پیام هوگارت به شریف حسین در رابطه با اعلامیه بالفور ( ژانویه 1918 )

از دانشنامه فلسطین


به دنبال افشای صدور اعلامیه بالفور در نوامبر 1917 برای تأسیس وطن ملی یهود در فلسطین ، شریف حسین ضمن ارسال پیامی برای دولت انگلیس ، خواستار توضیح در این رابطه شد . دولت انگلیس به هوگارت D . G . hogarth از سران دفتر عربی انگلیس در قاهره اختیار داد تا پیامی به شریف حسین پادشاه حجاز بدهد ، و تأکید نماید که اعلامیه بالفور با وعده های ماکماهون ( مک ماهون ) در مورد استقلال سرزمینهای عرب تضاد ندارد . هوگارت در این رابطه پیام زیر را در جریان ملاقات با شریف حسین در جده ، به او تسلیم کرد :

  1. قدرتهای متفق مصمم هستند یک بار دیگر به نژاد عرب کاملاً فرصت دهند تا در جهان یک ملت تشکیل دهد . این امر تنها از طریق اتحاد خود اعراب تحقق خواهد یافت . بریتانیای کبیر و متحدانش در رابطه با این وحدت نهائی اعراب ، سیاست خود را وضع خواهند کرد .
  2. در رابطه با فلسطین نیز ما بر آن هستیم که هیچ یک از مردم ( عرب و یهود ) تابع و زیردست دیگری قرار نگیرند ، اما

الف ) با توجه به این حقیقت که در فلسطین زیارتگاهها ، اوقاف و اماکن مقدسه ای وجود دارد که در برخی موارد تنها برای یهودیان ، مسلمانان و مسیحیان و گاهی نیز برای دو مذهب یا هر سه مذهب مقدس است ، و از آنجا که این اماکن مورد احترام توده های عظیم خارج از فلسطین و عربستان می باشد ، باید رژیم خاصی که مورد قبول جهان باشد برای این اماکن وضع شود .

ب ) مسجد عمر یک مکان اسلامی است و نباید هیچ مقام غیر مسلمان ، به طور مستقیم و غیرمستقیم ، کنترل آن را به دست داشته باشد .

  1. از آنجا که افکار عمومی یهودیان جهان طرفدار بازگشت یهودیان به فلسطین است و چون این افکار عمومی یک عامل دایمی در این مورد خواهد بود و دولت اعلی حضرت نیز از تحقق این آرزو طرفداری می کند ، مصمم است تا جائی که به آزادی جمعیت موجود چه از نظر اقتصادی و چه سیاسی صدمه ای وارد نیاید ، مانعی بر سر راه تحقق این آرمان ایجاد نشود .

در این رابطه دوستی یهودیان جهان با آرمان عرب باعث می شود تا تمام کشورهائی که یهودیان در آنها نفوذ سیاسی دارند ، از آرمان اعراب حمایت کنند . رهبران جنبش ( صهیونیسم ) مصمم هستند که از طریق دوستی و همکاری با اعراب ، موفقیت صهیونیسم را تضمین کنند . پیشنهاد دوستی آنها را نباید به آسانی نادیده گرفت و رد کرد .

مأخذ :

  1. Harewitz, Dipolomaly...op.Cit.P.29.