صلح خاورمیانه ( کنفرانس - 1973 ): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه فلسطین
 
جز (۱ نسخه واردشده)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۰۹


شورای امنیت در قطعنامه شماره 338 که در تاریخ 22/10/1973 صادر گردید علاوه بر موارد آتش بس و متوقف کردن همه عملیات نظامی بین نیروهای سوریه و مصری و اسرائیل ، از کلیه طرفهای درگیر در جنگ خواست تا هر چه سریع تر آتش بس را براساس قطعنامه شماره 242 ( سال 1967 ) با کلیه اجزای آن ، اجرا نمایند .

همچنین مقرر داشت هرچه سریع تر آتش بس به وجود آید و در طول آن مذاکرات طرفهای درگیر تحت نظارت سازمان ملل به منظور برقراری صلح عادلانه و دائمی در خاورمیانه انجام گیرد .

در نتیجه تلاشهای گسترده ای که وزیرخارجه آمریکا در آن زمان ، هنری کسینجر مبذول داشت و دوبار از کشورهای عربی منطقه دیدن نمود که نتیجه آن مذاکرات " کیلومتر " 101 به منظور جدایی نیرو بین مصر و اسرائیل بود دو دولت بزرگ ، اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا با دعوت از حکومتهای کشورهای منطقه برای حضور و مشارکت در کنفرانس صلح که در مقر اصلی سازمان ملل در ژنو به منظور حل کشمکش عربی - - اسرائیلی برقرار می گردد موافقت نمودند .

شورای امنیت طی قطعنامه 344 ( صادره 15/12/1973 ) از اعراب درگیر برای شرکت در کنفرانس دعوت نمود و آرزو کرد که : " این کنفرانس در ایجاد صلح به سرعت پیشرفت نموده و یک صلح دائم و عادلانه را در خاورمیانه به وجود بیاورد " . همچنین اطمینان داد که دبیرکل شورای امنیت به نقش تام و فعال خویش در این کنفرانس براساس اصول و مقررات سازمان ملل عمل کند و جلسات کنفرانس را در صورت غیبت اعضای شرکت کننده به عهده گیرد .

همچنین سازمان ملل از دبیر کل خواست به طور مستمر آن سازمان را از پیشرفتهای مذاکرات آگاه سازد تا در صورت بروز مشکل درصدد حل آن برآید .

دبیر کل سازمان ملل متحد دکتر " کورت والدهایم " کنفرانس صلح را در ژنو در تاریخ 22/12/1973 با حضور نمایندگان ایالات متحده ، شوروی ، مصر ، اردن و اسرائیل افتتاح نمود . ولی سوریه که برای شرکت در این کنفرانس دعوت شده بود ، از شرکت در آن خودداری کرد و استدلال نمود که تمام تلاش و کوششها تا زمانی که اسرائیل قول عقب نشینی از سرزمینهای اشغالی را نداده و به حقوق ثابت اعراب فلسطین اعتراف نکند ، بی فایده خواهد بود .

دکتر والدهایم در جلسه افتتاحیه کنفرانس اعلام نمود که : " این کنفرانس یک فرصت منحصر به فرد برای بحث و گفت وگو درباره مشکل بین المللی است و اگر این فرصت مغتنم شمرده نشود و از آن حداکثر استفاده نگردد ، جهان به ناچار با یک وضعیت بسیار خطرناک روبه رو می گردد و نهایتا خاورمیانه منفجر خواهد شد و اگر هیچ پیشرفتی حاصل نگردد ، آتش بس و ترتیباتی که سازمان ملل اتخاذکرده است ، بیهوده خواهد بود و احتمال از سرگیری جنگها هر لحظه ممکن خواهد بود " .

