ترجمه و مترجمان

از دانشنامه فلسطین


فلسطینیها از مراحل آغازین نهضت نوین عربی سهم بسزایی در امر ترجمه داشتند . آنها فعالیت خود را از سال 1860 آغاز کردند . از میان ترجمه های آن زمان می توان کار یوسف دباس یافی را در ترجمه کتاب " مرشدالاولاد " اثر فرانسیسکو سوادیواس ، را می توان ذکر کرد .

علی رغم موانع و کارشکنی های منتج از استعمار ، این فعالیتها در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ، همراه با پیشرفت جامعه روبه ترقی گذاشت . بندلی صلیبا جوزی ، کتاب " الامومه عندالعرب - مادری نزد اعراب " را از آلمانی به عربی برگرداند و آن را در سال 1902 در قازان به چاپ رسانید .

پس از آنکه روزنامه های عربی زبان در فلسطین به فعالیت پرداختند ، زمینه مناسبی برای ترجمه پدیدار شد . یکی از این نشریات که در تشویق ترجمه مؤر بود ، مجله " النفائس العصریه " خلیل بیدس بود که برای ترجمه متون از زبان روسی تلاش فراوانی نمود . او در سالهای 99 - 1898 چهار کتاب و در سالهای 19 - 1908 شش کتاب از این زبان ترجمه کرد . علاوه بر اینها داستانهای کوتاه بسیاری را در شماره های مختلف مجله خود به چاپ می رسانید . اشخاص دیگری نیز به خلیل بیدس پیوستند و مطالب و مقالاتی از روسی به عربی ترجمه کردند و گاهی ترجمه های خود را در مجله او " النفائس العصریه " به چاپ می رساندند . یکی از این افراد انتوان بلان یکی از استادان مدرسه روسی در ناصره بود که رمان " در راه عشق " را در سال 1912 ترجمه کرد . وی داستانهای کوتاه نیز مانند " گشتی در دنیای خیال " و خاطره هایی از کتاب " راه خیال " اثر تولستوی و غیره آن را ترجمه کرد . در این زمینه نام کسانی چون سلیمان پولس ، ابراهیم جابر ، عبدالکریم سمعان لطف الله خوری صراف ، و خانم کلثوم عوده به و فارس تیکولا مدور ، را نیز می توان یاد کرد .

همان گونه که مجله " النفائس العصریه " به علت سوابق فرهنگی صاحب آن و نیز برخی از یاران او عامل تشویق کننده ای برای ترجمه از زبان روسی بود ، مدرسه روسی پسران " سمینار " در ناصره ، و مدرسه روسی دختران " سمینار " در بیت جالا نیز در این زمینه سهیم بودند ( نک - : مسیونرهای روسی ، مدرسه های ) برخی از شاگردان این دو مدرسه داستانهایی از زبان روسی به عربی ترجمه کردند و در مجله النفائس العصریه به چاپ رسانیدند . از جمله کسانی که آثار بسیاری از روسی ترجمه کردند می توان سلیم قبعین و نجاتی صدقی را نام برد . سلیم قبعین یکی از نخستین فارغ التحصیلان مدرسه سمینار روسی در زادگاهش ناصره بود . او فعالیت چشمگیری در نشریات مصری داشت و در تأسیس چند نشریه در آنجا مشارکت کرد . او همچنین برای چندین نشریه مصری مطلب می نوشت و خوانندگان عرب را با داستان نویسان بزرگ روسیه مانند تورگنیف ، پوشکین ، ماکسیم گورکی ، تولستوی و دیگران آشنا نمود . او علاوه بر کتابهای دیگر ، کتابهای " حکومت محمد پیامبر " و " دادگاه دوزخ " اثر تولستوی و " سرود حاکمیت " اثر تورگنیف را از زبان روسی ترجمه کرد .

نجاتی صدقی به مسکو سفر کرده و تحصیلات خود را در دانشگاه آنجا در رشته اقتصاد سیاسی به پایان رسانده بود . این سابقه تحصیلاتی به وی فرصت داد تا آثاری را از زبان روسی به عربی ترجمه کند و نویسندگان مشهور روسیه و همچنین جنبه های مشخص و بارز ادبیات روسیه را بشناساند . او از منابع اصیل روسی ، ترجمه های عربی بسیار دقیق و روان و گویایی دارد . میخائیل نعیمه در کتابی که درباره " پوشکین " شاعر روس نوشت و در سریال ( اقرأ - بخوان ) در سال 1945 منتشر کرد ، کار وی را ستود . همچنین ترجمه ای که از کارهای چخوف در همان سریال در سال 1967 منتشر کرد از کارهایی بود که روح مؤف اصلی و سلیقه و عبارتهایش را در عین ترجمه به زبان عربی به طور روان و دقیق حفظ کرده بود .

