آشوریان: تفاوت بین نسخهها
جز (۱ نسخه واردشده) |
نسخهٔ ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۱۳
نام آشور ( Assur - Asur ) به قدیمترین پایتخت آشوریها و به خدای اعظم آنان ، همچنین به کشور و دولتی که در شمال عراق تشکیل دادند اطلاق میشود .
مورخان ، تاریخ آشوریان را به سه دوره تقسیم میکنند :
دورهی اول که قدیمیترین دوران بوده و مشهورترین پادشاه آنها شمس ادوی اول ( 1813 - 1781ق . م ) که نفوذ آشوریها را به مناطق خارجی رساند به ویژه سلطه بر شهر ماری ( تپه حریری مشرف بر رود فرات در سوریه ) را میتوان نام برد . از آن پس کشور برای مدتی تحت نفوذ حمورایی پادشاه بابل قرار گرفت .
بخش دوم حکومت آشور پس از سقوط دولت بابل در حدود ( 1600ق . م ) آغاز میگردد . در این بخش از تاریخ ، پادشاهای قدرتمنید بر کشور حکم راندند از جمله مشهورترین آنان تیگلات پلاسر اول ( فالازار ) بود (Tiglat Pilesser) ( 115 - 1077ق . م ) او از اولین پادشاهان آشوری بود که بهواسطه فتوحات خود به دریای مدیترانه رسید و 42 ملت را تابع خویش کرد و... فرعون مصر از بیم حملهی او نهنگ آبی و اسب آبی خود را به دربار او فرستاد تا او را از حمله به مصر متصرف کند . با هجوم آرامیهای ساکن عربستان و غارت معابد آشوری ، خدایان آشور به وسیله این آرامیان به غارت برده شدند و تیگلات از این غصه دق کرد .
دوره سوم تاریخ آشور پس از مدتی عقبماندگی نظامی و اقتصادی در ( 911ق . م ) شروع میشود . در این دوره از تاریخ ، حکومت آشوریها ارتباطات قومی با سوریه و فلسطین داشت . در این مقطع دو امپراطوری عظیم آشوری تشکیل گردید . از مشهورترین پادشاهان امپراطوری اول ( آشور نصیرپال یا نازورپال ) Asur nazurpal دوم بود که در سالهای ( 883 - 859ق . م ) سلطنت کرد ، بر سوریه مستولی گشت و خود را به دریای مدیترانه رساند ولی وارد فلسطین نگردید . پسرش ( سلمانسر سوم ( " شالمانصر سوم " ) Salmanssar (855 - 824ق . م ) اولین پادشاه آشوری بود که نام اسرائیل را در خلال صحبت از پیمانی که بین بن حداپادشاه آرامی دمشق ، و آخاب ، پادشاه اسرائیل و تعدادی از شهرهای سوریه ، در برابر آشوریها در جنگ قرقر منعقد گردید ، بهمیان آورد . در حمله دوم سلانسر بر " یاهو " پادشاه اسرائیلی پیروز گردید و مالیات سنگینی بر وی تحمیل نمود . سلمانسر اخبار پیروزی خود را بر لوح مشهورش که به " لوح سیاه " معروف بود نقش نمود . وی در یادنامه خود از 27 ملت نام میبرد که به او باج میداده و فرمانبردار او بودهاند از آن جملهاند سرزمینهای آمادای ( Amaday ) یعنی " ماد " و پارسومالشی ( Parsumas ) یعنی " پارس " در جنوب ایران که هخامنشیان... از آن خطه برخاستهاند . أداد نیراری سوم ( 805 - 782ق . م ) اولین پادشاه آشوری بود که از فلسطین نام برده است . آشور در اواخر قرن نهم قبل از میلاد رو به ضعف نهاده بود تا اینکه تیگلاتپلاسر سوم در سال 747ق . م حکومت را بهدست گرفت . وی بهعنوان مؤسس امپراطوری دوم بهشمار میرود . در عهد تیگلاتپلاسر سوم آشور به اوج قدرت نظامی و اقتصادی خود رسید و حملات پیدرپی به سوریه و فلسطین میکرد . تیگلاتپلاسر بر بابل و شهرهای فلسطین نیز هجوم برد ، پادشاه غزه را شکست داد و شهرهای عموم ، آدوم ، مآب و یهودا را تحت نفوذ خود درآورد .
در تورات آمده است که مناحیم پادشاه " اسرائیل " در حدود هزارقنطار ( وزنه ) نقره بهعنوان جزیه به وی پرداخت کرد . در همین حال تیگلات ، نام " بیتعومری " را بر " اسرائیل " نهاد . پلاسر نقش بزرگی در حوادث فلسطین داشت و بهیاری پادشاهانی که طرفدار او بودند میشتافت . به ویژه هنگامی که " آحاز " پادشاه " یهودا " برای حمایت خود در برابر " فقح " پادشاه " اسرائیل " و " رصین " پادشاه دمشق که برضد وی همپیمان شده بودند از تیگلات یاری خواست ، تیگلات به لشکر متفقین حمله کرد و آنها را شکست داد . فقح را از اریکهی قدرت به زیر کشید و " هوشع " را بهعنوان پادشاه " اسرائیل " بهجای وی منصوب کرد . البتته بهایی که آحاز بابت این حمایت پرداخت ، همانا فروپاشی اقتصادی یهودا بود . در عهد شالمانصر پنجم از سال ( 726 - 722ق . م ) اسرائیل قیام کرد . پس از این قیام ، سامره محاصر شد و سپس بهدست سارگون دوم ( شاروکین ) (SaragonII) ( 722 - 705 ) سقوط کرد . پس از سقوط سامره ، حکومت اسرائیل ( 720ق . م ) نیز از هم پاشید . همچنین سارگون با همهی شهرهای فلسطینی که در برابر او قدعلم کردند به نبرد پرداخت . در عهد فرزند وی ، سناخریب (Senacherib) ( 705 - 681ق . م ) مجددا آشوبها آغاز گردید ، اهالی عکره علیه پادشاه خود که طرفدار آشوریها بود قیام کرده و وی را به " حزقیا " پادشاه " یهود " که از حمایت مصر برخوردار بود ، تسلیم نمودند . سناخریب به شهرهای فلسطین جمله برد و بر لشکر مصر که به حمایت از آنها حرکت کرده بود غلبه کرد ، قدس را به محاصرهی خود درآورد و تا زمانی که هدایای گرانبها و ذیقیمتی تقدیم وی نشده بود ، دست از محاصره و نابودی آن برنداشت .
