استقلال ( حزب - )

از دانشنامه فلسطین


الف - زمینه های تشکیل

از اواخر سال 1929 اندیشه تشکیل یک حزب ملی در فلسطین در ذهن بسیاری از فلسطینیها شکل گرفت . به دنبال تحریکات ضد انگلیسی در فلسطین ، " حزب عربی استقلال " توسط " محمد عزت دروزه " و " صبحی خضرا " تأسیس شد . اعضای حزب استقلال پیش از تأسیس این حزب در اوت 1932 ، گفت و گوهایی با " حاج امین حسینی " مفتی فلسطین انجام دادند و موضوع مخالفت خود با سیاست انگلستان و نظام قیمومیت را با وی مطرح کردند . ولی وی به عللی در آن زمان از پیوستن به یک جریان سیاسی مخالف سیاست انگلستان خودداری کرد . لازم به یادآوری است که رهبران حزب فلسطینی استقلال از اعضای قدیمی و برجسته ی جنبش استقلال طلب فلسطین ( 1925 - 1919 ) محسوب می شدند .

ب - علل و انگیزه پیدایش حزب استقلال

حزب استقلال در نخستین اعلامیه ی خود ، علل تشکیل حزب را چنین تشریح کرد :

  1. بر جنبش مستقل ملی فلسطین ضعف و سستی حاکم شده و هرج و مرج حاکم بر این جنبش ، نتیجه ی خودخواهی و منفعت طلبی رجال سیاسی مقهور حکام استعماری است .
  2. مسأله استقلال در گروه مسائل شخصی و تمایلات و جناج بندیهای داخلی در آمده و صحنه ی سیاسی فلسطین از وجود حزبی متشکل از استقلال طلبانی که در جهت تحقق خواسته های اعراب تلاش کنند خالی شده است و طبعاً این موارد یک جرم و اشتباه ملی تلقی می شود .
  3. اعتقاد داریم که زمان تشکیل چنین جمعیتی فرا رسیده و بر پایی یک جنبش ملی توسط یک حزب سیاسی مستقل که با استعمار به مبارزه برخیزد و در گرفتاریها و مصیبتها ، شرافتمدانه به صحنه مبارزه قدم گذارد و در جهت احقاق حقوق ملت تلاش نماید ، ضروری می باشد .
  4. اساس این حزب مبتنی بر " هماهنگی و همفکری در مورد اصول صحیح ، نشان دادن اخلاص ، دوست داشتن کار شرافتمندانه و قرار دادن مصالح عمومی در رأس تمامی برنامه ها " می باشد .

اساسنامه حزب استقلال در اصول زیر خلاصه شده است .

  1. کشورهای عربی از استقلال کامل برخوردار می باشند .
  2. کشورهای عربی یک واحد منسجم و تجزیه ناپذیر هستند .
  3. فلسطین یک کشور عربی و بخش طبیعی سوریه می باشد .

در ارتباط با فلسطین تصمیمات و طرحهای زیر را گرفت :

  1. تلاش برای تحقق اصول سه گانه یاد شده با اتکاء به توان خود و همکاری هیأتهای مستقل کشورهای عربی .
  2. حفظ یکپارچگی اراضی کشور و منابع ثروت اعراب .
  3. لغو قیمومیت و اعلامیه بالفور .
  4. برپایی یک حکومت پارلمانی عربی در فلسطین و تحقق وحدت اعراب به طور کامل .
  5. تقویت کشور از لحاظ سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی .

ج - اوضاع و شرایط زمانی تشکیل حزب

مؤسسان حزب ضمن بستن پیمان برای مبارزه با استعمار و تأکید بر مخالفت با مهاجرت یهودیان و فروش اراضی به آنها و نیز حمله به رجال سیاسی ، از آنان خواستند که القاب عثمانی فئودالی ، مانند پاشا ، بک ، افندی را لغو کند .

هدف اجتماعات عمومی این حزب ، بیشتر در جهت نشر اصول و شعارهای حزب و نیز جلب حمایت هر چه بیشتر فلسطینیها و شرکت دادن آنان در امور سیاسی بود .

این حزب فعالیت خود را با برپایی چند سمینار و کنگره بزرگ در شهرهای اصلی فلسطین آغاز کرد و ضمن صدور بیانیه هایی در مناسبتهای مختلف ، اشعار مقاومت در برابر انگلیسیها را به عنوان اصلی ترین شعار خود مطرح نمود و آنان را " ریشه و اساس گرفتاریها " معرفی می کرد .

در سال 1932 کنگره ای از جوانان فلسطین در یافا تشکیل شد . این کنگره ضمن بررسی نحوه استفاده از نیروی جوانان عرب در جهت جنبش رهایی بخش ملی عرب در فلسطین ، تصمیم گرفت اصول " میثاق ملی " را نصب العین خود قرار دهد و برای گسترش فعالیتهای خود در شهرها و روستاهای کشور شعبه هایی دایر کند و با حمایت از ، صنایع ملی یک جنبش ملی پیشاهنگی ایجاد کند که تعداد زیادی از جوانان تندرست عرب را در بر بگیرد .

