حرم شریف بیت المقدس ( یهودی سازی - )

از دانشنامه فلسطین


توطئه اسرائیل علیه حرم شریف بیت المقدس ( مسجداقصی و قبه الصخره ) از زمان به اشغال درآمدن شهر بیت المقدس در جریان جنگ ژوئن 1967 آغاز شد و این توطئه ، با شیوه ها و روشهای مختلفی به اجرا درآمد و هدف آن تخریب این یادگار تاریخی اسلامی و مقدس و از میان برداشتن آن به منظور ایجاد ( تخت سلیمان ) بر ویرانه های آن است .

مهم ترین تلاشهای مقامات اشغالگر اسرائیلی برای دستیابی به این هدف را چنین می توان برشمرد :

الف - انجام عملیات حفاری در اطراف مسجداقصی :

عملیات حفاری اسرائیلی در اطراف مسجداقصی و قسمت پائینی مسجد از هر دو طرف غربی و جنوبی آن ، خطرناکترین اقدامات جهت تخریب مسجداقصی و انهدام دیوارهای آن به شمار می آید . این عملیات ظاهرا برای جستجوی باقیماندهتخت واهی سلیمان صورت می گیرد اما در واقع هدفهای زیر را دنبال می کند .

  1. تخریب و از بین بردن کلیه ساختمانها و آثار اسلامی از قبیل مدارس ، مساجد ، تکایا ، بازارها ، منازل و گورستانهایی که در محدودٔعملیات حفاری یا در کنار دیوار براق ( دیوار ندبه ) و در امتداد دیوارهای غربی و جنوبی مسجد اقصی قرار دارد . 2 - تصرف مسجد اقصی ، و تخریب آن به منظور ایجاد تخت سلیمان در همان محل مسجد و قبة الصخره .

برای تحقق این دو هدف ، مقامهای اسرائیلی عملیات حفاری را در اواخر سال 1967 و به عبارتی تنها چند هفته پس از اشغال باقیمانده شهر بیت المقدس ، آغاز کردند .

روحی الخطیب شهردار بیت المقدس اظهار کرده است که حفاریهای اسرائیل در شهر بیت المقدس تا اواخر سال 1981 ، 9 مرحله را پشت سر گذارده است که می توان آن را به شرح ذیل خلاصه کرد .

مرحله نخست :

این مرحله که در اواخر سال 1967 آغاز و در سال 1968 به پایان رسید ، به طول 70 متر و در عمق دیواره جنوبی حرم شریف و پشت ناحیه جنوبی مسجد اقصی و ساختمانهای مسجد زنان ، موزه اسلامی و گلدسته همجوار موزه ، انجام شده است . این حفاریها که در عمق 14 متری صورت گرفته ، با مرور زمان باعث متروک شدن این دیوار و ساختمانهای مذهبی و فرهنگی و باستانی همجوار آن خواهد شد .

مرحله دوم :

این مرحله در سال 1969 صورت گرفت و به طول 80 متر دیگر از دیواره حرم شریف و دقیقا از نقطه پایانی مرحله نخست انجام شده است . این عملیات در جهت شمال ادامه دارد تا به یکی از درهای حرم شریف که به ( در مغربیها ) معروف است ، منتهی می شود و از زیر ساختمانهای اسلامی وابسته به حجره افتخاری ( مرکز امام شافعی ) می گذرد . بالغ بر 14 ساختمان دچار آسیب گردیده و سرانجام به وسیله بولدوزر با خاک یکسان شد و ساکنانشان نیز در تاریخ 14/6/1969 بیرون رانده شدند .

