کتاب سفید

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۴ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


مجموعه اسناد و مدارک و گزارش های سیاسی که درباره یک موضوع خاص از سوی دولت انگلستان تقدیم پارلمان می شود ، " کتاب سفید " (White Paper) نامیده می شود . این اسناد و مدارک در بررسی تاریخ سرپرستی انگلستان بر فلسطین نقش بسیار مهم و بارزی دارد ؛ و در فاصله 1922 تا 1939 ، شش جلد از آنها منتشر شده است :

1 - کتاب سفید مصوب ژوئن 1922 ( کتاب سفید چرچیل ) :

این کتاب به نام چرچیل سفید معروف است که در ژوئن 1922 به چاپ رسید و آن سندی است که چرچیل نخست وزیر انگلستان ارائه داده است . زمانی این کتاب منتشر شد که جوی از ناآرامی و تنش بر فلسطین حکمفرما گردید و پس از آشکار شدن جانب داری دولت انگلستان از نهاد صهیونیسم ، انتقاد روزنامه های انگلیسی از دولت بالا گرفت . بنابراین " چرچیل " تصمیم گرفت با انتشار یک بیانیه رسمی درباره سیاست بریتانیا در فلسطین به این حملات خاتمه دهد .

این سند که از سوی چرچیل وزیر مستعمرات ارائه شد ، گزارش بسیار مهمی از سیاست بریتانیا را در برداشت . این کتاب بر مفاد اعلامیه بالفور ( 1917 ) صحه گذاشت ، پس از آن اعلام کرد که فلسطین هرگز بدان گونه که انگلستان انگلیسی شمرده می شود ، یهودی نخواهد گشت ؛ واین امر به معنای یهودی کردن کل فلسطین نمی باشد . ملت عرب نباید از این مسأله بیم داشته باشند چرا که به معنای برتری یهود بر عرب نیست همچنان که مهاجرت یهودیان براساس قدرت اقتصادی و انگلستان برای ایجاد شورای قانونی در خصوص انتخاب و تعیین تلاش خواهد کرد . بنابراین اعراب نباید بیمی از اخراج جمعیت عرب فلسطینی یا محو شدن و از میان رفتن فرهنگ و زبان خود داشته باشند .

این سند اضافه می کند که " در اعلامیه بالفور هیچ اشاره ای مبنی بر اینکه فلسطین کاملاً و صرفاً وطن " ملی " یهودی خواهد گشت وجود ندارد و ایجاد چنین وطن ملی در فلسطین به معنای تحمیل هویت و تابعیت یهودی بر تمامی ساکنان این سرزمین نخواهد بود . "

به این ترتیب ، سند یاد شده نشان دهنده سیاستدولت بریتانیا درباره مسائل مربوط به مهاجرت بود و تصریح داشت که مهاجرت یهودیان ، تا هنگامی که در توان اقتصادی کشور باشد ، ادامه خواهد داشت و دولت از روند اعطای خودمختاری به منطقه حمایت خواهد کرد ؛ مشروط به اینکه یک شورای قانونگذاری متشکل از دوازده عضو انتخابی و ده عضو انتصابی و به ریاست کمیسر عالی ، حکومت خودگردان را اداره کند . این سیاست با مخالفت اعراب و یهودیان مواجه شد . این کتاب سفید منطقه شرق [رود] اردن را از فلسطین جدا کرده بود .

با این حال ، صهیونیستها به سرعت به موافقت با کتاب سفید روی آوردند . اما اعراب به مخالفت خود ادامه دادند ؛ زیرا هیأت فلسطینی [از سوی اعراب] هیچ اختیاری برای پذیرش هیچ یک از سیاستهای بریتانیا ، که مبتنی بر اعلامیه بالفور باشد ، نداشت . ساماندهی مهاجرت یهودیان هم در واقع به معنی خلق یک اکثریت یهودی بود که این خود به معنای تسلط صهیونیستها بر فلسطین بود .

2 - کتاب سفید مصوب اکتبر 1930 ( کتاب سفید پاسفیلد ) :

این کتاب به نام پاسفیلد سفید معروف است که در اکتبر 1930 به چاپ رسید . " لرد پاسفیلد " ، ( سیدنی ویب ) وزیر مستعمرات انگلستان ، در اکتبر 1930 در پی اغتشاش های خونین سال 1929 این کتاب را منتشر کرد .

