اردن ( رود - )

از دانشنامه فلسطین


زمانی این رود را به نام " المنخض السوری " [پستی سوریه] یا " التجویف السوری " [شکاف سوریه] می‌خواندند . ولی این نام یک اصطلاح کلی بود که بر جنوب سوریه و فلسطین ، به استثنای فنیقیه ، اطلاق می‌شد . در عصر رومی‌ها و یونانی‌های به نام " وادی أولون " [دره‌ی اولون] خوانده می‌شد و در زمان حضرت مسیح نمش " یاردن " بود . عربهای در قرون وسطی آن را " الغور " به معنای دره‌ی پست میان کوه‌ها می‌نامیدند . یا آن را " بحرالشریعه " [دریای شیعه] یا " المشرع " [آشامیدنگاه] می‌خواندند ، گاهی نیز کله بزرگ ( کبیر ) به آن اضافه می‌کردند و آن را " نهرالشریعه الکبیر " [رودخانه بزرگ الشریعه ] می‌نامیدند ، تا وجه امتیازی با شریع امندور ( یرموک ) داشته باشد . این نامها مربوط به قسمتی بود که از دریاچه‌ی طبریه " بحرالمیت " امتداد داشت . امروز اسم رایج این رودخانه همان رود اردن است و به آن قسمت از رودخانه گفته می‌شود که از پیوستن منابع و سرچشمه‌ها تا بحرالمیت به وجود می‌آید . رود اردن در اواخر دوره‌ی بلیوستوسین ( دوران چهارم ) به وجود آمد و توانست برای خود مجرایی در باقی مانده‌های دریاچه‌ای که ناشی از رسوبات دریاچه‌ی قدیم اردن و سپس از خشک شدن است به وجود آورد . در دوره‌ی جدید هولوسین ، رود اردن جلگه طغیانی ( زور ) را به وجود آورد که در معرض طغیانهای سالیانه قرار دارد .

با وجود کوچک بودن رود اردن در مقایسه با رود خانه‌ای دائمی موجود در خاورمیانه ، مساحت بستر آن بالع بر 535/43 کیلومتر مربع می‌باشد که شامل زمین‌هایی است متعلق به واحدهای سیاسی متعدد مانند زمین‌های فلسطین و اردن و سوریه و لبنان و مصر . بستر رود اردن ، مناطق مرتفع - محیط به دره را نیز که خاکهایش به این رود سرازیر می‌شود شامل است . نظر به اینکه مساحت بستر رودخانه زیاد می‌باشد دارای آب و هوای متنوع و مختلفی است که بر آب رودخانه تأثیر دارد . تقسیمان آب و هوا به شرح زیر است :

  1. منطقه شبه مرطوب مدیترانه : این منطقه طبق معادله‌ی لانگ ( 1920 میلادی ) میان دو خط بارانی 30 و 50 قرار دارد . مقدار باران در فصل زمستان زیاد ، و کمبود آب در طول سال نسبتا ناچیز است .
  2. منطقه استچها : میان دو خط بارانی 15 و 30 قرار دارد ، مقدار باران در فصل زمستان ( ماههای دسامبر و ژانویه ) بسیار اندک و کمبود سالیانه‌ی آب بسیار زیاد است .
  3. منطقه‌ی صحرایی : میان دوخط بارانی صفر و15 قرار دارد ، افزایش باران در زمستان وجود ندارد وکمبود سالیانه‌ی آب بسیار زیاد است .

الف - سیستم آبی :

سیستم آبی رود اردن نه فقط تابع اوضاع و احوال جوی جاری در منطقه می‌باشد ، بلکه تحت تأثیر عوامل دیگری نیز ، مانند وضع زمین و چگونگی سطح آن و گیاهان طبیعی و دیگر عوامل طبیعی قراردارد . انسان نیز در این سیستم تأثیراتی گذاشته است چه از لحاظ اوضاع و احوال سیاسی منطقه و چه به لحاظ تأسیساتی که در اطراف رودخانه ایجاد کرده است . ایجاد تغییر در اوضاع جغرافیایی رودخانه نیز در سیستم آبی آن تأثیر دارد .

