ادبیات فلسطین: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه فلسطین
جز (۱ نسخه واردشده)
جز (۱ نسخه واردشده)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۱


ادبیات فلسطین ریشه در هویت ملی و فرهنگی فلسطین دارد . این ادبیات در قالب شعر و داستان و مقاله و نقد و تحقیق و نمایشنامه و ادبیات عامیانه و سفرنامه و خاطرات و ادبیات کودکان و رسانه‌های گروهی و مطبوعات و... توانسته است درد و رنج ملت مظلوم فلسطین و نیز روحیۀ فداکاری و مقاومت آنها را به خوبی به تصویر بکشد . ادبیات معاصر فلسطین که به لحاظ محتوا هم سطح ادبیات قدیم آن دیار می‌باشد ، فرصت ابراز احساسات را نیز برای زبان‌های بیگانه فراهم آورده و به همین دلیل ادبیات فلسطین را باید ادبیاتی گسترده با گرایش‌های گوناگون دانست .

در این مقاله به بررسی نقد ادبی ، ادبیات صدا و سیما ، و ادبیات کودکان و سفرنامه‌ها خواهیم پرداخت .

الف - نقد ادبی : اگر بخواهیم جریان نقد ادبی معاصر فلسطین در نیمۀ دوم قرن نوزده را مورد بررسی قرار دهیم به مورد قابل ملاحظه‌ای برخورد نمی‌کنیم بلکه فقط توصیف و تمجید ادبا از آثار نویسندگان را مشاهده خواهیم کرد که نمونۀ بارز آن توصیف سادۀ عباس حماش دربارۀ " مجلۀ جنان " است که توسط پطرس بستانی منتشر می‌شد و نیز نقد کتاب " سراللیال " اثر احمد فارس الشدیاق توسط ابوسعود از علمای قدس شریف می‌باشد .

با آغاز قرن بیستم و چاپ کتاب " تاریخ ادبیات اروپا و عرب و ویکتورهوگو " نوشتۀ روحی خالدی المقدسی ، نقد ادبی فلسطین وارد مرحلۀ جدیدی شد . این کتاب بیش از همه تحت تأثیر ادبیات غرب قرار گرفت و همانند دیگر کتب نقدی اوایل قرن بیستم تنها به ارایه نظزیات جدید پرداخت بی آنکه دیدگاهی برجسته و یا نظریه‌ای مهم را معرفی نماید .

جریان نقدیادبی فلسطین که از آغاز قرن بیستم تا شروع جنگ 1948 به مدت چهار دهه ادامه داشت ، تأثیر بارزی در هویت فرهنگی و سیاسی و اجتماعی فلسطین از خود به جای گذاشت .

شایان ذکر است که نمونه‌های نقدی ادبی فلسطین در این مرحله بیشتر از آنچه که در کتب نقدی مطرح شود در روزنامه‌ها و مجلات درج می‌شد که در این میان باید به خلیل بیدس اشاره نمود که فعالیت ادبی خود را از سال 1908 در مجلۀ " النفاش العصریه " آغاز کرد .

مشکلاتی که جامعۀ عربی فلسطین پس از نفوذ استعمار و اشغال فلسطین توسط صهیونیستها با آنها مواجه شد ، جریان نقد ادبی را به دو گرایش بارز رمانتیسم و واقع گرایی سوق داد .

در گرایش رمانتیسم نقد ادبی - که غالباً برای ابراز احساسات و حالات روحی به جای بیان مستقیم ، شیوۀ رمز و کنایه به کار می‌برد - افراد زیادی به فعالیت و تألیف کتب نقدی در این زمینه پرداختند ، که از جملۀ این نویسندگان خلیل بیدس ، توفیق زیبق ، محمد اسعاف نشاشیبی ، خلیل سکاکینی ، احمد شاکر کرمی ، اسحاق موسی الحسینی ، عادل جبر ، داود حمدان ، یوسف سلوم ، علی کمال و عبدالکریم کرمی ، محمد عدنانی ، رائده جارالله ، ابراهیم عبدالستار ، جبرا ابراهیم جبرا ، خیری عماد و دیگران را می‌توان نام برد .

