پیشگامان نبرد آزادی بخش مردمی ( سازمان - )

از دانشنامه فلسطین


سازمانی وابسته به حزب بعث سوسیالیست عربی است که هدف خود را تحقق آرمان استراتژیک در جنگ مردمی و مبارزه مسلحانه برای آزادی فلسطین و سرزمینهای عربی اشغالی اعلام کرده است .

الف - تأسیس پیشگامان و رشد آن :

تأسیس سازمان پیشگامان نبرد آزادی بخش مردمی ، تحقق عملی استراتژی مصوب نهمین کنگره ملی حزب بود ، تا به عنوان یکی از ابزارهای مبارزه مسلحانه در میدان نبرد فلسطین به فعالیت پردازد . اولین گامها در راه تشکیل این سازمان ، پیش از جنگ 1967 از میان کادرهای فلسطینی حزب بعث سوریه برداشته شد . در آن هنگام ، فرماندهی ملی ، شاخه فلسطینی حزب در دمشق را مکلف ساخت تا عده ای از اعضای حزب و شهروندان فلسطینی و عرب را برای آموزش نظامی برگزینند . بدین ترتیب آموزش اولین گروه از پیشگامان در ماه آوریل 1967 آغاز شد . این گروه اولین عملیات رزمی خود را در سرزمین اشغالی به نام سازمان پیشگامان جنگ آزادی بخش مردمی] نیروهای صاعقه [در شب 8 ژوئن 1967 اجرا کرد . این سازمان که به الصاعقه نیز معروف می باشد ، افتخار دارد که تعدادی از اعضای آن در سال 1967 در جبهه جولان شرکت کرده اند .

پس از برگزاری نهمین کنگره فوق العاده ملی حزب بعث سوسیالیست در سپتامبر 1967 فرماندهی ملی به منظور اجرای مصوبات کنگره ملی حزب در مورد تشکیل یک فرماندهی فلسطینی که رهبری فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی و سازمانی را برعهده گیرد ، و استراتژی حزب را در مرحله پس از جنگ 1967 به اجرا درآورد ، با سازمانهای حزب در کشور اردن و کرانه غربی اشغال شده و سازمان حزب در نوارغزه و شاخه فلسطین در دمشق و کویت تماسهایی برقرار ساخت . براثر این تماسها تصمیم گرفته شد یک کنگره مقدماتی فلسطینی در فوریه 1968 با شرکت تشکیلات حزبی گوناگون فلسطینی و اردنی به منظور بررسی وضعیت سیاسی و مبارزاتی در فلسطین تشکیل شود . یک گزارش سیاسی ، یک گزارش سازمانی و بالاخره گزارشی نیز در مورد عملیات فدائیان به کنگره ارایه شد که در آن اصول نبرد مسلحانه و شیوه های موفقیت در آن مشخص گردید . همچنین در این کنگره گامهای عملی و ضروری برای وحدت بخشیدن به سازمانها و تحکیم وحدت میهنی فلسطین مطرح شد . از نتایج این کنگره ، تشکیل کنفرانس ، سازمانهای فدائیان با شرکت هشت سازمان ( قاهره 9/8/1968 ) بود . پس از این کنفرانس ، دو سازمان جبهه آزادی بخش مردمی و نیروهای خلقی " جلیل " در سازمان پیشگامان جنگ آزادی بخش مردمی ]نیروهای صاعقه] به هم پیوستند .

تشکیلات فلسطینی حزب ، ستون فقرات سازمان پیشگامان شد و دبیر کشوری فلسطین ، فرمانده کل سیاسی و نظامی سازمان در داخل و خارج سرزمینهای اشغالی گردید . در پایان سال 1967 اولین آئین نامه داخلی سازمان تدوین گردید که در آن استراتژی فعالیت سیاسی و مسلحانه سازمان مشخص شد .

اولین تشکیلات مسلح سازمان پیشگامان بلافاصله پس از شکست ژوئن ، در غارها و آبشارهای نزدیک شهر " اربد " در " عجلون " و " رودخانه یرموک " و " دیر ابی سعید " و " سلط " در شرق اردن مستقر شد و اولین عملیات خود را بر ضد دشمن صهیونیستی از راه رود اردن به فرماندهی شهید " هاجم الهنداوی " انجام داد ، علاوه بر آن در اواخر سال 1967 به عملیاتی در مرزهای فلسطین - لبنان - سوریه پرداخت ، و همراه با سازمان فتح در چهارمین دوره مجلس ملی فلسطین شرکت کرد . در همین دوره توسط این دو سازمان و برخی گروههای مستقل ، کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین تشکیل شد . در دوره های بعدی مجلس ، گروههای دیگر فلسطینی نیز شرکت کردند . و به همراه فتح به کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین راه یافتند . از سوی سازمان پیشگامان جنگ آزادی بخش مردمی شاخه هایی در سوریه ، لبنان ، شرق اردن ، کرانه غربی اشغالی ، نوار غزه و در چند کشور عربی و نیز در کشورهای دیگر تأسیس شد . این سازمان پس از افزایش فعالیت نظامی و سیاسی اش در میان توده های فلسطینی و عربی از نظر اهمیت ، به دومین سازمان فدایی ( پس از فتح ) تبدیل شد . حجم نمایندگی آن در مؤسات سازمان آزادی بخش فلسطین مانند مجلس ملی و مجلس مرکزی و کمیته اجرایی برهمین پایه تعیین شد .

