اقدام مشترک ملی ( پیمان - ): تفاوت بین نسخهها
جز (۱ نسخه واردشده) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۱۴
پس از امضای معاهده کمپ دیوید توسط حکومت مصر در 17/9/1978 و خروج مصر از میدان مبارزه ضد رژیم صهیونیستی ، وضعیت اعراب ، به ویژه کشورهای عربی خط مقدم با اسراییل ، دچار خلل استراتژیکی در زمینه ی نظامی و سیاسی شد . بعضی از طرفهای عرب ناگزیر شدند تا در صدد تعدیل این خلل بر آیند و موازنه قوا را به حالت عادی آن برگردانند و این موازنه را به نفع اعراب در مبارزه علیه دشمن بالا ببرند .
در حالی که اوضاع مشابهی در برخی زمینه ها ، بین دو کشور عربی سوریه و عراق حاکم بود ، عراق در جنگ 1973 با بعضی از نیروهای نظامی اش به جهبه سوریه کمک کرد ، به طوری که عراق به یک کشور دوست سوریه تبدیل و مستقیماً با دشمن مواجه شد . و از آنجا که موضع گیریهای دو کشور نسبت به مسأله فلسطین و رژیم صهیونیستی در دو صحنه عربی و بین المللی شبیه هم بود ، رهبران دو کشور با هم ارتباط برقرار کردند و سپس در بالاترین سطح رهبری و حزبی و سیاسی با یکدیگر ملاقات کردند . نتیجه ی این دیدارها صدور " پیمان اقدام مشترک ملی " در روز 26/10/1978 از سوی دو رهبری بود که هماهنگی و پیشرفت و وحدت بین دو کشور را بنیاد نهاد .
هر نوع وحدیت بین دو یا چند کشور ، حزب بعث عربی سوسیالیست حاکم است و وحدت عربی را اولین اهداف خود قرار داده است پاسخ به خواسته ی اعراب مبنی بر وحدت کشورها و تأسیس دولت عربی واحد می باشد تا بتواند اعراب را در برابر خطرات صهیونیسم و چپاولگران و متجاوزان پشتیبانی کرده و نقش مهمی در پایه گذاری ساختار تمدن انسانی و آزادی فلسطین اشغالی و بازگرداندن حقوق اعراب ایفا کند .
از این رو تلاشهایی برای ایجاد وحدت بین سوریه و عراق صورت گرفت . اگرچه منظور از وحدت ، اراده ی اصیل و خواسته ی همیشگی اعراب می باشد ولی عوامل دیگری نیز وجود دارد که از نظر اهمیت از عامل اساسی یاد شده کمتر نیست که به انجام هر چه زودتر این اتحاد اصرار داشته و دست اندرکاران این اتحاد را به ایجاد کشور واحد بین سوریه و عراق تشویق می کند . این عوامل عبارتند از :
خروج مصر با تمام توان نظامی و اقتصادی و سیاسی اش از صحنه ی مبارزه علیه اسراییل . به این ترتیب نیروی نظامی عربی که با دشمن روبه رو هستند نیروهای مسلح مصر و جبهه جنوبی را از دست داد و حکومت مصر با خروج خود از میدان مبارزه ، عادی سازی روابط خویش با دشمن صهیونیستی را در ضمن پیمانهای که با اسرائیل در واشینتگتن در تاریخ 26/3/1979 امضا کرد پی ریزی نمود .
به وجود آمدن خلل مهم و خطرناکی در میزان نیروی نظامی کشورهای عربی خط مقدم ، در برابر اسرائیل که از نظر اقتصادی و تسلیحاتی از طرف آمریکا و دیگر صهیونیستها پشتیبانی می شد .
هیچ کدام از نیروهای نظامی از کشورهای مغرب عربی در شمال آفریقا نمیتوانستند در جنگ علیه اسرائیل در جبهه مصر شرکت کنند که این وضعیت تا جنگ 1973 ادامه پیدا کرد .
