تروریسم بین المللی
در دهه ششم و اوایل دهه هفتم قرن بیستم حوادثی از قبیل هواپیماربایی و ترور رهبران سیاسی ، نمایندگان دپیلماسی ، مسافران و جهانگردان و گروگان گیری به خاطر اختلاس و یا به دست آوردن پناهندگی سیاسی و مسائلی از این قبیل فراوان صورت گرفت . نیروهای استعمارگر و نژادپرست و صهیونیست فرصت را غنیمت شمرده ، این حوادث را گسترش دادند و از آن در جهت مقابله با جنبشهای آزادی بخش ملی به ویژه جنبش مقاومت فلسطین به منظور از بین بردن آنها ، استفاده کردند .
سازمان ملل متحد تحت عنوان " تروریسم بین المللی " به این حوادث اهتمام ورزید و " طرح قطعنامه ویژه فعالیتهای ضد صلح و امنیت بشر " و " طرح قطنامه جلوگیری از تخلفهایی که علیه دیپلماتها و افراد تحت الحمایه دولتها انجام می شود " را آماده ساخت . همچنین سازمان هواپیمایی بین المللی سه قطعنامه درباره مسایل ذیل صادر نمود :
- تخلفهای انجام شده در زمینه هواپیماها ( موافقتنامه 1963 توکیو ) ، ربودن غیرقانونی هواپیماها ( موافقتنامه های 1970 ) و فعالیتهای غیرقانونی که مخالف با امنیت پرواز شهری است ( موافقتنامه مونترآل 1971 ) . اما علی رغم این موافقتنامه ها موضوع وابستگی بین حوادث تروریسم و فعالیت جنبشهای آزادی بخش تا اندازه ای از چشم سازمان ملل متحد دور ماند ولیکن صهیونیسم و نیروهای امپریالیسم به رهبری ایالات متحده آمریکا در سال 1972 فشار بیشتری بر سازمانهای بین المللی وارد آوردند و خواهان رسیدگی بیشتر به مسأله تروریسم بین الملل و اتخاذ تدابیر لازم در برابر فعالیتهای آن شدند . نماینده اسرائیل در سازمان ملل متحد نامه ای به دبیرکل ارایه کرد و طی آن از سازمانهای بین المللی خواست تا به منظور فشار وارد آوردن بر تروریسم ، فعالانه و بدون توقف حرکت کند و نیز خواستار شد که این سازمان به کشورهای عربی فشار آورد تا از حضور گروههای مقاومت فلسطین در سرزمین خود جلوگیری کنند . همچنین به این کشورها هشدار داد که اسرائیل همه تدابیر لازم را در جهت دفاع از موجودیت خود به کار خواهد گرفت .
در نتیجه این تلاشها دبیرکل سازمان ملل متحد در روز 8/9/1972 در بیست و هفتمین دور نشست مجمع عمومی پیشنهادی ارایه کرد و خواست تا راههای مقابله با تروریسم بین المللی و دیگر شکلهای خشونت که جان انسانها و آزادیهای اساسی را به خطر می اندازد بررسی گردد . دبیرکل تقاضای خود را با این سخن توجیه کرد : در حال حاضر دنیا در برابر موجی از عملیات تروریستی قرار گرفته است ، عملیاتی که متعرض جان تعدادی از مسئولان مملکتی و دیپلماتها و حتی مردم عادی گشته است ، مردمی که تنها گناه آنها تعلقشان به مذهب ، نژاد یا کشوری خاص می باشد .
کشورهای عربی عضو سازمان ملل متحد این درخواست را رد کردند و برای دبیرکل روشن ساختند که درخواست وی ، طیف گسترده ای دارد و بیم آن می رود که دولتهای مختلف آن را وسیله ای برای مقابله با فعالیتهای آزادی خواهانه قرار داده و انگ عملیات تروریستی بر آن بزنند و بدین وسیله قطعنامه های سازمان ملل را مورد بی حرمتی قرار دهند . دبیرکل در پاسخ این مسأله تأکید نمود که بررسی پدیده تروریسم بدون درنظر گرفتنانگیزه ها و عوامل به وجود آورنده آن کافی نیست . وی اضافه کرد که ارایه این پیشنهاد به منظور نقض اصول وضع شده از سوی مجمع عمومی درباره کشورهای وابسته و مستعمره ای که برای به دست آوردن استقلال و آزادی مبارزه می کنند ، نمی باشد .
در بیست و هفتمین نشست مجمع عمومی که در سپتامبر 1972 تشکیل شد سخنان 92 تن از 128 وزیری که سخنرانی کردند پیرامون مسأله تروریسم بین المللی بود . بسیاری از این افراد هدف تروریسم را ایجاد رعب و وحشت و یا کشتار مردم بی گناه دانستند و آن را محکوم نمودند و تفاوتهای تروریسم و فعالیتهای آزادی خواهانه ملی را بیان کرده و خاطرنشان ساختند که بایستی تمامی امکانات برای تحقق اهداف جنبشهای آزادی خواه جهت نیل به حقوقی که منشور سازمان ملل برای آنان معین ساخته ، به کار گرفته شود . هیأتهای آمریکایی و اسرائیلی و بعضی از کشورهای اروپای غربی تروریسم را به اشکال مختلفش بدون درنظر گرفتن انگیزه ها و علل آن ، محکوم کردند و خواستار اتخاذ تدابیری برای جلوگیری از آن و آثار و عوارض آن گردیدند . در این زمینه وزیر خارجه آمریکا با هیجانی بیش از دیگران ( رؤای هیأتهای دیگر ) طی سخنرانی خود طرح پیمانی بین المللی را در این زمینه مطرح کرد .