تأثیر مجله النفائس العصریه تنها به ترجمه از زبان روسی منحصر نمی شد بلکه به ترجمه از زبان آلمانی نیز کشیده شد . " جبران مطر " داستانها و حکایتهایی را از زبان آلمانی ترجمه کرد . بندلی جوزی نیز در ترجمه از زبان آلمانی شرکت داشت . الیاس نصرالله حداد نیز داستان " ناثان حکیم " اثر لسینگ نویسنده آلمانی را ترجمه کرد و در چاپخانه ایتام در بیت المقدس به چاپ رسانید .

شرایط زندگی افراد فرقه مذهبی ارتودکس در بیت المقدس فرصت آشنایی با زبان یونانی را برای آنان فراهم کرد و جرجی حنا سلسک در این زمینه فعالیتهایی داشت . توفیق یازجی در یافا با زبان یونان نوین آشنا گشت و شعر " شراب آمیخته " اثر یوانس پولیتی شاعر یونانی را ترجمه کرد .

طبیعی بود که فلسطین با زبان ترکی ارتباط داشته باشد . عبدالله مخلص ، کتاب " سیره الفاع السلطان محمد الثانی " نامق کمال را به عربی سلیس و روانی ترجمه کرد . حسن صدقی دجانی نیز داستان اجتماعی " هشدار " را از ترکی به عربی برگرداند . عارف عزونی کتاب " ترانتاپایو " نامه های یک جوان حبشه ای به همسرش ، اثر ناظم حکمت شاعر بزرگ ترک را ترجمه کرد .

فرزندان این مرز و بوم با زبان فرانسه نیز آشنایی کاملیداشتند . عادل جبر از کسانی بود که آثاری را از این زبان به عربی ترجمه می کرد . او رساله " روح ملی گرایی " اثر ماکس نوردو را ترجمه کرد . اسحاق موسی حسینی و پدر روحانی فرنسیسکن استفان سالم کتاب " هنر شعرسرایی در میان اعراب " را ترجمه کردند و آن را در چاپخانه کشیشهای فرانسوی در بیت المقدس در سال 1945 به چاپ رسانیدند .

یکی از پیشگامان ترجمه اصیل در نهضت عربی به طور اعم و در فرهنگ فلسطین به طور اخص ، عادل زعیتر است . او بیش از سی و هفت کتاب بسیار مهم را از زبان فرانسه به عربی سلیس و روان و دقیق ترجمه کرد . ترجمه از زبان انگلیسی در فلسطین به علت تسلط مستقیم استعمارگران انگلیس بر این کشور ، بیشترین سهم را داشت . این روزنه مهم ، در تربیت کردن تعداد زیادی از مترجمان که شمار آنها از یکصد تن نیز بیشتر بود ، نقش داشت . از میان نخستین کسانی که متون انگلیسی را به عربی ترجمه کردند می توان ابراهیم حنا ، روز حسون ، و پولس صدقی از بیت المقدس ، را نام برد .

از مشهورترین کسانی که در این زمینه شناخته شدند ، افراد زیر را می توان نام برد : توفیق ریبق ، احمد شاکر کرمی ، ودیع بستانی ، احمدسامح خالدی ، عجاج نویهض ، جبرا ابراهیم جبرا ، سلیم سلامه ، امیل بیدس ، سمیره عزام ، عمر دیراوی ابوحجله ، احسان عباس ، نیکولا زیاده ، برهان دجانی ، سلمی خضرأ جیوسی ، عبدالرحمن یاغی ، ابراهیم میخائیل عوده ، ابراهیم مطر ، انیس صایغ ، عبدالملک ناشف ، محمود سمره ، ناجی علوش ، عمر یحق ، بکر عباس ، محمود زاید و خیری حماد که از پرکارترین مترجمان بود و شمار ترجمه های وی از زبانهای انگلیسی و فرانسه در زمینه های سیاست و ادبیات و فلسفه و شرق شناسی و اقتصاد به 50 جلد می رسید . از کتابهایی که وی ترجمه کرد و به اعراب و مسایل آنها مربوط می شد می توان : انقلاب الجزایر اثر جین گیلبس ( 1961 ) ، جنگ نفت اثر استانتون هوپ ( 1962 ) ، یهودی جهان وطن اثر هنری فورد ( 1968 ) ، فتوحات بزرگ عربی اثر گلوب پاشا ( 1963 ) ، امپراتوری بزرگ عربی اثر گلوب پاشا ( 1967 ) ، و استعمار نو اثر قوام نکرومه ( 1967 ) ، اعراب ، تاریخ و آینده آنان ، اثر ژاک برک و انقلاب صنعتی در مصر را برشمرد . هرکسی که فعالیت این نام آوران با سابقه را بررسی کند می بیند که ترجمه های آنان در زمینه های فرهنگی گوناگون بوده است . مثلاً توفیق ریبق مقاله ها و داستانهایی را برای مجله النفائس العصریه ترجمه کرد . او همچنین کتاب " آزادی و زندگی " اثر یک روزنامه نگار آمریکایی ، و کتاب " میزان النفس " که فصلهایی از آن را در " معرفی اقلام الزهره - نمایشگاه قلمهای جوان " منتشر کرد و همچنین کتاب " سخن میز غذاخوری " اثر نویسنده اجتماعی مشهور وخالق کتاب دو زن را ترجمه کرد . او در مورد زبان ترجمه سخت گیر و جدی بود . احمد شاکر کرمی ، در سال 1921 در " کرمیات " برخی از شعرهای شللی شاعر انگلیس را ترجمه کرد . کتابی هم از برناردین دو سان پیر نویسنده فرانسوی به عنوان " الفلسفه الشرقیه او نادی سوارت - فلسفه شرقی یا باشگاه سوارت " را از زبان انگلیسی به عربی ترجمه کرد . همچنین داستان " چه گران است " اثر گی دی موپاسان نویسنده فرانسوی را از متن انگلیسی به عربی برگرداند . نیز " افسا ، کارد مرگ و بیماری " اثر تولستوی نویسنده روسی را از زبان انگلیسی ترجمه کرد . از مارک تواین " افسانه زهره ونوس " را ترجمه کرد . داستان " می ، یا پائیز و تابستان " اثر پوپ شاعر انگلیسی را به عربی برگرداند و آن را در سال 1921 به تدریج در مجله رابطه ادبیه در دمشق منتشر کرد . همچنین داستان " خالد " اثر کراوفورد داستان نویس مشهور آمریکایی مادیون را به عربی برگرداند .