از جمله مسایل ادبی مهمی که مکتب رمانتیسم مورد بررسی قرار داده اهمیت و تأثیر رمان ( داستان رمانتیک ) در ساختار فرهنگی بود . خلیل بیدس دربارۀ رابطۀ نویسنده و جامعه می‌نویسد : " رمان نویس ، برای همه می‌نویسد و مخاطب او عامۀ مردم هستند . او برای دل‌های سوخته و قلب‌های دردمند و جان‌های گرسنه و تشنه می‌نویسند . " خلیل بیدس همچنین نظریات و دیدگاه‌های خاصی دربارۀ رمان و ارتباط آن با جهان شرق و غرب و نیز دربارۀ رمان نویس برجسته دارد .

محمد اسعاف نشاشیبی به مسألۀ زبان و رابطۀ آن با مردم و آبادانی و تمدن جامعه و قضیۀ لفظ و معنا و نوآوری و تقلید و مطالبی از این دست پرداخت .

خلیل سکاکینی نیز از جمله شخصیت‌های نقد پردازی بود که مسایل نقد ادبی را با جدیت مطرح نمود ، وی از تأثیر متقابل ادیب و محیط اطراف او و شعر و انواع آن و نثر و گونه‌های آن سبک و تأثیر مذهب و گرایش اجتماعی در بالا بردن سبک و اسلوب نویسنده و همچنین شیوه‌های قدیمی و جدید سخن به میان آورد .

احمد شاکر کرمی نیز در جریان نقد و تحول آن سهم بسزایی داشت . وی کتاب " شاعر " یا " سیرا نوری برگراک " نوشتۀ شاعر فرانسوی " ادمون روستان " را مورد نقد و بررسی قرار داد . این کتاب در . واقع نمایشنامه‌ای منظوم بود که منظومی نویسندۀ معاصر عرب آن را به صورت داستان عربی درآورده است .

احمد شاکر کرمی در فعالیت نقد پردازی خود مسألۀ شخصیت در ادبیات را مطرح ساخت ، وی معتقد بود که نقد موضوعی گسترده تر از نقد به رأی " ذاتی " است . و از این روی نقد را به دو گونۀ نقد بیانی ، که الفاظ و واژگان را نقد می‌کرد و نقد تحلیلی که افکار و نظریات را مورد بررسی قرار می‌داد ، تقسیم کرد .

از جمله آراء نقدی کرمی گفتۀ زیر می‌باشد : در اینکه زبان شالوده و خمیر مایۀ ادبیات است حرفی نیست ، ولی داشتن آن به تنهایی و بدون شناخت فنون و شیوه‌های تصرف در آن از انسان ، نویسنده و یا شاعر نمی‌سازد ، همان گونه که صرف داشتن طلا ، که وسیلۀ ساخت آلات زینتی است ، او را طلاساز نمی‌کند .

وی به نقد پرداز توصیه می‌کند که به هنگام نقد حتماً عدالت را در حق خواننده و نویسنده و ناشر رعایت کند

عادل جبر در زمینۀ ادبیات کودکان و نقد چنین آثاری به فعالیت مشغول بود .

جبرا ابراهیم نیز از همان ابتدااین دوره فعالیت نقدی خود را شروع کرد و نظریات خود را دربارۀ هنر و هنرمند و بررسی آن در مباحث رمانتیکی و متافیزیکی مطرح نمود .

اما دیدگاه واقع گرایی نوین را شخصیت‌هایی مورد نقد بررسی قرار دادند که خود نقش بارزی در فرهنگ فلسطین ایفا نمودند . عبدالله مخلص از جملۀ این شخصیت‌ها است که علاوه بر فعالیت در جهت پیشبرد سطح فرهنگ جامعه ، ساختار اقتصادی جامعه را به طور ویژه بررسی کرد و نظریات ادبای مغرض را مورد تمسخر و استهزاء قرار داد . از میان نظریات این ادبای مغرض به دو مورد ذیل می‌توان اشاره نمود : 1 - هنر از آن هنرمند است . 2 - اینکه هنر ، یک موهبت فطری و ذاتی است که با تمرین و تلاش به دست نمی‌آید و انسان نمی‌تواند آن را بیاموزد و فراگیرد .