  1. عوامل طبیعی : تأثیر عوامل طبیعی بر سیستم هیدرولوژی آب رودخانه آشکار و ظاهر می‌باشد . زیرا رود اردن از لحاظ جریان آب بسیار متفاوت است . مقدار بازدهی آب در اواخر تابستان به کمترین مقدار یعنی 5 متر مکعب در ثانیه می‌رسد در حالی که در اواسط زمستان به بالاترین مقدرا یعنی 60 متر مکعب در ثانیه می‌رسد . جای تعجب نخواهد بود اگر مشاهده شود که گاهی و در مدت 48 ساعت مقدار بازدهی در نتیجه‌ی طغیان ناگهانی آب حاصل از باران‌های فراوان ، سه برابر می‌شود . همین طغیان موجب احیای مجدد خاک در جلگه‌ی زور می‌شود . و رطوبت کافی به آن می‌بخشد که موجب ایجاد کمربند انبوهی از گیاهان طبیعی از قبیل درختان بید و صنوبر و خرزهره و نی و دیگر گیاهان خودرو در دو طرف رودخانه می‌گردد . ولی پس از اینکه بشر در دهه‌ی پنجاه همین قرن اقدام به از بین بردن این گیاهان و جانشین کردن محصولات کشاورزی به جای آن کرد این طغیان آب هم به نفع و هم به ضرر و زیان باغات دهانه‌ی مصب رود اردن است که چندان بزرگ و عریض نمی‌باشد ، ولی فرسایش آن بسیار زیاد است ، زیر گل و لایی که به هنگام طغیان همراه با جریان آب رودخانه به وجود می‌آید در حدود 5500 قسمت در میلیون ، و در اوضاع و احوال معمولی نصف این مقدار است در حالی که در قسمت سفلای رود فرات یا رودخانه می‌سی سی پی 600 قسمت در میلیون و رود دجله 800 قسمت در میلیون است .

سرعت جریان آب در رود اردن ، دلیلی دارد . رود اردن دارای شیب بسیار زیاد می‌باشد ، زیرا مقدار شیب آن از سرچشمه‌ی اصلی در حاسبانی ( 522 متر ) تا مصب آن در بحرالمیت ( 402 - نار ) تقریباً 924 متر طبق محاسبه در سال 1980 بوده است . اگر چنانچه فاصله‌ی مستقیم از سرچشمه تا مصب را 192 کیلومتر حساب کنیم ، متوسط شیب آن 7/4 متر در هر کیلومتر می‌باشد . ولی اگر طول واقعی رودخانه را با پیچ و خمهای آن به حساب بیاوریم که به 320 کیلومتر می‌سد ، معدل شیب در این حال 5/2 متر در کیلومتر است . لازم به تذکر است که بیشترین قسمت شیب رود اردن در جنوب محرای میانی آن می‌باشد که بین پل بنات یعقوب و دریاچه‌ی طبریه است .

در قسمت‌های زیادری از مجرای رود اردن اختلافات آشکار و روشنی وجود دارد که این رود را از لحاظ قاعده‌ی کلی که رودخانه‌ها در سرچشمه و در مصب و در فاصله‌ی سرچشمه تا مصب بیاد داشته باشند مستثنی کرده است . مطالعه و تحقیق در باره‌ی تغییرات رودخانه ، بسیاری از این اختلافات را روشن خواهد کرد .

از آنجایی که رودخانه در جلگه‌ی حوله واقع در منطقه‌ی فوقانی جاری است ، نشانه‌های تکامل و قدمت و فرسودگی دیده می‌شود . ولی در قسمت جنوبی از مجرای میانه‌ی رود ، از پل بنانت یعقوب تا پیش از جلگه‌ی بطیحه نشانه‌های تازگی و جوانی مشاهده می‌گردد . در جلگه‌ی بطیحه در قسمت شمال دریاچه طبریه ، رود اردن آرام می‌شود تا اینکه به دریا بریزد . در مجرای تحتانی رودخانه که از دریاچه طبریه آغاز می‌شود و به بحرالمیت منتهی می‌گردد ، با وجود پیچ و خمهای فراوان آن از نشانه‌های جوانی و تازگی دیده می‌شود .

