اتیوپی و اسرائیل ، ( روابط - )

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۱۳ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


در آغاز دهه پنجاه اتیوپی تحت حمایت آمریکا بود . آمریکا در جزیره کانیو نزدیک شهر اسمره یک پایگاه نظامی تأسیس کرد . مأموریت این پایگاه تا حدود زیادی شبیه مأموریت ناو جاسوسی آمریکا " لیبرتی " بود که در تجاوز پنجم ژوئن سال 1967 به کار گرفته شد . وظایف بسیار مهمی به عهده این پایگاه گذاشته شده بود شامل : پیگیری ماهواره ها ، ضبط و انتقال مخابرات بی سیم و کلیه تماسهای اردوگاه سوسیالیسم . در تاریخ 3/2/1971 مجله لبنانی الحوادث طی گزارشی که در این خصوص منتشر ساخت اعلام کرد در این پایگاه مکالمات نظامی به هر زبانی که باشد سریعا ترجمه شده و رمز آنها حل می شود و درواقع بزرگترین ایستگاه فرستنده آمریکا در خارج کشور و نخستین جای پای آمریکا در شاخ آفریقا به شمار می رود . در سال 1960 آمریکا با امپراتور هیلاسیلاسی قراردادهایی امضاء کرد و به موجب آن متعهد شد که در مقابل توسعه پایگاه " کانیور " 40 هزار نظامی اتیوپیایی را آموزش دهد .

با وجود زمینه دشمنی اسرائیل با جنبشهای آزادیبخش ملی و وفاداری آن به امپریالیسم آمریکا ، روابط اسرائیل - اتیوپی در دوران امپراتور هیلاسیلاسی و درپی تجاوز سه جانبه سال 1956 به مصر ، گسترش یافت . در سال 1957 امپراتور اتیوپی از بن گوریون با درخواست بن گوریون که به منزله تلاش آمریکا برای تثبیت موقعیت اسرائیل در آفریقا بود ، موافقت کرد .

در تاریخ 14/9/1960 نیروی هوایی اسرائیل به امپراتور هیلاسیلاسی که مواجه با یک کودتای نظامی شده بود ، کمک کرد تا هواپیمای وی بتواند فرود آید . امپراتور در آمریکای لاتین مشغول گردش بود که کودتا رخ داد . وی از گلدامایر که وزیر خارجه بود ، درخواست کمک کرد . مایر ضمن قبول این درخواست ، ماجرا را به بن گوریون گفت و او به شرط اشغال پایگاه " اسمره " توسط نیروی هوایی اسرائیل به منظور تأمین فرود هواپیمای امپراتور ، با این درخواست موافقت کرد . در سال 1961 بن گورین طی یک نامه شخصی به امپراتور اتیوپی ، از وی درخواست کرد شناسایی دیپلماتیک و رسمی و کامل اسرائیل را اعلام کند . پس از اجرای مقدمات آن در سپتامبر 1963 رژیم اتیوپی اسرائیل را به رسمیت شناخت .

در سال 1971 ، اسحاق رابین و حاییم بارلو و سپس موشه دایان و اباابان و شمعون پرز به اتیوپی مسافرت کردند . از آن تاریخ اسرائیلیها در دستگاههای سیاسی و اقتصادی و نظامی رژیم حاکم بر اتیوپی نفوذ کردند و در زمینه های زیر فعالیت زیادی کردند :

  1. اسرائیلیها مدیریت فعالیتهای نیروهای امنیتی و ضدانقلابی و ضداطلاعاتی اتیوپی را به عهده گرفتند . در این زمینه یک افسر سابق ارتش اسرائیل ضمن اشراف کلی بر دستگاههای امنیتی اتیوپی فعالیت این دستگاهها را مشخص و تصویب می کرد .
  2. اداره مرکز آموزش عالی نیروهای امنیتی اتیوپی در آدیس آبابا توسط کارشناسان اسرائیلی .
  3. احداث چند مرکز و پایگاه جنگی در اتیوپی به خصوص در اریتره .