پس از جنبش تصحیحی به رهبری حافظاسد رئیس جمهور سوریه نیروهای صاعقه به ایفای نقش فعالی در صحنه فلسطین پرداخت و فعالیت نظامی و سیاسی خود را افزایش داد و بر اعتقاد نخستین خود از هنگام تأسیس حاکی از اینکه فعالیت فدایی ، سرچشمه بیان اراده مقاومت در نزد خلق عرب فلسطین است و در ایجاد حرکتهای مردمی و آماده ساختن مردم برای پیمودن راه مبارزه مسلحانه در درجه نخست اهمیت قرار دارد و لاجرم ، فعالیت فدایی در خنثی ساختن نقشه های گوناگون دشمن به ویژه نقشه های مربوط به انتقال صهیونیستها به فلسطین و احداث شهرکهای یهودی نشین ، نقش مؤری دارد ، تأکید ورزید .

صاعقه در تشکیل رهبری مبارزه مسلحانه در امان ، نقشمؤری را ایفا نمود و به همراه سایر گروههای فلسطینی در وقایع سپتامبر 1970 شرکت داشت .

در ماه سپتامبر وقتی زد و خوردهای اردن شروع شد ، حزب بعث سوریه ، ارتش را تحت فشار قرار داد تا نیروهایش را برای پشتیبانی از مقاومت به اردن بفرستد و در نتیجه ، اختلاف شدیدی بین جناح غیرنظامی حزب به رهبری " صلاح جدید " و جناح نظامی آن به رهبری ژنرال حافظ اسد به وجود آمد و سرانجام " صلاح " توانست نیروهای زرهی ارتش را به اردن بفرستد ولی " اسد " که در آن زمان فرمانده نیروی هوایی بود از فرستادن کمکهای هوایی امتناع ورزید و نیروهای زرهی را نیز فراخواند . دلیل " اسد " این بود که هرگونه دخالت سوریه منجر به دخالت آمریکا و شوروی خواهد گردید و در این زمینه به تحرک نیروهای آمریکا و اسرائیل برای پشتیبانی از اردن استناد کرد .

موضع اسد با واکنشهای شدیدی در درون حزب بعث روبه رو گردید و شکاف موجود بین دو جناح را افزایش داد و نیز برای دست یافتن اسد به قدرت در نوامبر 1970 کمک کرد .

حافظ اسد پیش از دست زدن به جنبش تصحیحی یا کودتای سپیدش ، واحدهایی از ارتش سوریه را فرستاد تا پایگاههای صاعقه را در سوریه محاصره کنند و آن را از هرگونه حرکتی بازدارند . و به محض رسیدن به اریکه قدرت ، عناصر وفادار به صلاح جدید را در سازمان تصفیه کرد . این اقدامات مدتی به طول انجامید و سازمان صاعقه را به طور کلی ناتوان ساخت . اسد کوشش کرد تا این تغییرات را از طریق یک کنفرانس مربوط به بخش فلسطینی حزب بعث اجرا نماید ولی به نتیجه ای نرسید از این رو مقامات سوریه ، عده ای از رهبران صاعقه را در ژوئن 1971 دستگیر ساخته و زهیر محسن را به عنوان دبیر کل سازمان تعیین کردند .

نقش نسبی صاعقه یا سازمان پیشگامان نبرد آزادی بخش مردمی در داخل صفوف مقاومت فلسطینی بعد از نیاز مقاومت به خروج از اردن در سال 1971 افزایش یافت . و این در نتیجه ازدیاد نفوذ حزب بعث سوریه در داخل جنبش فلسطین بود و خود ناشی از اهمیت حضور سوریه در لبنان ، آن هم موقعیتی که لبنان به طور کامل ، تنها توسط یک کشور عربی یعنی سوریه احاطه شده بود .