رود اردن در ابتدای تشکیل و تکامل به عنوان یک رود نبوده بلکه اجزای مختلف آن به طور جداگانه تشکیل گردیده سپس عواملی موجب شده که این اجزاء به یکدیگر متصل شوند و رودخانه‌ی واحدی را تشکیل دهند . بنابر این ، قسمت‌های و اجزای جدید رود اردن موجب گردید که مجراها و مسیرهای قدیمی به همدیگر متصل شوند . از خصوصیات بخش و اجزای جدید رودخانه ها ، دره‌ها و گلوگاه‌های فراوان آن است . قسمت‌های قدیمی قبل از اینکه به یکدیگر متصل شوند ، خود رودخانه‌ی کاملی بودند و هرکی از آنها از یک حوضچه یا دریاچه تشکیل شده بود که دیگر انشعابات در آن سرازیر می‌شدند و بعدها فعالیت‌های عمرانی موجب گردید که این بخش به یکدیگر متصل شوند .

با بررسی مقطوع طولی مجرای تحتانی رود اردن در فاصله‌ی میان دریاچه‌ی طبریه و بحرالمیت ، وجود دو مانع در شیب عمومی مجرا از شمال به جنوب جلب توجه می‌کند یکی از این دو مانع میان دریاچه‌ی طبریه ( 212 - متر ) و منحنی تسویه ( 275 - متر ) و ( 360 -متر ) قرار دارد . این دو مانع در نتیجه‌ی دوبار پایین رفتن آب بحرالمیت در دوره‌ی بلیوستوسین به وجود آمده است به همین دلیل رود اردن مجبور گردیده که جوانی خود را بازیابد و بستر خود را عمیق تر نماید .

پدیدۀ حرکت و جریان مارپیچی ناشی از رسوب‌های دریاچه‌ای رودخانه‌ در منطقۀ پایین رود اردن قابل توجه می‌باشد .

ملاحظه می‌شود که رسوبات دریاچه‌ای در قسمت جنوبی دره‌ی اردن ضخیمتر از قسمت شمالی آن است و این بدان علت می‌باشد که ارتفاع سطح بستر قسمت شمالی دریاچه‌ی قدیمی اردن بیش از بستر قسمت جنوبی آن است . به همین جهت جلوی فشار جریان رودخانه گرفته می‌شود و حرکت آن محدود می‌گردد وموجب می‌شود که رودخانه در مجرای خود به صورت مارپیچ حرکت کند . زیرا ارتفاع تدریجی رسوبات دریاچه‌ای که مخالف با شیب کلی بستر دره است موجب گردیده که رودخانه با وجود شیب دار بودن زمین و سرعت جریان آب مسافتی معادل سه برابر مجرای مستقیم خود را به صورت مارپیچ حرکت کند . در ضمن رسوبات رودخانه‌ای موجب ایجاد حالت مارپیچی موجود در مجرای پایین رود اردن گردیده است . این رسوبات در نتیجه‌ی طغیان‌های وفرسایش رودخانه و همچنین رسوباتی است که انشعابات رودخانه همراه خود می‌آورند که به صورت جزایر شنی وگلی در طول مجرای آن ظاهر می‌شوند و همین امر مانعی در راه جریان آب رودخانه به وجود می‌آورد که باعث می‌شود رودخانه به صورت مارپیچ حرکت کند .

مجرای رودخانه در دشتی که عرض آن بین 20 تا 30 متر است ، به سمت مغرب جلگه‌ی زور حرکت می‌کند و می‌توان این پدیده را در بسیاری از رودخانه‌های نیم کره‌ی شمالی ملاحظه کرد ، زیرا جریان آبهای آنها را به سمت راست آن گرایش پیدا می‌کند و از سمت راست حرکت می‌کند تا در سمت چپ رسوب نماید ، به همین جهت مساحت این دشت در قسمت شرقی رود اردن دو برابر مساحت مشابه آن در قسمت غربی است و این امر به دلیل فرسایش قسمت غربی و رسوب در قسمت شرقی است . ضمناً در جلگه‌ی زور شرقی ، رودخانه شامل گلوگاه‌ها و انحرافاتی است که ناشی از بالا آمدن این رسوبات می‌باشد .