دولت بریتانیا کمیسیون " شو " را برای بررسی واقعیات و عوامل این حوادث به فلسطین اعزام کرده بود و این سند را منتشر کرد تا بگوید که هم صدور اعلامیه بالفور و هم سرپرستی بریتانیا بر فلسطین ، تعهداتی را برعهده دولت انگلستان گذاشته است . پاسفیلد در آن تأکید کرده که پیمان بالفور بر دوش دولت انگلستات تعهدی در برابر یهود و غیر یهود می گذارد و ایجاد ( وطن ملی یهود ) یک امر اساسی برای نظامی قیمومیت نیست . دولت انگلستان گامی به طرف ایجاد شورای قانونی که در کتاب چرچیل سفید پیشنهاد شده بود برخواهد داشت .

این دولت با صدور اعلامیه بالفور ایجاد وطن " ملی " برای یهودیان در فلسطین را برعهده گرفت و با اعلام سرپرستی ، مسئولیت حفظ حقوق جمعیت غیریهودی این سرزمین را نیز پذیرفت .

سند یاد شده با این دیدگاه که ایجاد وطن ملی یهودیان تکلیف اصلی نظام سرپرستی است هم مخالفت کرد . سیاست پیشنهادی بریتانیا چهار بند اصلی داشت : امنیت ، پیشرفت قانونی ، پیشرفت اقتصادی و پیشرفت اجتماعی . دولت همچنین اعلام کرد که تحت هیچ فشاری از این سیاست عدول نخواهد کرد و با هرگونه تهدیدی که علیه امنیت منطقه صورت گیرد به شدت برخورد می کند و به سوی ایجاد شورای قانونگذاری که در کتاب پیشین ( کتاب چرچیل ) پیشنهاد شده بود گام برمی دارد .

سند یاد شده مبتنی بر این دیدگاه بود که مساحت زمینهای قابل کشت فلسطین دیگر نمی تواند پذیرای مهاجران جدید باشد . دولت بریتانیا در این سند از سیاست آژانس یهود در مورد مهاجرت و اسکان به شدت انتقاد کرد و آن را تهدیدی علیه حضور اعراب در فلسطین به شمار آورد که با ادعاهای صهیونیستها مبنی بر تمایل به همزیستی مسالمت آمیز با اعراب در تعارض است .

همچنین در این کتاب ، با حمله جهانی صهیونیستها مخالفت شده است و موجب به وجود آمدن بحث و جدلهای زیادی شد که تا ورود کمیته ویژه دولتی در مذاکرات با آژانس یهود به پایان نرسید با انتقاد شدید برخی از سیاستمداران بریتانیایی مواجه شد . آنان اتخاذ چنین سیاستی را شانه خالی کردن دولت بریتانیا از تعهدات موجود در سند سرپرستی می دانستند . وایزمن هم در اعتراض به آنچه عدم رعایت حقوق و آرمان های " ملت یهود " در ایجاد یک وطن " ملی " می دانست از ریاست آژانس یهود استعفا داد .

در نتیجه آن ، کتاب سیاه مکدونالد در فوریه 1931 به شکل نامه ای از جانب نخست وزیر انگلستان به وایزمن به عنوان سندی رسمی نوشته شد ( به چاپ رسید ) که به موجب آن دولت از مواضع کتاب پاسفیلد سفید عقب نشینی کرد و متعهد شد که مهاجرت به فلسطین را آسان گرفته و یهودیان را برای اقامت ( اسکان ) در فلسطین تشویق کند . این سند پس از آن بود که یک کمیسیون ویژه دولتی با نمایندگان آژانس یهود وارد مذاکره شد . حاصل مذاکرات ، نامه رمزی مک دونالد ، نخست وزیر انگلستان ، در 13 فوریه 1931 خطاب به وایزمن بود .

این نامه به منزله یک سند رسمی بود که به جامعه ملل و کمیسر عالی انگلستان در فلسطین ارائه شد و ظاهراً فقط تفسیر کتاب سفید پاسفیلد بود . اما در عمل بسیاری از قیود تحمیل شده بر جنبش صهیونیسم را از میان برداشت . این کار با تأکید بر این نکته انجام شد که تعهد موجود درسند سرپرستی یک تعهد کلی نسبت به " ملت یهود " است و نه فقط تعهدی نسبت به ساکنان یهودی فلسطین . نامه مک دونالد بر مفاد مقدمه سند سرپرستی ( که متن اعلامیه بالفور را هم دربرداشت ) تأکید و علاوه بر آن ، به حقوق " تاریخی " یهود در فلسطین نیز اشاره داشت . به این ترتیب ، نامه یاد شده با تسهیل مهاجرت یهودیان به فلسطین و حمایت از اسکان و اقامت ایشان در آن موافقت کرد .

