مشمار هایردن ( نبرد - )

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۶ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


پس از پیروزی که نیروهای سوریه با آزادسازی سمخ و مناطق آن به دست آوردند نتوانستند به طرف طبریه پیش روی کنند چون مستعمره های دکانیا ( اء ) و دکانیا ( ب ) را با نیروهای زیاد مجهز به توپهای سنگین و سبک تحت تسلط داشته در نتیجه نیروهای سوری ناچار به بازگشت و عقب نشینی تا ارتفاعات مشرف بر دریاچه طبریه شدند . این

وضع منجر به تغییر اوضاع سیاسی و نظامی در سوریه گردید و سرلشکر حسنی ریاست ستاد کل ارتش را عهده دار شد و بهتر قیمتی که شده یک پیروزی نظامی ، را محقق سازد . به ویژه که شورای امنیت در آستانه اتخاذ تصمیمی برای آتش بس قرار داشت .

رئیس جدید ستاد ارتش سوریه تصمیم گرفت مستعمره مشمار هایردن را به عنوان هدف جدید برای نیروهای سوریه برگزیند . مشمار هایردن مستعمره بر کرانه رود اردن مستحکم و از نوع موشاف است . سرزمینهای مجاور آن از پل " بنات یعقوب " ( دختران یعقوب ) را یک یهودی آمریکائی در سال 1888 مالک شد . آنگاه آن را به جنبش دوستداران صهیون فروخت تا بر آن مستعره ای در سال 1890 بنا کنند .

طرحی که فرمانده سوری برای اشغال مستعمره وضع کرده بود تصریح کرده بود که نیروهای سوریه باید به حمله های غافلگیرانه و فریبکارانه در هر دو ضلع شمالی و جنوبی در روز پیش از تاریخ مقرر برای هجوم اصلی دست بزنند در حالی که منطقه وسطی ( میانی ) خالی از نیرو باشد و جز چندیگان کوچک در آن نباشد . اما نیروهای موظف به انجام عملیات در قنیطره در روز حمله همزمان با اینکه توپخانه در منطقه گمرک شرقی پل بنات یعقوب موضع می گیرد ، جمع می شوند .

نیروهای مهاجم از یگانهای زیر تشکیل می گردند . سپاه سوم ( نیروهای پیاده ) سپاه پنجم ( پیاده ) و گردان اطلاعات مجهز به زره پوش و یگانهای تکاور .

عملیات طبق برنامه طراحی شده انجام شد و نیروهای مشترک شب 6 - 70/6/1948 عملیات را آغاز کردند و یگانهای تکاور در ساعت دو از رود اردن در گذشتند و بر کرانه غربی رود به سمت این مستعمره بدون آگاهی دشمن ، متمرکز و مستقر شدند . در ساعت 30 : 3 این یگانها به طرف سیمهای خاردار رفتند و شکافهای زیادی را در آن باز کردند که دشمن از حرکت آنها مطلع شد و به دنبال آن آتش سنگین بر آنها فرو بارید ولی دشمن در کاستن از شدت حمله ، شکست خورد و این حرکت دشمن ناکام ماند .

یگانهای سوری به هجوم خود ادامه داده و از سیمهای خاردار گذشته و از دیوار بالا رفتند و جلو یگانهای دشمن را گرفتند . آنها را یکی پس از دیگری زمینگیر کردند و آنگاه بین ساختمانها با سلاح سفید ، با اسرائیلی ها درگیر شدند . در این میان ، نیروهای پیاده و زره پوشهای سوری از مکانهای مشخص شده از رود گذشتند و به سوی اهداف خود حرکت کردند و در فراری دادن دشمن در حال عقب نشینی و شکست خورده ، کمک رساندند . تانکهای سوری نیز تا مستعمره روشبینا پیش رفتند . سپس پس از اینکه فاصله بین آنها و میان نیروهای پیاده همراه آنها زیاد شد ، بازگشتند .

