تنکزبن عبدالله

از دانشنامه فلسطین


امیر سیف الدین حسامی ناصری حاکم دمشق و نایب الناصرناصرالدین محمدبن قلاوون سلطان ، از ممالیک ترک در مصر و شام بود . در اصل از ممالیک المنصور حسام الدین لاجین بود ، سپس به گارد ویژه الناصر ملحق شد و مراحل رشد و ترقی را آغاز کرد تا به مقام نیابت رسید و از آن وقت از شخصیتهای بزرگ دولت ممالیک شد ، تا آنجا که بعضی تاریخ نویسان مقام او را با مقام جعفر برمکی در دولت عباسیان مقایسه کردند . در حقیقت تنکز نزد ناصر چنان مقامی یافت که هیچ امیری پیش از او به چنان مقامی دست نیافته بود . ناصر به دامادی او درآمد و دو دختر خود را به عقد دو پسر تنکز درآورد . تنکز بیست و هشت سال در نیابت دمشق ماند ، که زمانی بس طولانی است به ویژه در دوران ناآرامی چون دوره ممالیک که طی آن ، مصادره و ترور و توطئه و دسیسه فراوان بود . ظاهرا تنکز نسبت به زمان خود " دارای فهم و سیاستی بود " و از این رو توانست کارها را سازمان بخشد و منافع رعایا را نگاه دارد تا آنکه به وی لقب عادل دادند .

شاید مهم ترین چیز در زندگینامه تنکز کارهای عمرانی و تأسیسات فرهنگی و آثار تاریخی بود که یاد و نام او را زنده نگاه داشت . اینها هنوز هم به چشم می آیند . در دمشق مسجد جامع تنکز و دارالقرآن و الحدیث تنکزی و تربت ستیته بانوی او هست . در فلسطین گلدسته ای بر دروازه سلسله در بیت المقدس وقف نمود ، همچنین مدرسه و خانقاهی که در بیت المقدس وقف کرد و پله آزان که در حرم حضرت ابراهیم از سنگ مرمر ساخت ، و قنات سبیل که آب را به میان مسجداقصی می رساند ( 728ه - ) و حمام معروف به جدید ( 741ه - ) و قیصریه بیت المقدس ، و حوضی که امروزه به نام " کأس " شناخته می شود و میان مسجدالصخره و الاقصی قرار دارد ، و بنای مدرسه تنکزیه در کنار دروازه حرم که امروزه باب السلسله شناخته می شود ( 729ه - ) .

فعالیتهای عمرانی تنکز از بیت المقدس نیز گذشته و به صفد رسید و در آنجا یک کاروانسرا و بیمارستان ساخت که به نام او شناخته می شوند ( 725ه - ) . نیز چندین بنای دیگر ساخت از جمله مسجد جامع نابلس و دیگری در عجلون . همچنین کاروانسرای منیا یا ویرانه خان را نزدیک طبریه ساخت . در روستای جلجولیا " خرابه های یک مسجدجامع و یک خان از موزائیک وجود دارد که از باقیمانده های بناهایی است که تنکز ساخته بود "

این صفحه روشن زندگینامه امیر تنکز است . صفحه سیاه آن را ذهبی در کتاب سیرالنبلاء ذکر کرده و گفته است " تنکز قدرت ترس آوری داشت ، در خونریزی بی باک بود و روحیه ای وحشی داشت . در او غرور و آز با تدینی اجمالی آمیخته بود . آدمی خشن بود و رأفتی و رویی مشاهده نمی شد " . کلمه " آز " که ذهبی به آن اشاره کرده و آنچه از طمع و مال دوستی که در آن پنهان است یکی از بارزترین معایب تنکزبود . و بالاخره وی را به سوی مرگ کشاند . او در جمع آوری اموال و برگزیدن اشیای نفیس و خرید املاک گوناگون در شهرها و روستاهای دمشق ، حمص ، بیروت ، بقاع ، فلسطین و مصر کوشش بسیار نمود .

دارایی وی را به میلیونها برآورد می کردند و این مسأله حسادت دیگران را برانگیخت که میانه او و ملک الناصر را به هم زدند . او تنکز را هشت سال پیش از آنکه او را در سال 741ه - /1340م بکشد ، مهلت داد . قتل وی در اسکندریه انجام شد که او را در آنجا در بند کردند ، و پس از مرگش جنازه او را به دمشق بردند و در مقبره اش کنار مسجد جامعی که خود بنا کرده بود ، دفن کردند .

مآخذ :

  1. مقریزی : السلوک المعرفه دول الملوک ، قاهره 1956 ، 1957 .
  2. کتبی ، ابن شاکر : فوات الوفیات ، قاهره 1951 .
  3. حنبلی ، مجیرالدین : الأنس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل ، نجف 1968 .
  4. عسقلانی ، ابن حجر : الدرر الکامنه فی أعیان المائة الثامنه ، قاهره 1348ه - .
  5. بردی ، ابن تعزی : النجوم الزاهره فی ملوک مصر و قاهره ، قاهره 1348 - 1375ه - .
  6. صالحی ، محمدبن طولون : اعلام الوری بمن ولی نائبا من الأتراک بدمشق الکبری ، دمشق 1964 .
  7. دهمان ، محمداحمد : ولاة دمشق فی عهد الممالیک ، دمشق 1964 .