تونس و مسأله فلسطین

از دانشنامه فلسطین


مواضع تونس نسبت به مسأله فلسطین و مقاومت آن تا کنون شکلهای مختلفی به خود گرفته است . در سال 1964 که حبیب بورقیبه رئیس جمهور آن کشور مسافرت مشهور خود را در چند کشور خاورمیانه آغاز کرد ، روابط تونس با فلسطینیها تیره شد تا آنکه بار دیگر دوستی خود را با جمال عبدالناصر تجدید کرد .

علی رغم اینکه جنبش " فتح " همواره در تفاهم با تونس بوده ولی در زمان حبیب بورقیبه هیچ گونه کمک نظامی یا اقتصادی از این کشور دریافت نکرده و حتی اجازه فعالیتهای سیاسی در تونس به آن داده نشد .

پس از جنگهای اردن ( در سپتامبر 1975 ) باهی الادغم ، نخست وزیر سابق تونس به عنوان رئیس کمیته مأمور نظارت بر اجرای موافقت نامه های قاهره و امان تعیین گردید . ادغم به طور آشکار از مقاومت فلسطین طرفداری می کرد و این خود موجب شد تا با نخست وزیر وقت اردن " وصفی التل " اختلافهایی پیدا کند و این اختلاف به بهبود روابط تونس و مقاومت کمک کرد . در نیمه ژانویه 1971 ، عرفات در چهارچوب دیدارش از کشورهای شمال آفریقا ، از تونس دیدن کرد به امید آنکه کمکهایی برای جنبش مقاومت به دست بیاورد و در آن زمان از موضع گذشته تونس در برابر مسأله فلسطین اظهار تشکر نمود . دستگاههای تبلیغاتی تونس از ضرورت تقویت و حمایت از مقاومت فلسطین سخن گفتند و رادیو تونس اظهار داشت وظیفه ملی ایجاب می کند که کلیه مشکلات و ناهمواریهایی را که بر سر راه مقاومت قرار دارد از میان برداریم تا بتواند رسالت خود را به طور کامل به انجام برساند...

در ماه سپتامبر 1973 ، " محمدمصمودی " وزیر امور خارجه تونس تأکید کرد که کشورش بدون هیچ گونه محافظه کاری از مسأله فلسطین پشتیبانی می کند و از کشورهای اروپایی خواست که به مسئولیتهای خود در برابر این مشکل عمل نمایند . او در سخنان خود در پاریس ، محکوم ساختن " تروریسم فلسطینی " را رد کرد و اظهار داشت که حل این مشکل در دخالت دادن فلسطینیها در کلیه مراحل حل و فصل جنگ اعراب و اسرائیل نهفته است . تونس از بهبود روابط خود با مقاومت فلسطین بهره گرفت و راه حلهای مسالمت آمیز را برای حل مشکل فلسطین به " فتح " ارایه داد ولی جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین ، این طرحها را کوشش برای منزوی ساختن سازمانهای رادیکال و تندروی مقاومت نامید . با وجود ، این حزب دعوت " الدستور " به کنفرانس " جبهه اعراب همدوش با انقلاب فلسطین " شد و این تنها حزب حاکم " محافظه کار " در یک کشور عربی بود که به این کنفرانس دعوت می شد .

هنگامی که بورقیبه دریافت که با مقاومت به نوعی تفاهم نسبی رسیده است ، در سال 1973 ، از پیشنهادات خود مبنی بر تأسیس یک دولت فلسطینی پرده برداشت . گفته می شود که بورقیبه در مشورت با سادات و قذافی و بومدین طرحی را نیز پایه ریزی کرد و از ننماید . " فتح " تعهد گرفت که با آن مخالفت

در طرح بورقیبه ، کشور جدید ، از دو کرانه شرقی و غربی رود اردن تشکیل می شود بدون آنکه کشور کنونی اردن وجود داشته باشد . به دنبال آن ، اردن ، به عنوان اعتراض به طرح بورقیبه ، روابط دیپلماتیک خود را با تونس قطع کرد . این طرح مورد تأئید برخی از رهبران مقاومت که امید باز گرداندن سرزمینهای اشغالی را از دست داده بودند ، قرار گرفت . پس ازتجاوز گسترده رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 و بیرون راندن نیروهای مقاومت فلسطین از بیروت ، سازمان آزادی بخش فلسطین ( ساف ) مرکز فرماندهی خود را در تونس مستقر کرد ولی با بمیاران مقر ساف در این کشور توسط هواپیماهای رژیم صهیونیستی و فشارهای دیگری که از جانب آمریکا به دولت تونس وارد شد ، این کشور از رهبران سازمان آزادی بخش فلسطین عذر خواست و دستور برچیدن پایگاههای فلسطینیها را صادر کرد . ( نک - : سازمان آزادی بخش فلسطین )

پس از این رویداد ، موضع تونس با مواضع رژیم مصر و اتحادیه عرب نسبت به مسأله فلسطین هماهنگ گردید ( نک - : اتحادیه عرب و فلسطین ) به ویژه پس از شروع فرایند صلح خاورمیانه که مبنای هدف استراتژیک آن مذاکره و صلح با اسرائیل قرار گرفت .

به طور کلی می توان گفت که به استثنای چند موضع مشخص تونس نسبت به مسأله فلسطین و مقاومت آن ، بقیه مواضع و عملکرد این کشور بیشتر سمت و سوی سازش با اسرائیل را داشته است تا نابودی کامل این رژیم از روی نقشه خاورمیانه عربی ، بدین جهت بیشتر فلسطینیها تونس را به دلیل مواضعی که نسبت به قضیه فلسطین داشته است به عنوان یکی از پایگاههای اصلی نفوذ آمریکا در منطقه به حساب آورده اند .