آب و صلح خاورمیانه ، ( مسأله - )

از دانشنامه فلسطین


مسأله آب در خاورمیانه همواره یکی از مسائل مورد بحث در مناقشات اعراب و اسرائیل بوده است علی رغم این که بسیاری از کشورهای منطقه از دامنه خطر مشکل آب و ضرورت آن در منطقه ، درک درستی نداشته و گرفتار نوعی سهل انگاری بوده اند . اسرائیل توانست با حمایت امریکا و غرب به بهترین وجهی بدون توجه به قوانین بین المللی از این مسأله برای خود بهره برداری کند . ( نک : اردن ، بهره برداری از رود و سرچشمه های آن ) با این وجود اعراب صرفا به یکسری اقدامات جزئی و کوتاه مدت در خصوص بهره برداری از منابع آبی منطقه بسنده کردند ، و چاره اندیشی اساسی جهت حل این مشکل توسط آنها صورت نگرفت تا جایی که مسأله آب یکی از مسائل مورد بحث در مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل و بطورکلی در برقراری صلح در خاورمیانه مطرح گردید .

مشکل تاریخی و روزافزون آب در خاورمیانه و اهمیت آن در برقراری صلح اعراب و اسرائیل از جنبه های زیر مورد توجه قرار گرفته است .

  1. تعداد زیادی از کشورهای منطقه از کل منابع آبی که در دسترس می باشد بهره برداری کامل می کنند و این درحالی است که در سال 1994 مقدار آبهای قابل جایگزینی ( آبهایی که پس از مصرف مجددا از منابع داخلی تأمین می شود ) در منطقه به میزان 80% کاهش یافت و با توجه به این که میانگین موجودی آب در سال 1960 برای هر نفر 3430 متر مکعب بوده ، حسب نظر کارشناسان مربوطه این میزان تا سال 2025 به 667 مترمکعب برای هر نفر در سال می رسد . در سال 1994 میزان اندوخته های آبی ( اعم از آبهای سطحی و منابع زیرزمینی ) در منطقه بالغ بر 1473 مترمکعب برای هر نفر بوده که این مقدار بسیار پایین تر از میانگین ( استاندارد ) جهانی موجودی آب برای منطقه ای به وسعت خاورمیانه است ، چرا که این میزان می بایست بنابر استاندارد یادشده چیزی حدود 7685 مترمکعب برای هر فرد باشد .

کشور اردن حدود یک میلیارد متر مکعب آب قابل به جایگزینی در اختیار دارد ، ولی تعداد جمعیت آن ( تا سال 2025 ) به دو برابر افزایش پیدا خواهد کرد و لاجرم بهره آبی آنان نیز بالاتر از 91 مترمکعب سرانه سالیانه نخواهد بود . اسرائیل 7/1 میلیون مترمکعب آبهای قابل به جایگزینی در داخل کشور در اختیار دارد و 450 میلیون مترمکعب نیز از منابع غیرداخلی به دست می آورد . در حالی که به طور کلی حدود 15/2 میلیارد مترمکعب آب سالیانه در اختیار داشت و با این وجود طبق برآورد کارشناسان آب در خاورمیانه میانگین سرانه سالیانه آب در آنجا از 467 مترمکعب به 311 مترمکعب کاهش پیدا می کند . میزان موجودی آب در لبنان حدود 3300 متر مکعب سرانه سالیانه ( روزانه حدود 9 متر مکعب ) می باشد که تمامی آن از منابع داخلی تأمین می شود . ضمن این که 6/8 میلیارد متر مکعب از آب لبنان به سوی اسرائیل سرازیر می شود .

  1. همکاری کشورها در استفاده از منابع آبی مشترک از مشکل ترین موارد مناقشه بین آنها بوده است که البته ناشی از خصوصیات بین المللی بودن این منابع و محدود بودن مقررات و وجود معدود پیمانهایی در مورد چگونگی استفاده از آنها بوده که البته همان پیمانها هم معمولاً دستخوش بازیهای سیاسی و توجیهات استعماری متفاوت گشته و راه گریز کشورها از اجرای دقیق آن کماکان باز بوده است .
  2. بخش زیادی از آبهای موجود در منطقه ، در خارج از کشورهای استفاده کننده از آن سرچشمه می گیرد ، کما این که بسیاری از کشورها نیز جهت دستیابی به بخش عمده ای از آب مورد نیاز خویش ، متکی به آبهایی هستند که از خارج قلمرو آنان جاری می شود . اسرائیل ، اردن و سوریه نیز از جمله کشورهایی هستند که هر کدام به میزان متفاوتی با دیگری ، همواره متکی به آبهایی بوده اند که از خارج قلمروشان سرچشمه می گیرد . در نتیجه ، اینگونه کشورها با مشکلات متفاوتی مواجه بوده اند که نیازمند دستیابی به راه حل سریع می باشند . از جمله : تدوین حقوق مخصوص به آب ، چگونگی توزیع این گونه آبها در بخشهای مختلف ، کاهش مرغوبیت آبهای سطحی به دلیل استفاده غیرصحیح و انشعاب غیراصولی در نزدیکی سرچشمه ها و استفاده بیش از اندازه و نیز آلوده شدن آنها ، که همگی این معضلات بایستی توسط دولتهای مربوط به حل و رسیدگی شود .

