ایلیاء ( پیمان - )

از دانشنامه فلسطین


این پیمان به شهر ایلیا یعنی بیت المقدس یا قدس در زمان خلافت عمربن خطاب خلیفه دوم که فلسطین و بیت المقدس توسط مسلمین فتح شد ، نسبت داده می شود .

از زمان پیروزی مسلمانان بر نیروهای نظامی پشتیبان بیزانس در شهر دائن عربة فلسطین تا سال 16ه - /637 م ، فلسطین به جز قیساریة و بیت المقدس ، به آزادی کامل رسید . شهر بیت المقدس طبق روایات متفاوت در سال 16 هجری یا 17 و یا 15 توسط مسلمین آزاد گردید . و روایت در مورد کسی که به اهالی بیت المقدس امان داد و کسانی که ( اهالی بیت المقدس ) امان نامه از مسلمانان خواستند متفاوت است . در مورد مفاد پیمان و شروط امان نامه اختلاف نظر وجود دارد . به گفته مسلمین ، این پیمان توسط یکی از فرماندهان مسلمان در سرزمین شام و یا به دست خلیفه عمربن خطاب انجام گرفت . به نظر می رسد که عمربن خطاب خودش بنا به پافشاری اهالی ایلیا ، صلح را به عهده گرفت و پیمان نامه را عمر نوشت و سرداران مسلمان شاهد آن بودند . ولی از سوی اهالی ایلیا گفته می شود که " صفروئیوس " پطرک ایلیا صلح با مسلمین را عهده دار شد و از اهالی ایلیا خواست که تمکین نمایند و پیمان نامه را امضا کنند .

از طرفی گفته می شود که وی به مصر پیوست و عامه مردم ایلیا و رملة با مسلمین صلح کردند . آورده اند که ابوالجعید یکی از افرادی که قومیت عرب را پذیرفت به میان مردان و بزرگان ایلیا آمد و با مسلمین صلح کرد . گفته شده که آنها یهودی بودند ولی یعقوبی می گوید اغلب آنها نصرانی بودند .

اما در مورد این پیمان ، ازدی و ابن اعثم ذکر می کنند که اهالی ایلیا از پیمان و عهدنامه و اهل ذمه بودن و پرداخت جزیه پرسیدند سپس با قبول پیمان همانند اهل ذمة شام شدند . ابن اعثم می گوید : عمربن خطاب نامه ای به آنان نوشت که تا امروز - یعنی زمان ابن اعثم - آن را حفظ کرده اند و خداوند می داند .

یعقوبی ، متن پیمان را چنین آورده است :

" بسم الله الرحمن الرحیم ، این نامه عمربن خطاب به اهالی بیت المقدس است . خون و مال و کلیساهای شما در امان است . کلیساهایتان مورد سکونت قرار نمی گیرد و تخریب نمی شود مگر این که باعث حادثه و واقعه ای کلی شوند . "

و شهود گواهی دادند .

متن پیمان در روایت ابن بطریق تقریبا مانند روایت یعقوبی است :

بسم الله الرحمن الرحیم " از عمربن خطاب به ساکنان ایلیا ، خون و فرزندان و اموال و کلیساهایشان در امان است و تخریب و مورد سکونت واقع نمی شود . " و شهود گواهی دادند . مسأله " مگر حادثه کلی صورت دهد " را ذکر نکرده است .

متن پیمان در روایت عبدالرحمن بن جوزی چنین آمده است :

وقتی عمربن خطاب وارد بیت المقدس شد برای آنها چنین نوشت : " من خون و اموال و دارایی و داد و ستد شما را در امان قرار می دهم و شما بیش از توانتان به کاری گمارده نمی شوید و هر کسی که امان بخواهد در امان است و شما نیز همانند سایر شهرهای فلسطین باید مالیات دهید " .

این پیمان در تاریخ طبری مفصلتر آمده است :

[[ پرونده : | بسم الله الرحمن الرحیم ]]

این امان نامه ای است که عبدالله عمر امیرمؤمنین به اهالی ایلیاء اعطا کرده است :

جان و دارایی و کلیسا و صلیبها و مجرم و بی گناه ، آنها و دیگر مردمشان در امان هستند . در کلیساهایشان کسی ساکن نشده و یا تخریب نمی شود . و از کلیسا و متعلقات آن چیزی کم نمی شود اموال آنها درامان است و کسی به دین آنها اهانت نکرده و به کسی ضرری وارد نمی شود و هیچ یهودی با آنها در ایلیاء ساکن نمی شود . اهالی ایلیاء همانند سایر شهرهای شام باید جزیه بدهند و آنها باید رومیان و دزدان را از آنجا خارج کنند و هر کس که از میان آنها در آید تا وقتی که به موطن خود برسد جان و مالش درامان است و کسی که در ایلیا سکنی گزیند در امان است و مانند اهالی ایلیا باید جزیه بدهد . و هر کس از اهالی ایلیاکه بخواهد خود واموالش همراه رومیان باشد و کالاها و صلیبهایش را بیرون ببرد تا وقتی که به موطن خود برسد در امان است . و هر یک از اهالی سر زمین که قبل از کشته شدن " فلانی " آنجا بوده اند اگر خواستار ماندن باشند باید همانند اهالی ایلیا جزیه پرداخت کنند و هر کس که بخواهد می تواند همراه رومیان برود و یا نزد قوم خود برگردد و تا زمان برداشت محصول چیزی از آنها دریافت نمی شود . در نوشته این نامه قسم خدا و رسولش و قسم خلفا و مؤمنان است برای کسانی که جزیه بپردازند . خالدبن ولید ، عمروبن عاص و عبد الرحمن عوف و معاویه بن ابی سفیان شاهد این پیمان بودند .

در تاریخ " ابن عساکر " و حنبلی ، این پیمان به طور مشروحآمده است . و شرط و شروط آن نیز متنوع تر از پیمانهای حضرت رسول با اهالی مقنا و یوحنابن رؤبة حاکم ایله و غیره ذکر شده اند . و نیز مفصلتر از پیمانهای مسلمانان با اهالی شهرهای شام است . این پیمان بعدا شامل تمام نصرانیان شد و ابن قیسم جوزیه نام " شروط عمری " بر آن نهاد .

مآخذ :

  1. ابن اعثم ، احمد : الفتوح ، حیدرآباد ، 1970 .
  2. ابن البطریق ، سعید : التاریخ المجموع علی التحقیق والتصدیق ، بیروت ، 1909
  3. ابن اثیر ، علی بن محمد : الکامل فی التاریخ ، بیروت 1965 - 1967 .
  4. ابن عساکر ، علی بن الحسن : تهذیب تاریخ دمشق ، بیروت 1979 .
  5. ابن کثیر ، اسماعیل : البدایة والنهایة ، بیروت 1966 .
  6. أزدی ، محمدبن عبدالله : فتوح الشام ، کلکته 1954 .
  7. بلاذری ، احمدبن یحیی : قتوح البلدان ، قاهره 1319 ه - .
  8. طبری ، محمدبن جریر : تاریخ الرسل والملوک ، 1960 مصر .
  9. یعقوبی ، احمدبن ابی یعقوب جعفر : تاریخ الیعقوبی : بیروت 1960 .
  10. حنبلی ، مجیرالدین : الانس الجلیل بتاریخ القدس والخلیل ، عمان
  11. ابن جوزی ، عبدالرحمن : فضائل القدس ، بیروت 1979 .
  12. جوزیة ، ابن قیم : احکام اهل الذمة ، 1961 دمشق .