ضرب المثلها

از دانشنامه فلسطین


به طور کلی بهترین سخن درباره ضرب المثلها همانا گفته أبی اسحق النظام است هنگامی که گفت : در مثلها چهار چیز جمع می شود که در هیچ کلامی غیر از آن جمع نمی گردد : اختصار کلام ، درستی معنی ، خوبی تشبیه و نزدیکی کنایه و این نهایت بلاغت است .

بر همین اساس ضرب المثلهای عربی ، مردمی فلسطین به عنوان جملات مختصر و مفید که به طور شفاهی از نسلی به نسلی دیگر منتقل گردیده به شمار می آید . زیرا دارای ریشه ای محکم ، معنایی بلیغ و انتشاری وسیع می باشد که تمامی اقشار مردم را شامل می شود . در واقع انتقال تجربه فرد یا جماعتی به دیگران است و به خوبی مورد تصدیق و تأییدشنوندگان قرار می گیرد .

همچنین به دیده احترام به آنها نگاه می شود لذا شنونده هر کلامی که آن کلام توأم با ضرب المثل مناسب آن باشد بلافاصله مورد توجه قرار می دهد .

ملت عرب فلسطینی مانند سایر ملل عموما و اعراب خصوصا دارای فرهنگی مملو از ضرب المثلها است درعین حال این ضرب المثلها امتیازاتی دارد که ناشی از شرایط خاصی از تمدن است که ملت عرب فلسطین در مراحل حیات خود از آن گذشته است . نمونه ای از ضرب المثلها به شرح زیر است :

چشم می بیند اما دست کوتاه است . ( دست ما کوتاه و خر ما بر نخیل ) هیچگاه چشم بالای ابرو قرار نمی گیرد . من و برادرم علیه پسرعمویمان و من و پسرعمویم علیه بیگانه . خون هرگز آب نمی شود . ( خون هیچ وقت روی زمین نمی ماند ) . نیکی کن و در دریا بینداز ( تو نیکی می کن و در دجله انداز ) . دیوانگی هم انواعی دارد . سری که عقل ندارد بریدن آن جایز است . نه چشمی که ببیند و نه دلی که اندوهگین شود .

اگر به نزدیکانش برسد یارانش را فراموش می کند . دیو چو بیرون رود فرشته درآید . دختر کچل به موی دختر عمویش می نازد . هر کجا کله کچل را بزنی خون جاری می شود . کفاش پابرهنه و بافنده بی پیراهن ( کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد ) اگر جن خرابکار بود اول شهرش را خراب می کرد . اگر عکا می ترسید روی ساحل دریا نمی ماند . عجله کن که شنها روی سنگها قرار گرفتند .

یهودی را با دبه ماست زدند گفت به دینم قسم منتظر ماستش بودم . دام روستا بایستی در مراتع همان روستا بچرد . گفتارش مانند دلو مقنی است یکی بالا یکی پایین . عروس در عموریه و اهل کشتزارها می رقصد .

مأخذ :

  1. الموسوعة الفلسطینیة : " الأمثال الشعبیة " ، جلد اول ، 1984 .