سنوهی
سنوهی یا سنوحی فرزند خدایی است که در جمیز زندگی می کند . یکی از داستانهای ادبیات کهن مصری است . این داستان تنها داستانی است که در میان مصری های قدیمی که در فاصله بین خاندان دوازدهم ( سال 2000 تا 1785 قبل از میلاد تقریبا ) تا خاندان بیستم ( 1200 تا سال 1085 قبل از میلاد ) زندگی می کرد بیشترین شهرت را داشته است .
قهرمان داستان سنوهی است که یک شخصیت واقعی است و نه خیالی . در زمان پادشاه امنمحات اول ( از سال 2000 تا سال 1970 قبل از میلاد تقریبا ) و پادشاه سنوسرة اول ( از سال 1970 تا سال 1936 قبل از میلاد تقریبا ) می زیست .
وی به همراه ارتش سنوسرة بود که پدر وی امنمحات اول برای مقابله با گروههایی که به غرب دلتا حمله کردند فرستاده شده بود .
داستان با ذکر وفات امنمحات و به سلطنت رسیدن فرزندش سنوسرة آغاز می شود و پس از آن سنوهی به فلسطین فرار می کند و اما علت فرار او مشخص نیست که شاید از بیم متهم ساختن وی در توطئه دست داشتن او قتل پادشاه امنمحات بوده است .
سنوهی تمام سختی ها و خستگی هایی را که در طول راه و تا زمانی که از مرز عبور کرد ، با آنها مواجه بود توصیف کرد پس از عبور از مرز به سرزمینی واقع بین سوریه و فلسطین ( احتمالاً بقاع بود ) رسید ، یکی از شیوخ آن سرزمین به وی احترام گذاشت و از وی تجلیل کرد و دخترش را به عقد وی درآورد .
درباره سرزمین فلسطین ، زمانی که خود در آنجا بود چنین می گوید : " سرزمینی است حاصلخیز و یا yaaنامیده می شود . در آن انجیر و انگور کاشته می شود ( یا می روید ) ، شراب آن بیش از آب آن است و عسل بسیار دارد و روغن زیتون آن نیز فراوان است و درختهای آن بار میوه فراوانی دارد . در آن سرزمین گندم و جو و نعمتهای بی شمار دیگری نیز وجود داشت " .
علی رغم احترام و تجلیلی که از شیخ فلسطینی و مردم آنجا دیده است ولی اشتیاق شدیدی برای بازگشت به مصر داشت . یک فرمان ماوکانه مبنی بر بازگشت وی صادر شد و پس از بدرقه باشکوهی به مصر بازگشت و استقبال از وی در کاخ سنوسره اول نیز باشکوه بود .
در داستان سنوهی ذکر وقایعی رفته است که عملاً اتفاق افتاده است . لذا این داستان از اصالت تاریخی برخوردار است . هدف نویسنده از نوشتن این داستان برای تفریح و گذران وقت مردم عوام نیست بلکه برای خوانندگان به خصوصی نوشته شده است . به همین دلیل جایگاه محترمی و والایی در میان تألیفات ادبی مصری ها پیدا کرده است و احتمالاً نوشتن داستان سنوهی با حوادث و وقایعی که در آن آمده معاصر بوده است .
اهمیت این داستان به اطلاعاتی که در آن راجع به روابط بین سوریه ، فلسطین و مصر آمده برمی گردد . از جمله اینکه سنوهی مطلع شد که کاروانهای مصری ها مرتب به سوریه می آیند و او می تواند همیشه زبان مصری ها را با گوشش بشنود و با افتخار فراوان می گوید که او در منزل خود هیأتهای دربار مصر را هنگام رفتن و بازگشت میزبانی می کرد .
مآخذ :
- صایغ ، انیس : فلسطین و سوریه فی الادب المصری القدیم ، بیروت 1917 .
- محمد ، محمدعوض : سنوحی ، قاهره 1915 .
- William Kelly Simpson ( ed ) : The Literature of Ancient Egypt, 1977.
- de Ricci, s, : Les contes Populaires Egyptiens et La Litterature hebraigue, Rome 1911.