در این خصوص جبهه آزادیبخش اریتره گزارش داده بود که اسرائیلیها یک پایگاه هوایی در جزیره " حالب " واقع در دریای سرخ ، روبروی بندر حالب تأسیس کرده اند .

  1. اسرائیل برای سرکوب جنبش آزادیبخش اریتره و دیگر جنبشهای رهایی بخش ، کمکهای بی دریغی در اختیار اتیوپی گذاشت .
  2. احداث چندین مرکز رادار در جزایر دریای سرخ . در این خصوص ، اسرائیل طبق یک قرارداد که توسط روزنامه لبنانی النهار در تاریخ 16/1/1972 منتشر شد ، یک شبکه طولانی رادار در طول ساحل دریای سرخ ، احداث کرد و موشکهای هوک ساخت اسرائیل را نیز در اختیار اتیوپی گذاشت .

" الیاهو سلفتر " ( ELIAHO SILFTER ) یکی از روزنامه نگاران اسرائیلی در روزنامه صهیونیستی هآرتس مورخه 13/1/1978 نوشت :

اسرائیل در سه زمینه علیه انقلابیون اریتره و مهاجمان شمال شرقی به اتیوپی کمک می کند :

اول : اعزام کارشناسان و مربیان آموزشی اسرائیلی به اتیوپی .

دوم : کمک در تغییر هواپیماها و دیگر تجهیزات این کشور .

سوم : آموزش خدمه تانکهای اتیوپی در اسرائیل که همه اینها در سایه سلاحهای ساخت شوروی انجام می گیرد ، که اسرائیل آنها را در سال 1967 و جنگ یوم کیپور به دست آورد .

وی ادامه می دهد که من می دانم که اسرائیل در همکاری با اتیوپی از سنن دیرینه ای پیروی می کند ، و منافع مشترکی وجود دارد... و مسائلی هست که باید مطرح کنیم . این برای اسرائیل مهم است که اریتره ای ها و اعراب بر دو سوی باب المندب مسلط نشوند و آن را تبدیل به یک دریاچه عربی نکنند . در سال 1971 گلدامایر در جریان دیدار از آمریکا به رئیس جمهوری وقت ریچارد نیکسون پیشنهاد کرد ، پیمان نظامی میان اسرائیل و اتیوپی و آفریقای جنوبی تشکیل شود .

حاییم بارلیو در سفری که در همان سال به اتیوپی داشت ، موفق شد امپراطور " هیلاسیلاسی " را متقاعد کند که تسهیلات دریایی و هوایی نظامی برای یک نیروی ضربتی اسرائیل را از طریق پایگاه آمریکایی موجود در نزدیک اسمره به نام " کانیو " در اختیار رژیم اسرائیل قرار دهد . این تسهیلات شامل سوخت و مهمات رسانی به بمب افکنهای نوع فانتوم و اسکای هوک اسرائیل بود . اتیوپی همچنین یک پایگاه دریایی ویژه ناوچه های موشک انداز در نزدیکی اریتره ، 200 کیلومتری مرز مصر ، در اختیار اسرائیل گذاشت .

رژیم صهیونیستی از اتیوپی انتظار داشت تا این کشور جای پایی را برای اسرائیل کنار دریای سرخ باز کند . چون اتیوپی از لحاظ امنیتی و استراتژیکی - به نوشته روزنامه هاآرتس - برای اسرائیل مهم ترین کشور آفریقایی است .