هنوز به ساعت 30 : 6 بامداد نشده بود که نیروهای سوری به طور کامل بر مستعمره مسلط شده بودند به استثنای برخی مقاومتهای کوچک پراکنده ای که به دنبال آتش بس روی داد و سرانجام نیروهای مهاجم مستعمره را به محاصره درآوردند تا پاکسازی کامل آن را عملی کنند . نیروهای سوری به پیشروی خود ادامه ندادند چون فرماندهی از آنها خواسته بود که باتوجه به نیاز به نیروهای دیگر برای ادامه حمله و کمبود مهمات ، موضع دفاعی اتخاذ کنند .

نیروهای اسرائیل در بامداد روز هشتم ژوئن به منظور بازپس گیری مستعمره به یک ضد حمله دست زدند که سپاه اول به فرماندهی سرتیپ عدنان المالکی که تازه به صحنه جنگ رسیده بود این ضد حمله را متوقف کرد و خسارات سنگین به مهاجمین وارد ساخت .

یکی از گروهانهای این سپاه به فرماندهی فرمانده همین سپاه به تعقیب دشمن فراری پرداخته و تپه ابوالریش که پایگاه آغاز هجوم دشمن بود را به تصرف خود در آوردند ( از آن پس این تپه به نام تپه المالکی نامیده شد ) با این کار ، نیروهای سوری توانستند منطقه دفاع را گسترش دهند . که این منطقه پس از ورود سپاه چهارم به روستای عربی البقارة ، افزایش یافت .

سپاه اول توانست مواضع خود را با اشغال خان پرده تحکیم کند . مجموعه اقدامات بعدی اسرائیل شکست خورد و حتی یک سرباز سوری را نیز نتوانستند از مواضعش عقب برانند و تا فرارسیدن موعد آتش بس

( آتش پس اول ) وضع به همین منوال بود . این تصمیم آتش بس به تاریخ 11/6/1948 اجرا شد .

با سقوط مشمار هایردن نیروهای سوریه موفق به درهم کوبیدن نیروهای اسرائیلی در داخل جلیل شرقی شدند و تلاش فرماندهی اسرائیلی به تغییر این اوضاع متمرکز شد و برای آمادگی به منظور بازپس گیری مستعمره از مدت چهار هفته آتش بس اول ، بهره برداری نمود و طرحی با نام ( بیروش ) بدین منظور تهیه کرد که در این طرح به محاصره نیروهای سوریه که مشمار هایردن و اطراف آن را اشغال کرده بودند ، تصریح شده بود .

لشکر کار میللی پس از مجهز شدن به سربازان و سلاحهای جدیدی که اسرائیلی ها در همین مدت آتش بس به آنها دست یافته بودند ، مأمور اجاری عملیات شد .

فرمانده لشکر اسرائیلی اجرای عملیات را به چهار مرحله که از " حولاتا " حرکت می کنند تقسیم کرد . گروه اول از رود اردن از طریق پل که ادوات مهندسی آن را برای همین کار ایجاد می کنند ، می گذرند و وظیفه اصلی آنها حمله به نیروهای سوری متمرکز در کرانه شرقی بوده است . در حالی که سه گروه دیگر از جهات مختلف با هدف شکست دادن نیروهای سوری واقع در درون مستعمره و بازپس گیری ، بر این مستعمره حمله می کنند .

آتش بس اول در 8/7/1948 پایان یافت و نیروهای سوری در مواضع دفاعی خود در حال آماده باش بودند بدون اینکه هیچ گونه قصد تهاجم داشته باشند . طرفین درگیر به طور پراکنده در روز هشتم به مبادله آتش توپخانه پرداختند و هیچ گونه عملیات تهاجمی صورت نگرفت . در روز بعد ( 9ژوئیه ) اسرائیلی ها شروع به آتش باری سنگین با مسلسل های جدیدی که به آنها دسترسی پیدا کرده بودند ، نمودند و توپخانه های دوربرد آنها نیز محل های تجمع نیروهای سوری و نیز محل های استقرار توپخانه و مقرهای فرماندهی و انبارهای اسلحه را مورد هدف قرار داده و بمباران کردند .

