آیت الله العظمی امام خمینی ، مواضع - نسبت به صهیونیسم و اسرائیل
امام خمینی قدس سره الشریف در طول عمر پر برکت خویش به ویژه در دوران سخت مبارزات خود قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، پیوسته سران کشورهای اسلامی را به هوشیاری و آگاهی در مقابل اهداف شوم و توسعه طلبانه صهیونیسم غاصب و هم پیمانان استکباری دعوت می کرد و برای آمادگی مسلمانان جهت مقابله با پدیده نامیمون و خطرناک صهیونیسم ، پیوسته به هدایت آنها می پرداخت .
ایشان با انتشار پیامی خطاب به دولتهای ملل اسلامی در رمضان المبارک سال 1339 ، در خلال جنگ چهارم اعراب و اسرائیل ضمن حمایت از حقوق حقه ملت مظلوم فلسطین در بخشی از آن فرمودند :
" بر عموم و دولتهای ممالک اسلامی به ویژه دول عربی لازم است که با توکل به خدای متعال و تکیه بر قدرت لایزال ، همه قوا و نیروهای خویش را بسیج ساخته و به یاری مردان فداکاری که در خط اول جبهه چشم امید به ملت اسلام دوخته اند بشتابند . برای آزادی فلسطین و احیای مجد و شرف و عظمت اسلامی در این جهاد مقدس شرکت کنند ، از اختلافات و نزاعهای خانمانسوز و ذلت بار دست برداشته ، دست برادری به هم داده و صفوف خود را فشرده و متشکل سازند . از قدرت پوشالی مدافعان صهیونیسم و اسرائیل نهراسند . از وعده و وعیدهای پوچ قدرتهای بزرگ مغرور و مقهور نگردند . از سستی و مسامحه که شکست و عواقب خطرناکی به دنبال خواهد داشت بپرهیزند . سران کشورهای اسلامی باید توجه داشته باشند که این جرثومه فساد که در قلب کشورهای اسلامی گماشته اند تنها برای سرکوبی ملت عرب نمی باشد بلکه خطر و ضرر آن متوجه همه خاورمیانه است . نقشه استیلا و سیطره صهیونیسم بر دنیای اسلام و استعمار بیشتر سرزمینهای زرخیز و منابع سرشار کشورهای اسلامی می باشد و فقط با فداکاری ، پایداری و اتحاد دولتهای اسلامی می توان از شر این کابوس سیاه استعمار رهایی یافت و اگر دولتی در این امر حیاتی که برای اسلام پیش آمده کوتاهی کند بر دیگر دولتهای اسلامی لازم است که با توبیخ و تهدید و قطع روابط ، او را وادار به همکاری کنند . دولتهای ممالک نفت خیز اسلامی لازم است از نفت و دیگر امکاناتی که در اختیار دارند به عنوان حربه علیه اسرائیل و استعمارگران استفاده کرده از فروش نفت به آن دولتهایی که به اسرائیل کمک می کنند خودداری ورزند " .
در دوران رژیم شاهنشاهی ایران که نفوذ صهیونیسم در تاروپود کشور ایران رخنه کرده بود و رژیم شاه در کلیه زمینه ها با اسرائیل روابط استراتژیک و تنگاتنگی داشت ، امام خمینی ( ره ) در مقابل خطر نفوذ این غده سرطانی در قلب جهان اسلام صراحتا موضعگیری کرده و برای کوتاه کردن دست صهیونیسم از کشورهای اسلامی و به خصوص ایران در پاسخ به سؤال خبرنگار سازمان الفتح چنین فرمودند :
" بهترین راه این است که مردم مسلمان ایران با همه امکاناتشان بکوشند که دادوستد خود را با صهیونیستهای غاصب داخلی و غیر از آنان که در ایران هستند به طور کلی قطع نموده و از لحاظ روحی و مادی آنان را مستأصل و بیچاره نمایند و تمامی روزنه های حیاتی را بر آنان تنگ سازند و علیه آنان به نبرد اقتصادی دست زنند ، و نیز در دیگر زمینه ها با آنان بجنگند تا سرانجام مجبور شوند کلیه روابط خود را با ایران و خلق مسلمان قطع کنند و درنتیجه ملت ایران بتوانند همه امکانات مادی و معنوی خویش را در اختیار این مجاهدان آزاده بگذارند " .
