بیت المقدس ( بین المللى کردن - )

از دانشنامه فلسطین


در سال 1947 ، مجمع عمومى سازمان ملل ، ببن المللى کردن بیت المقدس را به عنوان بخشى از طرح تقسیم توصیه کرد . قطعنامه تقسیم چنین تدارک دید که شهر بیت المقدس به صورت منطقه اى حائل corpus separatumکه با یک رژیم مخصوص بین المللى زیر نظر سازمان ملل اداره شود در آید . شوراى قیمومیت مأمور اداره این کشور از طرف سازمان ملل گردید و موظف شد که در ظرف 5 ماه ، قانونى کامل براى اداره این شهر تدوین و تصویب نماید . این قطعنامه همچنین تأکید کرد که این شهر باید غیرنظامى شود و بى طرف بودن آن اعلام و حفاظت گردد و هیچ گونه عملیات ، تمرینات ، فعالیتهاى نظامى نباید در داخل مرزهاى این شهر صورت گیرد . قطعنامه تأکید نمود چنین قانونى که توسط شوراى قیمومیت تدوین و تصویب مى شود تا ده سال ضمانت اجرایى دارد مگر این که شورا خود لازم ببیند در تاریخى زودتر ، در مقررات آن تجدید نظر کند . پس از ده سال ، شوراى قیمومیت ، با تجربیاتى که در این مدت به دست مى آورد ، باید مجدداً این طرح را بررسى کند و سپس ساکنان شهر با کمال آزادى از طریق همه پرسى ، خواست خویش را نسبت به سرنوشت شهر اعلام دارند .

قطعنامه مزبور براى بین المللى کردن بیت المقدس عملى نشد . اسرائیل در پایان قیمومیت انگلیس حدود 54 مساحت این منطقه را که به وسیله قطعنامه فوق ، عنوان منطقه حائل را یافته بود تصرف کرد و باقیمانده آن که شامل شهر قدیم بیت المقدس نیز مى گردید ، توسط نیروهاى اردنى تسخیر شد .

اشغال بیت المقدس به وسیله نیروهاى نظامى اسرائیلى و اردنى ، به کوششهاى سازمان ملل براى بین المللى کردن این شهر خاتمه نداد . کنت فولک برنادوت میانجى گر که سازمان ملل در گزارش مورخه 16 سپتامبر 1948 خود توصیه کرد که این شهر باید تحت کنترل مؤر سازمان ملل با حداکثر استقلال داخلى براى جماعات عرب و یهود آن قرار گیرد . مجمع عمومى در سومین اجلاسیه منظم خود نظر میانجى را قبول نمود و به کمیسیون آشتى براى فلسطین دستور داد که در اجلاسیه بعدى براى وضع یک رژیم بین المللى دایمى براى منطقه بیت المقدس ، پیشنهادات مشروح خود را به مجمع تسلیم نماید .

کمیسیون آشتى ، با نمایندگان کشورهاى عرب و اسرائیل بحثهایى را انجام داد . هنگامى که نمایندگان عرب به طور عموم خود را براى قبول اصل رژیم بین المللى بیت المقدس آماده کرده بودند ، دولت اسرائیل با این امر مخالفت کرد ، با این حال ، وضع این رژیم را براى مکانهاى مقدس در شهر بیت المقدس قبول نمود . این مکانهاى مقدس تحت کنترل اردن بود . کمیسیون آشتى طرحى را براى بین المللى کردن بیت المقدس به مجمع عمومى ارائه داد ، ولى این نقشه چون با دستورات مجمع عمومى مطابق نبود ، سرانجام مسکوت ماند .

در نهم دسامبر 1949 ، در قطعنامه 303 ، مجمع عمومى قصد خود را مبنى بر اداره بیت المقدس با رژیمى بین المللى مجددا عنوان و مقررات اصلى قطعنامه 26 نوامبر 1947 را تأکید کرد . در ضمن از شوراى امنیت خواست که مقدمات وضع قانونى براى بیت المقدس را آماده سازد و نسبت به اجراى آن فورا اقدام کند .

در 4 آوریل 1950 ، شوراى قیمومیت ، قانونى براى اداره شهر بیت المقدس تصویب کرد . ولى به زودى متوجه شد که نه اردن و نه اسرائیل ، هیچیک براى اجراى آن با وى همکارى نخواهد کرد . در حقیقت ، اسرائیل بسیارى از ادارات و وزارتخانه هاى خود را بهبیت المقدس انتقال داده و در 23 ژانویه 1950 این شهر را پایتخت خود اعلام کرده بود . از آن پس ، اقدامى دیگر از طرف سازمان ملل براى بین المللى کردن بیت المقدس صورت نگرفت و موقعیت نظامى موقتى که در سال 1948 به وجود آمده بود تا سال 1967 ادامه یافت .

از روز تأسیس حکومت اسرائیل در سرزمین اسلامى فلسطین خطرى که بیت المقدس را تهدید مى کرد ، سرانجام باحمله اسرائیل به کشورهاى عربى در 5 ژوئن 1967 م . به وقوع پیوست و در همان آغاز جنگ ، اسرائیل بخش باقیمانده شهر بیت المقدس را که در تصرف عربها بود نیز اشغال کرد و مسجدالاقصى ، نخستین قبله مسلمانان به دست مهاجمین تجاوزکار افتاد و در معرض بى احترامى صهیونیستها قرار گرفت .

پس از این حادثه ، اسرائیل اعلام داشت که اداره بیت المقدس را براى همیشه در دست خواهد گرفت . سپس براى همین منظور ، على رغم اعتراض جهانى ، آن را به بخش اشغال شده قبلى ، ضمیمه ساخت و در 28 ژوئن 1967 قلمرو قانونى ، قضایى و ادارى منطقه شهر بیت المقدس را چنان توسعه داد که شامل شهر قدیم نیز مى گردید .

در این میان نقش مسیحیان و کلیسا و در رأس آنها واتیکان ، براى مردم جهان به ویژه مسلمانان بسیار قابل توجه و دقت بود ، زیرا علاوه بر آن که دولتهاى مسیحى در توطئه تجاوز بر ملل اسلامى ، دست داشتند ، گروههاى تبشیرى و پرچمدار آنها " پاپ " رسماً اعلام داشتند که بیت المقدس باید یک شهر بین المللى اعلام گردد .

بدین ترتیب اعلام بین المللى کردن شهر بیت المقدس و عدم درخواست جدى از اسرائیل براى تخلیه سرزمینهاى اشغالى و دعوت طرفهاى درگیر ، به توافق سیاسى با یکدیگر ، نتایج حاصله از جنگ را به نفع اسرائیل تعمیم داد و نتیجتا توطئه مشترک آتش افروزان جنگهاى صلیبى که با فتواهاى خود این جنگها را به راه انداخته و خون هزاران تن را به هدر دادند ، و کسانى که به نص صریح قرآن مجید " از همه بیشتر با مسلمانان دشمنى دارند " به مرحله خطرناکى رسید که محصول آن ، با حیثیت جهانى اسلام و مسلمانان و قداست بیت المقدس و مسجدالاقصى ، تضاد اساسى دارد " ولتجدن اشدالناس عداوة للذین امنوالیهود " .

مآخذ :

  1. خسروشاهى ، سیدهادى : اسرائیل ، پایگاه امپریالیسم ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى چاپ اول ، 1370 .
  2. کتان ، هنرى : فلسطین و حقوق بین المللى ، غلامرضا فدایى عراقى ، امیرکبیر ، 1368 .