در تمام طول جنگ لبنان ، سازمان پیشگامان نبرد آزادی بخش مردمی به طرفداری از سوریه پرداخت . و به خاطر همین سیاست از دیگر گروههای فدایی ، به ویژه گروههای جبهه رد ، منزوی گردید و برخورد میان آنها تا اوایل سال 1978 ادامه داشت . اولین مرحله آشتی پذیری بین سازمان پیشگامان و دیگر گروههای فلسطینی پس از قرارداد اشتوره در ژوئیه 1977 صورت گرفت که طبق آن سازمان پیشگامان نبرد آزادی بخش مردمی ضمن فراموش کردن خصومتهای دیرین در گشتها و پستهای سیار ایست و بازرسی به مشارکت با سازمان فتح پرداخت . در ماه مه 1978 زهیر محسن ، به همراه دیگر گروههای جبهه رد از قبیل جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین ، با تصمیم گیری " یک جانبه " ساف به مخالفت برخاست و به این ترتیب به جریان اصلی مخالفت در درون فلسطین پیوست .

صاعقه ، اجلاس شورای ملی فلسطین در ژانویه سال 1979 را مورد ستایش قرار داده ، از همه احزاب و طرفین خواست که به گفت وگوهای دمکراتیک خود ادامه دهند . این گروه نسبت به آینده اتحاد بین سوریه و عراق و نیز بین تمام کشورهایی که از گروههای فلسطینی حمایت می کردند ، خوش بین بود .

با توجه به تاریخچه کلی ذکر شده می توان تصریح کرد که صاعقه از سازمانهای چریکی مجهز به حساب می آمد که تعداد جنگجویان حرفه ای آن بسیار بود . ولی مردمی بودن آن محصور به سرزمینهای سوری گردید . فعالیتهای آن در آغاز برخوردهای سوری - فلسطینی مورد هجوم قرار گرفت . بعد از ترور زهیر محسن در اروپا ، صاعقه شاهد یک نظام پیچیده رهبری بود . مسئولیت کلی آن را عصام قاضی و مسئولیت لبنان را ماجد محسن برعهده گرفتند و محمدخلیفه نیز به عنوان سخنگوی آن در مجلس ملی فلسطین انتخاب شد .

ب - اهداف پیشگامان و مسئولیتهایشان :

هدف اول سازمان ، آزاد ساختن فلسطین از چنگ صهیونیستهای اشغالگر از طریق توسل به مبارزه مسلحانه و جنگ مردمی است . سازمان خود می داند که به تنهایی حتی با تمامی تشکیلات مسلح انقلاب فلسطینی نمی توان به این هدف دست یافت ، لذا پیشگامان جنگ آزادی بخش مردمی روشهای استراتژیک زیر را مدنظر قرار داده و به آنها عمل می کند :

  1. وحدت ملی فلسطین : این سازمان از هنگام تأسیس در راه برپایی جبهه وحدت ملی در چارچوب سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان تنها نماینده قانونی ملت فلسطین فعالیت کرده است . این تلاش با اهداف و استراتژی سازمان پیشگامان که به اصول حزب بعث سوسیالیست عربی پای بند است هماهنگی دارد . شایان ذکر است که نقش مبارزاتی سازمان ، جزیی از استراتژی مبارزاتی حزب در راه تحقق اهداف اساسی آن و در رأس آن مسأله وحدت است .

سازمان پیشگامان ، با دو سازمان فلسطینی یعنی جبهه آزادی بخش مردمی و نیروهای " جلیل " در تاریخ 27/12/1968 به نوعی وحدت ائتلافی دست یافت . در اعلامیه ای که به مناسبت این ائتلاف منتشر شد ، چنین آمده است : - تذکرات مثبت بین نیروها و گروههای پیشرو و مبارز فلسطینی هرگز نباید متوقف شود زیرا این گونه مذاکرات برایایجاد نوعی اعتماد بین این نیروها و گروهها یک روش سالم و طبیعی است و به شکل مثبت و خلاق موجب گشادگی روابط میان آنان ، و تأمین فضای مناسب برای برپایی اتحاد محکم بین تمامی نیروها و عناصر انقلابی در چارچوب جبهه گسترده انقلابی فلسطین خواهد شد . چنین جبهه ای می تواند با تمامی خطرات پیرامون خود روبه رو شود و در برابر آنها ایستادگی نماید ، و تمامی عناصر انقلابی و مبارز فلسطینی را دربرگیرد و نیروهای مردمی را آماده کند و سازمان دهد و آنان را به سود انقلاب و اهداف مقدس خلق بسیج نماید . "