وی بیان نمود که به عهده گرفتن برگزاری کنفرانس از سوی وی و نقش شورای امنیت سازمان ملل در کنفرانس ، اهمیت این مسأله را می رساند . وی سپس به این جمله که وجودش در این کنفرانس اهتمام بیش از صد مجامع بین المللی را درباره مشکل خاورمیانه منعکس می کند ، اکتفا نمود . ولیکن اشاره کرد که به طرفهای درگیر برای شروع فوری تطبیق قطعنامه شماره 242 با کلیه بندهایش فشار خواهد آمد .

" والدهایم " ضمن اشاره به قصد اساسی آمریکا از این کنفرانس و حمایت از آن گفت : این کنفرانس درباره جدایی بین نیروهای عربی و اسرائیلی پیشرفتی به دست خواهد آورد و راه درگیری در جبهه کانال سوئز جدا می گردد . سپس وارد بحث ایجاد صلح عادلانه و دائم در خاورمیانه ، خواهد شد .

" والدهایم " ضمن اشاره به مذاکرات " کیلومتر " 101 بین مصر و اسرائیل و امضای یک پیمان شش ماده ای توسط دو طرف تأکید کرد که طرفین بر اجرای پنج ماده آن اتفاق داشتند ، اما بر ماده ششم که همان جداسازی نیروهای جنگی بود ، اتفاق نظر ندارند و اظهار امیدواری کرد که در طی این کنفرانس بر اجرای این بند نیز توافق حاصل شود و سپس بحران خاورمیانه حل گردد .

هنری کسینجر به نام حکومت متبوع خود سخنرانی نمود و توضیح داد که هدف دوم کنفرانس در واقع تطبیق کامل قطعنامه 242 بوده و اینکه جداسازی نیروهای عربی و اسرئیلی ، وظیفه اصلی این کنفرانس صلح می باشد و بیان نمود که این امر به ایجاد اعتماد و اطمینان طرفین در کشمکش خاورمیانه منجر خواهد شد .

همچنین اظهار داشت که وی بعد از صحبتهای زیادی که با دولتهای عربی منطقه انجام داده است ، معتقد است که اولین کار این کنفرانس باید محقق ساختن جداسازی نیروهای نظامی باشد و این یک امر ممکن است . وی گفت رئیس جمهور ایالات متحده او را به این کنفرانس فرستادهاست تا برای بار دیگر عزم واشنگتن را برای دستیابی به صلح عادلانه و دائم اعلان نماید .

وزیر خارجه آمریکا ، طرحی را برای صلح که دارای شش نکته بود پیشنهاد نمود که عبارتند از : عقب نشینی نیروهای نظامی اسرائیل ، مرزهایی که به آنها اعتراف شده باشد ، تضمین هایی برای خلع سلاح ، تضمین های بین المللی برای مرزها ، اعتراف به حرمت اماکن مقدسه در شهر بیت المقدس نسبت به ادیان سه گانه و بالأخره اعتراف به حقوق قانونی فلسطینیان . لیکن وی سرانجام به موضوع جداسازی نیروهای نظامی و قرار دادن آن به عنوان هدف اصلی کنفرانس برگشت و در آخر سخنرانی خود گفت که هدف نهایی کنفرانس عبارت است از تطبیق کامل قطعنامه 242 براساس جداسازی بین نیروهای نظامی است .

اما " اندره گرومیکو " وزیر خارجه شوروی به مسأله حقیقی جنگ خاورمیانه ، یعنی قضیه فلسطین اشاره نمود و گفت : این مسأله آن چیزی نیست که بتوان بدون شرکت نمایندگان فلسطین درباره آن در کنفرانس بحث نمود . همه می دانند که دولتهای عربی چشم پوشی از زمینهایی را که در طول جنگ ژوئن 1967 از دست داده اند ، قبول ندارند و اتحاد جماهیر شوروی آن را به خوبی و با کلیه جوانب آن می فهمد و به کشورهای عربی در موضع اصولی خودشان کمک می کند .

