کشورهای چهارگانه بزرگ ( طرح - ): تفاوت بین نسخهها
جز (۱ نسخه واردشده) |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۴
طرحی است که توسط کشورهای بزرگ چهارگانه بعد از ملغی شدن مأموریتی که سفیر گوناریارنگ ، به منظور وضع قطعنامه 242 سازمان ملل در سال 1967 که موضع اجرای نتیجه آن اسرائیل را سراسیمه کرد ، ارائه شد . هدف از این طرح تلاش در جهت تحریک و نیروبخشی مأموریت یارنینگ می باشد .
حکومت فرانسه در تاریخ 17/1/1969 به طور رسمی اعلام کرد که تشکیل یک سری اجتماعات و جلسات بین المللی بین هر کدام از کشورهای اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا و بریتانیا و فرانسه همراه با همکاری دبیرکل شورای امنیت سازمان ملل " یوثانت " شرکت خواهند داشت را پیشنهاد کرده است . هدف از آن بحث و گفت وگو درباره راههای مناسب و ممکن در
پیش روی این کشورها در جهت به وجود آوردن صلح عادلانه و دائم در خاورمیانه به عنوان یک بخش از وظایف و مسئولیت خود آنها می باشد .
در تاریخ 5/2/1969 کاخ سفید آمریکا موافقتحکومت ایالات متحده را با طرح پیشنهادی فرانسه اعلام کرد ، به شرط اینکه قبل از نشستها و جلسات کشورهای بزرگ چهارگانه ، به منظور گفت وگوهای مقدماتی دوجانبه بین نمایندگان دائمی آن کشور ، در سازمان ملل برای رسیدن به حداقل تفاهم متبادل درباره اساس و پایه های صلح تشکیل شود . در تاریخ 4/4/1969 ، نمایندگان کشورهای بزرگ چهارگانه جلسه مشترک خود را در نیویورک منعقد نموده و بیانیه ای را صادر کردند که موارد زیر در آن ذکر شده است :
- کشورهای آنها درباره خطیر بودن وضع در خاورمیانه و احتیاج به یک مانع و حایل بین آن و بین تهدید امنیت بین المللی متفق القول هستند .
- مبحاثات و گفت وگوهایی درباره قضایای اساسی و مهم جاری گردیده و در زمینه های مختلفی با هم اتفاق نظر دارند و سعی زیادی در اجرای این دستورات اتخاذ شده دارند .
- این کشورها مشترکا با قطعنامه 242 سازمان امنیت صادره در تاریخ 22/نوامبر سال 1967 موافق بوده و پشتیبانی خود را از آن اعلام می دارند ، همان طوری که تأیید خودشان را درباره مأموریت سفیر گونار یارینگ بیان نموده اند .
سپس در تاریخ 8/4/1969 نمایندگان کشورهای بزرگ چهارگانه دور سوم جلسات خود را تشکیل داده و گزارش نتیجه این جلسات را برای رژیمهای متبوع خود فرستادند . همچنین نسخه ای از آن را برای دبیرکل سازمان ملل و نیز برای حکومتهای اعراب منطقه و اسرائیل نیز نسخه ای از رونوشت نتایج به دست آمده را ارسال داشتند .
واکنش اسرائیل از ابتدا منفی بود ، زیرا معتقد بود که این پیشنهاد فرانسه در جهت تلاش برای سلطه بیگانه و کشورهای خارجی بر منطقه می باشد . ابا ابان ، وزیر خارجه اسرائیل قبل از تشکیل جلسه اول و در خلال دیداری که با رئیس جمهور آمریکا ، ریچارد نیکسون در تاریخ 14/3/1969 داشت از وی خواهان عدم حضور ایالات متحده در این گفت وگوها شد .