سازمان پیشگامان جنگ آزادی بخش مردمی همه اقداماتی را که با تکیه بر اصل گفت وگوهای دمکراتیک و ایمان نسبت به اهداف ملی فلسطین و به منظو رسیدن به وحدت صورت می گیرد ، مورد تأیید قرار داد . این سازمان و سازمان فتح در وارد کردن گروههای مسلح فلسطینی به درون مجلس ملی فلسطین و مؤسات دیگر سازمان آزادی بخش نقش مهمی ایفا کردند . این سازمان به خاطر ایمانی که به منشور ملی فلسطین و تعهدی که نسبت به تصمیمات جلسات شورای ملی فلسطین و برنامه های سیاسی و تشکیلاتی آن سازمان آزادی بخش داشت ، هیچ گاه از تلاش به منظور تحکیم وحدت درونی سازمان آزادی بخش دست برنداشت . این سازمان سیاست گروه بندی در صحنه مبارزات فلسطینی و عربی را رد می کند ، و برای تقویت وحدت ملی فلسطین در داخل و خارج سرزمین اشغالی تلاش می نماید ، و از نقش سازنده مبارزاتی جبهه ملی در داخل سرزمین اشغالی که خود نیز در آن سهیم است ، پشتیبانی می کند ، و از تمامی کوششهای نیک خواهانه به منظور وحدت کامل سازمان مسلح ضربتی انقلاب فلسطین ، و نیز برای تقویت پایه های فعالیت جبهه ای بین نیروها و گروههای مسلح در چارچوب سازمان آزادی بخش فلسطین استقبال می کند .

  1. پیگیری مبارزه مسلحانه در کنار به کارگیری روشهای مختلف مبارزه برای آزادی فلسطین و سرزمینهای عربی اشغالی و بازگردانیدن حقوق خلق عرب در تمامی سرزمین فلسطین و در رأس آن حق بازگشت و تعیین سرنوشت خویش در تمامی خاک فلسطین و پای بندی به حقوق خلق فلسطین در ایجاد دولت مستقل خویش در هر جزٔآزاد شده از سرزمین فلسطین .

سازمان پیشگامان آگاه است که جنگ صهیونیستها با مردم عرب نبردی است که موجودیت خود اعراب را هدف قرار داده و از این رو ، برای این جنگ جز یک سرانجام نمی پذیرد و آن زدوده شدن موجودیت اسرائیل غاصب از خاک میهن و بازگشت فلسطین و دیگر سرزمینهای اشغالی به سرزمینهای خلق عرب است .

سازمان به خوبی درک می کرد که پیروزی حتمی و نهایی در این جنگ هرگز با یک ضربه به دست نمی آید ، لذا می بایست یک استراتژی مرحله ای برخاسته از استراتژی مرحله ای حزب بعث سوسیالیست عربی و استراتژی مرحله ای سازمان رهایی بخش فلسطین را طرح کند و در عین حال ایمان داشته باشد که این استراتژی مرحله ای بایستی در خدمت استراتژی اصلی قرار گیرد ، و هر فعالیت موفقیت آمیز سیاسی بایستی بر اثر یک فعالیت نظامی باشد که به تحقق دستاوردهای سیاسی در راه هدف نهایی منجر شود . بدین لحاظ فعالیت روزافزون نظامی علیه دشمن صهیونیستی در داخل سرزمینهای اشغالی ، نزد سازمان پیشگامان جنگ آزادی بخش مردمی از اهمیت والایی برخوردار است .

  1. در زمینه وحدت عربی و همبستگی مردم عرب : استراتژی حزب بعث سوسیالیست عربی در هر جا که این حزب حکومت یا حضور داشته باشد ، مسأله فلسطین را محور مرکزی مبارزات خود می شمارد . سازمان پیشگامان بنابر تعهدی که به این استراتژی دارد معتقد است که مسأله فلسطین عنصر اساسی جنگ اعراب - صهیونیستها است و بایستی مسأله مرکزی اعراب در برخورد با این جنگ شمرده شود . لذا سازمان پیشگامان برای تحقق همبستگی فعال مبارزاتی اعراب در برابر این جنگ و نیز در برابر انواع مختلف توطئه های ارتجاع و امپریالیسم که هدفش ایجاد تفرقه و پراکندگی بیشتر و سرنگونی در سراشیب شکست و سازش است ، تلاش می کند . پس از بروز تزلزل در موضع اعراب ، به دنبال گرایش سادات به سوی دشمن و آمریکا و امضای قرارداد صلح با صهیونیستها ، سازمان پیشگامان با قاطعیت در کنار جبهه ملی پایداری و رویارویی ایستاد و در این جبهه مشارکت سازنده ای داشت ، و خواستار تقویت و گسترش این جبهه و نیز بسیج تمامی امکانات امت عرب و استفاده از این امکانات در نبرد با صهیونیستها شد .
  2. در عرصه توده های فلسطین و عرب : سازمان پیشگامان معتقد است که انقلاب فلسطین جز با کمک و همراهی توده ها ، نمی تواند ادامه یابد و پیروز شود ، از این رو برای فعالیت مردمی ، چه در میان فلسطینیان و چه در میان سایر مردم عرب ، اهمیت قائل است ، و در راه بسیج نیروهای مردم در جنگ سرنوشت ساز آزادی بخش و به کارگیری تمامی امکانات مبارزاتی اعراب در خدمت هدف استراتژیک تلاش می کند .

