یافا ( انقلاب - )

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۹ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


به دنبال وقوع انقلاب در بیت المقدس به تاریخ 4/4/1920 ، جنبش ملی فلسطین جان تازه ای یافت و شور و هیجان سراسر فلسطین را فراگرفت . به دنبال آن نخستین کنفرانس عربی فلسطین و سپس دومین آن به تاریخ 14/7/1920 در بیت المقدس برگزارش شد . در مارس 1921 سومین کنفرانس در حیفا تشکیل گردید .

در این سمینار ضمن محکوم شدن دولت تحت الحمایه و پیمان بالفور ، شرکت کنندگان خواستار توقف مهاجرت یهودیان و برپایی یک دولت ملی در فلسطین شدند .

در پاسخ و اعتراض به تصمیمات کنفرانس سوم شعار تشکیل دولت ملی یهود در سراسر فلسطین را سرد دادند و به رد خواسته های اعراب و محکوم کردن تصمیمات چند کنفرانس یاد شده پرداختند . روزنامه های صهیونیستی ضمن حملات سختی به اعراب از آنها خواست که از فلسطین دست کشیده و در صحراها سکونت ورزند .

بریتانیا بدون توجه به خواست اعراب ، با پشتیبانی از تحت الحمایگی ، بیانیه بالفور و مسأله مهاجرت یهودیان ، در آوریل 1921 تعداد زیادی از آنها را راهی فلسطین نمود . به طور دقیق در همین روزها بود که صهیونیستها ، با راه اندازی تظاهراتی ، به ویژه در یافا که آن روزها تنها بندر فلسطین بود ، به تهدید اعراب پرداختند ، جوانان صهیونیست نیز با شور و هیجان زیادی از مهاجرین جدید در بندر یافا استقبال می کردند و طی مراسمی که در آن پرچم صهیونیسم را برافراشته بودند ، آنها به تل آویو منتقل می کردند .

این صهیونیستها در تل آویو ، بتاح تکفا و دیگر مستعمرات صهیونیستی در منطقه یافا ، به آزار و اذیت و کشتن اهالی یافا و حومه آن پرداختند . اهالی عرب یافا با دیدن موج روزافزون مهاجرت یهودیان ، از طریق " جمعیت اسلام و مسیحیت " خواستار جلوگیری از این مهاجرتها شدند و تهدید کردند که در صورت لزوم از پیاده شدن

یهودیان در بندر جلوگیری می کنند .

ملوانهای یافا نیز اعلام کردند که کشتی های حامل یهودیان را محاصره و از تخلیه آنها جلوگیری خواهند نمود . با پشتیبانی اعراب سراسر فلسطین و کمیته اجرایی کنفرانس عربی فلسطین از موضع اهالی یافا ، اوضاع بندر بحرانی شد و در سراسر فلسطین نیز همه مضطرب و آماده شنیدن خبرهای تازه ای بودند .

در پی به رسمیت شناخته شدن زبان عبری ، از سوی دولت ، در کنار دو زبان عربی و انگلیسی ، به عنوان زبان رسمی کشور ، موج تازه دیگری سراسر فلسطین را دربرگرفت . به دنبال این تصمیم بود که شهردار بیت المقدس ، موسی کاظم حسینی ، با اجرای این مصوبه در بیت المقدس مخالفت کرد و بین وی و مقامات بریتانیایی بر سر این موضوع درگیری هایی رخ داد . این درگیری ها عاقبت ، پس از شروع انقلاب 1920 به استعفای ( یا بهتر بگوییم برکناری ) وی از ریاست شهرداری ، منجر گردید .

موج توفنده انقلاب از یافا ، که مرکز و بندر پیاده شدن مهاجرین یهودی بود ، گذشت و به شمال آن و شهر تازه تأسیس شده تل آویو سرایت نمود . اول ماه مه 1921 ( روز کارگر ) بود که صهیونیستها با انجام تظاهرات گسترده ای در تل آویو و دیگر مناطق یهودی نشین ، شعارهایی مبنی بر مخالفت با اعراب سر دادند و رهبران تظاهرات نیز با ایراد سخنان خواهان انتقام از اعرابی که در انقلاب بیت المقدس ، [چند تن از ]یهودیان را کشته بودند ، شدند .

