معبد یهودی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه فلسطین
 
جز (۱ نسخه واردشده)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۶


معبد در زبان عربی به محل عبادت گفته می شود . " معبد یهودی " (Temple; Synagogue)محل اجتماع یهودیان برای عبادت است که در زبان عبری به آن " بیت هاکنیست " یعنی " خانه و اجتماع " و همچنین " بیت هاتیولا " یعنی " خانه نیایش " و " بیت هامدراش " یعنی " خانه درس " گفته می شود . این اسامی سه گانه بیانگر مسئولیتی است که بر عهده کنیسه بوده است .

کنیسه در زبان آلمانی " Schule " و در زبان یدیشی " Shul " می شود و در ایالات متحده آمریکا به هر یک از کنیسه های یهودیان اصلاح طلب و محافظه کار " Temple " گفته می شود . اما ارتدوکسها کنیسه خود را " Shul " می نامند که نامی آشکارا یدیشی است .

در یونان از معبد به عنوان " Synagogue " نام برده می شد که به معنای " خانه نیایش " است . در فرهنگ عربی به محلی که در آن نیایشهای یهودی انجام می شود " معبد " ، " هیکل " و یا " کنیسه یهودی " گفته می شود .

تاریخ ساخت معبد به دوران اخراج یهودیان از بابل باز می گردد . به نظر می رسد یهودیان در آن زمان در محل های مخصوصی برای نیایش و دعا گردهم می آمدند . اشاره به معابد یهودی پس از آن تاریخ در کتابهای دینی پیدا شد . پس از ویران شدن هیکل ، معبد به مرکز قومی و اجتماعی یهودیان فلسطین و دیگر گروههای یهودی پراکنده در سراسر جهان و نیز به محلی برای بررسی فرهنگ یهودی مبدل شد .

بنابراین ، پایان یافتن یهودیت صدوقی و عبادت قربانی مربوط به هیکل و معبد ، باعث از میان رفتن کل یهودیت نشد ، به ویژه آن که فریسیان به سبکی از یهودیت که مبتنی بر تورات بود ، دست یافته بودند و این سبک ، معبد و نه هیکل را مرکز خود کرد .

کنیسه می کوشد که انعکاسی از هیکل باشد . بیشتر کنیسه های یهودی در حال حاضر به سوی بیت المقدس ساخته شده اند . حوضی نیز در خارج از آنها ساخته شده است که نمازگزاران قبل از نماز می توانند در آن دستهای خود را بشویند .

شکل کنیسه غالبا مستطیل است . در جلو آن ، شکافی وجود دارد که پرده ای آن را پوشانده است و به کمدی ثابت تبدیل شده است و نسخه های تورات در آن نگهداری می شود . کنیسه های دوران معاصر معمولاً با ستاره داوود و دو لوح عهد عتیق تزیین داده می شوند .

در گذشته ، قاری تورات معمولاً در محلی پایین تر از سطح کنیسه می ایستاد ، اما امروزه وضع فرق کرده است و قاری تورات بر چهارپایه ای به نام " بیما " یا " میمار " که نسبتا بالاتر از زمین است قرار می گیرد .

نماز یومیه در کنیسه خوانده می شود و از نظر تئوری ، هر کسی می تواند امامت نمازگزاران را برعهده گیرد ، اما معمولاً کسانی مسئولیت این امر را برعهده می گیرند که دوره آموزشی آن را گذرانده باشند . تورات در روزهای

شنبه ، دوشنبه و پنج شنبه هر هفته در کنیسه قرائت می شود .

آرش سیناگوگوس با کمک ریش سفیدان تا قرن پانزدهم ریاست کنیسه یهودی را بر عهده داشت . حاخام معمولاً با صدای حزن آلودی به ترتیل می پرداخت و گاهی کارهای خادم کنیسه ( شماش ) را انجام می داد . ولی این دو شغل و وظیفه بعدها از یکدیگر جدا شد و مسئولیت هر یک از آنها را شخص خاصی برعهده گرفت . کنیسه از آن کل یهودیان بود ، اما در برخی از موارد ، سازنده معبد مالک آن می شد .

کنیسه در قرون وسطی در غرب به مرکز زندگی یهودیان مبدل شد ( البته پس از تبدیل بیشتر گروههای یهودی به گروههای کارکردی ) . کنیسه در اکثر اوقات زیربنای اجتماعی و فرهنگی جوامع یهودی به شمار می رفت که گروههای یهودی در سایه آن زندگی می کردند و نشان دهنده هویت کارکردی آنها بود .