گرومیکو همچنین گفت که مسأله مهم و اساسی در واقع همان تملک سرزمین دیگران با زور و قدرت می باشد و این تمام مشکل خاورمیانه است و برماست که در ابتدا اسباب بحرانهای مشابه را زایل نموده و به استمرار سیطره اسرائیل به سرزمینهای اشغالی خاتمه داده و آنها را به صاحبان اصلی خودشان برگردانیم .

گرومیکو سخنانش را با این عبارت به پایان رساند که : تا زمانی که اسرائیل متمسک به استمرار اشغال این سرزمینها می باشد ، هیچ گونه صلحی در خاورمیانه به وجود نخواهد آمد . "

پس از آن ، وزیر خارجه مصر اسماعیل فهمی شروع به سخنرانی نمود . وی گفت که برای دفاع از حقوق امتعربی ، توسل به وسایل صلح آمیز جهت پس گرفتن سرزمینهای اشغالی که از ژوئن 1967 اشغال شده و اقرار به حقوق مشروع و مقدس ملت عرب فلسطین به این کنفرانس آمده است . لذا اصولی را برای تسویه صلح آمیز قضیه پیشنهاد نمود که عبارتند از :

  1. عقب نشینی کامل نیروهای اسرائیلی از سرزمینهایی که از ژوئن 1967 ، اشغال کرده است .
  2. آزاد کردن شهر عربی بیت المقدس و رد هرگونه موقعیت و وضعیتی که به تیره کردن و از بین بردن سیادت کامل عربی بر شهر بیت المقدس می باشد .
  3. بهره مند شدن فلسطینیان از حق تعیین سرنوشت خود و حق داشتن زندگی آزاد در سایه صلح و کرامت .
  4. حق هر دولتی از دولتهای منطقه در سلامت اقلیمی و استقلال سیاسی خود .
  5. ارائه ضمانتهای بین المللی که دولتهای قدرتمند جهان و سازمان ملل متحد یا هر دو آنها برای ضمانت اضافی صلح و امنیت بین المللی در منطقه ، تقدیم داشته اند .

وزیر امور خارجه مصر بیان نمود که این شروط اساسی با قطعنامه هایی که اخیرا کنفرانس سران عربی در الجزایر اتخاذ کرده اند ، توافق دارند . ( نک : سران عربی ، کنفرانسهای )

اما " زید رفاعی " نماینده اردن در این کنفرانس تاریخ هجوم صهیونیستها به فلسطین و شرایط ایجاد اسرائیل بر سرزمین عربی براساس حساب ملت عربی فلسطینی و حقوق ملی ثابت آن بیان کرد و شناسنامه اسرائیل را که مملو از تجاوزات و اشغال اراضی و توسعه طلبی بیان داشت .

عملاً همان اصول و اساسی را که همکار مصری آن بیان نمود تکرار کرد و سپس موضع حکومتش را بیان کرد و گفت : " موضع دولت متبوع من نسبت به بحث های این کنفرانس و آنچه که به آن خواهد رسید این است که حل شامل و کامل مشکلی که در جلوی ما قرار گرفته و قضایای مهم متصل به آن که عبارت است از مسئولیت بقیه جریانهای درگیر مستقیم این قضیه .

قضایای عقب نشینی ، مرزها ، حقوق فلسطینیان ، پناهندگان و التزامات صلح و وضعیت بیت المقدس قانونی یک نگرانی مشترک و مسئولیت اجتماعی را می طلبد و لذا هیأت اردنی برای رسیدن به حل جزیی در آنچه که معتقد است مصلحت مشترک همه برادران عرب ما می گردد ، مایل نیست .