از دیگر نویسندگان مکتب واقع گرایی نوین نجاتی صدقی است که معتقد بود فلسفۀ ابن خلدون و فلسفۀ هگل از جهت شیوۀ جدل بسیار شبیه هم هستند . وی فلسفۀ ابن خلدون را از نظر مادیگرایی و مبارزۀ طبقاتی همانند فلسفۀ کارل مارکس می‌دانست . نجاتی صدقی همچنین شیوۀ بتهوین و داروین را در ارایه نظریۀ مادیگرایی مورد بحث و بررسی قرار داد .

جریان نقد ادبی در فلسطین اشغالی پس از حادثۀ 1948 با شعر و ادبیات آن سرزمین درآمیخت و ارتباط تنگاتنگی با آن پیدا کرد .

ویژگی‌های مکتب واقع گرایی نوین در نقد ادبی فلسطین پس از سال 1948 در آثار سه شاعر نقد پرداز و برجسته به وضوح مشهود است .

این افراد ، محمود درویش و سمیح القاسم و توفیق زیاد می‌باشند . این نقد علاوه بر پخته بودن و گستردگی و برخورداری از ویژگی تطبیق در آن نمود بیشتری دارد . به طوری که احساسات هر یک از این سه شاعر در شعر دیگری محسوس بود . و همین احساس در شعر و ادبیات دو شاعر دیگر متجلی می‌شد . البته این بدان معنی نیست که در این مرحله ( پس از 1948 ) در زمینۀ نقد ادبی فقط سه نفر یاد شده فعالیت داشتند بلکه در کنار آنها ، افرادی چون سالم جبران شاعر معروف و طارق عون الله ، علی عاشور ، محمد خاص ، عفیف سالم نیز به فعالیت و تألیف مشغول بودند .

از جمله مطالبی که این شعرا به آن پرداختند ، نقش سرزمین اشغالی در شعر انقلابی معاصر عرب بود . محمود درویش از چگونگی جاری شدن این شعر در جویبار شعر عرب با امواج خروشان مردم سرزمین اشغالی و مقاومت آنها با ظلم و ستم و تجاوز سخن می‌گوید ، و اینکه چگونه این امواج به دریا و بالاخره به سوی پیشرفت انسان در جهان روانه می‌شود . محمود درویش دربارۀ شعر فلسطین و ابعاد آن می‌گوید : به نظر من شعر مقاومت بیانگر احساس و آگاهی کامل مردم نسبت به واقعیت موجود و رد آن و عقلانی نبودن ادامۀ این واقعیت و ضرورت تغییر آن و ایمان داشتن به امکان تغییر آن ، می‌باشد . این شعر اغلب با بیان و تشریح درد و رنج و ظلم و استبداد شروع شده و آن گاه به ابراز خشم و نارضایتی در برابر این ظلم و اعتراض مردم می‌پرداختند .

سمیح القاسم در آثار نقدی خود مباحثی چون : هنر و موضع گیری ، شکل و چهرۀ نوین شعر ، ضرورت رویارویی با همه ، تأثیر داستانها و اسطوره‌های ملی در شعر خود و شعرای معاصر به ویژه در مکتب شعری سمیح القاسم را مطرح نمود .

از جمله مباحث نقدی که توفیق زیاد به آنها پرداخت ، قضیۀ ادبیات مردمی بود که بیانگر ایمان و اعتقاد وی به واقع گرایی نوین و ایدئولوژی کلی بود . وی همچنین زبان عربی سره و جلوه‌های شعر انقلابی در فلسطین اشغالی را مورد بررسی قرار داد . توفیق زیاد همچنین سه دیوان شعری را در سه اثر جداگانه مورد تحقیق و بررسی قرار داد : 1 - بررسی یک مجموعۀ شعری خطی ، که توفیق زیاد فقط اسم مستعار " عبدالنعم " را از شاعر به میان آورده بود 2 - دیوان " عاشقی از فلسطین " نوشتۀ محمود درویش 3 - دیوان " وعده‌ای با باران " نوشتۀ فوزی عبدالله .