اکثر اوقات یک حیات کوچک ، دادگاه و گاهی اوقات بازار به ساختمان کنیسه افزوده می شد . دولت لهستان پس از برپایی نظام آراندا در اوکراین دستور داد که کنیسه های یهودی به صورت دژ ساخته شوند و در دیوارهای آن دریچه هایی ایجاد شود تا سر تفنگها از آنها بیرون گردد .

همچنین توپهایی روی آنها نصب شود تا دفاع از آنها در برابر دهقانان و قزاقهای مهاجم ، ممکن باشد . اما یهودیان آمستردام در قرن هفدهم دو معبد بسیار بزرگ ساختند که از ثروت و اعتماد به نفس یهودیان حکایت می کرد .

کنیسه های یهودی در اروپا بیانگر ساختار جوامع اروپایی پس از رنسانس بود . اختلاف طبقاتی شدیدی در جوامع یاد شده وجود داشت و نفوذ و قدرت طبقه بازرگانان ثروتمند در آنها گسترش یافته بود و این طبقه شریک حاخامها در حاکمیت و قدرت شده بود .

اعضای گروههای یهودی هر یک به تناسب جایگاه و موقعیت اجتماعی و طبقاتی خود در کنیسه می نشستند و حاخامها ، فقها و صاحب منصبان پیشاپیش همه قرار می گرفتند و پشت سر آنها تجار ثروتمند و سپس شهروندان معمولی می نشستند . جایگاه هر یک از حضار به تناسب دوری و نزدیکی آنها به دیوار شرقی کنیسه سنجیده می شد . بلندمرتبه ترین افراد در نزدیکی دیوار شرقی و افراد تهیدست و گدا در کنار دیوار غربی می نشستند .

یهودیان در کنیسه به مبادله اطلاعات تجاری و مشاجره و دعوا و رقابت می پرداختند . داشتن یک جایگاه و صندلی در کنیسه برای اعضای جامعه یهودی موضوع مهمی به شمار می رفت . فرد یهودی صندلی یاد شده را تا آخر عمر می خرید و یا آن را اجاره می کرد . خرید کرسی برای نیایش در کنیسه تا به امروز در کنیسه های ارتدوکس به عنوان یک سنت رایج است . البته به کسانی که ناتوانی مالی خود را ثابت کنند به شرط حضور مستمر در مراسم نیایش ، صندلی مجانی اعطا می شود .

سبک معماری خاصی که بتوان آن را " سبک یهودی " نامید ، در کنیسه ها وجود ندارد . سبک معماری کنیسه ها با توجه به تفاوت تمدن جامعه میزبان آنها متفاوت بود . معابد یهود در دوران هلنی تحت تأثیر سبک هلنی بود ؛ به عنوان مثال معبد " دیورا یوروپوس " با تابلوهای موزاییکی اشخاص و منظره هایی از " عهد عتیق " به سبک هلنی تزیین شده است ؛ به گونه ای که میان شخصیتهای عهد عتیق و شخصیتهای اسطوره ای تمدن هلنی نوعی همگونی احساس می شود . همچنین تصاویری از افلاک ، ارواح و درختان وجود دارد .

امپراتوری روم با انتخاب مسیحیت به عنوان دین رسمی خود باعث شد تا حرکت رو به رشد ساخت معابد یهودی متوقف شود ، اما یهودیان پس از گسترش فتوحات اسلامی ساخت معبدها را از سر گرفتند . برخی از کنیسه های مهم در اندلس به سبک اندلسی ساخته شد .

کنیسه های مهمی نیز در اروپا تخت تأثیر سبکهای " گوتیک " و " باروک " ساخته شد . کنیسه " کراکوف " لهستان بزرگ ترین کنیسه اروپا در دو قرن 13 و 14 میلادی به شمار می رود . سبک معماری کنیسه ها در شرق و غرب رویکرد جدیدی پیدا کرده است .

تأثیر یهودیان خزر در کنیسه های چوبی برپا شده در شتتلهای یهودی لهستان نمایان است . کنیسه های یاد شده به سبک رایج در دو قرن پانزدهم و شانزدهم ساخته شده است و سبکی است که هم با سبک معماری محلی و هم با سبک معمول میان یهودیان غربی که در گتوهای لهستان تقلید شد ، کاملاً تفاوت دارد .