ج - خط مشی سیاسی - ایدئولوژیک :

سازمان پیشگامان یا صاعقه ، به اصول حزب سوسیالیست بعث عرب گردن نهاده . این اصول عبارتند از :

  1. انقلاب فلسطین جزو تجزیه ناپذیری از انقلاب اعراب می باشد .
  2. سرنوشت فلسطین از نظر تاریخی همراه با شرایط آینده کشورهای همجوار آن تعیین می شود . ( فلسطین و کشورهایهمسایه آن در یکدیگر تأثیر متقابل دارند ) .
  3. ماهیت غیرملی بورژوازی اردن ، این کشور را دوست و همکار مستقیم نیروهای استعماری و امپریالیستی و لاجرم جنبش صهیونیسم قرار داده است .
  4. ماهیت و عمق این جنگ ، شرایط انقلابی لازم را برای پیدایش یک جنبش آزادی بخش عربی به وجود خواهد آورد تا سرتاسر منطقه عربی را فراگیرد و از راه جنگ آزادی بخش مردمی انسانهای جدیدی تولد یابند و جامعه سوسیالیستی عربی آزاد شده ای تکوین شود .
  5. ضرورت محکوم ساختن و نفی کلیه راه حلهای " تسلیم طلبانه و تصفیه آمیز " در زمینه مسأله فلسطین ، زیرا تمامی این راه حلها به پذیرفتن و به رسمیت شناختن حضور صهیونیسم در سرزمین فلسطین خواهد انجامید .

در زمینه تئوریک و سیاسی ، صاعقه به نظریات اعلان شده از جانب حزب بعث سوریه وفادار است . به همین دلیل قبل از اکتبر 1973 با قطعنامه شماره 242 شورای امنیت مخالفت نمود ولیکن بعد از آنکه سوریه قطعنامه شماره 338 را پذیرفت ، صاعقه نیز تغییر موضع داد .

سازمان صاعقه یکی از پشتیبانان سیاست سازمان آزادی بخش فلسطین است و از موقعیتی همانند موقعیت " فتح " برخوردار است . صاعقه با جبهه خلق برای آزادی فلسطین و کلیه سازمانهای وابسته به جبهه رد ، اختلاف داشته است .

این سازمان در صحنه مبارزات فلسطین به تلاشهایی در جهت وحدت دست زده ، در رفع اختلاف نظرهای موجود درصحنه که منجر به کشتار و تفرقه می شد کوشیده ، اختلافات جزیی را به سود آرمان مرکزی برطرف ساخته است ، و در برابر تمامی حوادثی که انقلاب فلسطین و مسأله فلسطین با آنها روبه رو گردید ، ثبات رأی نشان داد ، در برابر طرح " راجرز " ایستادگی کرد ، و همواره با سایر گروههای مسلح انقلابی در رویدادهای سپتامبر 1970 در اردن مشارکت داشت ، طرح پادشاهی متحد فلسطین و اردن را رد کرد و با آن به مخالفت پرداخت .

صاعقه در گذشته نقش اسب تروا را برای مانورهای سوریه در نهضت فلسطینی ایفا کرده و اهداف صاعقه همیشه مطابق اهداف سوریه بوده است . بنابراین با آشنایی در زمینه سیاست سوریه می توان به اهداف و مواضع صاعقه نیز پی برد . صاعقه و سوریه با حرکت ساف در پذیرفتن یک کشور فلسطینی در ساحل غربی رود اردن و نوار غزه و شرکت آن در کنفرانس ژنو موافق بودند . صاعقه از ورود نیروهای نظامی سوریه به خاک لبنان حمایت کرد و به همین دلیل خود را از بسیاری دیگر از گروههای فلسطینی جدا ساخت . آشتی زمانی بین آنها انجام گرفت که همگی با قرارداد کمپ دیوید مخالفت ورزیدند . رهبران صاعقه از ارتش مصر خواستند که رئیس جمهور خود را سرنگون کنند و یا به قتل رسانند . توافقی که بین سوریه و عراق پدید آمد به بهبود روابط بین صاعقه و گروه فلسطینی تحت الحمایه عراق به ویژه جبهه آزادی بخش عربی ، منجر گردید .