این تظاهرات ، علی رغم اینکه به بهانه حفظ نظم و امنیت تحت حفاظت شدید سربازهای انگلیسی و پلیس خودی ، برگزار می شد ، تظاهرکنندگان به سوی محله منشیه در شهر یافا حرکت کردند ، آنها با رسیدن به محله ، شروع به دادن شعارهایی علیه اعراب نموده و به ضرب و شتم اهالی پرداختند . اهالی محله نیز برای دفاع از خود ، با صهیونیستها به زد و خورد شدیدی پرداختند و سرانجام از هر دو طرف تعدادی کشته و زخمی شده تظاهرات از هم پاشیده شد .

فردای همان روز صهیونیستها در حالی که چند نفر مسلح در میانشان بود ، دوباره به یافا یورش آوردند . نبردی شدید بین ایشان و اعراب درگرفت که عاقبت صهیونیستها با تلفات زیادی مجبور به فرار شدند .

در همان روز صهیونیستها به روستای عباسیه ( به آن یهودیه هم می گفتند ) در نزدیکی یافا حمله بردند و ضمن کشتن تنی چند از اعراب ، زشت ترین رفتار را بازنان ، کودکان و پیرمردان ، از خود نشان دادند .

در پی این رفتارهای ناشایست خون اعراب به جوش آمد و اهالی یافا به صهیونیستهای تل آویو حمله کردند و از سوی دیگر روستاییان حومه یافا نیز به چند مستعمره یهودی نشین هجوم بردند و جوانان قبیله ابوکشک با نیروهای بریتانیا که از صهیونیستها حمایت می کردند ، درگیر شدند و مانع رسیدن نیروهای کمکی به یافا گردیدند .

در 3/5/1921 ، بحران و درگیری در یافا همچنان ادامه داشت و از هر دو طرف درگیر تعدادی کشته شدند و خسارات زیادی به مراکز بازرگانی یهودیان وارد آمد . در این سری نبردها و مقاومتها زنان مسلمان نقش زیادی در ترغیب مردها برای ایستادگی در برابر صهیوینستها داشتند در حالی که معتمدین و چهره های سرشناس عرب ، مردم را به آرامش دعوت می کردند .

در گزارشی که مقامات بریتانیا در دولت تحت الحمایه تهیه کرده بودند آمده بود ، این صهیونیستها بودند که آزار و اذیت اعراب را شروع کردند و برایشان آتش گشودند و در پاسخ به این خشونتها بود که اعراب به خانه ای که ویژه استقبال از مهاجرین جدید ، بود حمله ور شده بودند . این گزارش به طور روشن اعتراف کرده بود که اعراب مسلمان و مسیحی ، هر دو ، در نبرد و مقاومت علیه صهیونیستها ، هم پیمان و متحد بوده اند .

این گزارش با بیان چند نکته پرده از حمایت بی دریغ نیروها و مقامات بریتانیایی از صهیونیستها برداشت ، زیرا گارد مسلح یهودیان در زره پوشهای بریتانیا می نشستند و صهیونیستها " در انظار سربازهای بریتانیا ، اعراب را تفتیش می کردند " و " دیده شده است که یک یهودی غیرنظامی به

سربازان بریتانیا دستور می داد که به سوی مردم آتش بگشایند . "

نبرد بین اعراب از یک سو و یهودیان و انگلیسی ها از سوی دیگر ، چیزی نگذشت که به قلقیلیه ، طولکرم ، رمله و لد نیز کشیده شد و تظاهرات گسترده ای در شهرهای فلسطین رخ داد و بسیاری از جوانان اسلحه به دست به سوی یافا شتافتند . خطرناک ترین حرکات و اعمال خوبش در منطقه یافا اتفاق افتاد وقتی که جوانان ، روستاییان و مردان قبایل مناطق نزدیک نیز با شنیدن کشته شدن اعراب یافا به دست صهیونیسها ، همگی به صحنه نبرد شتافتند .

پنجم ماه مه بود که حدود سه هزار عرب در شمال مستعمره بتاح تکفا ، در 16 کیلومتری یافا گردهم آمدند و گروهی دیگر در جنوب آن جمع شدند . این گروهها قبل از هرگونه عملیاتی علیه صهیونیستها ، از سوی نیروهای ویژه بریتانیا پراکنده و تار و مار گردیدند ، حدود 60 نفر از اعراب در این درگیری شهید و تعدادی نیز زخمی شدند .