از طرفی همیشه آب نقش مهمی در زمینه صید ماهی ، تولید برق ، حمل و نقل ، صنایع ، جهانگردی و تفریح بازی کرده است و ایجاد تمهیداتی در سواحل شرقی دریای مدیترانه ( سوریه ، لبنان و اسرائیل ) جهت تأمین آب تصفیه شده برای استفاده حدود 250 میلیون نفر نیز مستلزم صرف دهها میلیارد دلار هزینه بوده است . لذا تمامی موارد یاد شده موجب گردیده تا مسأله آب نقش قابل توجه و ویژگی خاصی در کشمکش اعراب و اسرائیل و حتی مذاکرات صلح آنها داشته باشد . بدین لحاظ در فرایند صلح خاورمیانه از سوی اسرائیل بر آن تأکید شده است . در این راستا طرحهای مشترکی نیز در زمینه آبیاری ( مزارع و مشروب ) بین اعراب و اسرائیل امضاء شد . از دید اسرائیلیها ، دو نوع طرح کلی در این رابطه می تواند وجود داشته باشد : یکی طرحهای قطعی و دیگری طرحهای احتمالی که اجرای آنها بستگی به توافقنامه ها و پیمانهای اسرائیل با همسایگانش دارد ، چرا که دامنه آنها بیش از یک ملت را در برمی گیرد . دیدگاههای اسرائیل در این چارچوب را می توان در موارد زیر تجسم کرد :

الف - در ارتباط با لبنان :

هدف اسرائیلیها از امضاء پیمان همکاری خود در زمینه آبی بهره برداری از موارد زیر بوده است .

  • تولید برق از آبی که از لبنان به سوی اسرائیل سرازیر می شود . در این مورد ، اساسا رودخانه حاصبانی و بعد از آن رود العیون مدنظر است .
  • انتقال آبهای داخل لبنان به سوی اسرائیل جهت استفاده دوگانه یعنی تولید انرژی و افزودن بر آب مصرفی ، که از نظر اقتصادی بسیار اهمیت دارد .

ب - در رابطه با اردن :

چندین جریان آبی در طول مرزهای مشترک میان دو کشور وجود دارد از جمله رود اردن ، یرموک ، بحرالمیت ، سیل عربه و دریای سرخ ، و البته اینها به جز منابع زیرزمینی آب است . طرحهای همکاری که اسرائیل در امضاء صلح با اردن دنبال عملی ساختن آنها بوده عبارتند از :

  • روانه کردن آب لیطانی به یکی از شاخه های فرعی رود اردن ( حاصبانی یا العیون )
  • باران گیری مصنوعی از ابرها
  • قسمتی از آبهای مدیترانه و دریای سرخ جهت تولید برق به بحرالمیت ریخته شود .

ج - در رابطه با مصر :

چارچوب همکاری آبی میان مصر و اسرائیل در فرایند صلح خاورمیانه نیز مبتنی بر اصول زیر است :

  • مشارکت اسرائیل و مصر در انجام امور کشاورزی در مصر . در این مسأله ترکیبی از هر دو طرف به کار گرفته می شود و اسرائیل نیز از امکانات فنی ، مکانیزه و کارشناسان و نیز مدیریت تخصص یافته تر خویش بهره خواهد جست . انتقال بخشی از آب نیل به طرف شمال اسرائیل و نوار غزه و منطقه نقب ، کمااین که انتقال آن به کرانه غربی و اردن نیز امکان پذیر است .

د - در رابطه با ترکیه :

طرح لوله کشی آب از ترکیه به اسرائیل با موافقت کشورهای عربی با توجه به این که موافقت و سهیم شدن مالی اعراب که لوله های حامل آب از کشورهای آنها عبور می کند ، تضمین کننده اصلی موفقیت این طرح به شمار می رود .

مأخذ :

  1. صفاتاج ، مجید ، دانشنامه فلسطین ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1380 .