دکتر " س . سوران جنلسن " D . R . S . Suzan Gnelson . استاد مطالعات آفریقایی در دانشگاه عبری درباره روابط اسرائیل و اتیوپی در دوران امپراطور هیلاسیلاسی می گوید :

" هر دو کشور هدف استراتژیک واحدی دارند و آن دور کردن شوروی از دریای سرخ است هر دو کشور ، مشکلات یکدیگر را در رابطه با همسایگانشان درک می کنند . مشکلات اسرائیل با کشورهای عربی و مشکلات اتیوپی با سومالی و سودان و جبهه آزادی بخش اریتره می باشد . در این استراتژی اسرائیل و اتیوپی ، با منافع آمریکا همسو می شوند . به گفته " لیاهوسلفتر " - فرستاده روزنامه صهیونیستی هاآرتس - خراب کردن شوروی وسیله اعراب مسأله ای انجام شدنی است . لذا اتیوپی ای ها ، به رخنه روسها در دریای سرخ توجه دارند و این امر آنان را نگران می کند ، در این زمینه منافع اتیوپی نه تنها با منافع اسرائیل که با منافع آمریکا نیز همسو می شود . "

اباابان وزیر خارجه اسبق اسرائیل در مورد اتیوپی چنین می گوید : " جای پایی برای اسرائیل در کنار دریای سرخ ، محاصره اقلیمی تحمیلی را جبران می کند و با به هم پیوند دادن اقیانوسهای شرقی و غربی از طریق یک نوار باریک زمینی ، اسرائیل می تواند به صورت پلی درآمده و از روی آن به طرف همه ملتها در همه قاره ها عبور کند و بدین گونه می توان ملل آسیا و اروپا را از تکیه بر کانال سوئز آزاد کرد . "

اباابان در توضیح اهمیت جای پا بودن اتیوپی طی مقاله ای در مجله آمریکایی مسائل خارجی نوشت : " بازارها و دوستی ها و روابط فنی و فرهنگی و اقتصادی اسرائیل در صورت لزوم می تواند زمینه ای میان ملل معاصر آن سوی محاصره عربی ، داشته باشد... شتاب اسرائیل به سوی آفریقا اینک از مخالفت اعراب با پذیرش حقیقت وجود اسرائیل ، ضرورت بیشتری پیدا کرده است . " اسرائیل از ناپایداری واقعیت سیاسی در کشورهای نوخاسته آفریقایی که بیش از 35 کشور آن از اوایل دهه پنجاه به بعد استقلال یافته اند ، بهره برداری کرد و توانست به داخل قاره آفریقا رخنه کند . سپس تلاش گسترده ای را برای تسلط بر دریای سرخ شروع کرد تا از این طریق بتوانند به راحتی به آفریقا و شرق آفریقا ارتباط پیدا کند .

اباابان در نوزدهم ژوئن 1967 طی نطقی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت : " باز شدن تنگه های تیران به روی کشتیرانی اسرائیل ، عنصر تازه ای به نقشه ترابری جهان افزود و اسرائیل روی این عنصر جدید پلی ساخت تا آن را به کشورهای دوست در آسیا و شرق آفریقا متصل کند . پلی تشکیل شده از شبکه روابطی که اسرائیل توانست در سالهای اخیر برقرار کند . روابطی که اسرائیل آن را مایه افتخار خود می داند ، زیرا بر این تافته آینده اقتصادی ، اسرائیل بافته می شود . "