نیروهای دولتی که خود را از شکستن مقاومت مردمی ناتوان دیدند ، عاقبت به رهبران دینی رو آوردند و از آنان خواستند که در بازگرداندن آرامش به آنها کمک کنند و در عوض قول دادند که در سیاستهای خود تجدیدنظر کنند و حقوق اعراب را محترم شمارند . در پی این تماسها بود که موسی کاظم حسینی ، حاج محمد امین حسینی و پرلاسینا رهبر مسیحیان فلسطین برای دعوت مردم به آرامش به یافا آمدند .

بعدها روشن شد که هدف دولت از این تماس ، حیله ای بیش نبوده است . زیرا با استفاده از این فرصت بود که دولت نیروهای مسلح خود در قبرس و کانال سوئز را به فلسطین وارد نمود . پس از رسیدن این نیروها بود که ارتش و پلیس توانستند در یافا و مناطق نزدیک آن با اعمال خشونت بیشتر و طی نبردهای خونینی ، بعد از 15 روز شعله انقلاب را خاموش کنند .

در این انقلاب 47 تن از صهیونیستها و ارتش کشته و 146 نفر از آنها زخمی شدند در حالی که از اعراب 157 تن شهید و 700 تن دیگر زخمی گردیدند . بیشتر این

شهیدان و زخمی ها ، به ویژه در محله منشیه ، عباسیه و عرب ابوکشک ، با گلوله های سربازهای انگلیسی و نیروهای پلیس ، به خون خود آغشته شده بودند .

پس از پایان درگیریها بود که حکومت با تشکیل دادگاه نظامی ، تعدادی از رزمندگان و رهبران را به زندان محکوم کرد . برای نمونه ، شیخ شاکر ابوکشک رئیس قبیله ابوکشک پس از آنکه خانه اش به آتش کشیده شد و 000/2 لیره فلسطین به عنوان تاوان از وی گرفتند ، به پانزده سال زندان محکوم گردید و اهالی مناطق قلقیلیه ، طولکرم و قاقون ( مجموعا هر منطقه ) به 000/6 لیره جریمه شدند .

دولت بریتانیا ، همچون گذشته ، کمیسیون تحقیقی را به ریاست توماس هیگرافت ( این کمیسیون به نام ایشان مشهور است ) رئیس قوه قضائیه بریتانیا در فلسطین ، مامور بررسی عوامل انقلاب نمود . این کمیسیون در گزارشی که به دولت تقدیم کرد علل و انگیزه های انقلاب را اعلام نمود که عبارتند از :

  1. تلاش دولت بریتانیا برای برپایی دولت ملی یهود در فلسطین ،
  2. خشم اعراب به دلیل طرفداری بریتانیا از صهیونیستها ،
  3. جلوگیری بریتانیا از تشکیل یک دولت ملی که به دست خود اهالی فلسطین اداره شود .

در پی درخواست دولت بریتانیا برای گفت وگو با فلسطینیان ، درباره اوضاع داخلی فلسطین چهارمین کنفرانس عربی فلسطین به تاریخ 25/6/1921 در بیت المقدس ، تصویب نمود تا گروهی به هدف گفت وگو با دولت بریتانیا و تشریح آرمان فلسطین رهسپار لندن گردد . این گروه پس از حدود یک سال اقامت در لندن و انجام گفت وگوهایی با دولت بریتانیا ، در اوت 1922 دست خالی و بدون هیچ نتیجه ای به فلسطین بازگشت .

مآخذ :

  1. کیالی ، عبدالوهاب : تاریخ نوین فلسطین ، ترجمه محمد#جواهر کلام ، انتشارات امیرکبیر ، تهران 1366 .
  2. کیالی ، عبدالوهاب : وثائق المقاومة الفلسطینیة ضد الاحتلال البریطانی و الصهیونی ، بیروت 1968 .
  3. حوت ، بیان نویهض : القیادات و المؤسسات السیاسیة فی فلسطین ( 1917 - 1948 ) ، بیروت 1981 .