حضرت مهدی " عج " ( فلسطین در زمان ظهور - )

از دانشنامه فلسطین


در آثار دینی یهود ، و اسفار تورات و دیگر کتابهای انبیای آنان ، همواره به موعود اشاره شده است . یهودیان نیز که خود را پیروان حضرت موسای کلیم ( ع ) می دانند منتظر موعود هستند . اگر در مجموع آنچه که در آثار مقدس یهودی آمده است تأمل شود ، چهره سه موعود در آنها ترسیم می شود :

حضرت مسیح ( ع ) .

حضرت محمد ( ص ) .

حضرت مهدی ( ع ) .

با این حساب ، انتظار ، در یهودیت ، کیفیتی ویژه می یابد و چون این قوم نه به حضرت مسیح ( ع ) گرویدند و نه به حضرت محمد ( ص ) ، باید در برابر مسأله موعود و انتظار ، بسیار حساس و نگران باشند و نباید از این همه اشارات و بشارات ، که در کتابها و آیات خودشان آمده است ، به سادگی و غفلت بگذرند . آنان باید از دیگر منتظران ، منتظرتر باشند و بیشتر به انتظار و آمادگی برای ظهور فکر کنند .

روایات مربوط به عصر و زمان ظهور حضرت حجت ( ع ) خاطرنشان می سازد که یهودیان در آخرالزمان در روی زمین ایجاد فساد و فتنه نموده و گرفتار تکبرورزی و خود بزرگ بینی می گردند . آن گونه که خداوند در قرآن آنان را وصف نموده ، این خوی برتری جویی به دست پرچمدارانی که از خراسان خروج می نمایند ، نابود می گردد ، " چرا که هیچ چیز نمی تواند آنان را از تصمیم شان برگرداند ، تا آنکه درفشهای خود را در قدس به اهتزاز درآوردند . "

و ایرانیان قومی هستند که به زودی خداوند متعال آنان را علیه یهودیان برخواهد انگیخت .

" ما بندگان نیرومندی از خود را علیه شما بر می شورانیم "

در روایات دیگر آمده است که جماعتی از یهودیان گرد " دجال " را می گیرند و با ظهور و فرود آمدن عیسی ، و کشته شدن دجال ، آنان نیز قتل عام می شوند ، و دامنه تاریخ و دامن بشریت از وجود آن جماعت پاک می گردد .

شیخ نجم الدین جعفرالعسکری در این باره می نویسد :

" مهدی ( عج ) به نفوذ یهود و مسیحیت در جهان خاتمه می دهد . از غار انطاکیه ، تابوت سکینه را بیرون می آورد . نسخه تورات و انجیل در آن است . و بدین گونه در میان اهل تورات با تورات ، و در میان اهل انجیل با انجیل حکم کند ، و آنان را به متابعت خویش فرامی خواند . برخی به او بگروند . "

" با دیگران جنگ کند ، و هیچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی ( چه از اهل کتاب و چه از دیگر مسلکها و مرامها ) باقی نماند ، و دیگر هیچ سیاستی و حکومتی ، جز حکومت حقه اسلامی و سیاست عادله قرآنی ، در جهان جریان نیابد . بدین گونه حکومت مهدی ، شرق و غرب عالم را فراگیرد ، عیسی ( ع ) از آسمان فرود آید ، و پشت سر مهدی ( عج ) نماز گزارد ، و فریاد زند که : " در بیت المقدس را باز کنید . " در را باز کنند . در این میان دجال با هفتاد هزار یهودی مسلح پدیدار شود... و چون عیسی آهنگ کشتن دجال کند ، دجال بگریزد . عیسی بگوید من تو را با یک ضربت بکشم و چنین شود . او را بگیرد و بکشد . یهودیان در گوشه و کنار ، و در پناه هر سنگ و درخت و جانور و چیز دیگری پنهان شوند ، اما همه چیز به سخن آید و بانگ بردارد : ای بنده مسلمان خدا ، اینجا یک یهودی است ، بیا و او را بکش . و این چنین جهان از وجود یهود پاک گردد . "

در کتاب " عصر ظهور " نیز آمده است :

" با توجه به روایات مربوط به ظاهر شدن دجال احتمال قوی این است که آن جنبش بعد از مدتی نه چندان کوتاه ، پس از برپایی حکومت جهانی حضرت مهدی ( عج ) و رفاه عمومی ملتهای جهان و پیشرفت حیرت انگیز علوم خواهد بود . و خروج دجال جنبشی نشأت گرفته از یهود و همانند جریان ( هیپی گری ) غربی است که ناشی از عیش و نوش و خوشگذرانی می باشد . منتها جنبش دجال یک چشم ، بسیار پیشرفته و دارای ابعاد عقیدتی و سیاسی گسترده ای است ، به گونه ای که دجال کلیه ابزار علم را در تبلیغات و ترفندهایشبه کار گیرد و یهودیان که خود در حقیقت پشتوانه حرکت او می باشند ، از او پیروی کرده و با فریب دختران و پسران جوان آنان را استثمار می کنند و خلاصه اینکه فتنه و آشوب دجال بر مسلمانان سخت و ناگوار خواهد بود . "

نویسنده در جای دیگر درباره قیام سفیانی در زمان ظهور حضرت حجت می نویسد : امام مهدی ( عج ) پس از تجهیز یک سپاه بزرگ ، قومش را راهی قدس می گرداند ، سفیانی می خواهد قدرت را به او واگذارد ، اما حامیان یهودی و رومی و دستیارانش او را سرزنش می کنند .