اگرچه محور سخن ما نقد ادبی در داخل فلسطین می‌باشد ولی این بدان معنی نیست که جریان نقد به خارج از فلسطین رسوخ نکرده است . بلکه در کشورهای مختلف عربی و غیر عربی نقد پردازان فعالیت داشتند . احسان عباس ، جبرا ابراهیم جبرا ، توفیق صایغ ، محمد یوسف نجم ، محمود سمره ، عبدالرحمن یاغی ، هاشم یاغی ، اسحاق موسی حسینی و دیگران از جملۀ این نقد پردازان می‌باشند .

ب - ادبیات صدا و سیما : یکی دیگر از عوامل نهضت ادبی فلسطینی که دیرتر از عوامل دیگر پدید آمد ، صدا و سیما بود ، اگرچه کسانی که در این زمینه فعالیت می‌کردند و به امور رسانه‌های گروهی نظارت داشتند از همان ابتدای پیدایش صدا و سیما به اهمیت آن پی برده بودند .

در این میان دولت قیمومیت انگلستان نیز پیشاپیش اهمیت موضوع را دریافته بود و به همین دلیل سعی کرد تا یک شبکۀ رادیویی تأسیس کند ، جالب توجه اینکه انگلستان ابراهیم طوقان شاعر عرب را به سرپرستی برنامه‌های عربی برگزید . ولی درگیری‌های که بین شاعر ملی فلسطین و مقامات مسئول به وجود آمد ، اعتراض صهیونیستها را نسبت به ماندن او در رادیو برانگیخت و مسئولین را بر آن داشت تا به کارهای ابراهیم طوقان و برنامه‌هایی که پخش می‌کرد نظارت کامل داشته باشند ، تا اینکه بالاخره به برکناری وی از رادیو انجامید . ابراهیم طوقان طی چهار مسئولیت خود در صدا و سیما با سخنرانی‌ها و انجام گفت و گوهای مختلف ، ادبیات فلسطین را غنی ساخت . به عنوان مثال می‌توان به سلسله برنامه‌ای با نام " شخصیت‌های بارز فلسطین " اشاره نمود که خود نقش مهمی در ارتقای فرهنگ عربی داشت .

همچنین " قدری طوقان " اندیشمند معروف فلسطین از طریق ایراد سخنرانی دربارۀ مباحث علمی و معرفی علمای برجسته ، نقش بسزایی در این زمینه ایفا نمود .

رادیو فلسطین نویسندگان و محققان و سخنرانانی از فلسطین و کشورهای عربی همسایه دعوت کرد تا به بحث و گفت گو پرداخته و از این طریق به معرفی و عرضۀ آثار ادبی خود بپردازند ، از میان این افراد " اخطل صغیر بشاره الخوری " شاعر لبنانی بود که قصیدۀ مدحیۀ وی دربارۀ فلسطین عصر روز پنجشنبه 2/4/1942 از رادیو پخش شد .

عبداللطیف طیباوی نیز دربارۀ ارتش و سپاه در تاریخ اسلام و تعلیم و تربیت در دوره‌های اسلامی با مردم سخن می‌گفت . و موضوع سخنرانی عبدالسلام برغوتی دربارۀ اسلام و سرزمین اعراب بود ، همچنین چندین تحلیل و تفسیر سیاسی دربارۀ مسائل و حوادث بین المللی و مباحث اقتصادی از وی پخش شد .

از دیگر ادبای عرب که به ایراد سخنرانی در رادیو پرداختند : عباس محمد عقاد و ابراهیم عبدالقادر مازنی و شیخ عبدالعزیز ، بشری و محمد کرد علی و خلیل تقی الدین و یوسف یزبک بودند ، و از میان ادبای زن به " أسمی طوبی " و " ماری صروف شحادة " " وقدسیه خورشید " می‌توان اشاره نمود که پیرامون زن و خانواده و تربیت کودکان سخنرانی‌های متعددی ایراد کردند . بدین ترتیب شخصیت‌های بارز یاد شده و دیگران ، در جریان ادبیات معاصر فلسطین و تقویت آن شرکت فعالانه و قابل ملاحظه‌ای داشتند .