سپس " آباابان " وزیر خارجه اسرائیل موضع دولت متبوع خود را بیان نمود و بر نکات زیر متمرکز شد :

  1. عقد پیمانهای صلح بین اسرائیل و همسایگان عرب آن بایستی از طریق مذاکره انجام گیرد . این پیمانها بایستی به حل همه اشکال تجاوز و اختلاف و اقدامات تروریستی ( عملیات مقاومت ) اختصاص داشته و قضیه مرزها را روشن نماید . معیار اصلی در این تسویه براساس امکان دفاع اسرائیل از مرزهای جدید از خطر هجوم و یا دیوارهایی می باشد که در بین سالها 1967 و 1973 برای تعیین مرزها به وجود آمده است .
  2. نمی توان به خطوط آتش بس سابق در سال 1949 و یا به مرزهای 1967 برگشت ولیکن اسرائیل برای قبول راه حل وسط آمادگی کامل دارد . مسأله اصلی نسبت به اسرائیل در مذاکرات صلح همان مسأله امنیت می باشد .
  3. نسبت به اردن و مسأله فلسطین : هدف اسرائیل مذاکره با اردن است نه سازمان آزادی بخش که آن را به عنوان محرک اصلی ترس و ترور و وحشت... می داند . دو طرف می توانند وضعیت مرزی دو کشور را روشن نمایند . اسرائیل با هرگونه تجزیه ای مخالف بوده زیرا فرصتی برای ایجاد سه کشور که بین صحرای سینا و دریای مدیترانه واقع شده باشد نیست چون در واقع بیش از دو امت و دو زبان و دو فرهنگ وجود ندارد .
  4. بیت المقدس یکپارچه برای همیشه پایتخت اسرائیل خواهد بود . اسرائیل نمی خواهد به تنهایی سرپرستی و مسئولیت بر اماکن مقدس مسیحیان و مسلمین به عهده داشته باشد بلکه بایستی تحت اداره کسانی باشد که این اماکن از نظر آنها مقدس می باشد و اسرائیل آماده بررسی راههای دسترسی به این هدف و دستیابی به توافقنامه هایی بامسلمانان در خصوص ورود به این سرزمین و زیارت اماکن مقدسه می باشد .
  5. اما نسبت به تفسیر قطعنامه 242 بندهای اصلی و مهم آن عبارتند از برقراری صلح عادلانه و ثابت و اعتراف همه دولتهای منطقه به حق یکدیگر در حکومت و امنیت سرزمینها .
  6. در آنچه متعلق به " پناهندگان عرب " می باشد ، اسرائیل در وقت مناسب خود ، سعی و تلاش خود را در قالب فعالیتهای بین المللی و منطقه ای برای سکونت دادن آنها و همچنین پرداخت غرامت به پناهندگان عرب یا یهودی که از زمینهایشان در خاورمیانه رانده شده اند مبذول خواهد داشت .
  7. سرانجام در مورد مذاکرات ژنو به نظر اسرائیل ممکن است این مذاکرات براساس مراحلی انجام شده و به رغم اینکه کنفرانس به راه حل دائم و شامل قانع شده در مراحل بعدی برای تسویه نهایی اقدام نماید .

بعد از جلسه افتتاحیه و تبادل نظر سخنرانان ، کنفرانس به اجتماع و نشست پشت درهای بسته تبدیل شده و به مدت دو روز ادامه یافت . در پایان کار خود بیانیه ای منتشر ساخت که به نام مرحله اول آن معروف شده است و عبارت است از :

" پس از مباحثات رسمی و غیررسمی کنفرانس بر سر تشکیل کمیته نظامی و دیگر کمیته ها که در وقت دیگری تشکیل شود به توافق رسید . "

کمیته نظامی بحث خود را فورا در رابطه با قضیه جداسازی نیروها شروع خواهد کرد . کمیته های تعیین شده کارهایشان را گزارش داده و توصیه های خود را به کنفرانس که در سطح سفرای کشورها در ابتدای سال آینده برگزار می گردد ، اعلام خواهند نمود . "

سپس در صورت لزوم کنفرانس در سطح وزیران خارجه در ژنو برگزار خواهد شد .

فعلاً کمیته نظامی از نمایندگان مصر و رژیم صهیونیستی و سازمان ملل متحد تشکیل شده است . در تاریخ 17/1/1974 توافقنامه ای بین مصر و اسرائیلمبنی بر جداسازی نیروها بین طرفین در جبهه کانال سوئز اعلام گردید .