د - وضعیت نظامی سازمان :

سازمان پیشگامان نبرد آزادی بخش مردمی ( نیروهای صاعقه ) از بدو تأسیس خود ، دهها عملیات نظامی علیه رژیم صهیونیستی توسط نیروهای خود در داخل سرزمین اشغالی فلسطین و نیز در مرزهای اردن و سوریه و لبنان انجام داده است این سازمان تاکنون در راه آزادی فلسطین صدها کشته و اسیر داده است . علاوه بر اینها علیه رژیم اردن نیز دست به چندین عملیات نظامی زد اما پس از امضای قرارداد عدم تجاوز بین اردن و سوریه در ژانویه 1976 به عملیات خود در داخل خاک اردن پایان داد .

به این سازمان اجازه انجام هرگونه عملیاتی در خاورمیانه و اروپای غربی داده شده بود . نیروهای ویژه این سازمان عملیات علیه مهاجران یهودی روسیه و اجرای طرحهایی از این قبیل را تحت عنوان " سازمان سری " انجام می دادند .

1 - عملیات مهم :

سپتامبر 1973 - عناصر این سازمان ، یک مهاجر یهودی روسی و یک مقام گمرک اتریش را در قطاری که از مسکو به طرف وین در حرکت بود ربودند و به وسیله یک اتومبیل به طرف فرودگاه وین رفتند . دو چریک اعلام کردند که اگر به آنها هواپیمایی داده نشود تا به وسیله آن به یک کشور عربی نامعلوم بروند ، خود و همراهانشان را خواهند کشت . آنها همچنین تعطیل کمپ ترانزیت اتریشی را که مخصوص مهاجرت یهودیان شوروی برپا شده بود ، خواستار شدند . سرانجام به چریکها اجازه داده شد که به وسیله یک هواپیمای کوچک کشور را ترک نمایند و آنها هم پس از توقف در یوگسلاوی ، سیسیل و ساردنی در لیبی به زمین نشستند . بالاخره دولت اتریش اعلام کرد که به منظور حفظ جان گروگانها ، موافقت کرده است که تسهیلات قلعه ( کمپ ) ترانزیتی یاد شده را که از طریق آن یهودیان شوروی به اسرائیل می رفتند ، قطع کند .

سپتامبر 1975 - نیروهای صاعقه تصمیم گرفتند یک قطار هلندی را بربایند و به این ترتیب دولت هلند را وادار نمایند که از حق مهاجرت یهودیان شوروی ( سابق ) به اسرائیل حمایت نکند ولی این نقشه به مرحله اجرا در نیامد .

در فوریه 1976 - دفاتر روزنامه یک جبهه حامی عراق در لبنان توسط عناصر وابسته به این سازمان مورد حمله قرار گرفت و نابود شد .

در 28 ژوئیه 1979 نیروهای این سازمان چندین دیپلمات مصری را در آنکارا به گروگان گرفتند که به قتل سه تن و اجازه بازگشایی نمایندگی سازمان آزادی بخش فلسطین در ترکیه منجر شد .

این سازمان همچنین عملیاتی در کشورهای اروپایی علیه تأسیسات رژیم صهیونیستی اجرا کرده است . بارزترین آنها " عملیات شناو " بود که به منظور قطع روند انتقال صهیونیستها به فلسطین اشغالی انجام گرفت .

2 - منابع و توانایی نظامی :

دولت سوریه تقریبا همه نوع سلاح در اختیار سازمان پیشگامان جنگ آزادی بخش مردمی قرار داده است که شامل موشکهای سام - 7 ( که به وسیله پرسنل ارتش سوریه کنترل می شود ) سلاحهای ضدهوایی ، موشک اندازهای 122 میلی متری ، نارنجک اندازهای آرپی جی 7 ، موشکهای هدایت شونده ضدتانک 3 ، سلاحهای ضد تانک و منورهای بلژیکی و موشکهای ضدتانک کبرای آلمانی می باشد . دولت سوریه همچنین کامیونهای رومانی ، جیپ ، پتو ، موادغذایی ، و درمانی مناسب نیز در اختیار این سازمان گذاشته است .

در آوریل 1978 برای مسئولان نظامی صاعقه برنامه ای تهیه شد تا به الجزایر بروند و سلاحهای روسی دلخواه خود را انتخاب نمایند .

