مبارزه مردمی فلسطین ( جبهه - ): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه فلسطین
 
جز (۱ نسخه واردشده)

نسخهٔ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۶


الف - تاریخچه تشکیل :

جبهه مبارزه مردمی فلسطین ، تشکیلات جبهه ای است که در کنار دیگر گروههای ملی فلسطین تشکیل شد و هدف اعلام شده اش شروع نبرد آزادی بخش ملی بر ضد اشغال صهیونیستی می باشد . پس از جنگ ژوئن 1967 و اشغال کرانه باختری ، نوار غزه و بلندیهای جولان و صحرای سینا در 15/7/1967 عناصری مبارز از فرزندان کرانه غربی - - به خصوص بیت المقدس - - که در جبهه مقدم بااشغالگران صهیونیستی زندگی می کردند این جبهه را تشکیل دادند و در مسیر ملت مبارز در طول چندین سال شرکت کردند ، از جمله آنها دکتر صحبی سعدالدین غوشه ، شهید فایر محمود حمدان ( الرائد خالد ) ، شهید خلیل سفیان ( ابوالحکم ) بودند .

فعالیت این تشکیلات با نام های سری با بیشترین تعداد ممکن از مبارزین آماده نبرد مسلحانه ملی ، در کنار مبارزه سیاسی شروع شد . اولین گروههای این جبهه در بیت المقدس و تعدادی از شهرهای کرانه غربی تشکیل شد ، و پس از آن در سال 1948 سازماندهی گروههایی از جوانان سرزمینهای اشغالی صورت گرفت .

اگر چه شرایط مختلف باعث شده بود که فلسطین در حالت خلع سلاح زندگی نماید و اولین فعالیت جبهه به مقاومت منفی و مبارزه سیاسی در مقابل اشغال محدود بود . اولین منشور این جبهه که در ژوئیه 1967 منتشر شد دربرگیرنده دعوت از توده های برای عدم پذیرش اشغال و مقاومت در مقابل اشغالگران بود . آنها را تحریک به اعتصابات و برگزاری تظاهرات و تحریم دشمنی اشغالگر می نمود .

اما در همان زمان جبهه شروع به آموزش اعضای

خود برای مقاومت مسلحانه ، جمع آوری اطلاعات از دشمن ، برنامه ریزی عملیاتی بر ضد دشمن فراهم کردن اسلحه و برای مبارزه مسلحانه پرداخت .

این جبهه در تاریخ 24/12/1967 عملیات مسلحانه خود را بر ضد دشمن صهیونیستی اشغالگر شروع کرد . از ابتدای سال 1968 این جبهه متوجه تشکیل هسته ها و مراکز آموزش در اردن گردید و این تشکیلات به تدریج شروع به رشد نموده و دارای پایگاههای نظامی و مراکز آموزشی و میلیشیهای ملی در اردوگاههای پناهندگان و شهرهای اردن و بعضی کشورهای عربی گردید .

عملیات نظامی بر ضد دشمن صهیونیستی افزایش یافته . شایان ذکر است که فعالیت مبارزاتی این جبهه ، به فلسطین محدود نشد و به مناطق مختلف دنیا کشیده شد مانند یونان و ترکیه و ایتالیا که بر اساس استراتژی جبهه انجام می گرفت این استراتژی عبارت بود از : " ضربه زدن بر دشمن و پی گیری او در هر مکانی برای پراکنده کردن نیروهایش و نابودی بیشترین مقدار ممکن بین نیروها . "

ب - اهداف و برنامه های جبهه :

هدف استراتژیکی جبهه خلاصه می شود در : " نابودی کامل رژیم صهیونیستی در فلسطین از طریق جهاد و مبارزه مسلحانه ملی درازمدت و با تکیه بر نیروهایی که در مبارزه با رژیم صهیونیستی وظایف مشترکی دارند اعم از کار کارگران و کشاورزان و روشنفکران انقلابی و سایر زحمتکشان .

