عربهای بدوی

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۱ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


این نوشتار با رویکردی توصیفی - - تحلیلی به وضعیت اقلیت عرب بدوی در فلسطین اشغالی 1948 به ویژه وضعیت آنان در منطقه نقب ( در جنوب اسرائیل ) را بررسی می کند .

الف - عربهای بدوی در اسرائیل :

نظام اجتماعی حاکم بر بدویان ، نظامی قبیله ای است که در چارچوب این نظام ، هر قبیله از محدوده و قلمرو خاصی برخوردار است که می تواند در آن محدوده جابه جا شود و از منابع آن به نفع تمام اعضای قبیله استفاده کند .

در دوران حاکمیت امپراتوری عثمانی بر فلسطین ، عملکرد دولت در کنترل فعالیتهای قبایل بدوی ، به حدی ضعیف بود که این وضعیت در نهایت موجب رشد نفوذ و قدرت شیوخ قبایل شد .

لذا این مسأله موجب شد تا دولت عثمانی در آن مقطع ، اقدامات جدی را در جهت کنترل بدویان انجام دهد . تأسیس شورایی متشکل از بزرگان قبایل ( بدوی ) برای اداره امور بدوی ها از جمله این اقدامات بود .

در دوره قیمومیت انگلیس بر فلسطین نیز وضع رفاهی و اقتصادی بدویان به خاطر عدم توجه حکومت رو به کاستی گذاشت و زمینهایی که قبلاً متعلق به قبایل مختلف بدوی بود با کمک دولت ( وقت ) به تدریج به یهودیان منتقل شد .

به عبارت دیگر از سال 1935 به بعد جنبش صهیونیسم متوجه مناطق بدویان شد و شروع به خرید زمینهای آنان و ساخت شهرکهای یهودی در این زمینها کرد .

بدین ترتیب روند استقرار و یکجانشین شدن بدوی ها قبل از سال 1948 و در دوره قیمومیت بریتانیا ( بر فلسطین ) آغاز شد . در این زمان بسیاری از بدویان منطقه برای اشتغال به دوایر وابسته به حکومت تحت قیمومیت انگلیس مراجعه کردند . به طوری که قبل از تأسیس رژیم صهیونیستی ، تقریبا نیمی از بدویان منطقه ، کوچ نشینی را کنار گذاشته بودند ( نک : کوچ نشینی و استقرار ) .

گفتنی است که جمعیت بدویان در ابتدای دوره قیمومیت انگلیس ( سال 1922 ) بالغ بر 13 هزار و 300 نفر بود که این تعداد عمدتا در منطقه نقب ( در جنوب اسرائیل ) ساکن بودند .

اما پس از اشغال فلسطین و پایان جنگ 1948 ، وحدت و یکپارچگی بدوی ها و زمینهای آنها با تفکیک و تقسیم زمینهایشان از دست رفت . لذا این وضعیت موجب خروج تعدادی از بدویان از فلسطین اشغالی 1948 شد . این در حالی است که تعداد دیگری از آنها نیز توسط رژیم صهیونیستی اخراج و آواره شدند .

بدین ترتیب 75 درصد از بدویان منطقه بئرالسبع ( در جنوب فلسطین اشغالی 1948 ) از مناطق خود اخراج و آواره شده و تعدادی از آنها نیز در سال 1959 به کشورهای مصر و اردن تبعید شدند .

در طول سالهای 1966 - 1948 رژیم صهیونیستی به دلایل امنیتی جابه جایی و کوچ بدویان را ممنوع کرد و رفت و آمد آنها در داخل مناطق مشخص شده در شمال نقب محدود شد . بدین ترتیب شیوه سنتی زندگی بدویان بر اثر از دست دادن زمینهای کشاورزی دستخوش تغییرات زیادی شد .

از سوی دیگر برنامه اسکان بدویان ( در هفت شهر واقع در شمال منطقه نقب ) و از دست دادن منابع سنتی ، باعث شد تا این گروه اقلیت ( بدویان ) بدون آمادگی و مهارت به مکانهای تازه روی آورند و به همین دلیل زندگی بدویان ، همواره از سطح بسیار پایینی برخوردار بوده است .

ضمن اینکه ارائه خدمات دولتی به این گروه اقلیت عرب در داخل فلسطین اشغالی 1948 در مقایسه با سایر اقلیتهای موجود در جامعه اسرائیل ( از جمله دروزیها ، مسیحیان و... ) بسیار محدود بوده است .

این محدودیت در مورد بدویان نقب بیشتر به چشم می خورد ، زیرا قسمت اعظم جمعیت بدویان در منطقه نقب در روستاهایی زندگی می کنند که نه تنها از سوی رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخته نشده ، بلکه حتی ساکنین این روستاها از ابتدایی ترین حقوق انسانی نیز بی بهره اند .

به عبارت دیگر ، رژیم صهیونیستی علی رغم قدمت 100 ساله این روستاها هنوز آنها را به رسمیت نشناخته و هیچ حقوقی نیز برای ساکنین آنها قائل نیست .

از سوی دیگر ، این رژیم مکررا سیاست خود را

مبنی بر انتقال بدوی ها به مناطق مسکونی دایمی و اسکان آنها در مناطق ثابتی از نقب اعلام کرده است که هدف از این اقدام ، تسلط هرچه آسان تر بر این گروه اقلیت ( جامعه اسرائیل ) است . ضمن اینکه این رژیم در جهت نیل به هدف مذکور ، رؤسا و شیوخ قبایل را برای همکاری با خود تطمیع کرده و با ارائه کمکهای مالی به آنها سعی دارد تا زمینه همراهی اعضای قبایلشان با سیاستهای دولتی را فراهم سازد .