هنگام غروب چهار فروند هواپیمای اسرائیلی برفراز منطقه گمرک - - پل نبات یعقوب به پرواز درآمدند و محموله سنگین بمبها را بر سر نیروهای سوری که هیچ گونه پدافند هوائی نداشتند بجز چند تیربار ( هو تشکیس ) عادی که فقط در مواقع اضطراری می تواند به عنوان سلاح ضد هواپیماهائی به کار رود که در ارتفاع کمتر از 200 مایل ، پرواز می کنند . در حالی که هواپیماهای اسرائیلی در ارتفاع بسیار بالاتر از این حرکت می کردند و این گلوله باران از سوی توپخانه و مسلسل و هواپیما تا شب هنگام ادامه یافت و بعدا روشن شد که این تهاجم هوائی زمینه و مقدمه ای برای هجوم لشکر ( کارمیللی ) ، بوده است .

در حدود ساعت 10 شب نهم ماه ژوئیه... گروه اول دشمن پس از اشغال مزرعه خوری موفق به گذشتن از رود و رفتن به کرانه شرقی شد و به طرف دریجات حرکت کرد و از اینجا مسلسل های دستی را که با خود حمل می کردند شروع به بمباران مراکز توپخانه سوری ها در پشت گمرک کردند در حالی که توپخانه سنگین آتش سنگین بر مواضع مقدم و پایگاههای آنها فرو می ریخت .

این بمباران منجر به قطع ارتباط تلفنی بین فرماندهی سوریه و یگانهای خط مقدم ، شد و وضعیت کاملاً آشفته و وخیم گردید . به دنبال آن فرمانده سوری فرمان حرکت نیروهای بیشتر به سوی آنها و جمع آوری آنها در نزدیکی گمرک و منتظر شدن تا صبح و تثبیت موضع را صادر کرد .

نیروهای سوریه هجوم دشمن را حس کردند و به سوی آنها آتش گشودند و موفق شدند که جلوی پیشروی سه گروه آنها را سد کنند و پس از وارد کردن خسارات سنگین آنها را مجبور به توقف نمایند . امری که فرمانده اسرائیلی را به توقف حمله و عقب نشینی سریع به سمت حولاتا و اتخاذ و تدابیر دفاعی از ترس ضد حمله نیروهای سوری در صبح هنگام و نابود کردن باقیمانده نیروهایش ، فرا خواند .

هنگامی که صبح روز دهم ژوئیه فرا رسید تانکهای سوری به منظور تعقیب و فراری دادن دشمن حرکت کردند و وحشت و آشفتگی در میان صفوف دشمن پدید آوردند و افراد دشمن شروع به فرار کردند که در نتیجه فرمانده اسرائیلی ناچار به تهدید سپاهیان فرار کننده با اسلحه شد تا آنها را مجبور به باقی ماندن در مواضع دفاعیشان نماید .

درگیری میان نیروهای سوریه و اسرائیل به مدت

شش روز متوالی به طول انجامید و طی آن نیمی از نیروهای اسرائیلی پیش از پایان عملیات بیروش در تاریخ 14/7/1948 خسارت دیده و علی رغم کمکهایی که به آنها رسیده بود ، کشته و مجروح شدند و نیروهای سوری در طول جنگ مواضع خود را حفظ کردند و بجز در موارد قرارداد آتش بس نهایی که بر طبق آن منطقه مشمار هایردن خلع سلاح می شد ، از مواضع خود عقب نشینی نکردند .

مآخذ :

  1. العارف ، عارف : النکبة ، بیروت 1956 .
  2. بدری ، حسن : الحرب فی الارض السلام ، قاهره 1976 .