آنها با بسیج نیروهای خود با امام ( ع ) ، و سپاه وی درگیر نبردی بزرگ می شوند . نبردی که محورهای ساحلی آن از عکا در فلسطین گرفته تا انطاکیه در ترکیه و در داخل ، از طبریه تا دمشق و قدس را فرا می گیرد... در این هنگام خشم الهی بر نیروهای سفیانی و یهودی و رومی فرود آمده و آنها به دست مسلمانان کشته می شوند ، به گونه ای که آن صخره بانگ برآورد : ای مسلمان ، در اینجا فردی یهودی مخفی شده ، او را هلاک کن .

منظور از روم در روایات مربوط به آخرالزمان و ظهور حضرت مهدی ( عج ) ، ملل اروپایی و در قرنهای اخیر ، گسترش آنان در آمریکا می باشد ، که فرزندان روم و وارثان امپراتوری تاریخی رومیان هستند .

روایات ، هلاکت موعود یهودیان را که در یک وهله و یا چندین وهله پیش از ظهور حضرت ( عج ) و بعد از آن اتفاق می افتد ، مشخص نکرده اند اما آخرین مرحله آن را وصف می نماید که به دست توانای حضرت مهدی ( ع ) و سپاهیان وی که بیشتر ایرانی هستند به هلاکت می رسد .

و این رویداد به صورت کارزاری بزرگ است که طی آن عثمان سفیانی حاکم سرزمین شام در کنار یهودیان و رومیها و در خط مقدم دفاعی آنان قرار دارد .

بنا به نقل روایات ، امام مهدی ( ع ) نسخه های اصلی تورات را از درون غاری در انطاکیه و کوهی در فلسطین و از دریاچه طبریه بیرون آورده و با استناد به آن ، یهودیان را محکوم نموده و نشانه و علامتها و معجزات را برای آنان آشکار می سازد .

برخی از یهودیان که پس از نبرد آزادی قدس جان سالم بدر می برند ، تسلیم آن بزرگوار شده و کسانی که تسلیم نمی شوند از کشورهای عربی اخراج می گردند .

روایات نشانگر این معناست که سفیانی فرهنگ و آموزش غربی دارد و چه بسا در همان جا نشو و نما کرده باشد . در کتاب " غیبت طوسی " از بشر بن غالب به صورت مرسل روایت شده است که گفت :

" سفیانی در حالی که رهبری گروهی را به عهده دارد مانند شخص نصرانی صلیب برگردن دارد و از سرزمین رومیان رویمی آورد " در روایت کلمه " منتصر " آمده است ، اما در اصل باید " منتصر " باشد ، چنان که در بحار ج52 ، ص217 آمده ، یعنی مسلمانان مسیحی شده ، و از جمله " از سرزمین رومیان می آید " یعنی کسی که از سرزمین روم ( غرب ) به شام می آید و آنگاه دست به جنبش و قیام می زند . و نیز نشانگر این است که او رهبری سیاسی غربیها و یهودیان را برعهده دارد .

جنبش سفیانی در برابر یاوران درفشهای سیاه و گسترش اسلام ، در حقیقت یک طرح غربی - یهودی است . نقش سیاسی او ایجاد فتنه مذهبی در میان مسلمانان و تحریک تسنن علیه شیعیان ، تحت شعار یاری اهل سنت است . در حالی که وی هوادار زمامداران کفر پیشه غربی و یهودیان است و مزدور آنهاست . نتیجه اوضاع سیاسی منطقه قبل از نبرد قدس ، مستفاد از روایات این است که غربیها از رویارویی با حضرت مهدی ( عج ) به جهت پیروزیهای شگفت انگیز او و یارانش ، در حالتی از نگرانی و ترس بسر می برند . نقش غربیها در این نبرد ، به طور کلی پشتیبانی از سفیانی و همپیمانان یهودی شان می باشد . اما وضع یهودیان بسیار وحشتناکتر و پراضطراب است ، چرا که سرنوشت جنگ ، به هستی و موجودیت آنها بستگی دارد . از این رو ترجیح می دهند که به طور مستقیم با سپاه مهدی ( عج ) درگیر نشوند ، بلکه به وسیله خط دفاعی عربی به فرماندهی سفیانی دست به این عمل بزنند . و این یک اصل کلی و سنت خدایی در میان ملتها و حکومتهای طغیانگر و عیاش می باشد که پیوسته در پی آن هستند که یک ملت و یا قدرتی نظامی را بخرند تا به نمایندگی از آنها ستیز کند و خودشان پشت سر آنها در خط دوم یا سوم باقی بمانند چنان که امروز این معنا را عموما در جهان غرب و نزد یهودیان مشاهده می کنیم .

مآخذ :

  1. حکیمی ، محمدرضا : خورشید مغرب ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، تهران 1371 .
  2. کورانی ، علی : عصر ظهور ، ترجمه عباس جلالی ، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی ، تهران 1371 .
  3. عسکری ، نجم الدین جعفر : المهدی الموعود المنتظر ، ج2 و1 ، بیروت 1397ه . ق .