اخوان المسلمین فلسطین و گروه‌های ملی فلسطینی ( روابط - )

از دانشنامه فلسطین


اخوان المسلمین معنقد است علت اصلی به بن بست رسیدن مسأله فلسطین آن است که جناح‌های ملی گرای فلسطینی اقدام به جداسازی اعتقادات مردم فلسطین از سلاح‌هایشان کرده‌اند . این مسأله وقتی بیشتر بروز یافت که سرزمین‌های اشغالی هر روز شاهد توسعه روز افزون عملیات جهادی جوانان طرفدار جنبش اسلامی در تمامی سطوح شد . در حال که در صحنه‎های داخلی بین المللی ، فلسطین شاهد عقب نشینی و افت جریاناتی گردید که مردم فلسطین را از اعتقادات و از فطرت الهی و هویت اسلامی و اسلحه‌اش دور ساختند .

اخوان المسلمین در موقعیت دیگری موضعشان را در قبال مسأله فلسطین و گرایشات ملی گرا به این نحو عنوان می‌کند :

" گرایشات سیاسی ملی گرا که در طول 20 سال گذشته ثابت کرده که در مبارزه و پیکارشان شکست خورده‌اند ، اجازه ندارند فعالیت‌های سیاسی را در صحنۀ پیکار فلسطین احتکار کنند . کما اینکه جایز نیست اسلام را که یک آیین زنده و فعال و حیات بخش می‌باشد از صحنه رویارویی با دشمن صهیونیستی خارج ساخت . زیرا اسلام تنها عنصری است که اگر به آن مکان داده شود می‌تواند موازنه را دگرگون سازد و اوضاع را تغییر دهد و سرزمین را آزاد کند و حقوق غضب شده را به صاحبانش بازگرداند . " در خصوص موضع گیری اخوان المسلمین در قبال سازمان آزادی بخش فلسطین ، این جماعت همواره ساف را به باد انتقاد گرفته است .

رهبران اخوان به اصول و مرامنامه‌های جناح‌های تشکیل دهنده سازمان آزادی بخش فلسطین معترضند و معتقد هستند در صورت رویکرد بازگشت این جناح‌ها به اسلام ، راه صحیح پیکار برای آزادی فلسطین هموار می‌شود . اخوان المسلمین اعلام می‌دارد ، سازمان‌های فلسطینی موجود در عرصه مبارزاتی فلسطین از اصولی پیروی می‌کنند که مملو از اختلافات و تضادها است و چه بسا برخی از آنان به روشنی از اندیشه‌های راست‌گرایی و چپ‌گرایی ضد اسلامی تبعید می‌کنند .

بعضی از این جناحها اعلام میدارند که خواهان دولت فلسطینی غیر دینی میباشند . این اختلاف نظرها و تفرقه2ها باعث شده فلسطینیان در معرض انواع فتنه‌ها و ضربان سنگین و فاجعه‌های دردناک واقع شوند ، لذا ما معتقد هستیم که اولین گام برای شروع حرکت صحیح آن است که اندیشه‌های مخرب کنار گذاشته شود و این سازمان‌ها به اسلام و خدا بازگردند . صفوف خویش را تحت لوای اسلام متحد سازند و برای حل مسأله‌شان راه‌هایی را که اسلام مشخص کرده برگزینند . همچنین با قدرت تمام اقدامات سازشکارانه و تسلیم طلبانه با قوم یهود را تحریم کنند و با آنان به ستیز برخیزند .