مشکل بودن شرکت نیروهای کشورهای مغرب عربی در جبهه شمالی و شرقی ( سوریه و اردن ) به علت دوری و نبودن وسایل حمل و نقل مناسب . این در حالی بود که انتقال از طریق دریا نیز مدت زیادی به طول می انجامید و حمل و نقل هوایی نیز نیازمند امکانات حمل و نقل هوایی کافی و هزینه های هنگفت بود . علاوه بر آن تجهیزاتی که باید از این طریق حمل و نقل شوند بسیار زیاد خواهد بود .
متمرکز شدن جنگ در یک جبهه ( جبهه سوریه و اردن ) به نفع نیروهای مسلح دشمن ، در صورتی که نیروهیا دشمن قبلاً در دو جبهه فعال تقسیم شده بودند . در نتیجه اسرائیل همه نیروهایش را در جبهه یاد شده متمرکز میکند و نیروی هوایی خود را آزادانه تر و فعالتر به کار خواهد گرفت زیرا پایگاههای هوایی در جنوب امن خواهد بود مگر اینکه از طرف شمال به آنها حمله ای بشود ، در حالی که با جنگ 1973 در معرض حملات نیروی هوایی مصر قرار داشت . بدین ترتیب عوامل جدیدی برای دشمن فراهم شد تا قدرت خود را به ویژه در دریا و خشکی برای غلبه هر چه بیشتر افزایش دهد ، ولی طرفهای عربی درگیر خط مقدم ، امتیازات مهمی را که از جمله عوامل مهم تحقق توازن قوا به شمار میآمد از دست دادند .
تحت تأثیر این عوامل ثابت ( اداره ی واحد ، مقابله با دشمن صهیونیستی ، تحقق خواسته های اعراب ) و عوامل اضطراری و فوق العاده ( خروج مصر از میدان مبارزه ، خلل استراتژیکی ، تحقق توازن قوا به نفع دشمن ) سوریه و عراق شرایط را برای تحقق وحدت بین دو کشور مناسب تشخیص دادند و به دنبال آن رهبران سوریه و عراق چندین بار در بغداد و دمشق با یکدیگر دیدار داشتند و سرانجام به ایجاد " پیمان اقدام ملی مشترک " بین دو کشور اقدام کردند .
در مقدمه ی این پیمان ، عواملی را که منجر به انعقاد این پیمان شد و ما در بالا به آنها اشاره کردیم بر می شمارد : " در پاسخ به مسئولیت ملی و تاریخی که بر دوش رهبری دور کشور مبارز عراق و سوریه قرار دارد و با توجه به هماهنگی این مسأله با ایمان دو کشور به اصول ملی عربی و وحد عربی و با گرفتن خطرات بزرگی که امت عربی را تهدید می کند به ویژه در شرایط فعلی که پیمان استعمار با صهیونیسم که با امضای پیمانهای خیانت بار بین نظام مصر و دشمن صهیونیستی خطرناکتر شده... " این پیمان برای " تحقق نوعی تحول در روابط بین دو کشور دوست انجام گرفته است و رهبری دو کشور بر پیمان اقدام مشترک بین دو کشور در تمام زمینه های سیاسی ، نظامی ، اقتصادی ، فرهنگی و تبلیغی و غیره توافق کردند تا این پیمان عزم و اراده آنها را برای تحقق روابط اتحادی بین عراق و سوریه از طریق طرح عملیاتی مستمر و تلاش پیگیر ، برانگیزد . "
رهبران متحد دو کشور به طور خاص بر " مفهوم مبارزه عمیق و همه جانبه " تأکید کردند . در توافق تاریخی دو طرف ، نسبت به درگیری و جنگ عادلانه امت عرب علیه دشمن اشغالگر صهیونیستی برای آزادی سرزمین و اعاده ی حقوق مشروع امت عرب نیز تأکید ویژه ای کردند .
این پیمان همچنین اهدافی را که دو کشور برای تحقق آنها باید تلاش کنند را به صورت زیر مشخص کردند :
تحکیم روابط اتحاد گونه ی بین دو کشور .
رویارویی با دشمن صهیونیستی و خطراتی که امت عربی را تهدید می کند . 3 - آزادی سرزمین ( اشغالی ) و بازگردندان حقوق مشروع امت عرب .
