سازمانهای فاشیستی اسرائیلی

از دانشنامه فلسطین


به دنبال تشکیل رژیم صهیونیستی و در چارچوب ایدئولوژی صهیونیستی ، با ویژگی های آشکار نژادگرایی - چندین جنبش فاشیستی در سرزمینهای اشغالی فلسطین ، رشدیافت که شالوده و آرمان آنها به همان ایدئولوژی صهیونیستی بازمی گردد . این ایدئولوژی ، در گذشته و حال ، جهت آکندن روحیه یهودیان رژیم صهیونیستی از گرایشهای تجاوزکارانه علیه عربها ، مورد بهره برداری قرار گرفته است تا نقشه های رژیم و هدفهای توسعه طلبانه آن در سرزمینهای عربی را تسهیل نماید .

ایده تجاوزگری که تمامی عربهای فلسطین را آماج قرار داده است پس از جنگ ژوئن سال 1967 گسترش یافت و به گونه ای ویژه بر عربهای مناطق اشغال شده متمرکز گردید تا آنان را از زمینهایشان بیرون راند و یهودیان مهاجر را به جای آنان اسکان دهد تا مقدمه ای برای پیوستن نهایی این مناطق به پیکر رژیم صهیونیستی باشد .

رژیم صهیونیستی برای انجام این هدف ، وضع اقتصادی و سیاسی عربهای این مناطق را خفقان آور ساخت و به ستمگری علیه آنان پرداخت . این رژیم به روشهای استعماری روی آورد اما به طور کامل موفق نشد تا آنان را وادار به ترک سرزمینشان سازد بلکه به عکس در برخی مناطق پایبندی شان را افزون تر ساخت .

رژیم اشغالگر در رؤیایی با پایبندی عربها به سرزمین خویش ، افزون بر تمامی شیوه های سرکوب گرانه به ابزار دیگری نیز دست یازید که همانا تحریک گروه هایی از کوچ نشینان یهود علیه ساکنان عرب در مناطق اشغال شده است . پیوند این گونه گروه ها با رژیم صهیونیستی که رسانه های گروهی دشمن نام های مخففی چون سازمان ، جنبش و اتحادیه را به آنها اطلاق می کنند ، عوامل فراوانی هست که دخالت این رژیم را در نشاندن و رشد این گونه گروه های فاشیستی صهیونیستی در مناطق اشغال شده فلسطین نشان می دهد .

از مهمترین این عوامل :

نخست : اطلاعات به دست آمده گویاست که رهبران سازمانهای جدید فاشیستی در فلسطین اشغال شده ، خود از مسئولان و بلندپایگان رژیم صهیونیستی هستند . برخی از آنان عضو کنیست و برخی وزیر هستند و بعضی دیگر فرماندهان ارتش اسرائیل می باشند .

دوم : برخی اطلاعات ، دلالت دارد به اینکه ، رژیم اشغالگر قدس ، به شکل مستقیم یا غیرمستقیم ، بخشی از کمکهای مالی این گونه سازمانها را تأمین می کند . به عنوان مثال ، سازمان گوش آمونیم است که دهها تن از فعالان عمده آن دارای حقوق های دولتی هستند و به طور مستقیم کمکهایی به بودجه و پروژه های احداث شهرکهای یهودی نشین آنان می شود .

سوم : به رغم فراوانی عملیات تروریستی که توسط این سازمانها علیه فلسطینیان انجام می گیرد ، بزهکاران به ندرت کیفر می بینند . بازجویی های پلیس صهیونیستی نیز در این زمینه به شکل قابل توجهی از جدیت برخوردار نبوده است بلکه با استناد به گزارش " کمسیون کارپ " می توان گفت که پلیس با تروریستهای یهود همدست بوده است .