3 - قرارگاهها و پایگاهها :

سازمان صاعقه در دمشق و بیروت دفاتری ایجاد کرد و در اردوگاههای آوارگان لبنانی نیز دست به فعالیت زد ولی تمرکز نیروهای آن بیشتر در بیروت و طرابلس لبنان قرار داشت .

پس از اینکه صاعقه به طور موقت در نتیجه یک برخورد نامناسب بین سوریه و فلسطینیها از بعضی مناطق لبنان اخراج گشت ، دوباره توانست نیروهای خود را در آنجا مستقر سازد . در اوایل ماه مارس 1976 ، برای دومین بار وارد اردوگاههای آوارگان فلسطینی در طرابلس شد و دفاتر خود را آنجا بازگشایی نمود . و در همان حال بخشهای نیرومند صاعقه را در نزدیکی بنت جبیل و رأس مارون مستقر گردانید . با حمله اسرائیل در اواسط مارس 1976 ، صاعقه مرکز فرماندهی و نیروهای خود را به شهر نبطیه که تا مدتها یک منطقه تدارکاتی مهم بود منتقل کرد . و پس از آن شماری از نیروهایش به سمت زفتا در جنوب شرقی نبطیه رفتند و تا زمان حمله گسترده اسرائیل به لبنان در آنجا استقرار داشتند . ولی پس از تهاجم گسترده اسرائیل به لبنان در سال 1982 به ترک جنوب لبنان ، بیروت و منطقه بیت جبیل لبنان مجبور شدند .

هم اکنون پایگاههای صاعقه به صورت سمبلیک در سوریه و بعضی از اردوگاههای فلسطینی لبنان قرار دارد .

4 - آموزش :

فرماندهان نظامی و دیگر اساتید ارتش سوریه که در شوروی سابق دوره دیده بودند به اعضای این گروه آموزشهای چریکی می دادند و آنها را با طرز کار سلاحهای ضدهوایی آشنا می ساختند . نیروهای نظامی آموزش دیده آن تقریبا تا سقف 2500 تن رسید .

ه - - روابط سازمان :

سازمان پیشگامان نبرد آزادی بخش مردمی ( صاعقه ) از همان ابتدا خود را به عنوان سازمانی همطراز جنبش " فتح " جلوه داد ، و از همان زمان کوشش کرد تا امر رهبری سیاسی و نظامی را از چنگ بزرگترین سازمان مقاومت فلسطین بیرون آورد . صاعقه ، ابتدا خود را در مقایسه با فتح یک جنبش چپگرا می دانست و فتح را جناح دست راستی مقاومت به شمار می آورد که بارژیمهای مرتجع عرب در ارتباط است . به این ترتیب ، صاعقه ، طرز تفکر رسمی حزب بعث را نشان داد ، زیرا پس از سال 1968 ، مستقیما با حزب مرتبط بود و پیش از آنهم با ارتش سوریه ارتباط داشت که برخی از افسران فلسطینی ارتش به سازمان جدید پیوستند .

در ارتباط با فلسطین ، صاعقه با کوششهای فتح به منظور نظارت بر سازمان آزادی بخش فلسطین ، به مبارزه برخاست و توانست پشتیبانی جبهه خلق - فرماندهی کل را نسبت به خود جلب کند و از سوی دیگر با کلیه مخالفان فتح نوعی همکاری برقرار نماید .

صاعقه از حمایت گسترده ارتش آزادی بخش فلسطین که بیشتر نیروهایش در سوریه تمرکز داشتند برخوردار بود و از این ارتش به عنوان وسیله ای برای فشار بر فتح استفاده می کرد . صاعقه نیازمند محبوبیتی همانند ، فتح ، در بین توده های فلسطینی و سازمانهای مقاومت بود لذا سعی می کرد تا آن را از طریق فشار بر فتح به دست آورد . ولی فتح نمی توانست در برابر صاعقه شدت عمل نشان دهد زیرا در شرایطی که بخشی از پایگاهها ، اردوگاههای آموزشی و انبارهای اسلحه اش در سوریه قرار داشت نمی خواست دشمنی رژیم سوریه را برانگیزد .

در اوایل سال 1969 ، هنگامی که روشن شد که روابط جنبش مقاومت فلسطین و رژیم اردن به سوی یک برخورد مسلحانه پیش می رود ، صاعقه کوششهایی را به منظور واژگون ساختن رژیم ملک حسین آغاز کرد . " ضاهی جمیعانی " که در آن زمان رهبری سازمان را به عهده داشت ، با برخی از افسران ارتش اردن به همین منظور تماس گرفت . یاسر عرفات پس از جنگ سپتامبر 1970 به این تماسها اشاره کرد و گفت : یکی از سازمانهای مقاومت که به نفع یک رژیم عربی فعالیت دارد ، تدارک کودتایی را بر ضد ملک حسین پیشنهاد کرد . عرفات اضافه کرد : این سازمان به او اطلاع داده بود که نیروهایزرهی مأمور نگهبانی ایستگاه رادیو در امان آمادگی خود را برای پشتیبانی از این اندیشه اعلام داشته اند .

