لحی ( سازمان - ): تفاوت بین نسخهها
جز (۱ نسخه واردشده) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۵
" لحی " (Lehi) کوتاه شده عبارت عبری " لحمی حیروت یسرائیل " ، به معنای " جنگجویان راه آزادی اسرائیل " و یک سازمان نظامی صهیونیستی سری است که آبراهام اشترن پس از مرگ ژابوتنسکی پدر روحی و فکری سازمان ارگون ( سازمان نظامی قومی - - اتسل ) در سال 1940 ، پس از جدا شدن خود و شماری از طرفدارانش از اتسل ، آن را تأسیس کرد .
جداشدگان ، نخست نام " ارگون زوی لئومی باسرائیل " را که به معنای " سازمان نظامی قومی در اسرائیل "
بود بر خود می نهادند تا با نام سازمان مادر ، تفاوت داشته باشد . سپس نام این سازمان ، به " لحی " ( Lehi ) مختصر شده " لحمی حیروت یسرائیل " تغییر یافت .
از سال 1942 ، پس از آنکه اشترن توسط مقامات سرپرستی انگلیسی در فلسطین به قتل رسید ، به نام بنیانگذار خود نیز شناخته می شد .
اختلافاتی که به جدایی انجامید ، مربوط به موضع گیری در برابر نیروهای درگیر در جنگ جهانی دوم بود ؛ زیرا اتسل با انگلیس همکاری می کرد و ژابوتنسکی نیز قبل از مرگش سیاست مسالمت آمیز ارگون در قبال نیروهای قیمومیت انگلیس را توصیه کرده بود . در حالی که گروه اشترن معتقد بود که برای خلاص شدن از اشغالگری انگلیس در فلسطین و سپس ، تأسیس کشور صهیونیستی ، باید در کنار آلمان نازی ایستاد .
با آنکه لحی ، به هیتلر جز به عنوان قاتل یهودیان نگاه نمی کرد ، اما همان طور که اشترن گفته است قضیه را این گونه توجیه می کردند که " ما از قصابی کمک می گیریم که برحسب شرایط ، دشمن دشمن ما شده است " ! لحی ، پیوستن به " دشمن " انگلیسی را جرم می شمرد و در مقابل تلاش می کرد که با آلمان نازی و ایتالیای فاشیست به توافق برسد ؛ البته این تلاش به شکست انجامید .
این سازمان علیه تأسیسات انگلیسی ، به برخی عملیات خرابکارانه و اشغالگرانه دست زد . مثلاً در سپتامبر 1940 ، بانک انگلیسی فلسطینی را تصاحب کرد . این فعالیت ، با ترور لرد موین ، وزیر انگلیس در امور خاورمیانه و نماینده رسمی انگلیس در قاهره ، در نوامبر 1944 که به ازای انتقام از قتل اشترن انجام گرفت ، به اوج خود رسید . سازمان لحی حتی با همکاری گروههای تروریستی دیگر ، عملیات خرابکارانه وسیعی علیه اعراب انجام داد . از بین این عملیات ، جنایت نابودی دسته های یافا در نوامبر 1947 را می توان نام برد . این جریانات ، از یک سو میان لحی و اتسل و از سوی دیگر میان لحی و هاگاناه ، برخوردهایی را به وجود آورد ، تا آنجا که هاگاناه در تعقیب و بازداشت اعضای لحی ، با مقامات انگلیسی همکاری کرد .
این سازمان برای تبلیغ اهداف و اصولش ، دو گاهنامه به نام " هاوریت " یعنی " جبهه " و هاماس یعنی " خرد " را در محافل تجمع اسکانی صهیونیستی و اعضاء اتسل و پالماخ ، منتشر کرد . همچنین یک مجله داخلی به نام " بمحتریت " یعنی " عملیات سری " منتشر نمود و از تبلیغات رادیویی نیز استفاده کرد . این سازمان به هنگام انشعاب خود بر دستگاه فرستنده رادیویی اتسل تسلط داشت .
سیاست لحی در موارد زیر خلاصه می گردد :
- دعوت برای تشکیل ارتش یهودی مستقل .
- ایجاد کمیته ملی شبیه حکومت موقت در زمان جنگ .
- همچنین ارائه طرح مناسب برای مهاجرت و داوطلبانه یهودیان به فلسطین .
- اعلام هدف صهیونیستها که تشکیل دولت یهودی در دو سوی کرانه های رود اردن است .
- تشکیل نمایندگی واحد در کنفرانس صلح .
در واقع اصول لحی ، به شعارهای انشائی نزدیک تر بود تا به یک برنامه سیاسی ؛ زیرا " ملت اسرائیل " از نظر این گروه ، " ملت برگزیده ، آفریننده دین یکتاپرستی ، پایه گذار اخلاق پیامبران و حامل تمدن های جهان است که در سنت ها ، فداکاری و اراده زندگی ، بزرگ منش است " ؛ " میهن " نیز همان " ارض یسرائیل در حدود تشریح شده در تورات ( از رود مصر تا رود بزرگ - - یعنی رود فرات ) است و زمین زندگی است که همه ملت عبری ، با آسایش در آن زندگی می کنند " .
اهداف این سازمان ، " رهایی کشور ، تأسیس ملکوت ( پادشاهی سوم اسرائیل ) و بیداری امت " بود . این اهداف ، از راه جمع آوری کامل یهودیان پراکنده صورت می گیرد که پیش از آن باید مشکل ساکنان بیگانه ( یعنی اعراب ) از راه تعویض ساکنان ، حل شود .
