آرامیان: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه فلسطین
جز (۱ نسخه واردشده)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۱۳


آرامیان ( Aramean ) یا آرامی‌ها به گروهی از اقوام گفته می‌شود که به زبان آرامی صحبت می‌کنند و این زبان یکی از لهجه‌های سامی شمالی و غربی چون کنعانی و عبری است . شباهت زبان عربی به آرامی در جهات مختلف محققان را وادار نموده است که بگویند اصل آرامی‌ها به جزیرةالعرب برمی‌گردد و یا اینکه حداقل آرامی‌ها قبل از هجرت به بین‌النهرین و شام ، در جزیرةالعرب زندگی می‌کرده‌اند . شناخت وطن اصلی و تشخیص زمان مهاجرت و استقرار به‌هنگام بررسی در مورد ملل بدوی تمدین یافته دشوار می‌باشد . کلیه ظواهر و دلائل موجو نشان می‌دهد که آرامی‌ها از صحرای شام آمده‌اند و در سرزمین‌های هلال خصیب ( حاصلخیز ) بین بابل و حوض‌خاپور و فرات و شمال سوریه تا فلسطین پراکنده شده‌اند .

اطلاعاتی که محققان تا امروز در مورد آرامی‌ها جمع‌آوری نموده‌اند از سه منبع ذیل به‌دست آمده است :

  1. کتاب عهد قدیم ( تورات )
  2. نقاشی‌ها و دست نوشته‌های آشوری
  3. برخی از کتیبه‌های آثار آرامی .

تورات بخش زیادی از اخبار آرامی‌ها را ذکر نموده است ، علاوه بر روابط نسبی موجود بین آرامی‌ها و بین اجداد عبرانیها در قدیم و با اینکه جنگ‌های بین حکام آرامی‌ها و یهود و پادشاهان آشور از قرن هجدهم تا قرن یازدهم ق . م رخ داده است ، کتاب تورات اسم " آرام " را از بین پسران سام‌بن نوح ذکر نموده و فرزندان آرام را برشمرده است : عوص ، حول ، جاثر ، ماش ( کتاب تکوین 10/22/23 ) سپس به سرزمین‌های " آرام‌النهرین " و " فدان - آرام " اشاره می‌نماید . ( کتاب تکوین 24/10 ) و آرام دمشق ، آرام صوبه ( کتاب سموئیل‌الثانی ( دوم ) 8/5 ) همچنان‌که در ابتدا از سفر ابراهیم خلیل ( ع ) از شهر کلدانیان به حران و سپس از هجرت یعقوب‌بن اسحق‌بن ابراهیم از فدان - آرام به سرزمین کنعان بعد از دامادی دایی‌اش لابان آرامی و فریفتن او و فرار وی به‌همراه زنان و دام‌هایش سخن می‌گوید . در این مورد یعقوب پدرش می‌گوید " آرامیا پدرم بود " . تورات از حوادث جنگ‌های رخ داده بین آرامیها که مدت زمان طولانی در هنگام پادشاهان شاول ( طالوت ) حدود سال 1020 قبل از میلاد و داوود 936 قبل از میلاد و سلیمان 923 قبل از میلاد تا هنگام پادشاهی یهودا 72 میلادی ادامه داشت است روایت می‌کند . نقوش و تصاویر در اولین موضوعی که از آرامیها سخن می‌گوید ، درباره‌ی نامه‌ای است مربوط به پادشاهی تیگلات پلاسر اول ( 1115 - 1077 قبل از میلاد ) که نام او در نامه آمده است ( این نام همراه نام " اخلامو " به‌معنی دوستی و پیمان‌ها ذکر شده است . )

این نوشته حالکی است که تیگلات پلاسر اول هم‌پیمان آرامی ( اخلامو - آرامیها ) را وادار به عقب‌نشینی تا آن سوی فرات نموده و آنها را تا قلعه‌هایشان واقع در کوههای بشری عقب رانده است . سپس اضافه می‌کن که این پادشاه 28 بار با آرامیها جنگیده و در طول یک‌سال دوبار رود فرات را به‌تصرف خود درآورده است . و نیز توانسته آرامیها را از سرزمین آمورو بیرون رانده ، اموال آنها را به‌غنیمت گرفته و به سرزمین خود آشور بیاورد . از این سند تاریخی چنین استنباط می‌شود که اخلامو همان قبائل صحرانشینی هستند که مرود صحرای شام واطراف فرات زندگی می‌کردند ، شهرها را مورد تهاجم قرار می‌دادند دو یا به مزدوری در ارتش‌های مختلف می‌پرداختند .