مرحله سوم :

این مرحله در سال 1970 آغاز شد و تا سال 1971 ادامه داشت . محدوده این عملیات از منطقه ای واقع در زیر ساختمان قدیمی دادگاه شرع ( قدیمی ترین ساختمانهای تاریخی اسلامی در بیت المقدس ) شروع شده و به صورت تونل از زیر پنج در از درهای حرم شریف به طول 180 متر و نیز از کنار مجموعه ای از ساختمانهای مذهبی ، فرهنگی ، مسکونی و تجاری عبور می کند که چهار مسجد باستانی قایتبای و بازار پنبه فروشان یعنی قدیمی ترین بازار تاریخی عربی - اسلامی در قدس و چندمدرسه باستانی و خانه هایی را که مسکن حدود 3 هزار تن از مردم بیت المقدس بوده ، شامل می شود . این حفاریها که در عمق حدود 10 تا 14 متر انجام شده است ، باعث متروک شدن چندین ساختمان از جمله مسجد جامع عثمانی و رباط کرد و مدرسه جوهریه شده است که همه آنها ، جزو ساختمانهای مذهبی و فرهنگی به شمار می روند . ادامه عملیات حفاری ، این ساختمانها را در معرض انهدام کامل قرار داده است . همچنین قسمت زیرین دادگاه شرع به کنیسه یهودی تبدیل شد .

مرحله های چهارم و پنجم :

این دو مرحله در سال 1973 آغاز شد و تا سال 1974 ادامه داشت . عملیات حفاری در منطقه ای واقع در پشت دیوار جنوبی که از ناحیه جنوب شرقی مسجد اقصی و دیوار حرم شریف شروع می شود ، صورت گرفته است . حفاریها دیگر نیز به طول 80 متر به طرف مشرق ادامه داشت . این حفاریها در ماه ژوئیه 1974 ، در دیوار جنوبی حرم شریف مسجد اقصی انجام گرفت و در عمق 20 متری به خود مسجد اقصی رسید و نیز از زیر ساختمان مسجد عمر ( ناحیه جنوب شرقی مسجد اقصی ) و 3 در از درهای رواقهای تحتانی و رواقهای جنوب شرقی مسجد اقصی عبور کرده است . عمق این حفاریها به بیش از 13 متر رسیده است .

مرحله ششم :

این مرحله در اوائل سال 1975 آغاز شد و حفاریهای مرحله فوق در فاصله میان دیوار شرقی حصار شهر بیت المقدس و حصار حرم شریف بیت المقدس و در ناحیه ما بین در ورودی موسوم به حضرت مریم ( باب ستی مریم ) و در ورودی طلایی ( باب الذهبی ) انجام شده است . این عملیات گورستان مسلمانان را که قدیمی ترین گورستان اسلامی شهر به شمار می رود و نیز آرامگاه بسیاری از علمای دین و دانشمندان و زمامداران اسلامی از جمله دو صحابی ( عباده بن صامت و شدادبن ارس انصاری ) در میان آن است ، در معرض خطر نابودی قرار داده است .

مرحله هفتم :

عبارتست از طرح گود ساختن میدان دیوار براق معروف به دیوار ندبه که مجاور دیوار غربی مسجد اقصی و حرم شریف بیت المقدس است . براساس این طرح ، قسمتهای دیگری از زمینهای ناحیه غربی همجوار میدان مذکور به این میدان ملحق و کلیه بناهای موجود در آن منهدم می شود و عملیات حفاری در عمق 9 متری انجام می گردد . در این میدان تا پیش از 7/9/1967 حدود 200 ساختمان قدیمی عربی و اسلامی که بخش بزرگی از کوی غربی را تشکیل می داد ، وجود داشت . این ساختمانها در سالهای 1967 - 1977 منهدم گردیده و کلیه ساکنانشان که بالغ بر 800 تن بودند ، از آنجا رانده شدند . اینطرح ، ساختمانهای مجاور و نزدیک را در معرض متروک شدن و فرو ریختن قرار داده است . ساختمانهای مذکور عبارت است از ساختمان قدیمی دادگاه شرع معروف به مدرسه تنکزیه و ساختمان کتابخانه خالدیه و تکیه و مسجد ابومدین الغوث که هر دو جزو اموال اوقاف اسلامی است ، به علاوه 35 خانه دیگر که حداقل 350 عرب در آنها سکونت دارند .