" این شرایط دردناک به هر مسلمان لازم می سازد که کلیه نیروهای خویش را برای آزاد نمودن سرزمینهای اشغال شده و انتقام از اشغالگران به کار برد . وا... ولی التوفیق .
نکته ای که هیچ جای تردید در آن نیست این که وظیفه هر فرد مسلمانی که در دورترین نقاط جهان اسلامی بسر می برد همان وظیفه ای است که خلق مسلمان فلسطین بدان موظفند . " المسلمون یدا واحدا علی من سواهم یسعی بذمت هم اذناهم " ( مسلمانان به مثابه یک دست واحدند که در مقابل هر که جز آنان است برافراشته است و همه در مسئولیت عمومی یکسانند ) . تفرقه جویی و نژادپرستی در کار نیست و بین ملتهای اسلامی هیچ گونه امتیازی وجود ندارد جز تقوی و پرهیزکاری ان اکرمکم عندالله اتقکم " .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و موفقیت آن در بعضی زمینه ها به ویژه در بعد خارجی و تأثیرپذیری سایر ملل مسلمان منطقه از امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران ، رژیم اسرائیل احساس کرد که خطری جدی آن را در منطقه تهدید می کند که صدور انقلاب به کشورهای اسلامی نام دارد و بیم آن می رود تا مردم مسلمان منطقه با پیروی از ملت ایران دست به هم داده و به صورت ید واحد علیه آن رژیم غاصب وارد کارزار شوند و کشور ایران که به عنوان اصلی ترین و سرسخت ترین دشمن اسرائیل در سطح جهانی مطرح است با تمام توان و نیرو در زمینه های مختلف اعم از فرهنگی و نظامی و... به یاری فلسطینیان بشتابد و ضربات جبران ناپذیر را بر پیکر آن وارد کنند زیرا امام خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران همواره به مناسبتهای مختلف خطر جدی صهیونیسم را یادآوری می کرد . ازجمله در پیامی که به مناسبت دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ 23/11/59 ( صحیفه نور ، ج 14 ) خطاب به مردم مسلمان جهان فرمودند :
" من نزدیک به بیست سال است که خطر صهیونیسم بین الملل را گوشزد نموده ام و امروز خطر آن را برای تمام انقلابات آزادیبخش جهان و انقلاب اصیل اسلامی ایران نه تنها کمتر از گذشته نمی دانم که امروز این زالوهای جهانخوار با فنون مختلف برای شکست مستضعفان جهان قیام نموده اند ، ملت ما و ملل آزاد جهان باید در مقابل این دسیسه های خطرناک با شجاعت و آگاهی ایستادگی نمایند " .
" من همان گونه که بارها و در سالهای گذشته قبل و بعد از انقلاب هشدار داده ام مجددا خطر فراگیری غده چرکین صهیونیسم در کالبد کشورهای اسلامی را گوشزد می کنم " .
مسأله مهم دیگری که امام خمینی " قدس السره " در تمام دوران مبارزات خویش علیه صهیونیسم و نظام سلطه در جهان با کمال دقت و آگاهی به آن اشاره داشته اند جدا کردن صهیونیسم از " یهود و یهودیت " است .
صهیونیسم جهانی همواره کوشیده است تمامی جنایات ، تهاجمات ، اشغالگریها ، سلطه طلبیها و تمامی عملکردهای پلیدش را تحت پوشش مذهب یهود قرار داده و توجیه نماید و بدین ترتیب نه تنها خود را ناجی یهود ، بلکه از این ترفند به عنوان دستاویزی جهت توجیه ماهیت و مشروعیت بخشیدن به عملکردهای پلیدش در راستای مطامع اشغالگرانه خویش سوءاستفاده کند که بدون تردید توسل و تمسک به چنین شیوه ای ، نه فقط در گمراه ساختن و انحراف اذهان بسیاری از مردم و مجامع به ویژه عامه یهود بی تأثیر نبوده بلکه در جهت و راستای مطامع و مقاصد صهیونیستها بهره ها و ارمغان فراوانی به همراه داشته است .
عکس العمل جوامع یهودی اروپا و آمریکا در همان زمان به صورت مخالفت با صهیونیسم و ایده اسکان با مراجعت ( به فلسطین ) نمودار گردید . مجمع اصلاح یهودیت که در سال 1885 میلادی در پتسبورگ تشکیل شد به اتفاق اعلام داشت : ما انتظار بازگشت به فلسطین را نداریم .