وقتی که شبکۀ رادیویی شرق نزدیک در فلسطین به جای رادیوی دولت سرپرست انگلستان تأسیس گردید ، بنیانگزاران آن علما و روزنامه نگاران و سخنرانانی چون عبدالله علایلی ، علی حومانی و کرم ملحم کرم را از کشورهای عربی همسایه دعوت کردند . در این رادیو نجاتی صدقی و دیگر فلسطینیها که به جزیرۀ قبرص منتقل شده بودند ، فعالیت داشتند . شایان ذکر است که فعالیت رادویی و فرهنگی فلسطینیها به این دو شبکۀ رادیویی محدود نگردید بلکه پس از واقعۀ 1948 به دیگر شبکه‌های رادیویی کشورهای عربی نیز گسترش پیدا کرد .

مثلاً در رادیو اردن چندین روشنفکر فلسطینی در برنامه‌های فرهنگی فعالیت می‌کردند .

پس از آن چندین شبکۀ رادیویی فلسطینی در اغلب کشورهای عربی تأسیس شد تا پس از جنگ 1967 در خدمت مبارزات مردم فلسطین باشد ، این شبکه‌ها ، حرکت‌های فرهنگی را در درجۀ اول و با استفاده از شیوه‌های گوناگون به سوی فلسطینیها سوق می‌داد ، و آنها را از طریق به کارگیری فولکلور مردمی و موسیقی اصیل و ارایه تفسیر و تحلیلها و پخش اخبار و غیره به فعالیت وامی‌داشت .

زمانی که تلویزیون در کشورهای عربی تأسیس شد نویسندگان و روشنفکران فلسطینی ن فعالیت فرهنگی در آن پرداختند .

ج - ادبیات کودکان : در ادبیات کودکان فلسطین ، ویژگی‌های ادبیات کودکان معاصر عرب را می‌توان به وضوح مشاهده نمود . و همین امر باعث گردید که ادبیات کودکان تا همین اواخر از معرفی خود ، عقب بماند و حضور آن به مفهوم علمی و معاصر امروزی در محافل ادبی به تأخیر بیافتد . به طوری که می‌توان گفت ادبیات فلسطین با عناصر اصلی خود به ادبیات کودکان نپرداخته است . ولی با وجود این ، برخی از مربیان و معلمان فلسطینی از زمان شکوفایی فرهنگ معاصر فلسطین در توجه به کودکان و نوشتن آثاری برای کودکان بویژه در زمینۀ کتب درسی شرکت جستند . شاید بتوان خلیل سکاکینی را از پیشگامان این گونه اقدامات به شمار آورد . کتاب " الحدید " وی که به صورت دوره و بر اساس گروه سنی و مقطع تحصیلی کودکان تألیف شده ، از بهترین کتب درسی در سطح کشورهای عربی به طور کلی و به ویژه در فرهنگ نوین فلسطین به شمار می‌آید .

اسعاف نشاشیبی نیز با نوشتن کتاب " البستان " خود در این فعالیت مشارکت نمود . اگر کتب درسی را به دلیل منابع و مأخذی که گاهی آنها را از دنیای کودکان خارج می‌کند ، به عنوان عامل کم اهمیت در این زمینه بدانیم ، ولی باید یادآور شد که آثار برخی از نویسندگان به دلیل پرداختن به مواردی خاص اغلب مورد توجه کودکان قرار می‌گرفت ، هر چند ویژگی‌های ادبیات کودکان را نداشته و هدف و مخاطب نویسندگان ، کودکان نبوده است . کتاب " یادداشت‌های یک مرغ " نوشتۀ اسحاق موسی حسینی نمونۀ بارز این گونه آثار می‌باشد ، چرا که از نظر روان شناسی گوش دادن به حیوانی که همانند انسان سخن می‌گوید ، از عناصر شخصیتی کودکان به شمار می‌رود . از سوی دیگر برخی کتب فلسطینی حتی توجه نوجوانان را نیز به خود جلب می‌کنند اگر چه در واقع برای آنها نوشته نشده است . مانند کتاب " دنیا یعنی داستانها " و کتاب " از گذشته‌های گذشتگان " نوشتۀ فایز علی الغول .