  1. عوامل انسانی : در سال 1926 یک شرکت صهیونیستی در فلسطین از حکومت تحت الحمایگی انگلیس امتیازی برای مدت هفتاد سال جهت بهره برداری از رودخانه‌های اردن و یرموک و انشعابات آنها به منظور تولید برق از نیروی جریان آب و توزیع آن در داخل فلسطین و اردن به دست آورد که همان طرح معروف به طرح روتنبرگ است . بر اساس این امتیاز یک نیروگاه برق بر روی پل المجامع جنوب دریاچه‌ی طبریه ایجاد گردید و از دریاچه‌ی طبریه پس از ایجاد یک سد به منظور بالا آوردن سطح آب ، به عنوان مخزن آب این نیروگاه استفاده شد . به این ترتیب این طرح موجب توزیع صحیح آب از دریاچه‌ی طبریه گردید و استفاده از آب رود اردن تحت ضابطه قرار گرفت و بدین وسیله از خطر طغیان آب رودخانه جلوگیری به عمل آمد .

در اواخر سال 1950 میلادی رژیم صهیونیستی طرح خشک کردن دریاچه‌ی حوله و باطلاق‌های آن را آغاز نمود و این طرح در اواخر سال 1958 میلادی به پایا ن رسید . در نتیجه‌ی اجرای این طرح ، سیمای جغرافیایی منطقه دگر گون شد و از طغیان‌های فصلی جلوگیری به عمل آمد و 60000 هکتار از زمین‌ها اصلاح و آباد گردید و سالیانه 100 میلیون متر مکعب آب ذخیره شد .

در بهار سال 1924 میلادی رژیم صهیونیستی طرح و پروژه‌ی رود اردن - نقب را به موجب آن سالیانه در حدود 500 میلیون متر مکعب از آب دریاچه‌ی طبریه را از عمق 212 متری سطح دریا به ارتفاع 360 متری سطح دریا منتقل و در که دره‌ی بطوف تبدیل به یک دریاچه مصنوعی جهت ذخیره کردن آب رود اردن و تقسیم آن در لوله‌هایی به مقصد جلگه ساحلی و نقب شده بود ، جمع کردند . ضمناً رژیم صهیونیستی به منحرف کردن آبهای شور چشمه‌هایی که بعضی خارج از دریاچه‌ی طبریه قرار داشتند و بعضی دیگر داخل و جاری به طرف رود اردن اقدام نمود و این امر موجب گردید سالیانه 160000 تن نمک به رودخانه اضافه گردد ( نک : اردن بهره برداری از رود - و سرچشمه‌های آن ) در نتیجه‌ی این پروژه صهیونیستی ، کیفیت آب در اردن سفلی تغییر پیدا کرد و نسبت شوری آبهایی که به سوی جنوب تا بحرالمیت جریان داشت افزایش پیدا کرد . آزمایشهایی که بر روی آب این رود به عمل آمده نشان می‌دهد که معدل شوری آن در بخشی که به انشعاب اصلی یعنی رود یرموک می‌پیوندد ، بالغ بر 1300 در میلیون است و به تدریج این شوری افزایش پیدا می‌کند و در منطقه‌ی قطاف به 378/1 در میلیون ، در وهادنه به 511/1 در میلیون ، در پل ملک حسین به 970/1 در میلیون می‌رسد . این نشان می‌دهد که آب رود اردن در فاصله‌ی بین رود زرقاء تا مصب آن دارای نسبت بالایی از املاح است . بنابراین استفاده از آن جهت آبیاری ، به زمین‌های زراعتی و محصولات آن آسیب می‌رساند . لازم به یادآوری است که آبهای رود اردن سفلی دارای نسبت زیادی از املاح کلر ، مقدار متوسطی از سدیم و مقدار نسبتاً اندکی املاح منیزیم است .