مرحله هشتم :

این مرحله شامل منطقه واقع در پشت دیوارهای جنوب مسجد اقصی و ادامه دو مرحله چهارم و پنجم می باشد . هدف از انجام این مرحله ، کشف به اصطلاح قبرستان پادشاهان یهودی است . در مورد انجام این عملیات ، میان گروه ناطوری کارتا که خواهان متوقف کردن حفاری بود و گروه حفاری وابسته به وزارت ادیان ، اختلاف نظر پدید آمد .

مرحله نهم :

عملیات این مرحله در اوت 1981 آغاز شد . حفاریها در این مرحله از دیوار غربی حرم شریف ببت المقدس عبور کرده و به یک تونل قدیمی که در سال 1880 کشف شد ، منتهی می شود . این تونل به مسافت 25 متر از زیر دیوار غربی حرم شریف در نقطه ای به نام ( مطهره ) که در میان ورودی ( سلسله ) و در ورودی ( قطانین ) واقع است ، عبور نموده و به سوی مشرق ، امتداد می یابد و عمق آن بالغ بر 6 متر است و به سقاخانه قایتبای روبه روی قبه الصخره و در فاصله 30 متری ناحیه غربی قبه منتهی می شود .

[[ پرونده : | ج 2 ، ص 221 ]]

دستگاههای تبلیغاتی اسرائیل با سروصدایی که پیرامون این تونل به راه انداختند ، وانمود کردند که با کشف این تونل ، آثاری باستانی به دست می آید که به افسانه جست وجوی هیکلواهی سلیمان ، جامه عمل می پوشاند ولی این ادعاها و به اعتراف خود باستان شناسان یهودی ، هیچ گونه پایه و اساسی ندارد . مائیربن دوف یکی از باستان شناسان اسرائیلی اعلام کرد که پیدا کردن این تونل ، یک کشف تازه به حساب نمی آید . زیرا که این تونل از 110 سال پیش شناخته شده و به وسیله چارلز وارین سرهنگ انگلیسی کشف شده است و این تونل عبارت از شبکه ای از کانالهای آبی است که در دوران صلیبیها ایجاد شده و هیچ گاه از کانالهای سری نبوده است .

گزارش مهندس معمار مسجد اقصی حاکیست که تونل مذکور ، یک اثر باستانی کاملاً اسلامی است و این تونل به مسافت 25 متر از دیوار غربی حرم شریف در نقطه ای به نام ( مطهره ) واقع در میان درهای ورودی ( سلسله ) و ( قطانین ) ، عبور کرده و به سوی شرق ادامه دارد و عمق آن بالغ بر 6 متر است و به ساختمان سقاخانه قایتبای روبه روی قبه الصخره و در فاصله 3 متری ناحیه غربی قبه الصخره منتهی می شود .

ادعای کشف تونل مذکور ، کوششی برای به دست آوردن بهانه جهت ادامه عملیات حفاری در زیر ساختمانهای مسجد اقصی و قبه الصخره است و خود این عملیات به منزله ادامه حفاریهای سابق است که از سال 1967 آغاز شده است .

در پاسخ به دعوت هیأت اسلامی به منظور اعلام اعتراض به حفاری در تونل یاد شده ، اعتصاب عمومی سراسر کرانه غربی را فراگرفت و بامداد روز 3/9/1981 با توسل به زور ، دو دهانه تونل را مسدود گردید .

این حفاریها که به متروک شدن رواقهای غربی واقع میان در ورودی ( سلسله ) و در ورودی ( قطانین ) انجامید ، سبب شد تا قیام گسترده ای در کرانه غربی صورت گیرد و در نتیجه آن ، تونل مذکور بسته شد . اما این بدین معنی نیست که مقامهای اسرائیلی از ادامه عملیات حفاری با هدف ویران کردن حرم شریف و ایجاد مجسمه سلیمان بر ویرانه های آن ، دست برداشته اند .