در گزارش یادشده که در برگیرنده شکایت عربها علیه یهودیان است آمده : " نسبت به تحقیقات پلیس باید گفت که اعضای کمیسیون از هفتاد حادثه آگاه گردیده که در آنها زیان هایی به مردم عرب وارد شده بود . از این هفتاد حادثه ، تنها پانزده فقره آن به دادگاه تحویل داده شده و سایر شکایتهای مربوط به این حوادث بایگانی شده بود . "

این امر ، بیانگر پنهان سازی گسترده و وسیعی است که رژیم اشغالگر قدس نسبت به همکاری سازمانهای تروریستی اعمال می دارد . همچنین نشانگر همدستی رژیم با این گونه سازمانها است . وگرنه چگونه است که نیروهای امنیتی صهیونیستی چریکهای عربی را که در درون فلسطین اشغال شده عملیاتی انجام می دهند به خوبی کشف می کنند اما این مأموران در کشف تروریستهای یهود با ناکامی روبه رو می گردند .

چهارم : خط ایدئولوژیک سازمان های نئوفاشیست در سرزمینهای اشغالی فلسطین ، همانا خط راستگرایی بسیار تند و صهیون گرایی و نژادپرستی است . یکی از مهمترین محورهای کار این سازمانها ، ناممکن داشتن همزیستی میان عربها و یهودیان در چارچوب مرزهای رژیم صهیونیستی است .

این طرح نژادگرایانه ، در واقع ادامه همان طرحی است که راستگرایان صهیونیسم از زمان " ژابوتنسکی " خواهان اجرای آن بودند ( نک : ژابوتنسکی ) وی می خواست به صراحت به عربها بفهماند که در دولت یهود ، هیچ جایی ندارد .

بنابراین ، راه حلی که از هنگام تشکیل رژیم صهیونیستی مورد توافق راستگرایان صهیون گرا با سازمانهای جدید فاشیستی ، بنگریم خواهیم دید که آنها ادامه دهنده کارهای خشونت آمیز و کارهای هراس انگیزی هستند که راستگرایان صهیونیسم پیش و پس از برپایی اسرائیل آغاز کرده بودند و حکومتهای راستگرا و غیرراستگرای رژیم صهیونیستی به اجرای این گونه کارها ادامه دادند . اسناد سازمان ملل متحد و کمیسیون های آتش بس در فاصله سالهای 1967 - 1948 گواه این مطلب ، است .

این اسناد دلالت دارد بر اینکه حوادث تجاوزکارانه اسرائیل در این مرحله ، از 21 هزار حادثه بیشتر است .

پس از به حاکمیت رسیدن حزب لیکود ، خشونت رژیم صهیونیستی در جنگ 1982 لبنان به اوج خود رسید . ( نک : تجاوز گسترده اسرائیل به لبنان - 1982 )

مهمترین سازمانهای نئوفاشیست در سرزمینهای اشغالی فلسطین :

وجه مشخص این سازمانها ، آن است که اغلب سازمانهایی تروریستی و دارای گرایشهای دینی نژادپرستارانه و بسیار افراطی هستند . این سازمانها دارای پیوندهای مشخص هستند و برخی از آنها منشعب از سازمانهای دیگری هستند که نشانگر هم پیوندی نیرومند میان تمامی آنهاست .

عمده ترین سازمانهای پیش گفته عبارتند از :

الف - جنبش گوش آمونیم نک : گوش آمونیم ( جنبش )

ب - جنبش کاخ ( نک : کاخ - جنبش )

ج - سازمان هراس افکنی علیه هراس افکنی ( نک : تی . ان . تی . - سازمان )

د - انجمن امنیت تحرک در جاده های یهودا و سامره ( نک : انجمن امنیت تحرک در جاده های یهودا و سامره )

ه - سازمان ماعتس ( نک : ماعتس - سازمان )

و - حشمونائیم یا لرنریست ها ( نک : حشمونایئم - گروه )

ز - جنبش چیرگی بر مسجد اقصی ( نک : چیرگی بر مسجد اقصی - جنبش )

ح - نهضت هتحیا ( نک : هتحیا - جنبش )

ط - راستگرایان نوین اسرائیل ( نک : راستگرایان نوین اسرائیل )

ی - جنبش تسومت ( نک : تسومت - جنبش )

مأخذ :

  1. خبرگزاری وفا ، نشریه خبری وفا ، سازمانهای جدید فاشیستی در فلسطین اشغال شده ، شماره 1346 .