دهها سال قبل از آن نیز مخالفتهایی با صهیونیسم از سوی بسیاری از یهودیان و رهبرانشان آشکار و علنی بود ، به طوری که یکی از شخصیتهای یهودی می نویسد : در سال 1845 هم " خاخام ادلر " رهبر مذهبی یهودیان در بریتانیا با تشکیل دولت اسرائیل مخالفت کرد . مخالفت و ضدیت بخش وسیعی از یهودیان در اولین کنگره صهیونیسم در شهر بال سوئیس ( 1897 م ) و اعتراض آنها به " هرتزل " بنیانگذار این کنگره و نیز اعتراف شخص " نوراد " و " هرتزل " رهبران صهیونیسم ، در کنگره سوم صهیونیسم جهانی در سال ( 1899 م ) مبنی بر این که صهیونیسم هنوز نتوانسته است خود را درنظر میلیونها یهودی به منزله یک جریان سالم معرفی کند و خلاصه اعتراف به عقیم ماندن و ناکامی صهیونیسم جهانی در جلب و جذب توده های یهودی و نیز اقرار بسیاری از رهبران و نویسندگان سرشناس یهود از قبیل " موشه منوهین " ، " اسرائیل شاهاک " ، " فلیسیا لانگر " و دهها نویسنده دیگر که از این واقعیتها پرده برداشته و به افشاگری علیه صهیونیسم پرداخته اند و نیز تبعیض و فشارهایی که امروز در سرزمینهای اشغالی فلسطین علیه دسته های مختلف یهودی به ویژه یهودیان سیاهپوست ، آسیایی و به اصطلاح شرقی اعمال می شود ، تماما سند محکمی است در این خصوص و همچنین در اثبات و تأیید مواضع ضد صهیونیستی امام خمینی " قدس سره الشریف " که با شناخت بسیار دقیق و عمیق به این مسأله اشاره داشته اند .
ایشان در سخنرانیها و مواضع خود آن دسته از یهودیان را که داوطلبانه به خدمت مقاصد و آرمان صهیونیسم جهانی درآمده و آنان را که ناآگاهانه مجری اهداف و برنامه های صهیونیسم می باشند ، مورد نکوهش قرار داده اند ، ولی در عین حال حساب جامعه یهود را از حساب صهیونیستها جدا دانسته اند . ازجمله بیاناتی است که در جمع نمایندگان کلیمی ایران در تاریخ 25/2/1358 ایراد فرمودند :
" ما حساب جامعه یهود را از حساب صهیونیستها جدا می دانیم ، آنها ( صهیونیستها ) اهل مذهب نیستند . قیام برضد مستکبرین ، طریقه حضرت موسی ( ع ) بوده و این درست برخلاف صهیونیستها است " . ایشان در قسمت دیگری از سخنرانی خود فرمودند :
" حساب جامعه بعد از حساب جامعه صهیونیستها جدا است و ما با آنها مخالف هستیم و مخالفت ما برای این است که آنها با همه ادیان مخالفند . آنها یهودی نیستند ، آنها مردمی سیاسی هستند که به اسم یهود کار می کنند و یهودیها هم از آنها متنفر هستند و همه انسانها باید از آنها متنفر باشند " . امام مجددا ضمن تأکید بر این مسأله طی سخنرانی خود مورخه 29/8/1361 در دیدار با اقلیتهای مذهبی فرمودند :
" امروز شما می بینید که صهیونیست در عالم مدعی یهودی بودن است و یهودیان او را قبول ندارند . با مردم چه می کند و معذالک ادعا می کند که من تابع حضرت موسی هستم . "
مواضع امام خمینی در خصوص صهیونیسم و رژیم اسرائیل بسیار زیاد است که خود مستلزم کتابی جدا است لذا در این نوشتار ناچارا به برخی از مواضع ایشان اشاره شد که بیانگر نکات بسیار مهمی است مبنی بر این که صهیونیستهای غاصب با بیان این مسائل راهی و به اصطلاح تحمیق ملت مسان منطقه سعی در تحکیم سلطه خویش در ممالک غصب شده دارند .
مآخذ :
- مؤسسه نشر آثار امام ، تبیان - فلسطین از دیدگاه امام خمینی ، نشر عروج ، 1373 .
- امام در برابر صهیونیسم ، مجموعه دیدگاهها و سخنان امام درباره رژیم اشغالگر قدس ، دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی .
- شاهاک ، یسرائیل : نژادپرستی صهیونیسم ، امان الله ترجمان ، انتشارات توس ، 1357 .