ب - آتش زدن مسجد اقصی :

جنایت آتش زدن مسجد اقصی در تاریخ 21/8/1969 صورت گرفت ( نک : مسجد اقصی ، آتش سوزی و تخریب - ) .

ج - تلاشهای مکرر برای اقامه نماز در مسجد اقصی :

تلاشهای اسرائیل جهت تهاجم به مسجد اقصی و محوطه بیرونی آن ، به بهانه نماز خواندن ، از مدتها قبل آغاز شده است . سه روز پیش از آتش زدن عمدی مسجد اقصی ، چند تن از جوانان صهیونیست مخفیانه وارد حرم شریف شده ، و ضمن خواندن مزامیر و ادعیه و بخشهایی از تورات ، دور قبه صخره ، طواف کردند .

به تاریخ 7/8/1973 بنیامین هالیوی عضو کنیست وحاخام لویی رابینوفیچ به داخل مسجد اقصی رفتند و در آنجا نماز خواندند .

در اوایل ماه مه 1975 گروهی از جوانان یهودی مخفیانه وارد مسجد اقصی شدند و در آنجا نماز خواندند ولی عده ای از اعراب و تعدادی از افراد پلیس با آنها ، به مقابله پرداختند .

به دنبال شکایت آن گروه یهودی علیه افراد پلیس ، این ماجرا به دادگاههای اسرائیلی کشیده شد و یک قاضی زن اسرائیلی به نام ( روت عور ) حکم تبرئه این جوانان را از اتهام و بی احترامی نسبت به حرمت مسجد اقصی صادر کرد و از وزارتخانه های ادیان و پلیس اسرائیل به علت ندادن اجازه نماز خواندن یهودیان در مسجد اقصی ، به شدت انتقاد کرد .

به دنبال صدور حکم این دادگاه ، مسجد اقصی مورد بی حرمتی قرار گرفت و تلاش برای نماز خواندن یهودیان در آنجا ادامه یافت . از بارزترین این تلاشها که به وسیله یک گروه تندرو صهیونیستی به نام ( امنای جبل بیت ) انجام گرفت عبارتست از :

  1. هجوم این گروه به حیاط حرم شریف در تاریخ 3/1/1980 در معیت حاخام موشه شیویل و برخی از رهبران جنبش افراطی ( هاتحیات ) . آنان درحالی که پرچم اسرائیل را برافراشته و تورات را در دست داشتند ، در حرم شریف نماز خواندند .
  2. این گروه در تاریخ 23/4/1980 بار دیگر با توسل به زور وارد حرم شریف شده ، در آنجا نماز خواندند ، بدون آنکه پلیس مانع کار آنها شود .
  3. حاخام دیوار ندبه به نام ( ی . م گانس ) یادداشتی برای وزیر ادیان اسرائیل فرستاد و از او خواست تا به یهودیان اجازه ورود و نماز خواندن در مسجد اقصی داده شود .

لازم به ذکر است که وزارت ادیان اسرائیل به موجب تصمیم دولت اسرائیل در تاریخ 27/6/1967 بیت المقدس ، را به عنوان مسئول اماکن مقدسه اسلامی و مسیحی در بیت المقدس تعیین کرده است .

هیأت اسلامی قدس در تاریخ 7/7/1981 اعلامیه ای در محکومیت تلاشهای پی درپی گروه افراطی یهودی ( امنای جبل بیت ) برای نماز خواندن در حیاط مسجد اقصی صادر کرده ، و طرفداری برخی از شخصیتهای سیاسی و مسئولان اسرائیلی از تلاشهای آنان را مورد سرزنش قرار داده و نسبت به ادامه این تجاوزات و پیامدهای خطرناک آن ، هشدار داده است .

