موردخای ، اسحاق

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۶ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


اسحاق موردخای (Issac Mordechai)رئیس پیشین ستاد ارتش اسرائیل و کرد عراقی تبار که همسر خود را طلاق داده و صاحب دو فرزند است . پدر او حاخام بود و در سال 1950 ( یعنی زمانی که وی هنوز شش سال داشت )

به کشور صهیونیستی مهاجرت کرد .

او و مادرش ، به مدت ده سال در یکی از گذرگاه ها به سر می بردند ( که چنین چیزی تنها نسبت به یهودیان جهان اسلام یک امر عادی است ) و سپس به طبریه رفت ( که شمار زیادی از یهودیان کردستان عراق در آن سکونت دارند ) . وی در دانشگاه تل آویو ، به تحصیل در رشته تاریخ پرداخت و از دانشگاه حیفا دکترای علوم سیاسی دریافت داشت و از دانشکده فرماندهی و ستاد اسرائیل فارغ التحصیل شد .

موردخای ( همچون بسیاری از ژنرال های اسرائیلی نظیر ایهود باراک و آریل شارون ) پس از بازنشستگی به سیاست روی آورد . بلندپروازی ، سرسختی و استقلال طلبی او زبانزد است . موردخای و لوی ( پیش از استعفای لوی ) جناحی را در ائتلاف حاکم تشکیل دادند که هدف آن پایبندی به توافق اسلو و اجرای مراحل استقرار مجدد نیروها براساس توافقهای صورت گرفته بود . پس از استعفای لوی ، موردخای تأکید کرد که اگر نیروها مجددا مستقر نشوند او از دولت استعفا خواهد داد .

موردخای معتقد است که باید در برخورد با لبنان ، فعال تر عمل کرد و موضوع این کشور را از سوریه تفکیک کرد . وی تعهد اسرائیل را مبنی بر عقب نشینی از جنوب لبنان براساس قطعنامه 425 اعلام کرد . موردخای با این ترتیب همراه با شارون کوشید تا نقشه مشترکی برای سازش دایمی در کرانه باختری ارائه دهد .

بعد اصلی مورد نظر شارون و موردخای در مورد عقب نشینی این است که هیچ یک از شهرکهای یهودی که تحت حاکمیت حکومت خودگردان فلسطین قرار می گیرد نباید برچیده شود . حزب کارگر تصمیم گرفته بود که 12 شهرک را که مشمول این شرط می شدند ، حذف کند . به همین علت شارون در نقشه خود تلاش کرد تا میان شهرکها ارتباط جغرافیایی و جمعیتی ایجاد کند و در کنار کمربند سبز توده های شهرک نشین به وجود آورد .

براساس آن چه که شارون آن را " نقشه منافع ملی " می نامد ، همه شهرکها زیر سلطه کامل اسرائیل قرار خواهند گرفت و لذا اسرائیل می تواند بر 62 درصد از مناطق کرانه باختری تسلط پیدا کند .

دقت در جزئیات این دو نقشه نشان می دهد که شارون و موردخای در مورد اهمیت راهبردی دره اردن و صحرای نقب ، با یکدیگر اتفاق نظر دارند و سلطه بر آن را مصلحت عالی امنیتی می دانند . آنها این منطقه را جداکننده اردن و کشور فلسطین جلوه می دهند به طوری که فلسطین کوچک ( یا به قول آنها " مینی فلسطین " ) کاملاً به اسرائیل متکی می شود . این دو بر این باورند که دفاع اسرائیل همیشه نیازمند منطقه ای به عرض بیست کیلومتر است تا به عنوان منطقه تمرین و مانور مورد استفاده قرار گیرد .

شاید مهمترین ویژگی نقشه موردخای ایجاد ارتباط میان کانتون های فلسطینی و ارائه راههایی برای قرار دادن مناطق صحرایی در زیر سلطه حکومت فلسطین باشد که شامیر با آن مخالفت کرد . در مورد جایگاه سیاسی موردخای ، نظرسنجی های همگانی در سال 1997 نشان می دهد که اگر انتخاب سراسری جدیدی برگزار شود ، موردخای بیشترین شانس را برای پیروزی دارد و می تواند هم بر نتانیاهو و هم بر باراک که اشکنازی تبار هستند پیروز شود .

مأخذ :

  1. المسیری ، عبدالوهاب : دایره المعارف یهود ، یهودیت و صهیونیسم ، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه ، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین ، جلد هفتم ، چاپ اول ، 1383 .