3 - کتاب سفید مصوب ژوئیه 1937 ( کمیسیون پیل ) :

این کتاب براساس سیاست بریتانیا در فلسطین در زمان تهیه گزارش " کمیسیون سلطنتی فلسطین " معروف به گزارش پیل تنظیم شد . در این کتاب ذکر شد که دولت بریتانیا با برنامه تقسیم مصوب کمیسیون به صورت اصولی موافق است و اقدامات لازم را برای اجرای آن به عمل خواهد آورد . این دولت به منظور آنکه هر دو دولت عربی و یهودی تشکیل شوند ، به تعهدات خود در حفظ صلح و امنیت و نظم عمومی در بقیه مناطق فلسطین پایبند خواهد بود . برای عملی کردن برنامه ، دولت دو سیاست را اتخاذ کرد :

الف . ممنوعیت هرگونه تغییر در مالکیت اراضی که مانعی در راه اجرای برنامه دولت ایجاد کند .

ب . محدود کردن مهاجرت به هشت هزار نفر در فاصله زمانی آگوست 1937 تا مارس 1938 .

4 - کتاب سفید مصوب دسامبر 1937 ( کمیسیون وودهد ) :

این کتاب در دسامبر 1937 به وسیله کمیته وودهد به چاپ رسید و آن سندی است که شامل پیام وزیر مستعمرات انگلستان به واکهوب نماینده عالی این کشور در فلسطین می باشد که در مورد تعیین کمیته وودهد به بررسی جزئیات و راه حل های منطبق با طرح تقسیم می باشد که کمیته پیل در گزارشی آن را پیشنهاد کرده بود . بر این اساس که اگر این طرح عادلانه و عملی است در این صورت آ ن را برای جامعه ملل برای تطبیق خواهد فرستاد .

پس از آن ممکن است که سازمان های دولتی جدید برای مناطق یهودی و عربی ایجاد شود .

در حقیقت هدف از تشکیل این کمیته کنار گذاشتن طرح تقسیم به سبب تجدید انقلاب 1937 اعراب می باشد .

5 - کتاب سفید نوامبر 1938 ( گزارش کمیسیون وودهد ) :

به گزارش کمیته وودهد این کتاب در نوامبر 1938 به چاپ رسید بعد از اینکه کمیسیون وودهد در گزارش

خود خواستار آن شد که به دلیل بی فایده بودن طرح موردنظر کمیسیون بیل ، پیشنهادهای آن کمیسیون لغو شود . دولت بریتانیا هم ، که در کوه های فلسطین با آتش انقلاب مواجه بود ، کوشید با ارائه یک دیدگاه جدید این انقلاب را مهار کند .

این وضع به مخالفت با تقسیم منجر شد . زیرا مشکلات اداری ، سیاسی و مالی فرایند تقسیم باعث غیرعملی شدن ایده تقسیم گردیده بود . در این گزارش آمده است این کمیسیون برای ایجاد تفاهم بیشتر بین عرب و یهود تلاش خواهد کرد و آنان را به برگزاری کنفرانسی دعوت می کند که در آن نمایندگان عرب فلسطینی و کشورهای عربی و همسایه آنان و نمایندگان آژانس یهود در آن شرکت کنند تا در مورد آینده و همچنین موضوع مهاجرت به فلسطین به گفت وگو بپردازند .

بر این اساس ، دولت بریتانیا تلاشهایی را برای ایجاد تفاهیم بیشتر میان اعراب و یهودیان آغاز کرد . از جمله این تلاشها پیشنهاد برگزاری کنگره ای با حضور نمایندگان آژانس یهود و نمایندگان اعراب فلسطین و کشورهای عرب همسایه برای بحث و تبادل نظر درباره " سیاست آینده " و مسائل مربوط به مهاجرت به فلسطین بود . " اما اگر طرف های گفت وگو در یک مهلت مشخص به توافق نرسیدند ، دولت بریتانیا خود ، در این موارد تصمیم گیری خواهد کرد " .