رژیم صهیونیستی از بدو تأسیس ، دسترسی به دریای سرخ و اشراف و تسلط بر دهانه های شمالی و جنوبی آن را مورد توجه قرار داده و پیوسته در این راه تلاش کرده است . مطالب زیر بیانگر این تلاشها و نقش اتیوپی در آن است : در تاریخ 10/3/1949 ، نیروهای اسرائیلی ارتش اردن را در دهکده " ام الرشراش " ( بندر ایلات فعلی ) مورد حمله قرار دادند . بن گورین در یادداشتهای خود تحت عنوان " سالهای مبارزه طلبی " ( صفحه 121 ) می نویسد : " در جریان جنگ سال 1948 رسیدن به ام الرشراش ، غیرممکن بود . زیرا در رأس مثلثی قرار دارد که دشمن بر دو ضلع آن مسلط است . به علاوه جایی بود به مثابه دام مرگ و بعد از امضای قرارداد ترک مخاصمه و آتش بس با مصر و تأمین یکی از دو جناح مثلث ، حرکت دادن نیروهای اسرائیلی به سوی خلیج عقبه ، امکان پذیر شد . " در سال 1954 " کاتسنلسون " ( Katsnelson ) نوشت : " ما ناوگانهای دریایی عظیمی داریم که همه در بنادر جهان ، فعالیت دارند... لذا برای آینده آن چنان باید آماده شویم که ناوگانهای دریایی و جنگی ما بتوانند محاصره تحمیلی اعراب را در هم بشکنند و از طریق تبدیل تدریجی دریای سرخ به یک دریاچه یهودی ، ما هم به نوبه خود ، برخی از کشورهای عربی را محاصره کنیم . " در تاریخ 29/10/1956 اسرائیل در آغاز تجاوز سه جانبه به مصر در جریان حمله به سینا ، شرم الشیخ را اشغال کرد . در تاریخ 4/5/1957 اسرائیل از شرح الشیخ عقب نشینی کرد و به جای آن نیروهای واکنش سریع سازمان ملل مستقر شدند و بدین گونه آزادی عبور کشتیهای اسرائیلی در خلیج عقبه تأمین شد . " موشه کارمل " وزیر ترابری اسرائیل مدتی بعد اعلام کرد که " شرکت کشتیرانی اسرائیل ، ایجاد یک سازمان حمل و نقل دریایی میان " تیران " در دریای سرخ و " اشدود " در دریای مدیترانه را به منظور حمل و نقل کالاهای تجاری از مبدأ آفریقا به مقصد اروپا و برعکس به عهده گرفته است . "

در پی وقوع تحولات سیاسی یمن شمالی ، خطر ممنوعیت آزادی کشتیرانی اسرائیل در دریای سرخ افزایش یافت . اسرائیل مسأله بسته شدن احتمالی تنگه های تیران به وسیله ارتش مصر را دستاویز قرار داد . همین امر را نیز زمینه تجاوز ژوئن سال 1967 جلوه داد . دستگاه دیپلماسی رژیم صهیونیستی به منظور تلافی بسته شدن راه به روی کشتیرانی اسرائیل در دریای سرخ از طریق جزیره میون ( بریم ) برای همکاری با استعمارگران انگلیسی فعال شد و اباابان برای بررسی موضوع با " هارولد ویلسن " و " جورج براون " ملاقات کرد . انگلیس کوشید که به این جزیره متشبث بماند ، اما بر اثر پافشاری حکومت نوپای یمن جنوبی ، مجبور شد از آنجا خارج شود . بعد از خروج استعمارگران انگلیسی از عدن و تأسیس جمهوری دموکراتیک یمن ، همکاری اسرائیل و اتیوپی به منظور جلوگیری از تبدیل شدن دریای سرخ به یک دریاچه عربی ، بیش از پیش مستحکم شد و اسرائیل به اتیوپی کمک کرد تا بتواند در برابر جنبش رهایی بخش اریتره مقاومت کند . ژنرال " یهود شفاط هرکابی " ( Yehshofal Herkabi ) که مسئول اطلاعات نظامی اسرائیل بود در روزنامه صهیونیستی معاریو در تاریخ 12/2/1975 گفته است :

" اسرائیل به هر قیمتی باید مانع ظهور یک اریتره مستقل شود ، زیرا این کشور پیرو اعراب خواهد بود و دریای سرخ را تبدیل به یک حوضچه عربی خواهد کرد و این امر عواقب وخیمی برای اسرائیل به دنبال خواهد داشت . "

در سال 1970 اسرائیل جزیره حالب را که 40 کیلومتر مربع مساحت دارد و در 20 کیلومتری جنوب شرقی بندر عصب واقع است ، اجاره کرد و در آن پایگاه دریایی و هوایی احداث نمود . همچنین یک پایگاه در بخش غربی اریتره نیز به نام " رواجبات " و دو پایگاه دیگر به نام های " مهکلای " در " اسمره " تأسیس کرد که یکی از آنها ویژه فعالیتهای جاسوسی است . علاوه بر آن به منظور کنترل حرکتهای دریایی کشورهای همجوار عربی و ناوگانهای دریایی شوروی در جزیره " وهلک " ایستگاههای رادار تأسیس کرد .