شکی نیست که املاح موجود در آبهای رود اردن نهایتاً به بحرالمیت می‌ریزند . " أرون " عقیده دارد که منبع اصلی شور بودن آب در بحرالمیت ، همین رود اردن است . وی محاسباتی انجام داده و نشان داده است که بحرالمیت ، این شوری شدید را در مدت 50 هزار سال کسب کرده است ، علت شور بودن رود اردن نیز املاحی است که در آبهای انشعابات آن بوده و ضمناً چشمه‌های آب شور نیز در بستر همین رودخانه پیش از اینکه به بحرالمیت بریزند ، وجود دارد . نسبت سدیم به منیزیم در آبهای رود اردن سفلی یک به چهار است ، و این نسبت پس از اینکه رودخانه وارد بحرالمیت می‌شود ، به نسبت یک به دو تغییر پیدا می‌کند . سیستم آبی رود اردن و انشعابات آن تحت تأثیر بهره برداری انسان از داخل منطقه‌ی رودخانه قرار گرفته است ، زیرا آب رودخانه و انشعابات آن کمک فراوانی به آبیاری زمین‌های زراعی و دیگر مصارف صنعتی و عمومی می‌کند . استفاده از آب ، حق طبیعی ساکنان منطقع رود اردن است ، ولی قانون بین المللی ، انتقال آب از داخل منطقه به خارج آن را تا زمانی که ساکنان منطقه نیازمند آن هستند ممنوع کرده است .

بنابراین اقدام رژیم صهیونیستی در مورد انتقال آب از داخل منطقه به خارج آن یکنوع تجاوز و مخالفت با قوانین بین المللی محسوب می‌شود . بحران آب میان اعراب و رژیم صهیونیستی مشخصه‌ی اختلاف اعراب و صهیونیست هاست . پروژه‌ی اعراب جهت بهره برداری از آب رود اردن که در سال 1964 به تصویب کنفرانس سران عرب رسید ، به عنوان پاسخ اعراب به تجاوز ( اسرائیل ) و سرقت آبهای آنها تلقی گردید ، ولی تجاوز اسرائیل در سال 1967 و اشغال بلندی‌های جولان ( نک : جنگ 1967 ) سرزمین اصلی اجرای این پروژه ، مانع موفقیت آن گردید .

بهره برداری کشورهای عربی منطقه از سیستم آبی رودخانه در مقایسه با بهره برداری رژیم صهیونیستی از آن ، یک نوع استفاده‌ی محدود به حساب می‌آید . اردن تنها کشور عربی است که از سیستم آبی رود اردن بیشترین استفاده را دارد ، زیرا به حفر کانال غور شرقی اقدام کرد که از سال 1961 میلادی زمانی که مرحله‌ی اول پروژه‌ی آبیاری غور شرقی به اجرا در آمد ، آب مورد نیاز خود را از رود یرموک تهیه می‌کند . در حال حاضر فعالیت جهت ادامه دادن کانال غور شرقی به طرف جنوب در جریان است تا آن را به روستای سویمه در شمال شرقی بحرالمیت برساند . اخیراً سد ملک طلال بر روی رودخانه زرقاء احداث گردید تا مقدار بیشتری آب به کانال غور که مورد مصرف در دره‌ی اردن است منتقل شود . سد‌های دیگری در دره‌های اطراف مانند دره‌ی عرب ، زقلاب ، شعیب و الکفرین ایجاد و احداث گردید است تا آب را ذخیره و سیستم استفاده و بهره برداری از آن را منظم و مرتب کند . اردن قصد داشت با همکاری سوریه سد مقارن را بر رودخانه یرموک به جای سد خالدبن الولید که کارهای احداثی آن پس از اشغال جولان تعطیل و متوقف گردید ، احداث نماید . با اشغال کرانه‌ی غربی ، فعالیت‌های عمرانی در مورد حفر کانال زور که قرار بود به موازات رود اردن در زور شرقی و غربی ایجاد شود نیز متوقف گردید .

