اسکان یهود ، ( پروژه های صهیونیستی - در خارج از فلسطین )

از دانشنامه فلسطین


آنگاه که از پروژه ها و طرحهای اسکان یهودیان در خارج از فلسطین صحبت می شود باید توجه داشت که این پروژه ها و طرحها از طرف هیأتها و مقامات مختلف پیشنهاد گردیده است . طرح و پروژه اسکان در آرژانتین و کانادا از طرف جمعیت اسکان یهودیان که توسط " بارون دوهرش " تأسیس گردیده بود ارائه شده ، در حالی که پروژه و طرح شرق آفریقا ( معروف به طرح اوگاندا ) و طرح سینا ( العریش ) از طرف " تئودور هرتزل " و سازمان یهود پیشنهاد شده بود . و اما پروژه لیبی از طرف سازمان یهود برای سرزمینها که شاخه ای منشعب از سازمان اصلی نهضت یهود به رهبری " اسرائیل زانگویل " است در سال 1905 مطرح شد .

  1. آرژانتین : اسکان یهودیان در آرژانتین به نام بارون موریس دوهرش ئوس و بنیانگذار جمعیت اسکان یهودیان که در سال 1891 در لندن تأسیس گردید شناخته شده است . در این کشور شهرک مویزویل در ایالت حاصلخیز " سانتاوی " و چند شهرک دیگر در دهه آخر قرن گذشته ایجاد گردید . ایجاد و برپائی این گونه شهرکها با فرا رسیدن سال 1914 به ایالتهای " لابامبا " و " انتری ریوس " و " بوینس آیرس " کشیده شد و بیشتر یهودیانی که به این شهرکها رفتند از یهودیان اروپای شرقی بودند . لازم به یادآوری است که هرتزل در کتاب خود به نام " دولت یهود " آرژانتین را یکی از دو منطقه احتمالی برای ایجاد دولت یهود انتخاب کرده بود ، و منطقه دیگر ، فلسطین بود .

برنامه اصلی طرح جمعیت اسکان یهودیان ، از طرفی شامل مذاکره با دولت آرژانتین جهت عمران و آبادانی حدود 75/3 میلیون هکتار زمین و از سوی دیگر مذاکره با روسیه تزاری به منظور اجازه دادن به سه میلیون یهودی برای مهاجرت به آرژانتین در مدت زمان بیست وپنج سال بود . ولی این طرح و پروژه به طور کامل موفقیت آمیز نبود و تنها 000/600 هکتار زمین به دست آوردند .

تعداد یهودیانی که در مستعمرات کشاورزی آرژانتین در دو دهه این قرن اسکان داده شدند ، حدود 20000 یهودی بود . و این بیشترین تعداد نفراتی است که در کشورهای کشاورزی اسکان داده شدند ، زیرا شهرکهای بزرگ بودند که کشاورزان یهودی را همانند دیگر شهرکهای کشاورزی یهودی در شهرکهای دیگر جذب کردند . و به این ترتیب طرحهای اسکان کشاورزی با شکست روبه رو شد .

با وجود اینکه یک سازمان غیرصهیونیستی عهده دار ایجاد شهرکها در آرژانتین گردید و به آنها کمک می کرد ، ولی یهودیان ساکن این شهرکها - با توجه به وفاداری آنها چه از لحاظ سیاسی و چه از لحاظ ایدئولوژیکی و عقیدتی - به سرعت به طرف نهضت جهانی صهیونیسم کشانده شدند . یهودیان آرژانتین ، که تعداد آنها امروز در حدود یک میلیون نفر است ، به عنوان یک نیرو و قدرت سیاسی فعال که می توانند بر سیاست خارجی دولت آرژانتین تأثیر ، بگذارند شناخته شده اند .

  1. ایالات متحده آمریکا ، برزیل و کانادا : اسکان یهودیان در کانادا نیز زیرنظر جمعیت اسکان یهودیان انجام می گرفت ، و با اینکه اساس فعالیت این جمعیت صرف جذب و انتقال یهودیان روسیه و لهستان به آرژانتین می باشد ولی توجه ویژه ای نیز به طرحهای اسکانی سایر مناطق مبذول می داشت . این جمعیت زمینهایی را در ایالات متحده آمریکا به دست آورد و چندین شهرک در ایالتهای نیویورک و نیوجرسی و پنسلوانیا احداث کرد . همین جمعیت در سال 1904 زمینهایی نیز در ایالت " ریوگراندی دوسول " در برزیل خریداری کرد و یک شهرک در منطقه " کواترو ایراماموس " به مساحت 93 هزار هکتار ایجاد نمود . ولی این پروژه باعث ایجاد شهرکهای واقعی نشد ، و همین امر موجب گردید که از آن منصرف شوند .

در کانادا ، ابتدای کار تشویق کننده بود . جمعیت ، در سال 1892 " شهرک هرش " را در ایالت ساسکاتشوان ، ایجاد کرد ، و در ایالت " مانیتوبا " نیز چندین شهرک دیگر احداث شد . همچنین جمعیت شعبه ای برای خود در کانادا تأسیس کرد که وظیفه اش سرپرستی پروژه ها و طرحهای اسکان در آن سرزمین بود که رو به افزایش نهاده بود .