بعد از این مرحله ، برخی از نویسندگان فلسطینی به تألیف کتاب‌هایویژۀ کودکان روی آوردند . ولی همانند دیگر کتب عربی دارای ویژگی‌های منفی چون ، مشخص نکردن گروه سنی کودکان که کتاب برای آنها نوشته می‌شد ، بود که این امر حساسیت و توجه کودکان را جلب می‌کرد . این نویسندگان گاهی رابطۀ میان واقعیت و روحیۀ کودکان ، و مضمون کتابها و رابطۀ بین زبان کتاب و شرایط روحی و روانی کودکان در سنین مختلف را نادیده می‌گرفتند .

از جمله کتبی که در این زمینه تألیف شده به کتاب " قهرمان کوکو " و کتاب " خالد و فاتنه " نوشتۀ راضی عبدالهادی ، و کتاب " سمسة شجاع " نوشتۀ امین فارس ملحس ، و کتابها " احمد لوس " ، " روزهای زمستان " و " دو شاخه گل " که هر سه از نوشته‌های فایز علی الغول اسحاق موسی حسینی می‌باشند . و همچنین کتاب " سیف بن ذی یزن " اثر توفیق ابو سعد و " تیز هوشی قاضی " و " عدالت رکن اساسی حکومت " که هر سه نمایشنامه بوده و توسط نصری جوزی برای دانش آموزان نوشته شده است و کتاب " مجموعه نمایشنامه‌های تاریخی " اثر جمال مجازی و جمیل ابو مسیرز می‌باشد .

زمانی که کشورهای پیشرفتۀ عربی در انقلاب فرهنگی خود به ویژه از اوایل نیمۀ اخیر این قرن ، متوجه کودکان و ادبیات ویژۀ آنها شدند . قلم‌های جدید فلسطینی به نوشتن و ثبت ادبیات کودکان پرداخت ولی ارزشیابی شخصی در زمینه جو روانی کودکان و توجه به عامل و عنصر تجربه به جای عنصر تکنیک و فن و تخصص در این گونه ادبیات رواج بیشتری داشت .

همچنین در این دوران ، نویسندۀ متخصصی که به تمام عوامل و اسباب نویسندگی برای کودکان آشنا باشد جوانب ادبیات کودکان را در نظر بگیرد ، دیده نمی‌شد .

با این وجود ، این دوران را گاهی در مقایسه با دوره‌های گذشته مرحلۀ نسبتاً پیشرفته به شمار می‌آورند . از نویسندگان بارز مرحلۀ اخیر می‌توان به قصه پردازانی چون محمود شقیر و فخری قعوار و شحاده ناطور و مفید نحله اشاره کرد که با نوشتن داستان کوتاه در این زمینه فعالیت نمودند . ولی مفید نحله به رمان نویسی نیز پرداخت و احمد ابو عرقوب علاوه بر داستان پردازی در رمان و شعر نیز مشارکت کرد از جمله کسانی که به سرودن شعر کودکان پرداختند : علی حلیلی و محمود شلبی و محمد قیسی و شاعر مردمی ابو صادق و عبدالکریم کرمی " ابو سلمی " و معین بسیسو را می‌توان نام برد .

از میان نویسندگان زن در زمینۀ ادبیات کودکان ، به باسمه حلاوه و روضه هدهد می‌توان اشاره نمود که نویسندۀ اخیر در تألیفات خود زندگی قهرمانان عرب را برای کودکان در قالب داستان‌های کودکان به تصویر می‌کشید .

د - ادبیات سفرنامۀ فلسطین : این نوع ادبیات برای فلسطینیها تازگی نداشته و از دیرباز در میان آنها شناخته شده است . آنها در این گونه ادبیات حاصل ارتباط فلسطین با کشورهای مختلف جهان و نیز روابط خود با این کشورها را ترجمه کردند .