لحی چند ماه پس از کنار کشیدن دو تن از برجسته ترین بنیانگذاران آن به نام های هانوخ قلعی و بنیامین زرعونی ، دچار درگیری ها و لرزش های درونی شد . این دو به اتسل پیوستند ، سپس از آن کنار کشیده و خود را تسلیم مقامات انگلیسی کردند .
دومین بحران ، پس از قتل اشترن پدید آمد ؛ زیرا مقامات انگلیسی ، دهها تن از اعضاء سازمان را دستگیر کردند و اطلاعات مهمی را درباره نام همکاران و مخفیگاه جنگ افزارها از آنان به دست آوردند و نزدیک بود که این بحران ها به تصفیه کامل سازمان بینجامد ؛ اما پس از آنکه گروهی از بتار ، به رهبری یسرائیل شو ، پس از مهاجرت از
لهستان به فلسطین در سال 1942 به آن پیوستند ، پس از آنکه دو تن از رهبران آن ، یتسحاق شامیر و الیاهو جلعادی در سال 1942 و همچنین پس از آنکه نتان فردمن - - یلین ( مور ) و به همراه او 19 تن از رهبران لحی در سال 1943 توانستند از زندان بگریزند ، این سازمان توان خود را بازیافت .
اما بار دیگر میان شامیر و جلعادی بر سر گرایش های سازمان اختلاف ایجاد شد و این اختلاف به نفع شامیر پایان یافت و او توانست توطئه ای را برای ترور رقیبش در شنزارهای حولون ، طراحی کند .
با پایان جنگ جهانی دوم ، لحی و اتسل در چارچوب آن چه که " جنبش مقاومت عبری " خوانده شد در عملیاتی علیه مقامات انگلیسی شرکت کردند . فعالیت لحی ، حتی پس از توقف این جنبش در سال 1946 نیز ادامه یافت و در تهاجم به روستاها و املاک اعراب ، شرکت کرد و همراه با اتسل و به لطف هاگاناه ، کشتار معروف دیریاسین را در 9 آوریل 1948 به اجرا درآورد .
پس از اعلام کشور اسرائیل ، لحی به همراه دیگر سازمان های نظامی منحل و در ارتش دفاع اسرائیل ، ادغام شد . ولی شاخه فعال آن در قدس همچنان در حالت تمرد باقی ماند و نام خود را " جبهه میهن " نهاد . همین گروه با هماهنگی گروههای تروریست دیگر عملیات ترور " کنت برنادوت " میانجی بین المللی را در تاریخ 17/9/1948 طراحی نمودند .
با وجود این ، درباره مسئولیت لحی در ترور برنادوت ، تردیدهای بسیاری پدید آمد . از این رو دولت اسرائیل پس از اینکه خشم جهانیان نسبت به این حادثه برانگیخته شد مجبور شد تا ضمن تعقیب نیروهای این سازمان ، رهبران آن را دستگیر نماید و حکم زندان برای دو نفر از آنان به مدت هشت و پنج سال صادر گردید ، ولی بلافاصله با عفو ویژه آزاد شدند .
پس از پیروزی " نتان فریدمان " ( یکی از محکومین در ترور برنادوت ) کاندیدای مبارزین در انتخابات کنیست ، سازمان به سه گروه منشعب گردید ، گروه اول به رهبری " نتان فریدمان " که بعدها به " هیستادروت " پیوست ، گروه دوم به جنبشهای چپ تندرو پیوست و گروه سوم به رهبری " پیر " جمعیت مبارزین قداقی تشکیل گردید .
با انحلال سازمان ، تلاشها برای تبدیل آن به یک حزب سیاسی ، به شکست انجامید . به پاس نقش تروریستی این سازمان ، دولت اسرائیل تصمیم گرفت تا در هنگام ارزیابی سنوات خدمت و مستمری کارمندان ، سال های خدمت در آن سازمان را به حساب آورد . مثلاً رئیس جمهور اسرائیل زلمان شازار ، به بیوه اشترن و به همه سازمانها و گروههایی که برای تأسیس کشور تلاش کردند ، نشان افتخار هدیه کرد .
با وجود اختلاف نظر درباره نقش لحی و اینکه برخی از نوشته های صهیونیستی ، لحی را به دلیل موضعش نسبت به نازیسم به " خیانت " متهم می کردند ، اما وقایع تاریخی تأکید می کنند که این سازمان از راه همیشگی صهیونیسم که پرداختن به نقش ابزاری برای این یا آن نیروی امپریالیستی است تخطی نکرده است .
شیوه فرصت طلبانه در هم پیمانی با قصاب ، تنها از آن لحی نبود ؛ زیرا واقعیت این است که هرتزل نیز درست مانند او با پلیویه ، وزیر حکومت تزاری ( و مسئول کشتارهای یهودیان در روسیه تزاری ) همکاری کرد ، یا ژابوتنسکی با بتلیورای اوکراینی - - که دشمنی اش با یهودیان به هنگام انقلاب بلشویکی معروف بود - - به توافق رسید یا وایزمن به ایتالیای فاشیست پیشنهاد داد که در زمینه صنایع شیمیایی با آنها همکاری کند و در مقابل ، آنها عبور آوارگان یهودی را از راه بندرهای ایتالیایی ، تسهیل کنند و یا توافق هاعاورا میان آژانس یهود و آلمان نازی امضا شد .
مآخذ :
- المسیری ، عبدالوهاب : دایره المعارف یهود ، یهودیت و صهیونیسم ، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه ، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین ، جلد هفتم ، چاپ اول ، 1383 .
- الموسوعة الفلسطینیة ، لیحی ( منظمة ) ، جلد 4 ، 1984 .