6 - کتاب سفید ماه مه 1939 ( کتاب سفید مک دونالد ) :

شکست کنگره یاد شده منجر به صدور این سند شد که در آن آمده بود : " دولت بریتانیا سیاست جدیدی غیر از سیاست تقسیم را در پیش گرفته است . دولت اعلیحضرت برای برطرف کردن هرگونه تردید اعلام می دارد که هیچ سیاستی برای تبدیل فلسطین به یک کشور یهودی را در برنامه خود ندارد " .

این بدان جهت است که " چنین سیاستی با تعهداتی که سند سرپرستی برعهده این دولت گذارده است منافات دارد " . زیرا هدف دولت بریتانیا آن است که در مدت ده سال یک کشور مستقل ایجاد کند... ؛ کشوری که در آنبتوان حقوق اساسی همگان اعم از اعراب و یهودیان را تأمین کرد . بدین منظور ، اولین گام محول کردن پست های مدیریتی دولت به یهودیان و اعراب ( با توجه به نسبت جمعیتی هر یک از دو گروه ) است " .

دولت بریتانیا در این سند ، مهاجرت یهودیان را متوقف کرد . توقف این بار نه با دلایل اقتصادی ، بلکه به لحاظ مسائل سیاسی بود ؛ " زیرا دولت نمی تواند بگوید که در سند سرپرستی دلیلی هست که مهاجرت باید تا ابد ادامه داشته باشد... با اینکه تنها معیار عملکرد ما باید توان اقتصادی کشور برای ادامه مهاجرت باشد ؛ بلکه هنگام وضع سیاست مهاجرت نگرانی اعراب از مهاجرت نامحدود یهودیان نیز در نظر گرفته شود " .

بر طبق این سند ، مقرر شد که گسترش بی قاعده وطن یهودی " به معنای حکومت زور خواهد بود " . از این رو " دولت بریتانیا تصمیم گرفته است اجازه گسترش این وطن - - از طریق پذیرش مهاجران بیشتر - - را ندهد ؛ مگر آنکه اعراب این گسترش را بپذیرند . بنابراین ، میزان مهاجرت در خلال پنج سال آینده به 75000 نفر محدود خواهد شد . این محدودیت تعداد یهودیان را در فلسطین به حدود یک سوم کل جمعیت خواهد رساند . پس از پایان این پنج سال هم مهاجرت یهودیان در صورت مخالفت اعراب متوقف خواهد شد " .

در این سند درباره تغییر مالکیت اراضی با افزایش روند تغییر مالکیت در برخی مناطق مخالفت کرد و این روند در برخی مناطق دیگر محدود گردید ؛ و " به کمیسر عالی در فلسطین اختیارات لازم برای ممنوع کردن و ساماندهی این روند داده خواهد شد " . در 28 فوریه 1940 ، کمیسر عالی " قانون تغییر مالکیت اراضی " را وضع کرد . این قانون فلسطین را به سه منطقه تقسیم کرد :

  1. منطقه الف ، شامل تل و برخی از مناطق مجاور ( 64% از مساحت فلسطین ) . در این منطقه انتقال مالکیت زمین به غیر اعراب فلسطینی ممنوع شد .
  2. منطقه ب ، شامل دره جزریل ، جلیل شرقی ، بخش اعظم دشت ساحلی ( به جز منطقه تل آویو ) و نگو ( 31% از مساحت فلسطین ) . در این منطقه با شرایط مشخص ، انتقال مالکیت مجاز گشت .
  3. منطقه ج ( 5% از مساحت فلسطین ) که به صورت " منطقه آزاد " باقی می ماند .

جنبش صهیونیسم این سند را به عنوان آغاز " خیانت نهایی " به تعهدات موجود در اعلامیه بالفور نسبت به " ملت

یهود " و سرپرستی بریتانیا بر فلسطین تلقی کرد . صهیونیستها از وقتی این سند منتشر شد علیه سرپرستی بریتانیا اعلام جنگ کردند .

مآخذ :

  1. المسیری ، عبدالوهاب : دایره المعارف یهود ، یهودیت و صهیونیسم ، ترجمه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه ، دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین ، جلد ششم ، چاپ اول ، پاییز 1382 .
  2. موسوعة السیاسة : مؤسسة العربیة للدراسات و النشر ، جلد پنجم ، 1990