برخی از این سفرنامه نویسان ، در تألیفات خود شیوۀ سفرنامه‌های قدیمی عرب و ویژگی‌های آنها را رعایت می‌کردند . شاید بتوان خلیل خالدی ( 1863 - 1941 ) و روحی خالدی ( 1864 - 1913 ) را از نویسندگان بر جسته در این زمینه به شمار آرود .

شیخ خلیل خالدی سفرهای بسیاری کرد تا آنجا که توانست از نمایشگاه‌های مختلف کتاب در کشورهای اسلامی و عربی دیدن کند و به گنجینه‌ها و نسخه‌های خطی نایاب دست یابد . وی به دلیل آشنایی با فرهنگ علمی اسلامی از طریق کتب و مجموعه‌ها و دست نوشته‌ها ، به عنوان کتابشناس معتبر جهان اسلام شناخته شد .

شیخ خلیل به دلیل علاقۀ بسیارش به اندلس ، دوبار به آنجا سفر کرد و در سفر دوم خود ( 1932 ) به بحث و تحقیق دربارۀ مساجد و مدارس این سرزمین و اخبار مربوط به آنها پرداخت . سپس کتابی به نام " رحلتی إلی بلاد المغرب و الاندلس " ( سفر من به سرزمین‌های مغرب و آندلس ) نوشت که احمد بن محمد هواری در کتاب معجم الشیوخ از آن یاد کرده است .

شیخ خالدی همچنین یادداشت‌هایی در پنجاه جزء دارد که موضوع آنها توصیف و شرح کتابخانه‌ها و کتبی است که موفق به دیدار آنها شده است .

روحی خالدی نیز که سیر و سفرهای بسیاری به سرزمین‌های شرق و غرب ، از جمله اندلس داشته است . کتابی به نام " رحلة إلی الاندلس " ( سفری به اندلس ) نوشت و در آن آثار شگفت انگیز و بی‌نظیر این سرزمین را توصیف کرد .

علاوه بر این ، افراد دیگری نیز به ادبیات سفرنامه و نگارش آن اهتمام ورزیدند که اسکندر خوری از آن جمله است ، قاضی و شاعری که طی یک مأموریت بشردوستانه به آمریکای جنوبی سفر کرد و کتابی به نام " سیر و سفری در آمریکای لاتین " نوشت . همچنین صلیبا الجوزی که کتابی به نام " سفر پاتریک مکاریوس ، پسر عموی پیشوا به سرزمین کرج " ( رحلة البطریرک مکاریوس ابن عم الزعیم إلی بلاد الکرج ) دارد ، و جورج اسکندر دومانی عکی ، که متخصص زمین شناسی و گیاه شناسی و فسیل شناس از آمریکا میباشد . آکادمی علوم آمریکا وی را به سال 1958 به عنوان عضو فعال مرکز ژئوفیزیک به قطب جنوب فرستاد . وی اولین عربی بود که به این سرزمین‌های ناشناخته قدم می‌گذاشت . کتابخانۀ کنگرۀ آمریکا کتب علمی زیادی از وی منتشر ساخته است .

علاوه بر افراد یاد شده ، از نویسندگانی چون تس اسعد منصور ، مطران نیکلا عبدالله ، درویش مقدادی ، نیکلا زیاده ، اکرم زعیتر ، علی دجانی ، محمد عابدی ، عارف عارف ، و عزمی نشاشیبی ، می‌توان نام برد .

اسعد منصور پس از سفرش به انگلستان کتاب " سفری به سرزمین انگلستان " را نوشت که در سال 1930 به چاپ رسید .

مطران نیکلا عبدالله نیز کتاب " برداشت‌های من از آفاریقا " ( انطباعاتی فی افریقیا ) نوشت .

درویش مقدادی مقالاتی را در مجلات عربی چاپ کرد و در آن سفرنامه‌های مورخان بزرگ عرب و مسلمان را مورد بررسی قرار داد . وی به سال 1924 از عمان پایتخت اردن دیدار کرد . مجلۀ " دارالمعلمین " سفرنامۀ وی را طی مقاله‌ای به چاپ رساند .