ودیع بستانی در ترجمه از انگلیسی و هندی سهمی بزرگ داشت . مجموعه بزرگی از کتابها را در مسایل سیاسی و بررسیهای اجتماعی و شعر و ادبیات به رشته تحریر درآورد و فهرست آنها را در مقدمه دیوان سفرش به نام " فلسطینیات " ذکر کرد .

احمد سامح خالدی یکی از مشهورترین کسانی است که در زمینه تعلیم و تربیت و روان شناسی و مدیریت کلاسها کتابها و مقاله هایی از انگلیسی به عربی ترجمه کرده است . کتابهای وی در این زمینه در فلسطین و سایر کشورهای عربی به خوبی شناخته شده است .

عجاج نویهض نیز کتاب " جهان اسلام در زمان حاضر " و کتاب " نظام سیاسی - نظریه ها و شکلهای آن " را از انگلیسی به عربی ترجمه کرد و در سال 1939 در قدس به چاپ رسانید .

جبرا ابراهیم جبرا ترجمه های نام آوری در زمینه ادبیات محض داشته است که در میان تحصیل کردگان عرب و فلسطینی آوازه یافت . امین ابوشعر در سال 1938 " دوزخ دانته " را از زبان ایتالیایی ترجمه کرد .

سخن از سایر مترجمان که پیش از این به آنها اشاره شد به درازا می کشد به ویژه اگر بدانیم که سلیم سلامه حداقل 27 کتاب را از زبان انگلیسی به عربی ترجمه کرده است . امیل بیدس نیز بیست و چهار کتاب ، سمیره عزام ، دوازده کتاب و عمر دیراوی حداقل هفده کتاب را به عربی برگردانیده اند .

برای کسانی که جنبش ترجمه را در فلسطین بررسی می کنند روشن است که ابتکارها و اقدامهای فردی در این زمینه کم نبوده است . ولی در عین حال نمی توان رابطه بعضی از مؤسه ها با این موضوع و تأثیر آنها بر کثرت کتابهای ترجمه شده را نادیده گرفت .

مجله ها و مؤسه های روزنامه نگاری و برخی سازمانهایانتشاراتی مانند مؤسه فرانکلین در ترجمه کتابها نقش ایفا کردند و این نشان می دهد که چنانچه خواسته شود برای فعال کردن جنبش ترجمه برنامه ریزی شود ، لازم است مؤسسه هایی را با این فعالیت مرتبط ساخت تا در هر زمان ترجمه های معین و مناسبی را عرضه کنند .

در پایان لازم است به شماری از نویسندگان و محققان و علما و پژوهشگران که عازم دانشگاهها و مؤسه های علمی کشورهای اروپایی و آمریکایی شدند اشاره کنیم . اینان از آن سرچشمه علمی بهره گرفتند و سپس به دانشگاهها و مؤسه های علمی مختلف در کشورهای عربی بازگشتند و بسیاری از آنچه را که فرا گرفته بودند از انگلیسی و سایر زبانها به عربی برگردانیدند . شمار این اشخاص در میان فلسطینیها اندک نیست و فعالیت آنها نیز چشمگیر بوده است .

مآخذ :

  1. یاغی ، عبدالرحمن : حیاة الأدب الفلسطینی الحدیث ، بیروت 1968 .
  2. هواری ، عرفان سعید ابوحمد : أعلام من أرض اسلام ، شفا عمرو 1979 .
  3. الأخرس ، محمود : البیبلو غرافیا الفلسطینیة الاردنیة ، عمان 1972 .
  4. ناعوری ، عیسی : ثقافتنا فی خمسین عاما ، عمان 1972 .
  5. اسد ، ناصرالدین : الاتجاهات الادبیة الحدیثه فی فلسطین و الأردن ، قاهره 1957 .
  6. عودات ، یعقوب : من أعلام الفکر الأدب فی فلسطین ، عمان 1976 .