صهیون

از دانشنامه فلسطین


صهیون (sehyun) یا " صیون " (Zion) قسمتی از شهر قدس و نام تپه و قلعه ای در قدس است . در زبان عربی با نام های " جبل المکبر " و " جبل الزیتون " به آن اشاره شده است .

در کتاب مقدس به عنوان شهر داود تعریف شده است ( دوم سموئیل 705 ) . اصلاً این لفظ به قلعه یبوسیان واقع بر تپه جنوب شرقی بیت المقدس اطلاق شده است که داود آن را فتح کرد و قصری محلی برای تابوت عهد در آن برپا نمود ( اول پادشاهان 108 ) لفظ صهیون اشاره به اورشلیم و سرزمین موعود و آرزوی مسیحایی است و بنی اسرائیل صهیونیست از آن گرفته شده است .

اصل این اسم چندان شناخته شده نیست . برخی معتقدند که این نام از واژه حورایی " صیا " مشتق شده است و به معنی " قلعه ، صخره ، مکان خشک یا آب جاری " است .

این کلمه در آغاز برای اشاره به قلعه یبوسیان در جنوب شرقی قدس در پایین تل اوفیل و جبل الهیکل یا جبل البیت یا هضبة الحرم به کار می رفت . پس از آن این محل به دست داود افتاد " بیت داود " خوانده شد و پس از پایان حکومت او واژه " جبل صهیون " به تل اوفیل و جبل البیت اطلاق شد . در زمان " حشمونیان " که جبل البیت با نام جبل صهیون خوانده می شد و همچنین گفته می شد که داود در آنجا دفن شده ، کاربرد این نام رواج یافت .

اما از آغاز قرن اول میلادی ، جنوب غربی شهر قدس به این نام خوانده شد و هم اکنون نیز به آن جبل صهیون گفته می شود . با وجود این بیشتر اندیشمندان معتقدند که این منطقه ، محل اصلی جبل صهیون نیست .

براساس تفکر حلولی یهودی ، خداوند در این کوه مقدس زندگی می کند . در مزامیر چنین آمده است : " در وصف خداوند که در اورشلیم سلطنت می کند بسرایید " ( مزامیر ، 9/11 ) . اما تفکر حلولی هر چیز را به سطحی یگانه بازمی گرداند و این یعنی تداخل اشیا و پدیده ها و از بین رفتن حدود آنها و حل شدن همه آنها در یک کل . از این رو دلالت واژه رفته رفته گسترش یافته و هر زمان و مکانی را که با قوم مقدس رابطه دارد ، دربر می گیرد .

از این رو واژه صهیون تنها به کوه اشاره ندارد بلکه مفهوم شهر مقدس را نیز شامل می شود . اما صهیون تنها شهر نیست بلکه " مادر یسرائیل " نیز هست که قوم یهود از آن زاده شده است . بدین سبب اصطلاح " بنت صهیون " به قوم یهود اطلاق می گردد .

گستره معنایی این کلمه باز هم گسترده تر می شود و پس از آن دیگر صهیون تنها به معنی مادر نیست بلکه " همسر دور شده " نیز معنا می دهد ؛ یعنی همان قوم یهود که از درد و سختی تبعید در رنج است . سپس دایره معنایی این واژه گسترش بیشتری یافته و واژه صهیون بر قوم و زمین دلالت می کند و کل سرزمین مقدس صهیون خوانده می شود . صهیون نیز همچنین به معنی آسمان نیز هست .

معنی این واژه همچنان گسترش می یابد تا آنکه می بینیم که صهیون ( کوه ، شهر یا زمین ) به معنای پایتخت تمام جهان به هنگام آمدن ماشیح درمی آید . صهیونهمچنین از دلالتهای ژرف اخروی نیز برخوردار می گردد و بدین ترتیب صهیون در وسط و اوج جغرافیا و تاریخ قرار می گیرد .

در تلاشهایی که جهت فرو نشاندن گرایش مشیحانی و مهار کردن گرایشهای افراطی یهودی انجام شد ؛ فقیهان یهود واژه صهیونی را این گونه تفسیر کردند که خداوند تنها به معنای دینی آن را برگزیده است . پیرو این تفکر ، سکونت در صهیون از نظر مذهبی عملی نیک شمرده می شود و دوست داشتن صهیون و اشتیاق بدان امری مذهبی است و این سخن بدان معناست که صهیون یک مکان جغرافیایی نیست بلکه مفهومی دینی است .

جنبش صهیونیستی این تفاوت و تمایز را فرو گذارد و تفسیری لفظی از صهیون ارائه دد تا دیگر نماد دینی نبوده ، مکان مناسبی برای مهاجرت باشد . نام جنبش صهیونیستی نیز از همین واژه گرفته شده است .

به سبب خلطی که در قلمرو مفهومی این واژه به وجود آمد ، کلیسای انگلیکانی در نیوزلند در چاپ کتاب صلوات دو واژه صهیون و اسرائیل را حذف کرد و به جای صهیون عبارت " کوه مقدس خدا " و به جای اسرائیل عبارت " قوم خدا " را قرار داد .

کلیسا با این کار خود خلط میان این اصطلاحها را که پس از تسلط صهیونیستها بر این منطقه به وجود آمده بود ، از بین برد و مقصود اصلی دینی را روشن نمود .

مآخذ :

  1. المسیری ، عبدالوهاب : دایره المعارف یهود ، یهودیت و صهیونیسم ، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه ، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین ، جلد پنجم ، چاپ اول ، پاییز 1382 .
  2. مصاحب ، غلامحسین : دایره المعارف فارسی ، جلد دوم ، چاپ دفتر دایره المعارف با همکاری مؤسسه انتشاراتی فرانکلین ، تهران ، فروردین 1345 ه . ش .