انگلیس و اسرائیل ( روابط - )

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۱۵ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


پس از تشکیل دولت اسرائیل در ماه مه 1948 ، انگلیس سیاست دوگانه ای را برابر آن در پیش گرفت . از طرفی می خواست روابطش با اسرائیل حفظ شود و هم این که خود را حامی و دوست اعراب نشان دهد . لذا علی رغم وجود روابط سری با صهیونیستها ، دولت اسرائیل را تأیید نکرد . ولی در فاصله سالهای 49 - 1948 مذاکرات وسیع و گسترده ای را با دولت اسرائیل انجام داد که منجر به برقراری روابط اقتصادیو بازرگانی بین آن دو گردید . در ماه مارس 1949 انگلیس در پی یافتن یک فرصت مناسب ، رژیم صهیونیستی را مورد تأیید قرار داد و در 13 همان ماه تصمیم گرفت که روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل در حد وزیرمختار حفظ کند . در عین حال خواستار تعیین مرزهای میان کشورهای عربی و اسرائیل و احترام گذاشتن به قطعنامه سازمان ملل در مورد بیت المقدس بود . انگلیس در تاریخ 25/3/1950 به همراه فرانسه و آمریکا بیانیه ای صادر کرد که در آن بر پشتیبانی و محافظت از اسرائیل تأکید شده و همچنین اعراب را از هرگونه اقدام نظامی علیه اسرائیل برحذر داشته بود . این کشور در اوت 1952 سفارت خود را در تل آویو بازگشایی کرد . در این دوران با تمام امکانات خود به مهاجرت یهودیان از کشورهای عراق و یمن و سایر کشورهای عربی به فلسطین کمک کرد و به اعطای کمکهای نظامی و اقتصادی به اسرائیل ادامه داد و زمانی که طرح عضویت اسرائیل در سازمان ملل متحد تسلیم شد ، انگلیس در کنار اسرائیل قرار گرفت ( نک : اسرائیل در سازمان ملل متحد ، عضویت - ) .

در سالهای 55 - 1954 تحولات خاورمیانه موجب نگرانی انگلیس از بابت سرنوشت در معرض مخاطره اسرائیل و منافع کشورش گردید . جنبش ملی در فلسطین گسترش یافت ، کشورهای عربی انحصار خرید اسلحه را شکستند و به خرید سلاح از بلوک شرق اقدام کردند . این مسأله موقعیت اسرائیل را به خطر انداخت و سبب به هم خوردن توازن تسلیحاتی منطقه گشت . لذا انگلیس با همکاری فرانسه به کمک اسرائیل شتافت و فعالیت خصمانه ای را علیه اعراب به خصوص مصر آغاز کرد و به دنبال یافتن فرصت و بهانه ای بود تا بتواند در امور مصر دخالت کند .

هنگامی که مصر آبراه کانال سوئز را ملی اعلام کرد ، این بهانه در دست انگلیس قرار گرفت . در تاریخ 29/10/1956 انگلیس همراه با اسرائیل و فرانسه به مصر حمله کرد و وقتی اسرائیل نیروهای خود را به کانال سوئز رساند ، انگلیس و فرانسه برای تثبیت موقعیت خویش نیروهای خود را در آنجا مستقر کردند . بازتاب این حمله ، برانگیختن خشم اعراب و سایر جهانیان علیه متجاوزین بود . پس از واکنش شدید نظامی اعراب ، نیروهای متجاوز مجبور به عقب نشینی شدند . متعاقب آن دولت " آنتونی ایدن " از حزب محافظه کار انگلیس سقوط کرد . اسرائیل همدستان خود را متهم کرد که او را تنها رها کرده اند و آنها را مسئول شکست عملیات دانست . به دنبال ، آن روابط بین انگلیس و اسرائیل روبه سردی گذاشت و ظاهرا اختلافاتی بین آنها پدیدار شد . البته اختلافات چندان عمیق و ریشه ای نبود و به محض روی کار آمدن دولت حزب کارگر در انگلیس که به دوستی با صهیونیستها شهرت داشت اختلاف میان دو کشور ازبین رفت .

در ماه مارس 1965 " لیوی اشکول " نخست وزیر وقت اسرائیل با " هارولد ویلسون " نخست وزیر انگلیس درباره اوضاع کلی خاورمیانه و همچنین راههای حفظ امنیت اسرائیل به ویژه پس از به وجود آمدن سازمانهای سیاسی و نظامی اعراب ، مذاکراتی انجام داد . پس از پایان مذاکرات ، انگلیس طی یک اعلامیه رسمی سیاست خود را در برابر اختلاف اعراب - اسرائیل بیان داشت و مخالفت خود را با دخالت هر کشوری در امور داخلی کشورهای دیگر و استفاده از زور برای از بین بردن یکدیگر ، اعلام کرد . هم چنین با مسابقه تسلیحاتی در منطقه و برهم خوردن توازن قوای منطقه ( که اعراب به سبب تغییرات در سیاست خرید اسلحه خود به وجود آورده بودند ) مخالفت نمود . در سال 1967 هنگامی که مصر تنگه های خلیج عقبه را بر روی کشتیرانی اسرائیل بست و از نیروهای بین المللی خواست تا از منطقه خارج شوند ، انگلیس برای حفظ منافع اسرائیل وارد عمل گردید و برای جلوگیری از بحرانی شدن اوضاع و از سر گرفته شدن آتش جنگ خواستار مداخله سازمان ملل شد و با آمریکا توافق کرد که کوشش کند حتی با توسل به زور ، تنگه های خلیج عقبه را باز کنند . همچنین خواستار تشکیل مؤسه ای شد که تمام طرفهای ذینفع از کشتیرانی در خلیج عقبه در آن عضو شوند . اقدام دیگری که در این رابطه از سوی انگلیس در جهت حفظ منافع اسرائیل انجام گرفت این بود که سعی کرد با همکاری آمریکا قطعنامه ای در شورای امنیت در مورد تثبیت حق کشتیرانی اسرائیل در خلیج عقبه صادر کند .