نیکلا زیاده به سفرنامه‌ها و ادبیات سفر اعراب و اروپاییان عنایت داشت . در این زمینه دو کتاب به نام‌های : پیشگامان شرق عربی در قرون وسطی که در سال 1943 به چاپ رسید ، و جغرافیا و سفرنامه‌ها در میان اعراب که در سال 1962 به چاپ رسید ، تألیف نمود .

وی در کتاب اول به مباحثی چون جهانگردی و سفرنامه‌ها در قرون وسطی ، حج و سفرنامه ، حجاج مسیحی ، جغرافیا و سفرنامه‌ها در اسلام ، جهانگردان مسلمان ، جهانگردان زمان صلیبیها ، سفرنامه نویسان قرن 14 و 15 ، ترسیم زندگی در شرق عربی برگرفته از سفرنامه‌های قرون وسطی ، پرداخته است . در کتاب دوم نیز به ادبیات سفرنامه اعراب و معرفی پیشگامان آنها پرداخته و از جهانگردان و سفرنامه نویسان شرق و غرب مانند ابن بطوطه ، ابن فضلان ، تیجانی تونسی ، و سفرنامه‌های خلیج فارس و قرون وسطی و جهانگردان اروپایی سخن به میان آورده است .

اکرم زعیتر نیز در سال 1947 سرپرستی یک هیأت عربی به آمریکای لاتین را به عهده گرفت . و در آنجا به بررسی مسألۀ فلسطین و دفاع از آن پرداخت . وی ایالت‌های مختلف آمریکا دیدار و با سیاستمداران آنها ملاقات کرد . در توصیف سفر خود کتاب " مأموریتی در قاهره " را تألیف کرد .

علی دجانی در سال 1944 از عربستان دیدار کرد و به هنگام بازگشت به قدس کتابی به نام " مشهداتی در حج " را نوشت .

محمود عابدی نقش بسزایی در این زمینه داشت ، به طوری که در سال 1971 سفرنامه جهانگرد انگلیسی " کینگ لیک " را که از فلسطین دیدار کرده بود ترجمه کرد . در این سفرنامه توضیحات مفصلی دربارۀ زندگی اجتماعی فلسطین وجود دارد که کمتر کتابی در آن دوره از این مسأله یاد کرده است .

فعالیت عارف عارف نیز در این زمینه ، با شرح سفر وی در سال 1915 به روسیه آغاز می‌شود . او می‌گوید که روسها او را به همراه افسران ارتش عثمانی به اسارت گرفتند و آنها را به مدت سه سال در بازداشتگاهی نزدیک شهر " کراس نویارسک " واقع در ساحل رود " لین سای " زندانی کردند . سپس به همراه 21 اسیر عرب اقدام به فرار کرد تا خود را به صفوف نیروهای انقلاب بزرگ عربی برساند . آنها منچوری ، ژاپن ، هند ، و مصر را از راه دریای سرخ پشت سر گذاشتند . وی این سفرنامه را طی سخنرانی با عنوان " رؤیای من " بازگو کرد و آن را در سال 1943 به چاپ رساند .

عزمی نشاشیبی نیز با دو کتاب " از قدس شریف تا نجف " و " از قدس تا لندن " در زمینه ادبیات سیر و سفر فعالیت نمود .

مأخذ :

  1. یاغی ، هاشم : حرکة النقد الادبی الحدیث فی فسطین ، قاهره 1973 .
  2. یاغی ، عبدالرحمن : حیاة الادب الفلسطینی الحدیث ، بیروت 1968 .
  3. اسد ، ناصرالدین : محمد روحی الخالدی رائد البحث التاریخی الحدیث فی فلسطین ، قاهره 1970 .
  4. اسد ، ناصرالدین : خلیل بیدس رائد العربیه الحدیثه فی فلسطین ، قاهره 1963 .
  5. عودات ، یعقوب : من أعلام الفکر و الادب فی فلسطین ، عمان 1976 .
  6. ابونضال ، نزیه : جدل الشعر و الثورة ، بیروت 1979 .
  7. شرایحه ، هیفاء خلیل : ادب الاطفال و مکتباتهم ، عمان 1978 .