ب - تقسیمات رود اردن :

به طور کلی رود اردن به شرح زیر تقسیم می‌شود :

  1. مجرای فوقانی از سرچشمه‌ها تا دریاچه‌ی حوله .
  2. مجرای میانه از دریاچه‌ی حوله تا دریاچه‌ی طبریه .
  3. مجرای تحتانی از دریاچه‌ی طبریه تا مصب رودخانه در بحرالمیت .
  4. مجرای فوقانی : رود اردن از پیوستن سرچشمه‌های دان و بانیاس و حصبانی در نقطه‌ای به مسافت چهار کیلومتر داخل مرزهای شمالی فسطین و در ارتفاع 81 متری از سطح دریا تشکیل شده است . پیش از آن رود دان به رود بانیاس متصل شده و پس از طی مسافتی در حدود 5/1 کیلومتر به رود حاصبانی می‌پیوندد ، ولی قبل آز آن " هم درفاصله‌ی یک کیلومتری ، رود بریگیت به حاصبانی می‌ریزد . چون رود اردن در یک خط مستقیم و در امتداد جنوب رود حاصبانی که طولانی ترین منابع رود اردن به شمار می‌رود جریان پیدا می‌کند ، به این دلیل رود حاصبانی در حقیقت منبع و سرچشمه‌ی اصلی رود اردن به شمار می‌رود . سرچشمه‌های رود اردن در پنج رشته که فاصله‌ی آنها در حدود هشت متر است جریان پیدا می‌کند . .
    1. رود اردن : که رود قاضی نیز شناخته می‌شود زیر سرچشمه‌ی آن از تپه قاضی در خاک فلسطین در نزدیک مرزهای سوریه است . این رود درمجرایی بسیار تنگ و عمیق مسافت هشت کیلومتر را طی می‌کند تا در ارتفاع 43 متری از سطح دریا به رود بانیاس بپیوندد . جریان آب این رودخانه سریع و تند است و شیب آن 2 متر در کیلومتر برآورد شده است . مقدار آب دهی آن در ماه‌های اسفند و فروردین به حد اعلای خود یعنی 7/10 متر مکعب در ثانیه می‌رسد ، در حالی که در ماه سپتامبر در حداقل یعنی 3/7 متر مکعب در ثانیه است . مقدار آب دهی سالیانه‌ی آن در ربع سوم قرن جاری بالغ بر 240 میلیون متر مکعب بوده است . حد نهایی آب دهی سالیانه‌ی آن در سال 1949/1950 میلادی به 285 میلیون متر مکعب رسید و حداقل آن در سال 1961/1962 میلادی 217 میلیون متر مکعب بود .
    2. رود بانیاس : به دلیل اینکه از منطقه بانیاس نقطه مرزی مشترک میان لبنان شرقی و سوریه سرچشمه می‌گیرد به این نام خوانده می‌شود . رود بانیاس از غار بانیاس در ارتفاع 329 متری در دامنه‌ی کوی شیخ در خاک سوریه ، سرچشمه می‌گیرد و به مسافت دو کیلومتر در خاک سوریه ، پیش از آنکه وارد خاک فلسطین شود جریان دارد ، و این دورترین سرچشمه‌ی رود اردن در جهت مشرق است . طول آن در حدود 9 کیلومتر است و در یک مجرای تنگ و عمیق با شیب تقریبی 5 متر در کیلومتر جریان دارد . انشعابات زیادی به آن می‌پیوندند که مهم ترین آن رود العل ، رود خشابی و رود زاری می‌باشند . رود بانیسا به داشتن پیچ‌های بزرگ شهرت دارد و در مسیر جریان آن سنگ‌های زیادی دیده می‌شود . جریان آب آن شدید است ، متوسط حجم کانال آن در حدود بیست متر و متوسط عمق مجرایش در حدود دو متر است .

آب دهی رودخانه تابع تغییرات موسمی و سالیانه است و بیش از تغییرات رود دان می‌باشد . زیرا در حالی که متوسط معدل آب دهی آن در زمستان به 16 متر مکعب در ثانیه کاهش پیدا می‌کند . متوسط معدل آب دهی سالیانه‌ی آن در ربع سوم قرن جاری 120 میلیون متر مکعب و حد نهایی آب دهی آن در سال 1944/1945 میلادی به 148 میلیون متر مکعب و حداقل آن در سال 1960/1961 به 81 میلیون متر مکعب رسید .