در زمانی که صاعقه دست اندرکار آماده ساختن مقدمات کودتا در اردن بود ، روابط ارتش لبنان و مقاومت فلسطین به شدت بحرانی شد و به دنبال حوادثی که قبلاً در جنوب لبنان به وجود آمده بود اوضاع لبنان در حال انفجار قرار داشت . بین سازمانهای مقاومت ، صاعقه به خاطر وابستگی شدیدش به حزب بعث ، از شرایط خاصی در لبنان و به ویژه در جنوب این کشور برخوردار بود . چریکها خود را برای انجام عملیات بر ضداسرائیل آماده می کردند . صاعقه همچنین از پشتیبانی سوریه که اختلافاتی با لبنان داشت بهره مند بود . [روشن است که سوریه از نظر اقتصادی موقعیت خفه کننده ای برای لبنان دارد و هر زمان که برخوردی بین دولت لبنان و مقاومت به وجود می آمد ، رژیم دمشق مرزهایش را به روی لبنان می بست . ]

نقش سوریه در بحرانهای آوریل و اکتبر 1969 روشن بود . در ماه اکتبر ، گروهی از افراد صاعقه ، چند پاسگاه لبنان را در نزدیکی مرز اشغال کردند و رژیم دمشق چند واحد از ارتش آزادی بخش فلسطین را به لبنان فرستاد تا در کنار کماندوهای مقاومت با ارتش لبنان بجنگند . پشتیبانی سوریه از صاعقه عامل مهمی در انعقاد موافقت نامه قاهره بود . براساس این موافقت نامه ، مقاومت ، آزادی عمل بسیاری در لبنان پیدا کرد .

در ژوئیه 1971 ، هنگامی که مقاومت در جرش و عجلون با ارتش اردن درگیر شد ، رژیم سوریه ، مصطفی طلاس ، رئیس ستاد ارتش را برای گفت وگو به اردن فرستاد و فشار زیادی به مقاومت وارد آورد که برای گفت وگو با رژیم اردن به جده برود . که در پی آن زهیرمحسن و خالدالحسن ( از فتح ) با یک هیأت رسمی اردنی دیدار کردند ولی این دیدار با شکست روبه رو گردید . از سوی دیگر صاعقه در تلاش بود تا با جبهه انقلابی خلق برای آزادی فلسطین و جبهه خلق ( فرماندهی کل ) متحد شده و یک جبهه تشکیل دهند ولی گفت وگوهای آنها نیز به جایی نرسید .

و - سازماندهی و تشکیلات : صاعقه دارای نوعی فرماندهی نظامی بوده ، شاخه های اداری ، امنیتی ، امور فنی ، امور تسلیحاتی ، و عملیات ویژه خود را نیز داراست . اقداماتی در نوامبر 1976 در زمینه سازماندهی دوباره آن انجام گرفت که هدف آن محکم تر کردن پیوند میان این گروه با حزب بعث سوریه بوده است .

نظارت بر این گروه از طرف رکن 2 ارتش سوریه انجام گرفته ، و تقریبا 50 درصد افراد سلسله مراتب فرماندهی و 75 درصد افسران آن عضو نیروهای ارتش سوریه بوده اند .

ز - منابع و توانایی مالی :

تنها کشوری که در جهت ایجاد سازمان پیشگامان نبرد آزادی بخش مردمی فعالیت نمود ، آن را تشکیل داد و بیشترین عضو را در این سازمان دارد ، سوریه است لذا عناصر و اعضای ارتش سوریه و بازنشستگانی که در صاعقه خدمت می کردند ماهانه حداکثر 135 دلار حقوق می گرفتند . دیگر اعضای غیرسوری صاعقه و سازمان آن نیز از طرف دولت سوریه کمکهای مالی دریافت می کردند .

مآخذ :

  1. اسناد لانه جاسوسی ، شماره 43 ، فلسطین 2 ، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام .
  2. ریس ، ریاض نجیب : راه دشوار مقاومت فلسطین ، حمید فرزانه ، انتشارات اسلامی ، 1357 .
  3. علیزاده ، ه - : فرهنگ سیاسی لبنان ، نشر سفیر ، 1368 .
  4. الموسوعة الفلسطینیة : طلائع حرب التحریر الشعبیة ، المجلد الثالث ، 1984 .