برای تحقق این اهداف ، این پیمان بر موراد ذیل تاکید کرد :
- ایجاد یک هیأت سیاسی عالی رتبه از رهبران دو کشور که بر تمامی شئون روابط دو جانبه بین دو کشور در زمینه های سیاسی ، نظامی ، اقتصادی ، فرهنگی ، تربیتی و تبلیغاتی و غیره نظارت داشته باشد . و هماهنگی و همبستگی های لازم را در جهت تحقق اهداف متحد ساختن دو کشور در چارچوب پیمان فراهم کند .
- هیأت دارای چهار کمیته مرکزی مشترک به ترتیب زیر خواهد بود :
- کمیته امور سیاسی و مطبوعاتی و فرهنگی : وظیفه آن ارایه سیاستهای مشترک و نظارت بر تحقق انسجام و توسعه دو کشور در زمینه های سیاسی و مطبوعاتی و فرهنگی است .
- کمیته امور اقتصادی و همکاری فنی : وظیفه آن تحقق انسجام و توسعه و تعاون بین دو کشور در تمامی زمینه های اقتصادی و فنی و تقویت و تحکیم روابط در زمینه های کشاورزی و صنعتی و آبیاری و بازرگانی و نقشه برداری و حمل و نقل در تمامی زمینه های اقتصادی و فنی می باشد .
- کمیته همکاری نظامی : وظیفه اش آماده ساختن قرارداد دفاع مشترک است تا بتواند زمینه ی اتحاد نظامی کامل بین دو کشور را فراهم سازد .
- شورای عالی تعلیم و تربیت و تحقیق علمی : کار آن یکسان سازی شیوه ها در زمینه تعلیم و تعلیم و هماهنگی و همکاری در تحقیقات علمی است .
از کمیته های مرکزی چهارگانه ، کمیته های فرعی ویژه و گوناگون منشعب شد . نقشه و طرحهایی برای هماهنگی و همکاری و اتحاد وضع شد . گزارش آنها به شورای عالی سیاستگزاری مشترک که خود موافقت کرده بود جهت اتخاذ تدابیر لازمه ایجاد وحدت بین دو کشور تقدیم شد .
مفاد نهمین کنفرانس سران عرب که ( 2 - 5/11/1978 ) در بغداد تشکیل شد ، شامل موارد زیر می شد : نهمین کنفرانس سران عرب ، پس از آگاهی از پیمان اقدام ملی مشترک بین دو کشور سوریه و عراق ، از این گام که تحقق روحیه برادری در راه اتحاد اعراب است ، استقبال کرده و آن را به عنوان تجسم یک عمل ملی مهم در راه تحکیم پیمانها و تعهدات دولتها و اعضای مبارز عرب و نیز عاملی در جهت برخورد جدی و شدید با دشمن صهیونیستی و توطئه های صهیونیستها به شمار آورد . کنفرانس تأکید کرد که این پیمان استقبال امتهای عربی را گرامی می دارد و از آن حمایت می کند به ویژه اینکه این پیمان زمانی به وقوع می پیوندد که تهدید و خطر علیه جنبش ملی پس از امضای قرارداد کمپ دیوید در حال افزایش است .
کنفرانس اطمینان داد که این گام منجر به تقویت مبارزه با توطئه ای خواهد شد که امت عربی و مسأله فلسطین را مورد تعرض قرار می دهد . و نیز گام مهمی است برای تحقق و ایجاد توازن استراتژیکی مطلوب با دشمن [به ویژه پس از آشفتگی اوضاع عرب] ، و این چیزی است که به وسیله ی آن اهداف امت عربی در آزادسازی سرزمینهای اشغالی و بازگرداندن حقوق ثابت ملی برای ملت فلسطین ، به ویژه حق بازگشت و تعیین سرنوشت و ایجاد دولت مستقل در خاک وطن ، تضمین می شود .
ولی شرایط و وضعیت فوق العاده در اواخر سال 1979 سبب شد تا اجرای مسأله اتحاد بین دو کشور سوریه و عراق راکد بماند .
مآخذ :
#الموسوعة الفلسطینه ، جلد سوم ، 1984 .