قبل از این ، نام اخلامو در یکی از نامه‌های تل‌العمارنه ذکر شده است که تاریخ آن به سال 1375 ق . م ، برمی‌گردد ، که بیانگر تجاوزات آنها به روستاییان می‌باشد . در نوشته‌اهی شمالمانصر اول پادشاه آشور ( 1274 - 1245ق . م . ) آمده است که او با حوریها و حتیها همپیمانان آنها ، و سربازان اخلامو در جزیره جنگید و آنها را شکست داد .

به‌نظر می‌رسد که آرامیها بخش مهمی از اخلاموها را که نام آنها به تدریج از جرگه آشوریان پاک شده و به‌جای آن نام آرامیها ماندگار شد ، را تشکیل می‌دهند . ضعف پادشاهی آشور از یک‌سو و فروپاشی امپراطوری حتی از سوی دیگر این فرصت را برای آرامیها پیش آورد که در قرن یازهم ق . م . در عربستان و سرزمین شام مستقر شوند . بعد از کشته‌شدن تیگلات پلاسراول در سال 1077ق . م . حالت ترس و وحشت و جنگ‌های داخلی در کشور آشور به‌مدت 166 سال حکمفرا گردید . تا اینکه در سال 1911ق . م . به قدرت رسید و مملکت را از آن وضع نجات داد و عظمت و قدرتش را به آن بازگرداند .

در این دوره قبائل آرامی از صحرای شام به طرف جزیره حرکت کردند و توانستند رودخانه خاپور را به‌تصرف خود درآورند و پس از پیشروی به سوی رود دجله از سمت شمال به نصیبین برسند و در جنوب قدرت را محکم نمایند تا اینکه یکی از سران آرامی بر پادشاه بابل به نام اداد - ابال‌الدین ( 1067 - 1046ق . م . ) پیروز شد و به‌نظر می‌رسید که آشوریها خود تلاش می‌کردند تا آرامیها را از صحنه دور نمایند . آرامیها در این دوره کشورها و امارات زیادی را تا شرق فرات تأسیس نمود ند که دولت بیت‌عدن که پایتخت آن تل‌بارسبب و دولت آرام‌النهرین که پایتخت آن گوزانا ( تبه پیمان ) و دولت آرام که فدان به‌شمار - پایتخت آن حران بود ، از جمله‌ی این دولت‌ها می‌رفتند .

اما در سرزمین شام ، قبائل آرامی با استفاده از شکست امپراطوری حتی به‌صورت گروههای انسانی از شمال آمده و سواحل آسیای صغیر و سوریه را در سال 1200ق . م . اشغال نمودند ، و هنگامی که فرعون مصر رامسس دوم ( Rameses ) از شکست دادن آنها در جنگ‌های دریایی ، زمینی وب یرونر اندن آنها از مصر ناتوان شد ، گروهی از آنها را که همین فلسطینی‌ها بودند در سواحل کنعان مستقر نمود و گروهی نیز به مزدوران ارتش رامسس ملحق شدند .