همچنین تلاشهایی برای استفاده از فعالیت زنان فلسطین انجام شد . پس از نخستین کنگره ی زنان عرب ، کمیته اجرایی این کنگره با ارسال یادداشت بلندی به " کمیسیون دائمی قیمومیتها " شکایتهای مردم فلسطین به ویژه کشاورزان را مطرح ساخت و به ناتوانی نظام قیمومیت در حمایت آنها از خطر رها کردن سرزمینهای خود اشاره کرد و خواستار لغو اعلامیه ی بالفور و سند قیمومیت و تأسیس یک حکومت ملی مسئول در برابر پارلمان انتخابی شد . در این یادداشت تأکید شد که این امر اخیر مقدمه دستیابی فلسطین به استقلال کامل در چارچوب یک اتحادیه ی فدرالی عرب خواهد بود .

در بهار سال 1932 کنگره های مخصوصی در مورد مالیات برگزار شد که در آن علیه سیاستهای مالیاتی حکومت اعتراضیه هایی نوشته شد . " صندوق امت عربی " نیز با تأسیس یک سازمان تعاونی به آن مأموریت داد که برای آباد کردن و نجات دادن آن دسته از زمینهای اعراب که در معرض اشغال صهیونیستها بود ، اقداماتی انجام دهد .

مواضع لجوجانه ی صهیونیستها و ناتوانی حکومت در اجرای وعده های خود در مورد تأسیس سازمانهای انتخابی ، مثل مجلس ، سبب شد که پایگاه استقلال طلبان تقویت شود

در سپتامبر 1932 استقلال طلبان توانستند کمیته اجرایی عرب را قانع کنند که ممنوعیت عضویت اعراب را در شوراها با هیأتهای دولتی یا همکاری آنان را با حکومت اعلام کند .

" واکوپ " کمیسر عالی و فرمانده کل نیروهای نظامی انگلستان در فلسطین در این مورد نوشت : " مفتی و تعدادی از اعضای حزب خانواده نشاشیبی که از من طرفداری می کنند ، به احتمال زیاد کاری خواهند کرد که این تصمیم جامه ی عمل نپوشد . "

" واکوپ " در جایی دیگر می نویسد : " قدر مسلم آن که مفتی به درجه ی اعتمادی که به او شده پاسخ مثبت داده . چیزی که اکنون برای حکومت مایه ی خشنودی می باشد این است که او و پاره ای از اعضای میانه روی حزب خانواده نشاشیبی با حکومت همکاری می کنند . "

دو هفته بعد " واکوپ " نوشت که " عونی عبدالهادی " ، رهبر برجسته استقلال طلب از عضویت مجلس ارتباطات استعفا داده و استعفایش سبب شد تا اعضای عرب سایر مجالس حکومتی در محظور قرار بگیرند . در این هنگام واکوپ گزارشی به وزیر مستعمرات نوشت و به او توصیه کرد که اقدامات خود را برای تأسیس پارلمان آغاز کند و افزود که در غیر این صورت " افراطیون عرب قدرت را به دست خواهند گرفت و همکاری اعراب دشوار بلکه محال خواهد شد . "

استقلال طلبان در پاسخ مهم و مفصلی که به سخنرانی کمیسرعالی ( واکوپ ) در برابر کمیسیون قیمومیت فلسطین در ژنو دادند . خط مشی جدید خود را به طور آشکار بیان کردند . آنها بار دیگر ضمن رد اعلامیه ی بالفور ، توافقات و سیاستهای عمده ی صهیونیسم و استعمار انگلیس را افشا کردند .

آنها نوشتند یک سوم بودجه کشور در مسائل دفاعی و امنیتی خرج می شود و این به دلیل آن است که نظام قیمومیت قصد دارد یک میهن قومی خارجی را برخلاف خواست فلسطینیها در کشور پایه ریزی کند . در نتیجه ی این سیاست ، فلسطینیها مجبور شده اند که بار سنگینی از مالیاتهای گوناگون را تحمل کند و دهقانان نیز به گونه ای خاص نا امید شوند . حکومت علاوه بر این ، سعی دارد از عمل به تعهدات خود در قبال اعراب - این صاحبان قانونی کشور دارد - در زمینه های حیاتی چون آموزش و امور مربوط به اراضی و مهاجرت شانه خالی کند . این اقدام استقلال طلبان و افزایش مهاجرت یهودیان باعث شد که کمیته اجرایی عرب از تعدادی از شخصیتهای سیاسی ، از جمله رهبران حزب استقلال و حزب کنگره جوانان دعوت کند تا در جلسه تاریخ 24/فوریه 1933 به ریاست موسی کاظم حسینی شرکت کنند . در خلال بحثهایی که در این جلسه شد جوانان ملی گرای عرب ضمن حمله به رهبران بی مبالات عرب ، آنان را به دلالی برای فروش زمینهای اعراب و خیانت به مردم فلسطین متهم کردند . یکی از نظریاتی که در جلسه مطرح شد این بود که عصیان شهری و تحریم اجناس انگلیسی تنها سلاحی است که می تواند حکومت را وادار کند تا به شکایتهای اعراب گوش دهد . موسی کاظم حسینی برخلاف نظر اکثریت حاضران عقیده داشت که هیأتی انتخاب شود و در همان روز با کمیسرعالی ملاقات کند . این نظریه تصویب شد و هیأت انتخابی ، در ملاقات خود با واکوپ یادآور شد که جا دارد با تصویب لوایحی در مورد ممنوعیت فروش زمینهای اعراب و مهاجرت یهودیان ، از اهالی عرب کشور در برابر خطر از دست دادن زمینهای خود حمایت کند . ولی جواب واکوپ دلگرم کننده نبود . و رهبران عرب را بر آن داشت تا در 26/مارس 1933 در یافا تشکیل جلسه دهند و اصول عدم همکاری با حکومت را پی ریزی کنند .