با آغاز سال 1910 شعبه جمعیت در کانادا مسئول پنج طرح اصلی اسکان یهودیان گردید و فعالیتهای اسکانی در آن زمان به اوج خود رسید . ولی بعدها دولت کانادا از فروش زمین خودداری کرد و به این ترتیب از گسترش شهرکهای یهودی نشین در کانادا جلوگیری شد .

  1. طرح العریش : پروژه و طرح اسکان العریش در شبه جزیره سینا یکی از نخستین طرحهای اسکان صهیونیستی به شمار می رفت و یکی از طرحهای مورد علاقه تئودور هرتزل بود . " داوس تریچ " صهیونیست معروف آلمانی به طور مفصل این پروژه را مورد مطالعه و بررسی قرار داده بود زیرا به عقیده او " فلسطین بزرگ " یهودیان ، شامل سرزمین اصلی فلسطین و شبه جزیره سینا و جزیره قبرس می باشد .

هرتزل بر این باور بود که موفقیت طرح العریش به حمایت وزارت مستعمرات انگلیس بستگی دارد ، ضمنا امیدوار بود که از طریق رودخانه نیل ، کمکها و امدادهای آبی نیز دریافت کند . هرتزل کوشش و فعالیت زیادی نمود تا این طرح زیرنظر و سرپرستی انگلیسها به عنوان یک طرح و پروژه اسکان مستقل درآید و در این کار از وجود " لرد کرومر " حاکم آن زمان مصر استفاده کند .

در سال 1902 یک هیأت عالیرتبه صهیونیستی شامل کارشناسان اسکان و تعدادی مهندس از شبه جزیره سینا بازدید کرد ، سپس مذاکراتی با مسئولان در لندن و با " لرد کرومر " در مصر انجام داد . با توجه به نتایج مثبتی که این هیأت به آن دست یافت امیدواری زیادی در صهیونیستها ایجاد شد . ولی در نهایت این مذاکرات و گفت وگوها به هدف اصلی منجر نشد ، زیرا دولت مصر از دادن کمکهای امدادی از طریق رودخانه نیل خودداری کرد ، از طرفی ، کرومر بر این عقیده بود که این طرح موجب مشکلات و دردسرهای سیاسی برای انگلیس در مصر و برای امپراطوری عثمانی در فلسطین خواهد شد .

  1. طرح اوگاندا : در سال 1903 و پس از شکست طرح اسکان یهودیان در العریش ، جوزف چمبرلن وزیر مستعمرات انگلیس درباره امکان اسکان یهودیان در قسمتهایی از امپراطوری انگلیس که در سراسر آفریقا پراکنده بود و به ویژه در دو منطقه گینه و اوگاندا مذاکراتی با تئودور هرتزل انجام داد . هرتزل مایل و علاق مند بود که دولت انگلیس پیشنهاد مشخص و یک اجازه نامه رسمی در مورد اسکان یهودیان به جنبش صهیونیسم بدهد و به دنبال آن تعهداتی را نیز در مورد نوعی خودمختاری در امور داخلی به یهودیان متقبل شود . و اما در مورد مرزهای نهایی این سرزمین ، پیشنهاد کرده بود که این مرزها توسط یک کمیسیون مشترک از صهیونیستها و کارشناسان مستعمرات انگلیس مشخص گردد .

انگلیسها این طرح اسکانی را فرصتی جهت جذب سرمایه و کارشناسان به امپراطوری آفریقایی خود و شاید برای فرستادن یهودیان مهاجر روسی از انگلیس به آفریقا تلقی کرد . اما آنچه که متعلق به هرتزل است این بود که پروژه و طرح اوگاندا که به این نام شناخته شد در حقیقت تأیید برنامه بازل * ( بال ) و موفقیت دیپلماسی او که هدف آن کسب اجازه اسکان باشد ، به شمار می رفت به همین دلیل یک چنین پیشنهادی از طرف انگلیس ، موفقیت بزرگی برای هرتزل محسوب بود که می توانست در ششمین کنگره صهیونیسم از آن استفاده کند .

طرح و پروژه اوگاندا در ششمین کنگره صهیونیسم موجب شکافهای عمیق میان یهودیان گردید ، و اختلافاتی میان طرفداران هرتزل ( و پروژه ) از یک طرف و گروهی به نام صهیونیستهای صهیون از سوی دیگر پیش آمد و این گروه بر ضرورت اسکان در فلسطین پافشاری می کرد . و سرانجام راه حل میانه ای پیشنهاد شد که به موجب آن اوگاندا به طور موقت به عنوان تأمین کننده نیازهای مرزی یهودیان شناخته شد ، همچنین به عنوان یکی از مراحل دستیابی به هدف نهایی که فلسطین باشد انتخاب گردید . ولی این راه حل مورد تأیید صهیونیستهای صهیون قرار نگرفت و آنان سالن کنفرانس را ترک کردند و به هرتزل اخطار کردند که از طرح و پروژه اوگاندا صرفنظر کند .