این مأموریتها و وظایف عبارتند از : آزادی ملی و اجتماعی کامل از فشار و بهره کشی برپایی نظام ملی دموکراتیک در فلسطین به عنوان گامی در راه مبارزه مستعمر به همراه جنبش آزادی بخش عربی برای آزادی تمام کشورهای عربی ، بر پایی نظام سوسیالیستی متحد عربی ، مبارزه مشترک همراه با تمامی ملتهای رنج دیده و جنبشهای ملی و پیشرو به همراه طبقه کارگر و احزاب و سازمانهای انقلابی آن در کشورهای سرمایه داری و به همراه کشورهای سوسیالیستی دنیا و براساس موقعیتها و اصول توده های پرولتاربایی و با آرزوی نابودی سرمایه داری و محدود نمودن جنگهای استعماری مخرب و مطامع واپس گری بهره کشی طبقاتی برای قدرتمند کردن انسانهابه پریایی سیستم سوسیالیستی جهانی که در آن بهره وری انسان توسط انسان نفی گردد . "

بارزترین اهداف جبهه مبارزه ملی فلسطین و وظیفه ای که اصول نظری و سیاسی و تشکیلاتی آن در بردارد عبارتست از :

  1. ملت فلسطین حق مطلق در تعیین سرنوشت خود و سرنوشت کشورش دارد ، لازم است در خط مقدم مبارزه ملی امت عربی برای آزادی فلسطین قرار گیرد . بنابراین انقلاب فلسطین باید زمان اقدامات عملی در زمینه برنامه ریزی و جنگ را در دست گیرد .
  2. فعالیت جهت ابرازشخصیت فلسطینی و استقلال انقلابی فلسطین و سعی در جهت وحدت آن در چارچوب جبهه ای چرا که آن یک ضرورت اساسی برای پیروزی انقلاب است .
  3. ایمان به این که امپریالیسم و صهیونیسم و ارتجاع ، دشمنان واقعی ملت فلسطین و ملت عربی هستند و دشمن تمامی ملتهای عالم هستند که برای آزادی و پیشروی و صلح مبارزه می کنند . آنچه که موسوم به دولت اسرائیل می باشد تجسم عملی صهیونیسم جهانی است برای تمام آنچه که این جنبش استعماری وطن گزین دشمن به عنوان شریک و پایگاه جلوی امپریالیسم محسوب می گردد .
  4. انقلاب مسلحانه ضرورتی اجتناب ناپذیر برای نابودی نیروی دشمن است و امکان تناقضات بادشمن به صورت مسالمت آمیز وجود ندارد بلکه باید به صورت انقلاب مسلحانه و جنگ ملی دراز مدتی انجام گیرد .
  5. امکان پیروز شدن بر تمامی مشکلات پیچیده ای که انقلاب فلسطین با آن مواجه است وجود ندارد مگر با راه حل های عملی به دور از بدیهه گویی و برپایه نقشه های مشخص برای تحقق نتایج و اهداف ترجیحی .

ج - فعالیت جبهه :

در سطح عملی این جبهه اشکال مختلف مبارزه سیاسی و نظامی و تبلیغاتی و توده ای را انجام داده و در تمامی این مبارزات بر تمسک و تملک کامل به حقوق ملی فلسطین تأکید کرده و بر ضد تمامی راه حل ها و طرحهای صلح و سازش و ذلت بار مبارزه کرده است . این جبهه روابط خوبی با جریانهای جنبش آزادی بخش ملی عربی و جهانی بر پا نمود و روابط گسترده ای با نیروهای ملی عربی و جهانی دارد .