    1. رود حاصبانی : نسبت آن به روستای حاصبیا می‌رسد . سرچشمه‌ی این رود در خاک لبنان و از دامن‌های شمال غربی کوه شیخ در ارتفاع 900 متری از سطح دریا و به مسافتی حدود 48 کیلومتر از مرز فلسطین قرار دارد . فاصله‌ی میان نهر حاصبانی و نهر لیطانی فقط شش کیلومتر است . ارتفاع آب این رودخانه بسیار اندک است . رودخانه در مجرای تنگ از میان سنگهای بازلتی که در دو طرف آن قرار گرفته جریان دارد . مجرای فوقانی آن خشک است و تنها درفصل باران آب در آن جریان دارد . در نزدیکی روستای حاصبیا در فاصله‌ی 19 کیلومتری مرز فلسطین رود حاصبانی به صورت دائم جریان می‌یابد و عرض مجرای آن به حدود 15 متر می‌رسد .

در فاصله‌ی چهار کیلومتری خاک فلسطین چشمه‌های دائمی فراوانی آن را تغذیه می‌کنند که چشمه‌های وزان از جمله‌ی آنهاست . متوسط آب دهی موسمی رودخانه بین 20 متر مکعب در ثانیه در فصل زمستان و 4/1 متر مکعب در ثانیه در شهریور ماه است . متوسط آب دهی سالیانه‌ی رود حاصبانی در ربع سوم قرن حاضر در حدود 153 میلیون متر کعب و حداکثر آن 236 میلیون متر مکعب در سال 1947/1948 و حداقل 5/63 میلیون متر مکعب در سال 1960/1961 بوده است .

رود حاصبانی پیش از اینکه به دو رودخانه‌ی دان و بانیاس بپیوندد از رود بریگیت که دورترین سرچشمه‌ی غربی رود اردن است تغذیه می‌شود و به نام " نهیر الجبل الصغیر " [رودک کوه کوچک] یا " نهیر مرج عیون " [رودک مرج عیون] معروف است زیرا آبهای آن در دره‌ی تنگی که اطرافش تپه‌های روستای مرج عیون احاطه کرده است جریان دارد . بیشتر آب این رودخانه برای آبیاری در لبنان استفاده می‌شود و متوسط آب دهی سالیانه آن 5 میلیون متر مکعب است .

آب دهی سالیانه‌ی رود اردن پس از پیوستن سایر رودها به آن در حدود 520 میلیون متر مکعب می‌باشد . پهنای کانال آن در نقطه‌ی تلاقی بیش از 15 متر نیست . رودخانه در میان دو کناره که هشت متر پایین تر از سطح جلگه است جریان می‌یابد ، سپس پهنای کانال رودخانه درقسمت جنوب در منطقه‌ی باتلاق‌های حوله پیش از اینکه خشکانده شوند به کمتر از 30 متر می‌رسد . از آن پس این کانال پس از طی مسافت 10 کیلومتر در منطقه‌ی باتلاق‌ها به دریاچه‌ی حوله می‌ریزد . کانال رودخانه پس از آنکه دریاچه و باتلاق‌های آن خشکانده شدند به سه کانال صنعتی تقسیم می‌شود ، شمالی و شرقی و غربی که سپس در مجرای طبیعی رودخانه به هم می‌پیوندند .

  1. مجرای میانه : رود اردن پس از خارج شدن از دریاچه حوله به آرامی در مسافت سه کیلومتر در یک جلگه‌ی زراعتی جریان پیدا می‌کند تا اینکه به پل بنات یعقوب برسد و در جنوب این پل وارد یک مجرای تنگ و عمیق می‌شود که شیب آن بسیار تند و سرعت جریان آب بسیار زیاد است و پیش از آن وارد جلگه‌ی بطیحه و سپس دریاچه‌ی طبریه شود مسافت 12 کیلومتر را به همین شکل طی می‌کند و سپس مجدداً سرعت آن ، مانند سرعتش در فاصله‌ی میان منطقه‌ی حوله و پل بنات یعقوب کم می‌شود . شیب رودخانه در مجرای میانه‌ی آن که طولش 16 کیلومتر است در حدود 282 متر می‌باشد یعنی 5/17 در هر کیلومتر . بدین ترتیب شیب آن در مجرای میانه در بالاترین مقدار است .
  2. مجرای تحتانی : رود اردن از قسمت جنوب غربی دریاچه‌ی طبریه خارج می‌شود و با آبهای نیلگون و زلال خود به سمت جنوب جریان پیدا می‌کند . عرض مجرای آن در این قسمت در حدود 25 متر و عمق آن بین 2 تا 3 متر می‌باشد و دارای پستی و بلندی‌های فراوانی است . در فاصله‌ی هشت کیلومتری جنوب دریاچه‌ی طبریه به شعبه‌ی مهم و اصلی خود ، رود یرموک ، که متوسط آب دهی سالیانه اش 460 میلیون متر مکعب است می‌پیوندد .

