خلیل بدیری ، موسی
او در محله دروازه خان الزیت شهر قدیمی قدس به دنیا آمد . با عشق به قرآن و حفظ آن بزرگ شد و آن را در مسجدالاقصی در کنار علوم دینی و زبان عربی فرا گرفت .
مدتی را در حجره های مسجدالاقصی به تحصیل علم پرداخت . سپس به شهر استانبول ترکیه مسافرت کرد تا تحصیلات خویش را به پایان برساند . در مدت هفت سال تحصیل خود ، در علوم اسلامی و زبان ترکی مهارت پیدا کرد و پس از دریافت مجوز قضاوت ، به شهر قدس بازگشت . ابتدا به عنوان قاضی شهر نابلس و بعد از آن به عنوان قاضی دادگاه شهر قدیمی قدس مشغول به کار شد . وی پس از صرف بیست سال از عمر خویش در کار قضاوت بازنشسته شد .
شورای عالی اسلامی او را پس از بازنشستگی به عنوان سرپرست مسجد قبه شریف صخره تعیین کرد و همچنین امامت نماز ظهر و عصر این مسجد به ایشان واگذار شد . اما شیخ که به دلیل ضعف جسمانی و پیری از پذیرفتن این امر خودداری می کرد با اصرار فراوان شورا عهده دار این مسئولیت نیز شد . او در این سمت افزون بر تدریس و تبلیغ علوم دینی ، مردم را به جهاد بر ضد استعمارگری فرا می خواند .
با وجود این که سنی از او گذشته بود علاقه بسیاری به جنگ و مبارزه نشان می داد ، به طوری که افتخار شرکت در جنبش شیخ عزالدین قسام را پیدا کرد . در سال 1931 برای سازماندهی مبارزات از میان شاگردانش یک جمعیت سری تشکیل داد که وظیفه آن ها تشویق و ترغیب مردم به تحریم کالاهای یهودی و انگلیسی بود .
وی در سال 1936 یکی از عناصر اصلی تشکیل دهنده گروه مسلحانه دست سیاه " الید السوداء " بود که وظیفه آن مین گذاری بر سر راه نیروهای انگلیسی و منفجر کردن نیروگاهها و مؤسسات یهودی در قدس جدید بود . شیخ موسی در این سازمان جهادی به صدور فرمان و راهنمایی بسنده نمی کرد بلکه بارها شخصا به مین گذاری و انفجار دینامیت در بخشهای حساس و حیاتی یهودیان و انگلیسی ها می پرداخت . حتی یک بار توانست متهورانه از چنگال نیروهای انگلیسی بگریزد .
این گروه که با هدف نابودی و انهدام منافع سیاسی ، نظامی و اقتصادی یهودیان و انگلیسی ها روی کار آمده بود ، به انجام یک سری عملیات موفق آمیز دست زد که در جریان آن خسارتهایی به دشمن وارد شد .
از جمله اقدامات چریکی او بمب گذاری در جلوی منزل کمیسر عالی واقع در " جبل المبکر " بود که ، زیر ماشین دبیرکل انگلیسی حکومت فلسطین منفجر شد و بر اثر آن راننده ماشین کشته شد .
بدیری در جریان قیام سراسری 1936 حضوری فعال داشت و ضمن تهیه تسلیحات مورد نیاز قیام ، به حمایت مالی از آن پرداخت .
در اواخر سپتامبر سال 1937 زمانی که شیخ موسی بدیری در حال سرکشی از موقعیت افرادی - که در بیرون از دروازه الخلیل در کمین سربازان انگلیسی برای جلوگیری از ورود آنان به قدس بودند - بود ، یکی از تفنگداران یهودی از طرف خیابان یهودی نشین " مونتفیوری " او را مورد هدف قرار داد که پس از اصابت گلوله به او به درجه شهادت نائل آمد .
مآخذ :
- ملا ابراهیمی ، عزت : فرهنگ معاصر فلسطین ، شخصیت ها و جنبشها ، مؤسسه مطالعات اندیشه سازان نور ، 1382 .
- ابوفارس ، محمد عبدالقادر : شهداء فلسطین ، دارالفرقان للنشر و التوزیع ، اردن - عمان 1990 .
- حوت ، بیان نویهض : القیادات و المؤسسات السیاسیة فی
#فلسطین ، بیروت 1986 .
- دروزه ، محمد عزة : القضیة الفلسطینیة فی مختلف مراحلها ، بیروت 1959 .
- احمد ، نجیب : فلسطین تاریخا و نضالاً ، امان ، 1985 .
- صغیر ، زیاد : ثورة فلسطین 1936 - 1939 و اثرها فی لبنان ، لازقیه ، 1948 .
- یاسین ، عبدالقادر : کفاح الشعب الفلسطینی قبل العام 1948 ، بیروت 1981 .
- صالح ، محسن : التیار الاسلامی فی فلسطین ، بیروت 1988 .