( آسورحیدون ) آسارهادون (Assurheddon) ( 681 - 688ق . م ) آرامش و استقرار امنیت در فلسطین را در آن دید که به دخالت حکومت مصر در اوضاع داخلی فلسطین پایان دهد . بر همین اساس به مصر حمله برد و به حکومت خاندان حبشی پایان داد . دخالت مصریها در امور فلسطین تا پایان حکومت آشوریها قطع گردید . آشوربانیپال (Assurbanipal) ( 668 - 626ق . م ) آخرین پادشاهی نیرومند آشوری بود که به فلسطین حمله برد و بر حکومتهای " یهودا " آدوم ، مآب ، غزه و عسقلان غلبه یافت . شاهانی چون آشورنصییرپال " نازورپال " در بازسازی ارتش و فرهنگ و نظام اداری و قوانین و معماری و هنر... آشور در عهد میانه که از پیشرفتهترین دورههای تاریخ آشور است ، سهم عمده داشتهاند . ساراکس ( سارداناپال ) آخرین شاه آشور ( 626 - 612ق . م ) میباشد .
از آنچه که گذشت روشن میگردد که ارتباط آشوریها با فلسطین در قرن نهم قبل از میلاد آغاز گردید و تا زمان پادشاهی آشوربانیپال که حکومتش در سال 626ق . م پایان یافت ، ادامه داشت . آشوریها در این دت نقش بارزی در حوادث فلسطین ایفا نمودند ، آنها همچنین حکومت " اسرائیل " را برانداختند و سبب تضعیف حکومت " یهودا " شدند که پس از مدت کوتاهی بهدست ( بنوکدنصر ) بختالنصر کلدانی سقوط کرد . جنگهای آشوریها به مناطق غربی اختصاص نداشته بلکه شامل قسمتهای شرقی در ایران ، شمالی در سرزمین آناطولی و جنوبی در بابل و عیلام میگردید که در واقع نقش مهمی در زندگی و تاریخ ملتهای این مناطق ایفا نموده و با اعمال سیاست مهاجرت باعث ادغام ملتها در یکدیگر گردید .
همچنین آشوریها برای عمران و آبادی اهمیت زیادی قائل بوده و پایتختهای بزرگی مانند نینوا ، کالخ ، دورشروکین را بنا کرده و کاخهای خود را با نقش و نگار و مجسمه تزئین کردند . آنها توجه زیادی به درختکاری ، پارکسازی و تأسیس باغهای وحش داشتند که این موارد در آن زمان سابقه نداشته و میتوان گفت نوعی نوآوری بوده است .
آشوریها در امر تدوین کتب تاریخی اهتمام ورزیده و نوشتههای بهجای مانده از آنان ، به تاریخ آشوریها اختصاص نداشته بلکه تاریخ ملتهای دیگر را نیز ثبت کردهاند و اگر نوشتههای آشوریها نمیبود هیچکس از احوال آنان کوچکترین اطلاعی در دست نمیداشت .
حکومت آشوریها در سال 612 یا به روایتی 606ق . م پس از نبردهای پیدرپی ، بهدست کیاکسار شاه ماد و با همدستی نبوپولاسار ( نبوفالازار ) حاکم دستنشاندهی آشوری بر بابل که علیه آن همپیمان شده بودند ، سرنگون شد . سارکس ( سارداناپال ) شاه آشور برای اینکه اسیر نشود با خانوادهی خود ، خودسوزی کرد و نینوا پایتخت آشور در آتش سوزانده شد . خودسوزی ساراکس و خانوادهاش در سال 612ق . م اتفاق افتاد و نهایتاً پس از مقاومت بقایای آشوریان در نبرد کارکمیش ( Karkemis ) آشور در 606ق . م منهدم شد .
مآخذ :
- ش ، دولندلن : تاریخ جهانی ، ترجمه احمد بهمنش ، انتشارات دانشگاه تهران ، جلد اول ، 1368 .
- ویل دورانت : تاریخ تمدن ، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی ، مشرق زمین ، جلد اول ، چاپ سوم ، تهران ، 1370 .
- طه ، باقر : مقدمة فی تاریخ الحضارات القدیمه ، بغداد ، 1973 .
- Luckenbill, D.D, Ancient Records Assyria and Babylonia ( ARAB ) , Chicago, of 1926 and 1927.
- Olmstead, A.T.E., History of Assyria, NewYork, 1923