یک سال پس از این تاریخ دولت انگلیس پیشنهاد خود را پس گرفت ، تئودور هرتزل نیز درگذشت و موضوع این طرح اسکان با وجود اینکه اسرائیل زانگویل و سازمان سرزمینهای یهودی کوشش و سعی بی نتیجه ای برای احیای طرح انجام دادند ، خاتمه یافته تلقی گردید .

  1. آنگولا استرالیا مکزیک لیبی عراق : پس از مرگ تئودور هرتزل ، و در زمان تشکیل هفتمین کنگره صهیونیسم در سال 1905 گروهی از نمایندگان صهیونیست که رهبرشان را اسرائیل زانگویل به عهده داشت ، از نهضت اصلی صهیونیسم جدا شدند و سازمان سرزمینهای یهودی را به عنوان یک سازمان مستقل تشکیل دادند . اصل و انگیزه این جدایی در درجه اول اختلاف نظر در مورد مکان ایجاد مستعمرات بزرگ یهودی بود . زیرا در حالی که صهیونیستها تمام کوشش خود را بر فلسطین متمرکز کرده بودند ، اعضای سازمان زمینهای یهودی ، که به نام " صاحبان زمین " خوانده می شدند ، مایل و علاقه مند به ایجاد مستعمرات در هر مکان بودند مشروط بر اینکه زمین وسیع و کافی باشد . زانگویل زمانی گفته بود که " نقطه ای در روی زمین وجود ندارد که سازمان زمینهای یهودی به آن توجه نداشته باشد " .

" صاحبان زمین " در آغاز مذاکراتی را که هرتزل با وزارت مستعمرات انگلیس در مورد طرح اوگاندا انجام داده بود ، دنبال کردند ، ولی این مذاکرات پیشرفت چندان محسوسی نداشت . " صاحبان زمین " در سال 1907 سعی داشتند که اجازه اسکان را در مناطق بزرگ و وسیعی از آنگولا و در مناطق دیگری مانند استرالیا و مکزیک و خاورمیانه کسب نمایند . در سال 1908 تمام کوشش خود را به کار بردند تا زمینهای مناسبی از دولت عثمانی در لیبی و در سال 1909 در عراق به دست آورند . طرح اسکان در لیبی با نام " ناحوم سلاوش " یکی از نخستین یاران هرتزل و یکی از بنیانگذاران اتحاد سوئیس - صهیونیسم که بعدها به گروه زانگویل یا " صاحبان زمین " پیوست ، مربوط می باشد . سلاوش استاد ادبیات عبری در دانشگاه سوربن فرانسه و کارشناس در امور یهودی آفریقای شمالی بود . او در فاصله سالهای 1906 1908 مدتی را در لیبی گذراند تا به مطالعه اوضاع و احوال جهت ایجاد طرح بزرگ اسکان یهودیان در آن سرزمین بپردازد . گزارش محرمانه ای که سلاوش تهیه کرد ، پایه و اساس اقدامی بود که " صاحبان زمین " انجام دادند . ناحوم سلاوش در کتاب خود " مسافرت در شمال آفریقا " [رحلات فی شمال آفریقا ]می نویسد که هیأتی از " صاحبان زمین " متشکل از کارشناسانی در امور کشاورزی و مهندسی که خود شخصا ریاست آنها را به عهده داشت در سال 1908 مورد استقبال گرم و پرشور مسئولان عثمانی در لیبی قرار گرفت .

هیأت ، درباره طرح ایجاد یک " مستعمره ناسیونالیستی یهودی که دارای خودمختاری " در لیبی ، مذاکراتی انجام داد . ولی این مذاکرات نتایج قابل توجهی به همراه نداشت . و به این ترتیب طرحها و پروژه های اسکان یهودیان در خارج فلسطین یکی پس از دیگری شکست خورد و ناکام ماند و جنبش صهیونیسم همان گونه که از ابتدا طرحریزی کرده بود ، به فلسطین روی آورد و به تدریج آنجا را تحت استعمار خود درآورد و دولتی را که ایجاد آن در کنگره بازل ( بال ) تصویب شده بود ، برپا نمود .

مآخذ :

  1. طربین ، احمد : فلسطین فی خطط الصهیونیة و الاستعمار ، دمشق .
  2. القشطینی ، خالد : مشروع انشاء المستعمرة الاسرائیلیة فی اوعتدا ، مجله شؤون فلسطینیة ، شماره 2 - مه 1971 ، بیروت .
  3. قاسمیة ، خیریة : وثائق بریطانیة حول اقتراح یهودی باقامة دولة یهودیة فی منطقه الخلیج العربی ( فارسی ) ، مجله شؤون فلسطینیة ، شماره 5 ، بیروت 1972 .
  4. Herzl, Theodor : The Complet New York, 1960. Diaries