از این منطقه به بعد جریان آب رودخانه شدت پیدا می‌کند و فشار آن زیاد می‌گردد . در فاصله‌ی دو کیلومتری جنوب محل اتصال آن با رود یرموک ، پل مجامع احداث گردیده است . جریان رودخانه در زمان کم آبی و به هنگام طغیان ، متفاوت است . پهنای آن هنگام کم آبی 70 متر و در زمان طغیان بین 150 تا 300 متر است . معدل شیب زمین در دره‌ی میان دریاچه‌ی طبریه و بحرالمیت 79/1 متر در هر کیلومتر است . ولی معدل شیب مجرای رودخانه به تنهایی تقریباً نصف این اندازه است زیرا پیچ و خمهای فراوان مجرای آب موجب می‌گردد که طول مسیر آن دو برابر گردد .

در دو طرف مجرای تحتانی ، هم فرسایش وجود دارد و هم رسوبات ، زیرا فرسایش در قسمت راست و رسوبات در قسمت چپ آن ایجاد می‌گردد . رودخانه ، مقداری از رسوبات خود را نیز در بستر خود جای می‌دهد ، این پدیده را در دهها دماغه‌ی شنی ، موانع قلوه سنگی و جزایری که در تابستان در بستر رودخانه ایجاد می‌شود می‌توان مشاهده کرد . مهم ترین انشعابات در قسمت راست رودخانه از شمال به جنوب عبارتند از نهرهای مجاس ، بیره ، عشه ، جالود ، شوباش ، مالح ، فارعۀ و قلط . مهم ترین انشعابات در قسمت چپ از شمال به جنوب عبارتند از ، رود یرموک ، دره‌ی العرب ، دره‌ی زقلاب ، دره‌ی یابس ، دره‌ی کفرنجه ، دره‌ی راجب ، رود زرقاء ، دره‌ی شعیب ، دره‌ی کفرین و دره‌ی حسبان .

اکثر این دره‌ها عمیق و پر پیچ و خم است که آب فراوانی به رود اردن می‌ریزند . دره‌های کوچکی نیز وجود دارند که از دامنه‌های تپه‌های حد فاصل میان غور و زور شروع می‌شوند و رود اردن منتهی می‌گردند . بر روی رود اردن دو پل احداث گردید که یکی در جنوب مصب رود زرقاء است به نام پل دامیه یا پل شاهزاده محمد و دیگری در شمال بحرالمیت به نام پل ملک حسین که جاده‌ی عمان - بیت المقدس از آن می‌گذرد .

مجرای تحتانی رود اردن منتهی به دلتایی است منحنی شکل و قوسی که رأس آن در شمال نزدیک پل ملک حسین است و فقط در این قسمت مصب فعلی رود اردن که در طول 5 کیلومتر در زمین دلتا امتداد دارد مستقیم و خالی از پیچ و خم می‌باشد . میانگین آب دهی رود اردن پیش از مصب آن در بحرالمیت در چهل سال اخیر 875 میلیون متر مکعب بوده که حد نهایی آن در سال 1924/1943 به مقدار 648 میلیون متر مکعب بوده است .

مآخذ :

  1. Gregor,J. : The Rob Roy on the Jordan, London 1886.
  2. Irwin,W. : The salts of the dead sea and River Jordan Geographical Journal. Vol.LXI.1923.
  3. Libby, W . and Hoskin, F.E. : the River Jordan and petra. Vol.1,1905.
  4. Shattner,I. : The lower Jordan Valley, Jerusalem 1962.
  5. صالح ، حسن عبدالقادر : الاساس الخطر فی للنزاع العربی - الاسرائیلی حول میاندالاردن ، مجلسه کلمة الاداب ، الجامعة الادینة ، المجلد3 ، عمان 1972 .