مجلس ملی فلسطین در دوره ششم خود ( قاهره1 - 6/9/1969 ) موافقت کرد که بهجت ابوغریبه نماینده

جبهه عضو مجلس باشد و کمیته اجرایی مکلف به تداوم مذاکره بااین جبهه گردید . با توجه به ایمان جبهه به این که وحدت ملی فلسطین شرط اساسی از شروط استمرار انقلاب و تحقق آزادی و پیروزی می باشد و لذا این جبهه در رهبری مبارزه مسلحانه و رهبری واحد و کمیته مرکزی و کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطی شرکت جست و با روشهای یگانه هماهنگ با گروههایی ازجنبش مقاومت ارتباط بر قرار کرد مانند فتح و نیروهای آزادی بخش ملی .

این جبهه برای مدتی کار خود را در ضمن سازمان آزادی بخش به علت انضمام این جبهه به نیروهای فلسطینی رد کننده راه حل های مسالمت آمیز و ذلت بار " از 1974 " رد کرد . اما دوباره به چارچوب سازمان برگشت و در دور چهارم مجلس ملی فلسطین " دمشق 15 - 23/12/1979 " شرکت نمود و نام دبیر کل آن سمیر غوشه به لیست اعضای مجلس اضافه گردید .

در سطح نظامی نیز عملیات نظامی از مناطق مختلف مرزهای اطراف و سرزمینهای اشغالی توسط این جبهه صورت گرفت و بزرگترین عملیات آن در داخل سرزمینهای اشغالی بود . همچنین این جبهه عملیات نظامی بر ضد مؤسسات دشمن در خارج از وطن عربی انجام داد . این جبهه در نبردهای دفاع از وجود انقلاب فلسطین شرکت جست و در مقابل تلاشهایی که هدفشان نابودی این جبهه در بعضی از کشورها بود ایستادگی نمود . این جبهه در زمینه تعمیم آموزش نظامی و افزایش سطح جنگی افراد تشکیلات خود برای شرکت در گشتهای نظامی در بعضی از کشورهای عربی سوسیالیستی فعالیت نمود . این جبهه صدها شهید و اسیر از جوانان مبارز که در بینشان تعدادی سوری و عراقی و لبنانی نیز وجود داشتند تقدیم نمود .

در صحنه تبلیغاتی این جبهه مجله فکری مرکزی به نام " نضال الشعب " ( مبارزه ملت ) و مجله " المناضل الشوری " ( مبارز انقلابی ) با زبان عربی و آلمانی و " انطلاقه " به زبان عربی و فرانسوی منتشر می ساخت . نیز بسیاری از جزوات فکری و سیاسی منتشر شد و این نشریه ها و بیانیه ها و برچسبها را در مناسبتهای مبارزاتی توزیع نمود . رهبری جبهه اقدام به انجام سخنرانیها و برپایی جلسات و جشنواره ها و مراسم در مناسبتهای ملی مختلف می نمود . همچنین شعبه تبلیغات توده ای این جبهه در زمینه های فرهنگی مختلف اهتمام می ورزید و نسبت به تئاتر و

فولکور ملی اهتمام خاص از خود نشان می داد .

جبهه مبارزه ملی فلسطین همچنین به فعالیتهای سند یکایی و توده ای می پرداخت و اعضای آن در اتحادیه های کارگری و دانشجویی و زنان شرکت می کردند و تعدادی از مؤسسات مانند مهد کودک و مدارس مبارزه با بی سوادی و باشگاههای ورزشی و گروههای پیشاهنگی و مشاغل تعلیم خیاطی و درمانگاههای پزشکی را ایجاد نمود .

این جبهه در زمینه سازماندهی وسیع ترین چارچوبها از توده های ملی فلسطینی در داخل و خارج سرزمینهای اشغالی عمل نمود . هر جا که فرزندان ملت فلسطین را در کشورهای عربی و کشورهای مختلف دنیا می یافت سعی می کرد این چارچوب را بدآنجا گسترش دهد .

مآخذ :

  1. الموسوعة الفلسطینیة : النضال الشعبی الفلسطینی ، جلد هارم ، 1984
  2. www.nedalshabi.org/historie-view.htm