حاج ابراهیم ، محمدرشید ( 1899 - 1953 )

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۴ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


یکی از شخصیتهای پیشتاز فلسطین و از برجسته ترین رهبران جنبش ملی در آن سرزمین به شمار می رود . در شهر حیفا ( حیفا . شهر ) متولد شد ، مبارزه ملی خود را در سن نوجوانی شروع نمود و به عنوان عضوی در نخستین کنفرانس سوریه که در سال 1919 در دمشق تشکیل گردید و وحدت طبیعی سوریه را مورد تأکید قرار داد انتخاب شد .

او با مسأله قیمومیت و توسعه طلبی صهیونیستها در فلسطین به مخالفت برخاست ( ر : کنفرانس عمومی سوریه )

در سال 1924 روزنامه الیرموک ( ر : الیرموک . روزنامه ) تنها نشریه روزانه را در حیفا منتشر نمود و این روزنامه تا سال 1933 بی وقفه انتشار یافت . رشیدحاج ابراهیم جمعیت اسلامی را در حیفا تأسیس کرد . در اغلب کنفرانسهای فلسطینی که به منظور سازماندهی گروههای مقاومت عربی فلسطینی علیه قیمومیت بریتانیا و توسعه طلبی های صهیونیزم تشکیل شد شرکت نمود . او همچنین تظاهرات ملی را تنظیم و رهبری کرد و در صدر تشیع کنندگان اجساد عزالدین قسام ( قسام . عزالدین ) و یارانش که روز 20/11/1935 در جنگ یعبد ( ر : انقلاب 1935 ) به شهادت رسیدند قرار داشت و کسی بود که اجساد مطهر آنها را لای پرچمهای عربی پیچید . در سال 1932 او از بنیان گذاران حزب عربی استقلال ( استقلال ، حزب ) در فلسطین بود و چندین بار توسط نیروهای امنیتی دولت قیم بریتانیا دستگیر شد .

پس از ترور اندروز فرماندار انگلیسی استان جلیل ، هنگامی که وی مدیریت بانک عرب را عهده دار بود در اکتبر 1937 به همراه دیگر شخصیتهای ملی توسط نیروهای دولت قیم بریتانیا به جزیره سیشل تبعید گردید . آنها بیش از یک سال را آن تبعیدگاه سپری نمودند .

آنها در 18/12/1938 مشروط بر اینکه در خارج از فلسطین بمانند آزاد شدند . رشیدحاج ابراهیم به قاهره رفت و مدت زمانی در آن شهر اقامت نمود .

در جنگ سال 1948 نقش بارزی در رهبری مبارزات عرب ، راهنمایی آنان و تحویل سلاح به آنان ایفا نمود .

بعد از وقوع جنگ به عمان رفت ، در آنجا به عنوان بازرس کل بانک ملت عربی منصوب شد ، در آن شهر در گذشت و همانجا مدفون گردید .

یکی از نویسندگان در توصیف او گفته است : او یک رهبر ملی بزرگ دارای نظریات و سخنانی شنیدنی است . در حیفا و بخشهای آن ، بالاتر از کلام او کلامی نیست .

مآخذ :

  1. عارف ، عارف : النکبة ، ج 1 ، بیروت 1959 .
  2. دباغ ، مصطفی مراد : بلادنا فلسطین ، ج 7 ، ق ، بیروت 1974 .