دهیشه ( نبرد - )

از دانشنامه فلسطین


در خلال ماههای فوریه و مارس سال 1948 وضعیت نظامی در تمامی بخشهای فلسطین به سود اعراب در حال تغییر بود به طوری که رزمندگان دلیرمرد نیروهای ارتش جهاد مقدس و ارتش نجات خسارات سنگینی را به صهیونیستها و مستعمره هایشان وارد ساخته بودند به ویژه درماه مارس حملاتی پی درپی علیه کاروانهای صهیونیستی که تلاش داشتند آذوقه و مهمات به شهر قدس و مستعمره ها برسانند صورت گرفت .

صهیونیستها در نتیجه پشتیبانی نظامی انگلستان از آنان و نیز به دنبال حمایت شدید نیروهای هاگانا یک کاروان بزرگ را در شامگاه 27/2/1948 که از منطقه ساحلی آمده بود به شهر قدس رساندند .

سپس صهیونیستها کاروان بزرگی را برای ارسال به مستعمره کفار عصیون در شهرستان خلیل از طریق قدس ، بیت لحم و خلیل آماده ساختند . این کاروان شامل چیزی در حدود صد خودروی باری بزرگ ، نوزده خود روی زرهی ، یک بولدوزر و پنج اتوبوس بزرگ زرهی بود . و حدود 200 مرد مسلح ازهاگانا آن را همراهی می کردند که حامل 20 مسلسل و یک خمپاره انداز 3 اینچ و پنجاه تفنگ و شماری مسلسل کوچک و کلت و نارنجک بودند . صهیونیستها جهت آماده سازی این کاروان و حرکت آن خیلی محرمانه عمل کردند و حرکت آن در تاریکی شب صورت گرفت و در بامداد 28/2/1948 به کفار عصیون رسید .

اطلاعاتی به فرماندهی جهاد مقدس رسیده بود که حاکی از

[[ پرونده : | ج 2 ، ص 416 ]]

[[ پرونده : | منطقه نبرد دهیشه و مواضع پیرامون آن ]]

آن بود که کاروان مذکور پس از آنکه بار خود را تخلیه نمود در تاریخ 29 مارس صبح زود به قدس باز خواهد گشت . براساس این اطلاعات ، کامل عریقات معاون فرماندهی ارتش جهاد مقدس نیروی زیادی را از بین مجاهدان برگزید که در کنار پیچ جاده و در فاصله بیش از 750 متری آن در منطقه ای که حوضچه های سلیمان در آن واقع است تا منطقه دهیشه در دروازه شهر بیت لحم که به سوی شهر خلیل قرار دارد کمین کردند عریقات وظائف هرکدام از فرماندهان را مشخص نموده و خود فرماندهی کل عملیات را برعهده گرفت و درعین حال مین گذاری و ایجاد موانع و مسدود ساختن جاده به وسیله سنگ به اجرا درآمد .

کاروان به نزدیکیهای منطقه حوضچه های سلیمان رسید و با برخی از موانع ناچیز برخورد کرد که بولدوزرها به پیش رفته ، و آنها را به کنار زدند و کاروان به حرکت خود ادامه داد تا اینکه گرفتار کمینی شد که برایش آماده شده بود . در این هنگام کامل عریقات فرمان حمله را صادر کرد و در نییجه مجاهدان از هرسوی برکاروان حمله کرده و راه بازگشت آنرا از پشت سد کردند . زره پوشهای صهیونیستی تلاش کردند تا راه گشوده و به پیش روند اما مجاهد یوسف رشماوی ( از اهالی بیت ساحور ) خود را به مقابل اولین زره پوش رساند و نارنجکی به سوی آن پرتاب کرد و آنرا منهدم ساخت در نتیجه حرکت تمامی کاروان متوقف گردید و یوسف در این عملیات به شهادت رسید .