در تاریخ 11/9/1971 ، حاییم بارلیو از اتیوپی دیدن کرد و مدت کمی بعد از آن نیز مجددا دیدار دومی از این کشور کرد و در تاریخ 12/3/1973 خبرگزاریها گزارش دادند که اسرائیل چند جزیره کوچک در نزدیکی باب المندب را اشغال کرده است . اسرائیل هم اعتراف کرد که این جزیره ها را هشت ماه پیش به وسیله یک نیروی کماندویی در لباس غیرنظامی و بدون برافراشتن پرچم تصرف کرده است . اسرائیل همچنین اعتراف کرد که یک پایگاه ارتباطاتی در جزیره کوچکی به نام " زطیر " در فاصله 32 کیلومتری ساحل جمهوری یمن جنوبی ، تأسیس کرده است .

در تاریخ 28/3/1973 ، اباابان اعلام کرد : " امنیت اسرائیل به امنیت و آزاد ماندن دروازه خروجی آن به دریای سرخ بستگی دارد و اسرائیل به هر قیمتی که باشد از این دروازه خروجی دفاع خواهد کرد . "

در جریان جنگ ششم اکتبر سال 1973 نیروی دریایی مصر با همکاری نیروی دریایی جمهوری دموکراتیک یمن ، مدخل باب المندب را محاصره کرد ، اما این محاصره به عنوان یکی از شرایط مجهز کردن ارتش دوم محاصره شده مصر به مواد غذایی ، لغو شد .

در آوریل سال 1974 اسرائیل دو ناوچه موشک انداز از نوع " ویشف " به نیروی دریایی خود در دریای سرخ افزود . در پی آن " شلومورائیل " فرمانده سابق نیروی دریایی اسرائیل طی مقاله ای در روزنامه صهیونیستی معاریو در تاریخ 26/4/1974 نوشت : " این دریا می تواند دریای سرخ را که در گذشته نقطه ضعف اسرائیل بود ، به هنگام جنگ تبدیل به صحنه ابتکار عمل اسرائیل کند و برای پشت جبهه مصر و راههای دریایی آن تهدید کننده تلقی شود و تسلط مصر بر کانال سوئز ، تنها یک کلید در این گذرگاه آبی به نفع مصر باشد ، اما کلید دوم و مهم تر می تواند در دست اسرائیل باشد ، مشروط بر این که بداند چگونه برتری دریایی در منطقه دریای سرخ و حفظ آن را متحول سازد . "

اسرائیل سعی نمود در سال 1974 سقوط " هیلاسیلاسی " و روی کار آمدن " منگستوهایلا ماریام " در اتیوپی ضربه ای به نقشه های صهیونیسم وارد ساخت . اسرائیل تبلیغات گسترده ای را به منظور نجات یهودیان اتیوپی از دست رژیم مارکسیستی جدید ، آغاز کرد . این تبلیغات اسرائیل در پی پذیرش یهودیت طایفه یهودیان اتیوپی از " اوفود یا یوسف " حاخام بزرگ یهودیان در سال 1977 صورت گرفت . با روی کار آمدن ائتلاف لیکود در سال 1977 ، اسرائیل فشارهای خود را بر رژیم " منگستوهایلا ماریام " افزایش داد تا دولت اتیوپی مجوز مهاجرت یهودیان را به اسرائیل صادر کند .