  1. از جمله این تلاشها ، در تاریخ 9/8/1981 به مناسبت به اصطلاح یادبود تخت سلیمان ، گروههای بسیاری از جوانان صهیونیستی چندین بار و از درهای مختلف ، کوشیدند با توسل به زور وارد حرم شریف شوند و در آنجا نماز بخوانند . آنان در ورودی ( مغاربه ) و قفل آن را شکسته و به سوی ساختمان مدرسه تنکزیه رفتند . اما مسلمانان با آنان به مقابله پرداخته ، ومانع از ورودشان به ساختمان شدند .

تلاشهای مکرر یهودیان برای نماز خواندن در حرم شریف در چهارچوب یک نقشه قبلی مبنی بر تحمیل ماهیت یهودی بر حرم شریف بیت المقدس به عنوان یک امر مسلم صورت می گیرد . چنان که در مورد حرم شریف ابراهیم در شهر الخلیل اتفاق افتاد .

روشن است که حضور یهودیان در این حرم با دیدارهای یهودیان از این حرم آغاز شد و با نماز خواندن یهودیان در اوقاتی غیر از اوقات نماز مسلمانان ، سپس با نماز خواندن در اوقات معین ادامه یافت و سرانجام ، به تقسیم حرم شریف ابراهیم و تبدیل بخش عمده آن به کنیس ختم شد . ( نک : خلیل ، یهودی گردانیدن ) .

د - تلاش برای انهدام و تخریب کردن مسجد اقصی :

نیروهای امنیتی اسرائیل در تاریخ 11/5/1980 به طور اتفاقی یک انبار بزرگ مواد منفجره در پشت بام یکی از مدارس مذهبی یهودیان در قدس اشغالی ، کشف کردند که توسط اعضای جامعه دفاع یهودی به ریاست حاخام مائیر کاهانا ، فراهم شده بود . درپی آن ، حاخام نامبرده و چند تن پیروانش از جمله دو سرباز به اتهام سرقت اسلحه از انبارهای اسرائیل و تدارک طرح انفجار اماکن مقدسه مسلمانان ، دستگیر شدند . کشف این انبار مود منفجره ، تنها چند روز پیش از تاریخ تعیین شده از طرف کاهانا برای منفجر کردن مسجد اقصی ، صورت گرفت و کاهانا نیز در سخنرانی خود در تاریخ 24/10/1980 اعتراف کرد که منهدم نکردن حرم شریف بیت المقدس به وسیله ارتش اسرائیل در پی اشغال آن در ژوئن 1967 ، اشتباه بزرگی بوده است .

ه - - ادعاها در مورد تشابه نوع سنگها :

گروه حفاری وابسته به وزارت ادیان اسرائیل در اواخر ماه اوت 1981 این شایعه را پخش کرد که سنگهای تونل ( مورد بحث ) از نوع سنگهای تخت سلیمان است . هدف آنان از این شایعه ، این بود که وانمود کنند تخت سلیمان در محل کنونی قبه الصخره قرار داشته است .

سازمانهای اسرائیلی در گذشته نیز چنین ادعاهایی کرده بودند و روزنامه ( جیروزالیم پست ) در صفحه اول شماره مورخه 5/3/1980 متنی را منتشر کرد و مدعی شد که سنگی مربوط به دوران هیرود در یکی از قبه های میدان قبه صخره معروف به ( قبه ریاح ) کشف شده و به ادعای روزنامه ، نشان می دهد که تخت سلیمان در همان جا ، برپا شده بود .

مآخذ :

  1. الخطیب ، روحی : الحفریات الأسرائیلیة حول المسجد الاقصی المبارک و مسجد الصخرة المشرفة ، امان 1981 .
  2. پرونده های وزارت امور سرزمین اشغالی - امان - دفتر اجرایی امور سرزمین اشغالی : القدس ، عربیا و اسلامیا ، امان 1980 .