بعد از برگشت " ابا ابان " از واشنگتن ، حکومت متبوعش در تاریخ 30/3/1969 اعلام کرد که با هرگونه دستوری از هر کشوری که متعارض با مصالح و منافع حیاتی و حقوق و امنیت اسرائیل باشد ، موافق نخواهد بود ، کمااینکه مخالفت شدید خود را با هرگونه طرح و نقشه ای که نمایندگان کشورهای خارج از خاورمیانه جهت دادن دستورات در مورد آینده منطقه ادامه بدهند ، اعلام نمود .
وی معتقد است که این قبیل اعمال دارای تأثیر منفی بر سیاست کشورهای منطقه و خاورمیانه که بایستی خودشان جهت رسیدن به صلح دائمی تصمیم گیری نمایند ، می باشد . همچنین تل آویو تأکید کرد که با هرگونه راه حلی که به وسیله کشورهای منطقه انجام نگیرد موافقت نخواهد کرد و معتبر نخواهد دانست و اساس تعاون و همکاری و تبادل همکاری هایش کشورهای درگیر را برشمرده و خواهان حل مشکلات موجود بین آنها از طریق روشهای مسالمت آمیز می باشد . در بیانیه حکومت اسرائیل اضافه گردیده است که تا هنگام تحقق یافتن این اهداف ، اسرائیل بر از حفظ وضع موجود همان طوری که آتش بس بعد از جنگ 1967 مشخص کرده بود ، ادامه خواهد داد و حفظ وضع موجود را برای امنیت و مصالح حیاتی خود ضروری می داند .
در تاریخ 13/4/1969 ، یعنی پنج روز بعد از صدور بیانیه دوم نمایندگان کشورهای بزرگ چهارگانه ، " ابا ابان " در کنفرانسی که با خبرنگاران و روزنامه نگاران در شهر قدس تشکیل شده بود ، اعلام نمود که این طرح کشورهای بزرگ چهارگانه ، مأموریت یا ذینفع را از بین برده است ، همچنان که مذاکرات و گفت وگوهای آنها مثمرثمر نمی باشد چون کشورهای دیگر و خط اول این منطقه در آن شرکت نداشتند و تأکید نمود که اسرائیل هنوز به آن موضع قبلی خودش که در منشور صلح به مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1968 تقدیم کرده است ، پایبند بوده و آن منشوری بود که حکومت مصر آن را به طور رسمی رد کرد ، وزیر خارجه آن محمود ریاض آن را با عبارت زیر توصیف کرده بود که : " جزئی از حمله فریبکارانه بین المللی و مانورهای لفظی و عبارات فریبکارانه و خدعه انگیز می باشد " .
بعضی از کشورهای عربی امیدوار بودند که گفت وگوهای دولتهای بزرگ چهارگانه ، به نتایج مثبتی نسبت به قطعنامه شماره 242 سازمان ملل متحد و در جهت حمایت و تقویت مأموریت یارینگ برسد ، ولی این آمال و اهداف آنها به یأس و ناامیدی تبدیل گردید . از همان ابتدا معلوم بود که ایالات متحده آمریکا ، روابط و تفاهم زیادی با اسرائیل دارد و تمام سعی و تلاش خودش را در جهترسیدن به نتیجه خوبی از جلسات کشورهای بزرگ چهارگانه در مورد اسرائیل مبذول خواهد داشت چون آمریکا خواهان تحمیل صلح آمریکایی - - اسرائیلی بر وطن عربی می باشد .
آنچه که کشورهای بزرگ چهارگانه در سال 1969 انجام داده اند ، نه یک تلاش جهت تحریک قطار صلح و نه منشور جدیدی برای صلح بوده است . این پرونده هم مثل سایر مدارک و اسناد تاریخی به پایان رسید .
مأخذ :
- قاضی ، لیلی سلیم : " تقاریر حول مشاریع التسویات السایده للنزاع العربی الاسرائیلی " ، 1948 - 1972 مجله شؤن فلسطینیة ، شماره 22 ، حزیران 1973 ، بیروت .