تزئینات داخلی به کار رفته در قدیمی ترین کنیسه های شتتلهای یهودی در شرق با سبک به کار رفته در گتو غربی

کاملاً تفاوت داشت . دیوار کنیسه ها شتتل ها با تزئینات غربی اسلامی پوشیده شده بود و تصویر حیوانات بر آنها دیده می شد که نمایانگر تأثیرگذاری فرهنگ ایرانی بر آثار هنری خزری های مجارستان بود .

تقسیم بندی کنیسه ها و شکل داخلی آنها با توجه به مذهب دینی رایج در آنها با یکدیگر تفاوت داشت . کنیسه های یهودیان حسیدی بسیار ساده بود ؛ زیرا از نظر حسیدیسم زندگی شخصی افراد نوعی عبادت به شمار می رود .

کنیسه حسیدیها صرفا محلی برای گردهمایی است و نام آنها " شتیبلیخ " است که واژه ای یدیشی به معنای " اتاق کوچک " می باشد . در کنیسه یهودیان ارتدوکس ، برخلاف کنیسه های اصلاح طلبان و محافظه کاران جای نماز و نیایش مردان از زنان جدا شده است . قرائیان از معبد به عنوان " بیت هاشتحفوت " یعنی " محل سجود " و یا " مسجد " نام می برند .

اصلاح طلبان پای موسیقی را به کنیسه کشاندند و در این زمینه محافظه کاران و برخی از ارتدوکسها از ایشان پیروی کردند . یهودیان به استثنای فالاشاها و سامریها در هنگام وارد شدن به کنیسه و انجام مراسم نیایش کفش خود را از پای درنمی آوردند .

سفارادها به اشکنازها اجازه نماز خواندن در کنیسه خود را نمی دادند و اگر هم اجازه می دادند ، آنها باید پشت مانعی چوبی ( محیصا ) به نیایش می ایستادند تا از سفارادها جدا باشند . این روش همچنان در میان یهودیان هند رایج است .

یهودیان روشنفکر سعی کردند تا به کنیسه و نماز نظم و ترتیب ببخشند . این در معماری کنیسه های اصلاح طلبان نمایان شده است ؛ ساختمانی فاخر و باشکوه مانند کلیسا یا کلیساهای جامع که تنها به نماز و نیایش اختصاص دارد و نامش " temple " است . این اصطلاح قدمی برای اشاره به معبد سلیمان به کار می رفت و حکایت از آن داشت که یهودیان ، پراکنده بودن خود در سراسر جهان را به عنوان یک واقعیت نهایی و دائمی پذیرفته اند .

کنیسه ها در اوایل قرن جاری میلادی کوشیدند تا فعالیتهای دینی را از فعالیتهای اجتماعی و درسی جدا نمایندو به این ترتیب به عبادت اختصاص یابند و دیگر فعالیتها در بیرون کنیسه صورت پذیرد . این اجرای شعار اصلاح طلبانی بود که در جامه آمیخته شده بودند : " یهودی بودن در خانه ، کنیسه یا زندگی خصوصی و شهروند بودن در کوچه و خیابان و به طور کلی در زندگی اجتماعی " . کنیسه های ارتدوکس نیز از شیوه کنیسه های اصلاح طلبان و محافظه کاران پیروی کردند .

ولی این وضعیت رفته رفته تغییر کرد و کنیسه ها به شکل بی سابقه ای در برگیرنده باشگاههای اجتماعی و کتابخانه هایی با وظایف جدید شد که در این میان می توان تشکیل تورهای مسافرتی ، ساخت سالنهای سرپوشیده ورزشی ، استخر و سالنهای تئاتر اشاره کرد . اینها قطعا فعالیتهای قومی کنیسه ها را گسترش می دهد .

جنبش صهیونیسم ، یهودیان را به ساخت کنیسه های جدید تشویق می کند و این در حالی است که اعضای گروههای یهودی به سوی سکولار شدن پیش می روند و به طور روزافزون از دین دور می شوند . این تشویق برای آن است که کنیسه ها به جای مرکز دینی ، به مرکز رشد و تقویت خودآگاهی قومی تبدیل شود . حاخام نیز به سخنگوی دولت اسرائیل و جنبش صهیونیستی تبدیل شده است و در بسیاری از موارد پرچم اسرائیل در کنیسه نصب می شود .

