حوتری ، سعیدحسن ( 1979 - 2001 )

از دانشنامه فلسطین


شهادت طلب فلسطینی است . از ساکنان شهر قلقیلیا در کرانه باختری بود . و خانواده اش مقیم اردن می باشند .

سعید حسن حسین حوتری متولد سال 1979 شهر الزرقاه و از اهالی قلقیلیا می باشند . تا پایان دوره راهنمایی را در اردن تحصیل نمود وپس از آن در دانشکده " وادی السیر " وابسته به سازمان بین المللی کمک به پناهندگان در رشته برق مشغول به تحصیل شد .

وی فردی مذهبی و متدین بود ، مواظف نماز خویش بود و نماز صبح را در مسجد به جای می آورد . پدرش می گوید : پسرم اسوه و الگوی حجب و حیا و اخلاق پسندیده و محبوب همگان بود . این حرف من تنها نیست بلکه همه اهل محل و تمامی مردمی که او را می شناختند ، همین نظر را دارند و از وی به نیکی یاد می کنند .

سعید حوتری با شهید فادی عطاالله مجری عملیات شهادت طلبانه پایانه اتوبوسرانی شهرک نشینان صهیونیست که دو ماه قبل در نزدیکی قلقیلیا انجام داد و به هلاکت دو صهیونیست و زخمی شدن ده تن دیگر انجامید رابطه دوستی داشت و بهخاطر داشتن همین رابطه با شهید عطاالله ، پلیس عرفات او را بازداشت و مدت دوازده روز ازوی درمورد علمیات مذکور بازجویی کردند . طبق اظهار خویشاوندان سعید حوتری ، نامبرده در ورزش کاراته دارای چندین کمربند بوده و نمازهای خود را در مسجد علی بن ابی طالب شهر قلقیلیا به جای می آورده است .

در این عملیات که در پنج سال اخیر در نوع خود بزرگترین عملیات شهادت طلبانه به شمار می آید بیش از 17 کشته و در صفوف صهیونیستها بر جای گذاشت . 21 صهیونیست به هلاکت رسیدند و شمار زیادی مجروح شدند که جراحات دهها تن از آنها خطرناک توصیف شد .

گردانهای قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی - حماس با صدور بیانیه ای مسئولیت عملیات سعید حوتری در تل آویو را بر عهده گرفت .

خانواده شهید حوتری وقتی از طریق رسانه های جمعی عربی واسرائیلی اطلاع یافت که مجری عملیات تل آویوفرزندآنهاست ، مراسم بزرگداشتی در شهر قلقیلیا ودیگری در اردن برگزار کرد .

حضور نیروهای پلیس اردن در اطراف منزل خانواده شهید در " یاجوز " و منع خبرنگاران از ورود به خانه شهید ، اقداماتی بودند که ارباب جراید برای آن هیچ گونه توجیه و تفسیری نیافتند جز اینکه در چارچوب اعمال فشار و خشونت علیه آزادیهای مطبوعاتی که اخیرا مورد تضییقات بسیاری قرار گرفته اند ، صورت می گیرد . نیروهای پلیس بدون هیچ توجیهی مانع از ورود خبرنگاران به منزل شهید شدند و تنها به بیان این جمله " اجرای دستورات " بسنده کردند .

پدرش درباره عملیات پسرش می گوید : اولین سخنی که از زبانم خارج شد " خدا را شکر که عملیات موفقیت آمیز بود "... حقیقتا من دچار احساس افتخار و شادی زایدالوصفی شدم ، زیرا پسرم به فیض شهادت در راه خدا نایل آمد و افتخار پدر شهید در این دنیا و ارج و قربی نزد پروردگار عالم دردنیای اخروی نصیبم گرداند . از خداوند خواستارم که مرا به فرزندم ( در بهشت ) ملحق سازد .

مایلم عرض کنم ، آنچه فرزندم انجام داد مایه سربلندی و افتخار هر مسلمان و عرب آزاده و شرافتمند این امت است .

پسرم با این عمل خود همچنین پیام مهمی برای این امت داشته و آن اینکه ما از حق خود در کشورمان کوتاه نخواهیم آمد و از آن نخواهیم گذشت ، مطمئن هستم احساس من احساس همه مردم فلسطین و تک تک جوانان چه فرزندم باشد و یا غیر از او است و هر که جای او می بود به یقین همان کاری را انجام می داد که پسرم کرد .

به خداوند بزرگ سوگند ، من از شهادت فرزند دلیرم که مایه افتخارم گشت ، اصلاً متأثر نیستم به خداوندی خدا که من قلبا راحتم و هیچگاه این چنین راحت و آسوده نبودم ، آنچه باید بگوئیم اینکه مرگ حق است و گریزی از آن نیست ، اما شرافتمندان چگونه مردن را خود انتخاب می کنند و چه زیباتر اینکه انسان عزیز و گرامی در راه خدا بمیرد .

به طور حتم عملیاتی که فرزندم انجام داد در راه خدا و در راه اعتلای کلمه الله بوده است .

بخشی از وصیتنامه شهید حسن حوتری عبارت است از :

" من بنده فقیر الی الله سعید حسن حسین حوتری 22 ساله از شهر قلقیلیا به سوی شما روانم... آری... آمده ام تا در جوار رسول اکرم ( ص ) قرار گیرم... به سوی تو ای شهادت طلبان ای مهندس و ای ابوالبراء روانم . تو که بر عطش جگرسوز امتت مرحم زدی و به خونخواهی ملتت و اقصی به پا خواستی ، به تو این مژده که رهرو راهی توئیم .

... به جهانی که به عناد ، خصومت با ملت ما برخاسته و هرگونه کمکی را از صهیونیستها دریغ نمی کند ، همان رامی گویم که شهید بزرگوار عبدالله عزام پیشتر مرقوم داشته بود : ( اگر آماده بودن و مهیا شدن تروریسم به حساب آید ، پس ما تروریست هستیم ، و اگر دفاع و صیانت از ناموس ، تندروی و افراط گیری باشد پس ما بنیادگرا هستیم ) .

اسرا... مجروحان... شهدا ، خانواده شهدا :

بنام همه شما جان خود را در راه خداوند منان پیش کش می کنم و انتقام ناله ها و زخمهای جگرسوزتان را خواه گرفت و از پیکر خویش بمبها و ترکشهایی خواهم ساخت که بنی صهیون را تعقیب و آنها را متلاشی و می سوزاند و دل مؤمنان را آرام می سازد...

مأخذ :

  1. نشریه صدای فلسطین اسلامی ، دفتر جنبش حماس در تهران ، سال سوم ، خرداد 1380 ، شماره 31