آرامیها همچنین با استفاده از ضعف پادشاهی آشور حکومت‌های کوچکی را در شرق فرات تأسیس کردند و نیز با آزادی عملی که در اثر شکست حتیها به‌وجود آمده بود ، توانستند دولت‌هایی را در غرب فرات و شامات ، از جمله دولت شمال را که پایتخت آن زنجرلی و امارت بیت‌آگوشی در منطقه حلب که مرکز آن ارباض - تل‌رفعت و حکومت حمادة در منطقه عاصی که پادشاه آن به زئیر معروف بود ، تأسیس نمایند . و سپس حکومت " آرام رصوبه " در منطقه‌ی بقاع را که از دو مملکت در کنار رود و بیت معکه و جشور در شرق‌الجلیل متشکل بود ، تأسیس نمودند . آرامیها سپس دولت " آرام - دمشق " را که از مشهورترین و در عین حال بادوام‌ترین دولت‌های آنها بود تأسیس کردند . نکته قابل توجه این است که آرامیها هرچند حکومت‌های زیادی را به‌وجود آوردند ولی نتوانستند تمامی قبائل پراکنده‌ی را دور هم جمع کرده و دولت واحد و قدرتمندی به‌وجود آورند . فقط توانستند حکومت‌های مستقل کوچکی تشکیل دهند که هر از گاهی ، به منظور مقابله با خطرات خارجی ، اتحادیه‌های متشکل از چند دولت را به‌وجود می‌آوردند . به‌عنوان مثال در کتاب تورات آمده است که : " حددعزر " پادشاه " آرام - صوبه " به تأسیس اتحادیه‌ای از حکومت‌های آرامی در بین‌النهرین و شامات اقدام نمود و از آمونیها و مآبیها و میها ( آدومیها ) در فلسطین و شرق اردن نیز به منظور مقابله با مهاجمین و همسایگان اتحادیه‌ای به‌وجود آورد . در ( 1004 - 963ق . م . ) داوود پادشاه توانست بر آرامیها و هم‌پیمانان پیروز شود . رصین اول پادشاه دمشق جنگ با اسرائیلیان را در زمان سلیمان ( 963 - 923 ) از سرگرفت و بر بسیاری از دولت‌های کوچک آرامی از حماة تا شرق اردن چیره گشت و پادشاه دمشق نجح‌بن حدد اول ( 789 - 843ق . م . ) را بر سر کار آورد و از تقسیم کشور عبرانی پس از وفات سلیمان استفاده نمود و برای مقابله با پادشاه اسرائیل ، به پادشاه یهودا پیوست و منطقه جلعاد را از شرق اردن جدا ساخت . هنگامی که شالمانصرسوم پادشاه آشور سرزمین شام را اشغال کرد ، بن‌حدد اول موفق شد ارتش بزرگی را از اتحاد 12 حکومت به منظور مقابله با پادشاه آشور در جنگ قرقر در منطقه عاصی در 853ق . م . تشکیل دهد که این جنگ بدون هیچ نتیجه‌ای پایان یافت .

دوران پادشاهی ملک‌حزائیل ( 842 - 796ق . م ) اوج قدرت حکوم آرام - دمشق بود به گونه‌ای که توانست با اسرائیلیها بجنگد و بر تمامی اردوگاههای آنان از ازدن تا صحرای ارنون حمله برد و اورشلیم را مورد تهدید قرار دهد . اما دیگر پادشاهان آرامی پی‌درپی در معرض هجوم آشوریها واقع شدند و روبه ضعف و سستی نهادند تا اینکه تیگلات پلاسرسوم پادشاه آشور توانست در سال 732ق . م . شهر دمشق را به‌تصرف خود درآورد و هنگامی که ساکنان آن دست به شورش زدند سارگون‌دوم پادشاه آشور در سال 720 ق . م . به آنجا آمد و قیام آنها را در شهر حماة درهم شکست و پس از تبعید آناده به مناطق دیگر ، به استقلال آنها پایان داد .

اگرچه آرامیها به‌علت اختلافات و جدایی‌ها نتوانستند در صحنه‌های سیاسی و نظامی برای خود موفقیتی ثبت نمنایند ولی در تاریخ تمدن بشری مقام و منزلت بزرگی را به خود اخصاص دادند .

آرامیها در اصل بدویان خشنی بودند که به‌صورت پراکنده در سرزمین شام زندگی می‌کردند و پیوسته در جنگ و گریز بودند . در اطراف آنها دولت‌های قدرتمندی چون آکدیها ، بابلیها ، آشوریها و حتیها استقرار داشتند که از پراکنده شدن آنها از هلال خصیب و استقرار در کشورهای مجاور ممانعت به‌عمل می‌آوردند . هرگاه این دولت‌ها ضعیف می‌شدند آرامیها آن منطقه را ترک کرده و حکومت‌هایی را تأسیس می‌کردند و تحت تأثیر زندگی و طرز تفکر ساکنان شهرهای متمدن قرار می‌گرفتند و نیز در پیشرفت اقوام و ملت‌ها مؤثر واقع شدند .

شکی نیست که آرامیها در زمینه‌ی تجارت جایگاه والایی را کسب نمودند . جنانچه کلیه راه‌های ارتباطی در منطقه‌ی هلال خصیب را تحت کنترل خود درآوردند و قافله‌های بازرگانی آنان از شامات تا بین‌النهرین و از آنجا تا اناضول در رفت و آمد بودند . از فنیقیه ، منسوجات و اجناس گلدوزی شده ، از دمشق ، کتان و از آفریقا مس و آبنوس و عاج را حمل می‌کردند و با افزایش حمل‌ونقل این تولیدات و مصنوعات روزبه‌روز ثروتمندتر می‌شدند . و نیز کشاورزی و صنعت آنها پیشرفت می‌نمود و روابط بین ملت‌ها بهتر می‌شد .

