ابراهیم بن عبدالرحیم بن جماعة ( 725 - 790ھ/1324 - 1388م )

از دانشنامه فلسطین


وی به شیخ الاسلام ، قاضی القضاة ، برهان الدین ، أبواسحاق ابن جماعه الکنانی الحمدی المقدسی معروف بود . در مصر متولد شد و در آنجا پرورش یافت و دانش را از جد خود و اهل خانواده اش کسب کرد . ابن عماد حنبلی گفته است که برهان الدین طبق خواسته ی خودش در محضر درس پدر بزرگ ، پدر و نیز بعضی از بزرگان در مصر حاضر می شد و به کسب علوم می پرداخت .

برهان الدین در جست و جوی علم به شام روی آورد و از دانشمندان آنجا نیز کسب علم کرد و همراه جمال الدین عبدالرحمن بن یوسف المزی الدمشقی متوفی به سال 742 ھ/1340م و ذهبی ، حدیث و فقه و عربی و دیگر علوم را فرا گرفت .

برهان الدین به سخنرانی و خطابه اشتغال ورزید . پدرش در سال 739ھ/1337م فوت کرد و " خطابة القدس " ( سخنرانی در قدس ) بر عهده ی او گذاشته شد به دلیل کمی سن وی شخص دیگری نیابت آن را به عهده گرفت ولی بعد از آن خود برهان الدین این نیابت را عهده دار گردید و به خاطر آن به بیت المقدس رفت . سپس تدریس در مدرسه ی " صلاحیه " بیت المقدس نیز در سال 761ھ/1359م به آن اضافه شد .

برهان الدین در مدرسه ی صلاحیه در سال 773ھ/1371م به تدریس ادامه داد . وی در تدریس کوشا بود و خوب درس می داد و دارای اخلاق حمیده و پسندیده بود .

در سال 773ھ/1371م برهان الدین منصب قضاوت را در مصر به عهده گرفت و با پاکی ، قاطعیت و عفت به این کار تا سال 777ھ/1375م که از آن کناره گیری کرد اشتغال داشت ولی بعد حاکم او را برای مدتی راضی کرد اما مجدداً در این سال او خود را از کار ( قضاوت ) کنار کشیده به بیت المقدس برگشت و سخنرانی در مسجد الأقصی و تدریس مدرسه ی صلاحیه را به عهده گرفت . در سال 781ھ/1379م برهان الدین برای بار دوم منصب قضاوت در مصر را عهده دار گردید ولی در سال 784ھ/1382 م کناره گیری کرد ، به بیت المقدس بازگشت و به تدریس و خطابه ادامه داد .

در اواخر سال 785ھ/1383م ، برهان الدین به قضاوت و سخنوری در دمشق پرداخت و سپس در سال بعد شیخ الشیوخ شد و بر این منصب باقی بود تا اینکه در آنجا وفات یافت . برهان الدین علوم شرعی ، علوم لغوی و نیز فقه را تدریس می کرد و به تفسیر اهتمام می ورزید و تفسیر را در ده جلد به خط خودش همان طور که ابن حجر عسقلانی می گوید جمع آوری کرد . برهان الدین در علوم مشارکت خوبی داشت تا اینکه به ریاست علمای زمانش رسید و توصیف کرده اند که بزرگترین فقیهان و بقیه ی بزرگان زمان است . او حدیث صاحبان حدیث را دوست می داشت نیز دوستدار ادب بود و توجه خاصی به شاعران داشت و عاشق کتاب و به دست آوردن آن ( کتاب ) بود . ابن حجر نقل کرده که او : کتب نفیس و با ارزش با دست نوشته ی آن که برای دیگران آماده نشده بود به دست آورد . در کنار همه ی اینها اخلاقی حمیده و پسندیده و سینه ای گشاده داشت ، بخشش بسیاری داشت و به حق قضاوت می کرد و برای از بین بردن فساد کوشا بود . گفته شده او کسی بود که منبر مرمر در صخره ی شریفه در بیت المقدس را ساخت که قبل از آن از چوب بود . از ابن جماعة اشعار کمی باقی مانده است که بن حجر عسقلانی آنها را روایت کرده است .

مآخذ :

  1. عسقلانی ، ابن حجر : إبناء الغمر بأبناء العمر ، دمشق 399ھ .
  2. عسقلانی ، ابن حجر : الدرر الکامنه فی اعیان المآئه الثامنه ، حیدر آباد ، 1954 - 1950 .
  3. بردی ، ابی تغز : المتهل الصافی و المستوفی بعد الوافی ، قاهره ، 1956 .
  4. حنبلی مجیرالدین : الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل ، نجف 1968 .
  5. حنبلی ، ابن عماد : شذرات الذهب فی أخبار من ذهب ، قاهره 1931 .
  6. نعیمی ، عبدالقادر : الدارس فی اخبار المدارس ، دمشق ، 1367 - 1370ھ .