در تاریخ 6/2/1978 که موشه دایان اعلام کرد روابطی میان اسرائیل و اتیوپی وجود دارد ، رژیم اتیوپی ، هیأت اسرائیلی را اخراج و بدین گونه کلیه روابط خود با رژیم صهیونیستی را قطع کرد . اما اسرائیل سعی کرد به هر صورت ممکن روابط خود را با رژیم کمونیستی اتیوپی به دلیل موقعیت مناسبی که این کشور برای اسرائیل در منطقه دارد برقرار کند . در این زمینه روزنامه صهیونیستی معاریو در تاریخ 22/8/1978 تلاش اسرائیل برای برقراری روابط با رژیم جدید اتیوپی را در نکات زیر خلاصه کرد :

  1. تلاش برای باقی ماندن مستشاران نظامی و تکنسینها و کارشناسان اقتصادی اسرائیل در اتیوپی .
  2. ادامه روابط اقتصادی اسرائیل و اتیوپی .
  3. ادامه کمکهای نظامی اسرائیل به اتیوپی .

قطع روابط اتیوپی با اسرائیل منجر به ایجاد فشار رژیم صهیونیستی بر رژیم مارکسیستی اتیوپی برای صدور مجوز به یهودیان این کشور برای انتقال به اسرائیل شد . با امضای پیمان کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل و برقراری روابط سیاسی بین دو رژیم ، این فشارها بر اتیوپی بیشتر گردید و بالاخره این فشارها در سالهای 84 - 1981 نتیجه داد . در اثر بحرانی شدن اوضاع سیاسی - اقتصادی اتیوپی ، طی توافقی که بین رژیم این کشور و اسرائیل امضاء شد 7 هزار تن از یهودیان اتیوپی به طور مخفیانه به اسرائیل منتقل شدند ( نک : اتیوپی ، انتقال یهودیان - به اسرائیل ) . این مسأله نقطه عطفی شد در عادی شدن روابط رژیم صهیونیستی و رژیم اتیوپی ، به ویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که بزرگترین تکیه گاه رژیم حاکم اتیوپی بود . همچنین با بحرانی شدن اوضاع سیاسی و نظامی اتیوپی در اثر پیشروی نیروهای شورشی به سمت " آدیس آبابا " - پایتخت اتیوپی - که منجر به فرار " هایلا ماریام " رئیس جمهور اتیوپی از این کشور شد روابط اسرائیل با اتیوپی گسترش یافت و رژیم صهیونیستی بلافاصله " اوری لوبرانی " و سفیر خود در آدیس آبابا را به عنوان دو مقام اسرائیلی مأمور مذاکره با " سافیا گابراکیدن " رهبر جدید اتیوپی کرد . این دو تن ، مذاکره ویژه ای با وی به عمل آوردند که اولین نتیجه آن انتقال 500,14 یهودی اتیوپیایی در تاریخ 24 و 25/5/1991 به اسرائیل بود .

بدین ترتیب دوباره روابط اسرائیل و اتیوپی با انتقال این گروه از یهودیان به فلسطین اشغالی روند عادی به خود گرفت . ( ن . ر : یهودیان اتیوپی ، انتقال - به اسرائیل )

مآخذ :

  1. نشریه مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه ، شماره 40 ، شهریور 1372 .
  2. عطیه ، غسان : فعالیتهای اسرائیل در آفریقا ، مجله دراسات الفلسطیننة ، بیروت 1973 .
  3. مؤسسه الارض ، ویژه مطالعات فلسطین ، استراتژی صهیونیسم در منطقه عربی و کشورهای همجوار آن ، انتشارات بین الملل اسلامی ، 1363 .
  4. روزنامه های صهیونیستی هاآرتس و معاریو ، سالهای 1974 - 1975 - 1978 .
  5. روزنامه های عربی الحوادث و النهار ، سالهای 1971 - 1972 .