عروسی در فلسطین ( جشن - )

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۱ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


عروسی شیرین ترین و شاداب ترین مراسم در محافل مردمی فلسطین بوده و در آن علاوه بر عروس و داماد ، خوشحال تمامی افراد خانواده و روستا را دربرمی گیرد . پدر مادر با رشد و بلوغ فرزندشان خوشبخت شده و بچه های روستا با نگهداری و مراقبت از مرکب نوازندگان و زفاف و رقابتهای رقاصان خوشحال و شاد می شوند . در این مراسم برای هر شخص در روستا فرصتی پیش می آید تا آزادانه آواز بخواند و برقصد و برای مدتی از سختی زندگی روزمره اش رها شود . عروسی به حق شادی مردمی است .

الف - خواستگاری :

معمول اینست که پدر و مادر ، خواستگاری عروسی را برای پسرشان به عهده دارند . این کار در ابتدای دوره جوانی داماد انجام می پذیرفت ولی رسم بر این بوده که خواستگاری در روز تولد عروس اجرا می شده است .

این نوع خواستگاری ، بخشش طبقی یا بخشش قبری نامیده می شود زیرا دختر متولد شده بر روی طبقی از چوب خیزران قرار داده شده و یا بدین دلیل که مادر نوزاد پایش بر لب گور می باشد . دوره خواستگاری به طول نینجامیده و به سرعت با فراهم آوردن لباس برای عروس مقدمات اولیه ازدواج شکل گرفته و آغاز می گردد .

ب - لباس :

خرید لباس عروس از طرف داماد و خانواده اش انجام می پذیرد . این لباس شامل لباس و وسایل زینتی و زیورآلات و روسری ها و کمربندها و لباسهای خانه می شود . همچنین برای خواهران و خاله ها و عمه های خود نیز لباسی به عنوان " سرخرید " می خرد . لباس عروس در

کاروانی که زنان در آن آواز می خوانند به خانه عروس برده می شود .

این لباس معمولاً در طبق هایی از چوب خیزران بر روی سر زنان حمل می شود و با شکوفه ها و شاخه های سبز درختان آراسته می گردد . وقتی که زنان به خانه عروس نزدیک می شوند یکی از آنها آواز سر داده و دیگری جواب می دهد که :

آهای در خانه را باز کنید .

آهای تهنیت گو را بگذارید تبریک بگوید .

آهای من از خدا خواسته ام .

آهای خدا گمان و امید مرا ناامید نمی کند .

سپس وارد خانه عروس شده و آنجا لباسها و هدایا را پخش می کنند و یک دور دیگر از آواز و رقص مجلسی در گرد لباسها شروع می شود و این مجلس جشن شروع مجالس ازدواج به حساب می آید .

ج - جشنهای قبل از زفاف :

در میان مردم ، جشنهای عروسی جشنهایی متعدد و بسیار می باشد . جشنهایی هنگام خواستگاری و عقد و همچنین انتقال لباسها به خانه عروس وجود دارد و ممکن است مجالس جشنی برپا شود که به هنگام دیدار هر کدام از طرفین ( خانواده های عروس و داماد ) از طرف دیگر فامیل ها در این جشنها به آوازخوانی می پردازند .

اما جشنهای اصلی عروسی جشنهای هفت شب قبل از زفاف می باشد و معمول بر اینست که ازدواج در بعدازظهر و غروب روز جمعه انجام پذیرفته و شب شنبه ای که قبل از روز جمعه معین شده برای ازدواج است اولین شب جشن در زنجیره هفت شب جشن می باشد .

جشنها در دو محل جداگانه انجام می پذیرد که مردها در محل اجتماعات پذیرایی و یا میدان خرمن گاهها جشن می گیرند . درحالی که زنان در خانه داماد و یا در شب حنابندان در خانه عروس جشن می گیرند .

مردان در میدانی وسیع شب را به بیداری می گذرانند و در این میدان آتش هیزم زیادی روشن می کنند ( اکنون استفاده چراغهای گازی و برقی رایج می باشد ) و یک یا چند آوازه خوان مردمی که از انواع آوازهای موروثی و مردمی را می خوانند مردان شب را زنده می دارند .

گاهی این شب بیداری در محل اجتماعات و یا حتی

در یک قهوه خانه عمومی انجام می پذیرد و شاعری مردمی که به همراه نواختن چنگ ترانه می خواند شب را زنده می دارد .

شب بیداری های مردمی با فعالیت جوانان هنرمند در رقص و پایکوبی شروع می شود تا آنکه هوا تاریک شود . در این هنگام پیرمردها و کهنسالان به میان آمده و با حرکتی آرام و به همراه قصیده هایی مردمی که نغمه های آنها در هم آمیخته و با صدای کف زدنها همراه می باشد می رقصند . در پایان شب بیداری فرصتی برای نوآوران پیر و جوان به یک اندازه داده می شود تا با گفتن تکه های خنده دار که خالی از تکه های نمایشی نمی باشد حالتی شادی آفرین به شب بیداری بیافزایند .

این نمایشها درباره موضوعات صرفا مسخره بوده که در آن جوانی زیبا و شاد نقش زنی را بازی می کند و لباس او را پوشیده و به شب بیداری یک حالت کمدی و مسخره ای می دهد .

زنها نیز شب را به بیداری گذرانده و در داخل خانه ها می رقصند و به همراه کف زدن و تنبک زدن آوازهای پیشینیان را می خوانند . برخی از اشخاص مرفه و پولدار در روستا اقدام به دعوت مطربهای مردمی ماهر به منطور زنده کردن شب بیداری زنان و شرکت در مراسم داماد می نمایند .

در شب آخر قبل از شب زفاف زنان اقدام به حنابندان عروس می کنند . کمی قبل از غروب این شب کیسه های کوچک حنا میان دوشیزگان و دوستان عروس به منطور دعوت آنها برای حنابندان توزیع و پخش می شود .

در محافل فقیر یک زن معمولی دستها و پاها و ساق دستها و پاهای عروس را حنا می گیرد گاهی نیز از آرایشگری ماهر برای حنابندان و همچنین آرایش آن استفاده می شود .

شب حنابندان آوازهای مردمی غم انگیزی را به همراه دارد که وابستگی و علاقه عروس به خانه و خانواده اش و به دوستانش را به تصویر می کشاند . همچنین این آوازها واقعیت ارتباط زن - - در محافل مردمی - - را به خانواده خودش بیشتر از خانه شوهرش نشان می دهد .

مضمون آوازها عبارتند از : سرزنش پدری که دخترش را از خانه اش بیرون می کند .

به پدرم بگویید که خدا فرزندانش را حفظ کند در

کار من عجله کرد و مرا از خود خارج ساخت