شاید مهم‌ترین نتیجه از فعالیت‌های تجاری آرامیها و روابط آنها ، گسترش زبان آن بود که با حروف ابجدی به‌آسانی نوشته می‌شد به طوری‌که زبان رایج فلسطین و سایر کشورهای خاور نزدیک گردید . در سامره دین آرامیها ، را می‌توان گفت که متشکل از عناصر مختلفی بود که از ملت‌های گوناگون اقتباس شده بود . آن‌گونه که از نوشته‌ها و اسامی آنها استنباط می‌شود آرامیها خدایان سومری ، آکدی ، حتی ، کنعانی و فنیقی و غیره را عبادت می‌کردند .

مهم‌ترین خدای آنها " حدد " بوده ، که در تورات به‌نام " هدد " و " رمون " اشاره شده است و گاهی با " تشوب " ترکیب شده است . " زوابع " و " رعد " خدایان آسمان و زمین بودند و بزرگترین معبد آرامیها در شهر هراپولیس ( منبج ) در شمال سوریه بود و در دمشق نیز معبد بزرگی از آنها وجود داشت و یکی از پادشاهان سمأل مجسمه‌ی بزرگی در پایتخت برای آن ساخته بود . و گاهی همراه با حدد ، همسرش به نام " آتارگاتیس " که اسمش از دو نام خدای فنیقیها به نام " عشتاروت " و " عناة " مشتق شده بود . پرستش می‌شد این زن خدای حاصلخیزی و مهرمادری بود که در یونان و روم به نام خدای سوریه ( Dea Syia ) نیز نامیده می‌شد .

آرامیها همچنین خدای ماه بابلیها به نام " سین " و خدای خورشید آشوریها به نام " شمس " و خدای طوفان و جنگ فنیقها به نام " رشف " و خدایان کنعانی به نام‌های " ابل ، بعل ، بعل‌شمین " را پرستش می‌کردند . آرامیها در رابطه با هنرهای زیبا از ملت‌های هم‌عصر خود در شامات و بین‌النهرین که با آنها در ارتباط بودند ، تأثیر پذیرفتند و سنگتراشان و نقاشان کنعانی را به‌خدمت می‌گرفتند و از شیوه‌های و بابلیها در هنرهای معماری ، سنگتراشی ، نقاشی و تزئین پیروی می‌کردند .

آثاری که از تپه‌ی در کاوش‌های باستان‌شتاسی از قصر آرامیها به‌دست آمده نمایانگر تقلید آنها در هنرهای معماری و تزئین می‌باشد . همچنین نشان‌دهنده‌ی آثار در نزدیک می‌باشد به گونه‌ای که در شهر " حداتو " قلعه‌های از " عاج " که مربوط به تخت پادشاه می‌باشد پیدا شده است که نشان می‌دهد آشوریها با غنائمی که از دمشق آورده بودند آن تخت را تزئین کرده‌اند . این آثار نشان می‌دهد که آشوریها از ملت‌های گذشته تقلید می‌کردند و در رابطه با ابتکارات فنی به حد مطلوب نرسیده بودند و جایگاه تاریخی آنها فقط در نزدیک شدن به تمدن دیگر ملت‌ها ، پیوند با تمدن‌های قدیم و حفظ آثار باستانی تمدن قدیم اکتفا می‌شده است .

مآخذ :

  1. دورانت ، ویل : تاریخ تمدن - مشرق زمین ، انتشارت و آموزش انقلاب اسلامی ، 1370 ، جلد اول .
  2. ماله ، آلبر : تاریخ عمومی عالم - ‌تاریخ ملل شرق و یونان ، ترجمه عبدالحسین هژیر - جلد اول .
  3. قاموس الکتاب مقدس ، بیروتو 1971 .
  4. دباغ ، مصطفی مراد : بلادنا فلسطین ، ج 1 ق1 ، بیروت 1973 .
  5. Dupont - Sommer - A : Les Arammens, Paris 1949. Syrie - Dussaud, R. : La Penetvation des Avbvesen avant/, Islam, Paris 1955. - Encyclopaedia universalis.