شاید این تحقق دیدگاه کاپلان ، تجدیدنظرطلب باشد . او می خواست زندگی اندامی یهودیان بر محور کنیسه بچرخد و با فعالیتهای صهیونیستی و آموزشی نمایان گردد . او می گفت که باید نمایندگان برگزیده و نه حاخامهای آموزش دیده رهبری قوم یهود را بر عهده گیرند . این امر به معنای صهیونیستی و سکولار کردن زندگی روزمره یهودیان به طور کامل است .

با این حال می بینیم که دولت صهیونیستی که بخش عمده ای از کمکهای مالی یهودیان آمریکا را می بلعد ، برخی کنیسه های موجود در شهرهای آمریکا را وادار به تعطیلی می کند ؛ اگرچه افزایش میانگینهای سکولاریزاسیون عامل اصلی چنین پدیده ای است . از سوی دیگر انتقال درونی یهودیان آمریکا از ساحل شرق و شیکاگو به ایالت فلوریدا ، کالیفرنیا و مانند آن ، یکی دیگر از عوامل تعطیلی معابد بوده است . البته وجود کنیسه ها را نمی توان نشانه دینداری یهود به شمار آورد .

گاهی افزایش کنیسه ها نه به دلیل رشد اعتقادات دینی بلکه بدین سبب است که یهودیان به گروههایی قومی و رقیب تبدیل شده اند که حاضر نیستند در کنار یکدیگر به نماز و نیایش بپردازند . ساخت کنیسه در چنین شرایطی بیانگر تقوا نیست بلکه نمایانگر تمایل آنها به حفظ هویت

قومی خود می باشد .

هم اکنون کنیسه هایی برای همجنس بازان ، کنیسه هایی مخصوص زنان ( در اثر فشارهای جنبش فمینیسم ) و کنیسه های گوناگون دیگری ساخته شده است . مردان و زنان فاحشه در آرژانتین پس از اخراج شدن از حریم دین توسط رهبران دینی ، کنیسه هایی ویژه خود ساختند .

کنیسه های اسرائیل به سبکهای مختلف ساخته شده است ؛ زیرا هر یک از گروههای یهودی که به اسرائیل مهاجرت کردند میراث دینی و فرهنگی خاص خود را به همراه آوردند که بازتاب آن را در ساخت معبد و شیوه برگزاری نیایش می توان دید .

متعدد و متنوع بودن کنیسه ها برای ارتش اسرائیل مشکل آفرین شده است . فراهم ساختن کنیسه و شیوه نیایش متناسب با هر یک از سربازها کاری بس دشوار بلکه ناممکن است ؛ خصوصا که ارتش ، کانون اصلی ذوب انواع و اقسام انسانها در یک فرهنگ و تمدن است . ارتش برای رهایی یافتن از این مشکل سعی کرد تا سبک واحدی برای ساخت کنیسه ها و برگزاری نماز ابداع کند و بدین وسیله ارتش اسرائیل که از نظر بن گوریون بهترین تفسیرکننده تورات است ، توانست در یکپارچه ساختن کنیسه ها و نمازها برای نسل جدید نقش بسزایی ایفا کند .

هم اکنون در اسرائیل شش هزار کنیسه یافت می شود که هزینه همه آنها از سوی وزارت امور دینی پرداخت می شود . بیشتر این کنیسه ها ارتدوکس است و شمار اندکی کنیسه اصلاح طلب و محافظه کار نیز وجود دارد . این کنیسه ها ، بسیاری از فعالیتها و وظایف سنتی خود را از دست داده اند ؛ زیرا دولت اسرائیل از طریق شورای حاخامها و نهادهای مربوط ، آن وظایف را بر عهده گرفته است . افزایش میانگین سکولاریزاسیون در زندگی روزمره مردم اسرائیل به طور قابل توجهی از رفت و آمد افرا به کنیسه ها کاسته است .

در جریان درگیری دینداران با سکولارها در اسرائیل ، سکولارها یک کنیسه یهودی را به آتش کشیدند . این حادثه در میان یهودیان جهان تأثیر بسیار منفی بر جای گذاشت ؛ زیرا از نظر یهودیان ، حمله به کنیسه ها و به آتش کشیدن آنها به کار نازیها و یهودستیزان مربوط می شود . همچنین یکی از سکولارها سر یک خوک را در یک کنیسه گذاشت .

مأخذ :

  1. المسیری ، عبدالوهاب : دایره المعارف یهود ، یهودیت و صهیونیسم ، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه ، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین ، جلد پنجم ، چاپ اول ، پاییز 1382 .