در همین زمینه ، یکی از مهمترین طرحهایی که برای تمرکز بدویان در سکونتگاههای دایمی مطرح شده ، از سوی " افیگدور لیبرمن " ( Avigdor Liberman ) از چهره های راستگرای افراطی رژیم صهیونیستی ( که طی 2 دهه گذشته همواره طرحهای نژادپرستانه بسیاری را علیه اقلیت عرب 48 ارائه داده است ) در سال 1997 ارائه شد و در اواسط همان سال نیز در صحرای نقب به اجرا درآمد . اگرچه اجرای این طرح ، با اعتراضات گسترده ای از سوی بدویان همراه بود .

شایان ذکر است که فرایند جذب بدویان در جامعه اسرائیل که در دو سطح رسمی ( از طریق سیاستهای دولت ) و غیررسمی ( از طریق ایجاد ارتباط و تعامل میان بدویان با یهودیان در جامعه اسرائیل ) صورت گرفته ، با موانع و مشکلات متعددی روبه رو بوده است که از جمله آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد :

  1. مشکلات ناشی از انتقال از یک جامعه سنتی محافظه کار با ارزشهای اقتصادی و فرهنگی سنتی به یک جامعه مدرن و شهری .
  2. عدم هماهنگی و ناسازگاری بدویان با ارزشها و هنجارهای حاکم بر جوامع مدرن .

ب - ویژگی های جمعیتی :

واقعیت این است که رژیم صهیونیستی در گردآوری و تمرکز بدوی ها و قرار دادن آنها در یک محدوده قابل کنترل موفق بوده است . تعداد بدویان در منطقه نقب به ویژه ناحیه بئرالسبع از 13 هزار نفر در سال 1948 به 18 هزار و 300 نفر در سال 1961 و 48 هزار و 400 نفر در سال 1979 و 53 هزار و 200 نفر در سال 1998 افزایش یافت .

جمعیت اعراب بدوی براساس آخرین آمار ارائه

شده از سوی مرکز آمار اسرائیل ( در سال 2004 ) بالغ بر 170 هزار نفر ( یعنی چیزی حدود 12% از کل جمعیت اقلیت عرب ساکن در اراضی اشغالی 1948 ) است . این تعداد در سه منطقه ذیل ساکن می باشند .

  1. منطقه نقب در جنوب اسرائیل با 110 هزار نفر جمعیت .

( گفتنی است که در حدود 60% از این جمعیت در هفت حوزه واقع در منطقه نقب که بین سالهای 1966 تا 1990 توسط رژیم صهیونیستی ایجاد شده اند ، زندگی می کنند ) .

  1. منطقه مرکزی با جمعیتی بالغ بر 10 هزار نفر .
  2. منطقه الجیل ( در شمال اسرائیل ) با 150 هزار نفر جمعیت .

محدودیتهایی که رژیم صهیونیستی برای مقابله با رشد بالای جمعیت اعراب بدوی و استفاده آنها از زمینهای منطقه به وجود آورده ، این دسته از اعراب را در مورد وضع معیشتی آینده شان بسیار نگران کرده است ، زیرا این محدودیتها که تحت شعار " رشد و توسعه منطقه نقب " توسط رژیم صهیونیستی ایجاد می شوند ، نقض کننده قانون مصوب 1996 این رژیم است که به بدویان اجازه می دهد آزادانه در صحرای نقب جابه جایی و تحرک داشته باشند .

واقعیت این است که فرایند سریع مدرنیزانسیون و نوگرایی که بدویان نقب طی پنج دهه اخیر پشت سر گذاشته اند ، هزینه های سنگینی را در عرصه های اجتماعی و اقتصادی برای آنان به همراه داشته است . بدین ترتیب در حالی که بدویان در آستانه از دست دادن میراث گذشتگان خود قرار دارند ، آینده آنان نیز در هاله ای از ابهام فرو رفته است .

کمااینکه جایگاه سازمانهای سنتی اقتصادی و اجتماعی بدویان نیز شدیدا دچار تزلزل شده است . در همین راستا ، گفتنی است که شهرها و روستاهای غیررسمی در منطقه نیز در مقایسه با شهرهای یهودی نشین در پایین سطح اقتصادی و اجتماعی قرار دارند .

وضعیت فوق که ناشی از فقدان تأسیسات زیربنایی و رفاهی در این مناطق ، کم بودن نیروی انسانی متخصص ، پایین بودن بودجه اختصاصی دولت برای توسعه و پیشرفت این روستاها و موارد دیگر... است ، آثار منفی بسیاری را به ویژه در زندگی اقتصادی و اجتماعی بدویان برجای

گذاشته است .

ضمن اینکه این اوضاع به صورت مانعی مهم بر سر راه پیشرفت اقلیت بدوی در تمام زمینه ها ، به ویژه بخشهای اقتصادی و اجتماعی باقی خواهد ماند که تنها راه حل واقعی برای حل معضلات و مشکلات این گروه اقلیت ، سازماندهی و ایجاد مؤسسات و نهادهای بومی برای تعقیب مطالبات آنان است .

در همین راستا مرکز " توسعه مطالعات بدویان نقیب " ( نک : مرکز توسعه مطالعات بدویان ) از جمله نهادهای غیردولتی است که اقدامات مثبت و سازنده ای را برای بهبود وضعیت اجتماعی ، اقتصادی و آموزشی بدویان در نقب آغاز کرده است .

مآخذ :

  1. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل ، مؤسسه تحقیقات و روبه روی سیاسی - علمی ندا ، 30/9/1384 ، شماره 277 .
  2. The Bedounis in Israel : A Special Report, united Nation Human Rights Comission, Human Rights omission, Naama Yashuri April 1998.