در اجتماع یافا که 500 تا 600 تن از طبقات و احزاب مختلف شرکت داشتند اعضای کمیته اجرایی عرب ، حاج امین حسینی و بیشتر شهرداران شهرهای بزرگ فلسطین در آن شرکت کردند . در این جلسه سیاست عدم همکاری با حکومت بررسی شد و استقلال طلبان پیشنهاد کردند ، حکومت از لحاظ اجتماعی و سیاسی تحریم شود و مردم از دادن مالیاتهای مستقیمی نظیر بهره ی یک دهم مالیات زمین و مستغلات خودداری کنند .

مسأله تحریم اجناس انگلیس و یهودی نیز بحث شد . اما ، کشمکش حزبی میان طرفداران حاج امین حسینی و مخالفینش در اجتماع یافا و ترس مالکان حاضر در جلسه ، از عواقب ندادن مالیات ، باعث شد تا اجتماع یافا فقط اصل عدم همکاری با حکومت را تصویب کند . به این شرط که دامنه ی آن را تحریم شرکت در میهمانیهای دولتی و عضویت در مجالس و حکومتی ( در زمینه سیاسی و اجتماعی ) و تحریم اجناس انگلیسی و صهیونیستی ( در زمینه اقتصادی ) تجاوز نکند . ولی عدم همکاری با حکومت ، در زمینه ندادن مالیات به علت مخالفت مالکان عرب ، مسکوت گذارده شد . در نتیجه ، این مسأله به یک کمیته فرعی احاله شد تا راهها و شیوه های مختلف اجرای فکر عدم همکاری با حکومت را بررسی کند . اما این کمیته تشکیل نشد و واکوپ کمیسر عالی نوشت : " رهبران عرب از عواقب کار ترسیده اند و مطمئناً طرفداران خانواده نشاشیبی در این کمیته شرکت نمی کنند و خود استقلال طلبان هم علاقه ای به این کار ندارند . "

د - هیأت مرکزی حزب

هیأت مرکزی حزب استقلال از عونی عبدالهادی ( دبیرکل ) محمد عزت دروزه ، معین قاضی ، صبحی خضرا ، رشید حاج ابراهیم ، دکتر سلیم سلامت ، عجاج - نویهض ، اکرم زعیتر ، فهمی عبوشی تشکیل شد و بعدها حمدی حسینی و حربی ایوبی نیز به جمع آنان پیوستند . و عضویت به طور انتخاباتی که منحصر به هیأت مرکزی حزب بود ، انجام می گرفت .

عجاج نویهض عضو هیأت مرکزی حزب ، یک مجله هفتگی موسوم به " العرب " را منتشر کرد که نخستین شماره آن در آخرین هفته ماه اون 1933 انتشار یافت .

این مجله شامل بحثهایی درباره ی جنبش ناسیونالیستی عربی و تاریخ و اهداف آن و همچنین تحلیلهایی درباره ی جنبشهای سیاسی ، اجتماعی جهان بود .

این حزب با وجود هیاهوی بزرگی که به راه انداخت و شعارهایی که مطرح ساخت ، در اواخر سال 1933 احساس کرد که قادر به ادامه فعالیت نیست . لذا شیرازه آن به طور تدریجی از هم گسست و علی رغم ادامه ی موجودیتش به تدریج تشکیلات آن از میان رفت .

مآخذ :

  1. کیالی ، عبدالوهاب : تاریخ نوین فلسطین ، محمد جواهر کلام ، انتشارات امیر کبیر ، 1366 .
  2. دروزة ، محمد عزة : حول الحرکة العربیه الحدیثه ، بیروت 1960 .
  3. دروزة ، محمد عزة : القضیة الفلسطینیة فی مختلف مراحلها ، بیروت 1959 .
  4. نویهض عجاج : مجلة العرب ، القدس .
  5. علوش ناجی ، المقاومه العربیه فی فلسطین ، بیروت 1974 .