بعد از شروع جنگ 1967 میان مصر و اسرائیل ، انگلیس مدعی شد که خواستار توقف و جلوگیری از توسعه جنگ است ولی منابع مختلف عربی در آن زمان بر وجود همکاری میان اسرائیل و انگلیس تأکید و همچنین اظهار داشتند که انگلیس در ارائه کمکهای نظامی و اقتصادی به اسرائیل ، قبل از جنگ و در خلال آن ، دست داشته است .

زمانی که برای تصفیه بحران در مجمع عمومی سازمان ملل تلاشهایی آغاز گشت و به شورای امنیت نیز کشانده شد ، " لرد گاردن " نماینده انگلیس در شورای امنیت که در دوران قیمومیت انگلیس ، حاکم نابلس بود ، قطعنامه 242 را تهیه نمود . براساس این قطعنامه اسرائیل موظف بود از سرزمینهای اشغالی سال 1967 عقب نشینی کند و در مقابل ، اعراب حق زندگی مسالمت آمیز اسرائیل در کنار خود را بپذیرند و مشکل آوارگان نیز به شکلی عادلانه حل گردد ( نک : جنگ 1967 در سازمان ملل متحد ) . در انگلیس نیز سازمانهائی برای حل مشکل پناهندگان فلسطینی تشکیل گردید ، معذلک انگلیس سیاست قبلی خود را دنبال کرد و تجاوز اسرائیل به فلسطین و بخشی ازدیگر سرزمینهای عربی را محکوم نکرد

پس از جنگ 1973 بین مصر و اسرائیل ، انگلیس همراه با تحرکات سیاسی آمریکا که منجر به برگزاری کنفرانس کمپ دیوید در سال 1978 گردید حمایت خود را از اسرائیل اعلام داشت و پیمان کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل را مورد تأیید قرار داد .

با شکل گرفتن جامعه اروپا ، روابط انگلیس و رژیم صهیونیستی نیز در چارچوب این جامعه شکل گرفت . به ویژه در دهه 80 انگلیس با کمک دیگر کشورها توانست اسرائیل را به تمامی امکانات نظامی ، اقتصادی و سیاسی مجهز کند و سیاست خود را در قبال اسرائیل براساس موارد زیر قرار دهد :

  1. اسرائیل ، دولتی رسمی از دولتهای منطقه است . به همین دلیل کلیه تلاشهای صلح جویانه با هدف قانع ساختن اعراب و فلسطینیان باید در جهت اعتراف به وجود اسرائیل صورت گیرد .
  2. تمامی اقدامات انگلیس برای فلسطینیها برمبنای این عقیده است که آنها پناهنده هستند نه ساکنان اصلی و بومی آن منطقه . در نتیجه انگلیس هیچ گاه از آنها در مقابل اسرائیل جانبداری نکرد ، بلکه از آنان به عنوان یک شهروند در سرزمین بیگانه نام برد .

سیاست انگلیس در قبال اسرائیل و روابط با آن طی سالهای اخیر کم و بیش ادامه یافت و این کشور اروپائی ، روابط خود را با این رژیم روزبه روز در تمامی زمینه های اقتصادی ، نظامی و سیاسی استوارتر ساخت و کمکهای خود را ادامه داد و همراه با پیمان آتلانتیک شمالی ( ناتو ) اسرائیل را به عضویت در بازار مشترک اروپا پذیرفت .

باشروع انتفاضه فلسطین ، روابط انگلیس و اسرائیل همچون گذشته ادامه یافت و در مواضع آن نسبت به این رژیم هیچ گونه تغییری حاصل نشد و علی رغم این که مردم فلسطین که توسط نیروهای صهیونیستی سرکوب می شدند ، دارای پیشینه تاریخی طولانی در فلسطین بوده اند ، انگلیس از انتفاضه فلسطین به عنوان حرکت مردمی که برای احقاق حقوق اجتماعی خود تلاش می کنند یاد کرد و صرفا بعضی اوقات اقدامات وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیها را محکوم نمود ولی در سیاست کلی آن و روابطش با اسرائیل کوچکترین خدشه ای وارد نشد . با شروع زمزمه های فرآیند صلح خاورمیانه نیز ، سیاست انگلیس صرفا در جهت تثبیت حاکمیت این رژیم در خاومیانه و شناسائی آن توسط اعراب قرار گرفت .

اگر به اثرات حمایتهای سیاسی و نظامی انگلیس از اسرائیل در مقاطع مختلف توجه شود و امکانات و تجهیزات اسرائیل مورد بررسی قرار گیرد ، این واقعیت حاصل می گردد که اسرائیل بدون بهره مندی از این حمایتها هرگز نمی توانست بهاهداف سیاسی و به ویژه اهداف نظامی خود دست یابد .

مآخذ :

  1. صائغ ، انیس : مجموعه کرامه ( 1 ) استعمار صهیونیستی در فلسطین ، 1357 .
  2. ربابعه ، غازی اسماعیل : استراتژی اسرائیل ، سفیر ، 1368 .
  3. الموسوعة الفلسطینیه ، جلد اول ، 1984 .