در مقابل این دیدگاه ، طرفداران جنبش ملی گرا ، موضع مخالف و مبهم اخوان المسلمین را نسبت به حقوق جنبش آزادی بخش فلسطین [به عنوان نماینده واقعی مردم فلسطین] و مردود دانستن اندیشه گفت و گوهای بین المللی صلح و تشکیل دولت مستقل فلسطین را در راستای مواضع هر کدام از کشورهای اسرائیل و آمریکا تلقی می‌‌کنند . آنها معتقدند که مواضع اخوان المسلمین ، مبتنی بر اینکه کل سرزمین فلسطین را باید از دست یهودیان گرفت و به فلسطینیان باز پس داد نمی‌توان جدی گرفت . زیرا اخوان المسلمین با نظام‌هایی چون اردن و عربستان ارتباط دارد که به تحقق این هدف اعتقاد ندارند و هرگز برای تحقق چنین هدفی گام بر نمی‌دارند . به طور مثال کشور اردن در بهترین حالات خواهان مبادله زمین در ازای صلح می‌باشد . یعنی استرداد کرانه باختری رود اردن و نوار غزه و ایجاد روابط کندرالی با دولت فلسطین در آن دو بخش از سرزمین فلسطین . این در حالی است که عربستان سعودی در ماه اوت 1981 طرح فهد را اریه کرده و موجودیت کلیه کشورهای منطقه را به رسمیت شناخته و طرف‌های درگیر را به تحقق صلح میان آنان دعوت کرد . لذا تئوری دعوت به آزادی فلسطین و تشکیل دولت اسلامی در آن کشور بدون داشتن هیچ اقدام عملی توأم با این دعوت ، امری است که اسرائیل صدها سال امکان آن را دارد .

با وجودی که میان بنیانگزاران جنبش فتح و جماعت اخوان المسلمین روابط تاریخی وجود داشته است اما درگیریهایی که سال‌های 1981 - 1982 در دانشگاه عربی النجاح اتفاق افتاد در اصل میان طرفداران جنبش ملی و طرفداران گرایشات اسلامی بوده است . کما اینکه درگیریها و مخاصمات خونینی که بین سال‌های 1982 و 1987 در دانشگاه اسلامی غزه به وقوع پیوست در مجموع میان هواداران دو گرایش مزبور بود ، مگر در موارد معدودی که طرفداران گرایشات چپ‌گرا همچون مارکیستها و جبهه خلق برای آزادی فلسطین در آن نقش داشته‌اند .

طرفداران گرایشات اسلامی معتقدند تنها جریاناتی که قادر است با جنبش اسلامی به رقابت برخیزد جنبش فتح است . زیرا جنبش اسلامی به آسانی قادر است چپ‌گرایان را متهم کند و آنان را از صحنه خارج کند . لیکن چنین کاری را نمی‌توان با جنبش فتح کرد ، زیرا این جنبش از نفوذ قوی مردمی در داخل و خارج سرزمین‌های اشغالی برخوردار است و به هیچ وجه امکان ندارد این جنبش را به مارکیست بودن متهم نمود .

روی هم رفته گرایشات ملی گرا ، مواضع و عملکرد اخوان المسلمین را با شک و تردید نگریسته و ایده اخوان مبنی بر فراهم شدن شرایط مناسب و به وجود آوردن یک نسل جدید مسلمان و متعهد را نپذیرفته و این مقوله را که اخوان المسلمین در عملیات مسلحانه شرکت نمی‌کنند تا در معرض سرکوب نیروهای صهیونیستی قرار نگیرد مردود میداند . ادعای اخوان المسلمین را نیز که به دلایل شرایط سخت و طاقت فرسا قادر نیستندعملاً وارد صحنه مبارزه با اشغالگران صهیونیست شوند رد کرده‌اند .

مآخذ :

  1. ابو عمرو ، زیاد : الحرکة الاسلامیة فی الضفة الغربیة و قطاع غزه ، دارالاسوار ، عکا 1989 .
  2. ساره ، فایز : الظاهرة الاسلامیة فی فلسطین ، مرکز الدراسات الفلسطینیة ، دمشق 1988 .
  3. الحوت ، بیان نوبهض : القیادات و المؤسسات السیاسیة فی فلسطین 1917 - 1948 ، مؤسسۀ الدراسات الفلسطینیة ، بیروت 1981 .