پس از طرح مسأله تروریسم توسط دبیرکل برای درج در وظائف مجمع عمومی ، به پیشنهاد یکی از هیأتهای عربی ، موضوع بدین صورت مطرح گردید : " تدابیر لازم در برابر ظهور تروریسم بین المللی و هر خشونت و فعالیت ضد بشری دیگر که مانع آزادی بشر است و یا آزادیهای اساسی را در معرض خطر قرار می دهد ، و بررسی علل ترورها و اعمال وحشیانه ای که منجر به یأس و ناامیدی و ناکامی نوع بشر گردد و جان انسانها را در معرض خطر قرار دهد " کمیته قانونی ( یکی از هفت کمیته اصلی مجمع عمومی ) موضوع تروریسم بین المللی و نظریات گوناگون ارایه شده را بررسی کرد و بین نظریات مختلف سرانجام سه طرح برای تهیه قطعنامه عنوان شد ، یکی از طرف ایالات متحده آمریکا ، دومی از طرف تعدادی از دولتهای اروپای غربی و آمریکای لاتین و طرح سوم از سوی گروهی از کشورهای غیرمتعهد که مجمع عمومی با اکثریت آرا ( 76 موافق 35 مخالف و 17 ممتنع ) نظریه کشورهای غیرمتعهد را برگزید و قطعنامه 3034 ( ر - 27 ) در تاریخ 18/12/1972 صادر شد . این قطعنامه از کشورهای عضو درخواست کرد که سرگرم ( مشغول ) بررسی راه حلهای عادلانه و مسالمت آمیز شوند تا به نابودی انگیزه هایی که در بطن اعمال خشونت بار نهفته است منجر گردد و اعلام داشت که مجمع عمومی بر این مسأله تأکید دارد که : همه کشورهای تحت سلطه استعمار به هر شکلی حق قانونی دارند که سرنوشت خویش را تعیین کنند . حقانیت مبارزاتشان تأئید می شود به ویژه جنبشهای آزادی بخش ملی که بر اساس قوانین و قطعنامه های سازمان ملل متحد مبارزه می کنند . "
و نیز اقدامات تروریستی را که سازمانهای نژادپرست و استعمارگر برای محروم کردن ملتها از حق قانونی و نیز تعیین سرنوشت و استقلال مملکتشان و سایر حقوق و آزادیهای اساسی آنها انجام می دهند ، محکوم نمود . مجمع عمومی مقرر نمود که کمیته ویژه ای متشکل از 35 کشور تشکیل شود و از تمام دولتها درخواست کرد که پیشنهادهای خود را به منظور ایجاد راه حلی برای مشکل تروریسم ارایه دهند و کمیته را مکلف کرد تا پیشنهادات خود را در بیست و هشتمین دوره مجمع عمومی ارایه دهد .
آمریکا با این طرح در مجمع عمومی مخالفت نمود و رئیس هیأت اعزامی اش اعلام کرد که کشورش برای مبارزه با تروریسم همراه با کشورهای دیگر خارج از چارچوب سازمان ملل متحد اقدام خواهد کرد و گفت : " ما مجبوریم این راه را ادامه دهیم تا زمانی که سازمان ملل متحد دولتها را وادار به پذیرفتن آن کند . " و نماینده اسرائیل بیش از دیگران آمریکا را در مخالفت با این مسأله همیاری نموده و گفت : " سرانجام مبارزه با تروریسم چیزی جز تیر رحمت نیست که بر موجودیت سازمان ملل متحد شلیک شده است . "
هیأتهای عربی و آفریقایی و دیگران به اهداف شوم امپریالیسم و صهیونیسم پی بردند به ویژه اینکه آنها تلاش می کردند تا جنبشهای آزادی بخش ملی را تحت پوشش محدود کردن فعالیتهای تروریسم بین المللی خفه کنند . بحث بر سر موضوع تروریسم در مجمع عمومی فرصتی مناسب بود برای اینکه هیأتهای عربی و دوستانشان پرونده تروریسم صهیونیستی ، تاریخ و فجایع و اهداف آن را باز نمایند .
فعالیت کمیته مخصوص مشکل تروریسم بین المللی سالها ادامه یافت و مجمع عمومی در دور سی و چهارم طی قطعنامه 34/145 در تاریخ 17/12/1979 تصمیمی گرفت که براساس آن مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل متحد بایستی به منظور مشارکت در پایان دادن به عواملی که در پشت تروریسم بین المللی قرار دارد و حل قضیه آن به هر شکل ممکن اهتمام ویژه ای داشته باشد . از جمله این امور ، استعمار و صهیونیسم و به طور کلی هر حالت و مسأله ای است که منجر به اشغالگری بیگانه می شود و یا حالتهایی که در کشورها باعث به خطر افتادن آرامش و امنیت شان می گردد و لذا تا جایی که به آن مربوط می شود ، از جمله احکام مربوط به سند سازمان ملل متحد که در فصل هفتم آن آمده است باید تلاش کند . این موضوع تا دور سی و هفتم ( 1982 ) هنوز موضوع بحثمجمع عمومی سازمان ملل متحد بود .
مأخذ :
[[ پرونده : | - سخنرانیها و قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد . ]]