نبرد میان مجاهدان و نگهبانان کاروان که از سربازنان هاگانا بودند به جنگ تن به تن تبدیل شد و مجاهدان حلقه محاصره را بر دشمن که تلاش بیهوده ای را برای بمباران آنها به وسیله هواپیماها دنبال می کرد تنگتر ساختند . هواپیماهای مهاجم مقدار آذوقه و مهمات برای صهیونیستها پرتاب کردند که بیشتر آنها به دست مجاهدان افتاد و در هنگام غروب نیروهای کمکی نیرومندی از سوی اهالی بیت لحم - ساحور - بیت جالا - شهر خلیل اعراب تعامره رسیدند . همچنین نیروی دیگری به فرماندهی ابراهیم ابودیه ، به محض رسیدن به نبرد پیوست و نبرد تا تاریکی شب ادامه یافت . صهیونیستها ناامید گشته بودند و تعدادی آنها که باقی مانده بودند با استفاده از تاریکی شب خود را به یک ساختمان قدیمی که به نام دانیال مشهود می باشد و در غرب جاده عمومی واقع است رساندند و در آن پناه گرفتند . مجاهدان فورا آنان را به محاصره خود درآورده و در طول شب به مبادله آتش با دشمن پرداختند . بامداد روز بعد ( 30 مارس ) از صهیونیستها خواسته شد تا از تسلیم و یا نابودی یکی را برگزینند . مسؤولان صهیونیستی در قدس و تل آویو از سرنوشت کاروان و تلفات وارده به آن مطلع شدند لذا به کمیسر عالی انگلستان و نماینده صلیب سرخ بین المللی متوسل شدند و از آنها خواستند تا برای نجات جان افراد محاصره شده کاروان دخالت کنند و به دولت پیشنهاد کردند تا یک دسته نظامی انگلیسی را برای نجات صهیونیستها بفرستد لیکن مسؤولان انگلیسی ، این پیشنهاد را بعید دانستند و در عوض عارف العارف از قدس و عیسی بندک شهردار بیت لحم را به دهیشه فرستادند تا کامل عریقات را متقاعد سازند که به صهیونیستها اجازه دهد تا به سوی قدس حرکت کنند . اما وی این درخواست را رد کرد و بر لزوم تسلیم شدن آنان به نیروهای جهاد مقدس اصرار ورزید . مقامات انگلیسی هنگامی که از پافشاری مجاهدان بر موضعشان مطلع گردیدند کلنل هاربر فرمانده نظامی انگلستان در قدس را در رأس نیروئی به منطقه نبرد فرستادند لیکن این نیرو نتوانست از منطقه مار الیاس جلوتر برود زیرا مجاهدان با انفجار مین راه آنان را سد کرده و به شدت با افراد آنان درگیر شدند که این نیرو مجبور گردید به قدس باز گردد . سپس یک واحد از نیروهای زرهی انگلیسی فرستاده شد و تلاش کرد تا خود را به میدان نبرد برساند ولی با شکست مواجه گردید . سرانجام کلنل هاربر به عنوان نماینده حکومت سوار بر تانک شده در حالی که " ارنیر " نماینده صلیب سرخ با تعدادی آمبولانس وی را همراهی می کرد ، به آنجا رفت .

در این هنگام گفت وگو جهت اجازه دادن به صهیونیستها برای حرکت به سوی قدس آغاز گردید و در مقابل کامل عریقات به تسلیم شدن آنان به عنوان اسیر اصرار ورزید سپس به وسیله بی سیم بامفتی حاج محمدامین حسینی تماس حاصل شد که وی پاسخ داد اعراب تمایلی به قتل نفس و کشتار مردم ندارند . براین اساس کافی است که صهیونیستها کلیه سلاحها و خودروهای کاروان خود را که بخش عظیمی از آن به آتش کشیده بود به نیروهای جهاد مقدس تحویل دهند و پس از آن صلیب سرخ کار انتقال صهیونیستها به قدس را به طور مسالمت آمیز برعهده گیرد .

کامل عریقات پیشنهاد مفتی را به کلنل هاربر و نمایندهصلیب سرخ اطلاع داد و آنان راهی به جز پذیرفتن آن یافتند در این هنگام فرمانده انگلیسی از کلیه صهیونیستهای محاصره شده خواست تا سلاحهای خود را در عرض ده دقیقه تسلیم کنند در غیر این صورت مسؤولیت رد این درخواست برعهده آنان خواهد بود . صهیونیستها سلاحهای خود را به طور کامل بر زمین گذاشتند و کلنل هاربر آنها را به کامل عریقات تحویل داد . همچنین خودروها ، اتومبیلها و خودروهای زرهی را که سالم مانده بود به وی تسلیم کرد . پس از نیم ساعت از تسلیم شدن آنان ، خودروهائی از قدس رسید تا صهیونیستها را تحت نظارت مقامات انگلیسی با خود ببرند پس از آنکه این کار به اتمام رسید صلیب سرخ تخلیه زخمیها و اجساد کشته شدگان را به وسیله آمبولانسهایش برعهده گرفت .

مجاهدان این نبرد را با بی باکی و شجاعت تمام و به رغم کمبود مهمات و اسلحه در مقایسه با صهیونیستها بانجام رساندند و هنگامی که سرسختی صهیونیستها شدت یافت مجاهدان یک توپ تک شلیک را که در شهرک بیرزیت بود آوردند .

در واقع این توپ تنها قطعه سلاح سنگین موجود درآن هنگام بود که یک نفر از اهالی طوباس آن را حمل می کرد و سرانجام در حالی که مشغول آتش باری به وسیله آن بود به شهادت رسید مجاهدان شجاعت و بی باکی فراوانی از خود نشان دادند که از میان آنان ابراهیم ابودیه و عبدلحلیم جیدانی و جوانی از اهالی بیت ساحور ، و رفیق عوس ، عباس عریقات و ساری عریقات ، حسن ریا و مردانی از قبیله های تعامره و سواحره را باید نام برد . در این نبرد سه تن از مجاهدان به شهادت رسیدند . تلفات صهیونیستها آنچنان که در گزارش ارسالی فرماندهی نبرد به فرماندهی کل نیروهای جهاد مقدس درج گردید به این شرح است .

15 کشته ، دهها زخمی ، 16 اسیر که به ارتش انگلستان و صلیب سرخ تحویل داده شدند همچنین اعراب سه زره پوش محلی و هشت یدک کش و 30 باری و اتوبوس قابل استفاده را به غنیمت گرفتند .

مأخذ :

  1. الموسوعة الفلسطینیة : الدهیشة ( معرکة - ) ، جلد دوم ، 1984 .