که نوع این تأثیر و مقدار آن چه بوده ؟ آیا به فضل این تلاشها وضعیت اعراب امروزه بهبود یافته ؟ اگر جواب منفی است پس آیا این نقض و خلل به اندیشه برمی گردد یا به علل ذاتی در موجودیت عربی یا انبوه بودن و بزرگ بودن نیروهایی عامل برای نابودی آن یا به کمال این عوامل بر می گردد ؟ تمامی اینها انتقاد خالصانه و آگاهانه از خود را می طلبد که ملهم فکر و عملی باشد که قدرت خلاقیت درونی ایجاد نماید ، و این بهترین توشه برای هر ملتی است که می خواهد بر مصیبتها پیروز گردد و بقای خود را تضمین نماید .

مآخذ :

  1. زریق ، قسطنطین : معنی النکبة ، بیروت 1948 .
  2. علمی ، موسی : عبرة فلسطین ، بیروت 1949 .
  3. طوقان ، قدری حافظ : بعد النکبة ، بیروت 1950 .
  4. خطیب ، محمد نمد : من أثر النکبة ، دمشق 1951 .
  5. حسینی ، محمدامین : حقایق عن قضیة فلسطین ، قاهره 1954 . - عارف ، عارف : النکبة : نکبة بیت المقدس و الفردوس المفقود ، صیدا 1964 - 1956 .
  6. قمحاوی ، ولید : النکبة و البناء ، بیروت 1956 .
  7. جمالی ، محمدفاضل : ذکریات و عبر : کارثة فلسطین و اثرها فی الواقع العربی ، بیروت 1965 .
  8. جمعة ، سعد : المؤامرة و معرکة المصر ، بیروت 1968 .
  9. اسعد ، عبدالله : النکبة الثلاث ، جده 1968 .
  10. العظم ، صادق جلال : النقد الذاتی بعد الهزیمه ، بیروت 1968 .
  11. نصور ، ادیب : الکبر و الخطاء ، بیروت 1968 .
  12. کشک ، محمدجلال : الکبر و الغز و الفکری ، قاهره 1969 .
  13. رزاز ، منیف : السبیل الی تحریر فلسطین ، بیروت 1970 .
  14. صائب جبوری ، صالح : محنة فلسطین و اسرارها السیاسیة و العسکریة ، بیروت 1970 .
  15. عماش ، صالح مهدی : رجال بلاقیاده حول اسرائیل ، المضمون العسکری و السیاسی لاسباب النکبة ژوئیه 1976 ، بغداد 1971 .
  16. شقیری ، احمد : من القمة الی الهزیمة مع الملکوک و الرؤساء ، بیروت 1971 .
  17. شقیری ، احمد : علی طریق الهزیمة مع الملوک و الرؤساء ، بیروت 1972 .
  18. شقیری ، احمد : الهزیمة الکبری مع الملوک و الرؤساء ، بیروت 1973 .
  19. هویدی ، امین : اضواء علی اسباب النکبة 1967 و علی السبب الاستنزاف ، بیروت 1975 .
  20. الغوری ، امیل : المؤامرة الکبری ، اغتیال فلسطین و محق العرب ، قاهره 1995 .
  21. حکیم ، سامی : طریق النکبة ، قاهره 1969 .
  22. تل ، عبدالله : کارثة فلسطین ، قاهره 1959 .
  23. علوبه ، محمدعلی : فلسطین و جاراتها : عوامل و نتایج ، قاهره 1954 .
  24. عبدالمنعم ، محمدفیصل : أسرار 1948 ، قاهره 1968 .
  25. هیکل ، محمد حسنین : التواطوء الاستعماری مع اسرائیل ، قاهره 1967
  26. عبدالمنعم ، محمدفیصل : نحن و اسرائیل فی معرکة المصیر ، قاهره 1968 .
  27. مهدی بن برکه : المعرکة بین العرب و اسرائیل ، قاهره 1967 .