این پیمان در نتیجه فعالیتهای هنری کسینجر طی چهار بار دیدار از مصر و گفت وگوهای طولانی با سادات و چهار دیدار از تل آویو و گفت وگوهای طولانی با گلدا مایر و ایگال آلون و " آباابان " انجام گرفته است و یک ملاقات بین نمایندگان مصر و اسرائیل در کیلومتر 10 راه سوئز - - قاهره انجام گرفت که منجر به امضای پیمان عدم درگیری بین نیروهای طرفین شد و اسرائیل عملیات عقب نشینی را که در اواسط ماه فوریه 1974 به پایان رسید ، شروع کرد .

اما کنفرانس صلح ژنو در همان مرحله اول باقی ماند و دیگر شاهد مرحله دوم و یا هیچ گونه فعالیت جدیدی پس از آن نبود .

از آنچه که گذشت مسائل زیر به وضوح روشن گردید :

  1. ایالات متحده و اسرائیل ، مانند دو متحد و هم پیمان ، از برگزاری کنفرانس استقبال نکردند ، چون معتقدند که صلح تنها به شکل انفرادی و با هر یک از دولتهای عرب قابل حل است نه با تمام کشورهای عرب درگیر به عنوان یک جماعت واحد ، چون در مذاکره و معامله تنهایی با اعراب ، برای اسرائیل و آمریکا مزایایی دارد و دولتهای عربی بدون دیگری از مواضع خود عقب نشینی خواهند کرد .
  2. ایالات متحده آمریکا برای دعوت به کنفرانس ژنو پیش قدم شد تا به اجرای قطعنامه 338 شورای امنیت سازمان ملل تظاهر کند . در واقع به این روش اعتقادی نداشت و تمام هم و تلاش آن ، پایان دادن به درگیری بین نیروهای مصری اسرائیلی برای زمینه سازی دو چیز بوده است :
    1. قطع ارتباط بین دو جبهه مصر و سوریه .
    2. استمرار سیاست گام به گام که با هدف ضربه زدن به همبستگی و اتحاد اعراب طرح شده بود . در این مورد پیروزی چشمگیر و روشنی به دست آورد .

اما اتحاد جماهیر شوروی با برگزاری کنفرانس موافقبود چون آن را مانعی برای برقراری صلح می دانست ، تا از این طریق موضع خود را نسبت به قضیه بیان نموده و راه حلی ارائه نماید .

  1. علی رغم اینکه حکومت مصر موضعی را مبنی بر موافقت با مصوبات سران عرب در الجزایر از نظر مشمولیت راه حل عادلانه و اجرای آن براساس عقب نشینی کامل از سرزمینهای اشغالی عربی سال 1967 و اعتراف به حقوق ثابت ملی ملت عرب فلسطینی ، اتخاذ نمود ولی در واقع با ایالات متحده آمریکا در قرار دادن کنفرانس ژنو در سال 1973 به عنوان تنها محل رسیدگی به صلح و پذیرش نقشه و طرحهای واشنگتن در حل قضیه فلسطین همکاری داشته است .

این عمل بعد از پایان کار کنفرانس و سپس با امضای پیمان عدم درگیری با اسرائیل در سال 1975 به روشنی ظاهر گردید و مهمتر از همه اینکه امضای قرارداد کمپ دیوید در 17/9/1978 و توافقنامه صلح منفرد در 26/3/1979 ، همکاری آن با آمریکا و اسرائیل را به روشنی آشکار ساخت .

مآخذ :

  1. مجله السیاسة الدولیة : شماره ژانویه و آوریل 1974 ، قاهره .
  2. عبدالهادی ، مهدی : المسألة الفلسطینیة و مشاریع الحول السیاسیة ، 1934 - 1974 ، بیروت 1975 .