نمایش مبدأ برای خلیل ابراهیم بدویه ( 1917 - 1936 )


        

در شهر [[یافا ( شهر - ) |یافا]] دیده به جهان گشود . در کودکی پدرش را از دست داد . او تنها فرزند پدرش بود و مادرش سرپرستی او را به عهده گرفت . تحصیلات دوره ابتدایی و دبیرستان را همانجا به اتمام رساند .

خلیل ابراهیم از همان دوران کودکی علاقه مند به جهاد و مبارزه و تعلیم نظامی بود . پس از پایان دوران دبیرستان وقتی دیپلم گرفت وارد مدرسه نظامی شد و فنون جنگی و برنامه ریزی را فرا گرفت . بسیار تلاش کرد تا وارد دانشکده نظامی بغداد شود و شخصیت های بزرگ فلسطین به ویژه آنان که با مسئولین حکومتی عراق ارتباط داشتند را واسطه قرار داد تا وارد این دانشکده شود . از جمله این افراد اکرم زعیتر بود . اما موفق به ثبت نام در دانشگاه جنگ بغداد نشد . وقتی از این مسأله ناامید شد به حساب دولت روانه قاهره شد تا علی رغم میلش در رشته هنر به تحصیل بپردازد . از این رو از سوی وزارت فرهنگ فلسطین در رشته هنرهای زیبا در مصر به تحصیل پرداخت .

احساس و انگیزه اصلی او جهاد و مبارزه و تعلیم نظامی بود و این شوق هر روز بیشتر می شد . در این خصوص نامه هایی از او باقی مانده که با اکرم زعیتر مکاتبه می کرد و با اصرار از او می خواست تا سفارش او را به مسؤلین عراق بکند .

وقتی اجازه مسافرت به عراق به او داده شد بسیار خوشحال گردید و نامه ای از سر شوق و شادی به اکرم زعتیر نوشت که در آن آمده است :

" بسیار خوشحالم ، چرا که وزارت عراق به لطف و همکاری کاظم دجیلی کنسولگری عراق با سفر من به عراق موافقت کرده است ، می بینم شبی را که با هم در حال فراهم کردن زمینه انقلاب هستیم و جوانان را به مبارزه با استعمار ستمگر و جائر تجهیز می کنیم . و این امر اطمینان مرا به تعصب و غیرت ملی شما امیدوار می کند . به امید آن روز . "

استاد اکرم زعیتر نیز آینده درخشانی در زمینه جهاد و مبارزه برای این جوان انتظار داشت . او می گوید :

" اگر اشتباه نکنم این جوان نقش برجسته ای در تاریخ مبارزه میهنی ما خواهد داشت خداوند توفیقش دهد . " و در جایی دیگر می گوید :

" من این جوان را به فرماندهی جوانان انقلابی آینده انتخاب می کنم چرا تمام خصوصیات رهبری ایثارگرانه را در چهره اش مشاهده می کنم . "

خلیل بدویه هنوز آموزش نظامی مورد نظر خود را تکمیل نکرده بود که انقلاب 1936 مجاهدین فلسطین شروع شد . لذا تصمیم گرفت که تحصیل را رها کند و به میدان جنگ روانه شود . وی نامه ای با این مضمون به اکرم زعیتر نوشت :

" مرگ جاودانگی است و کل زندگی است ، عزم را بر مبارزه و جهاد جزم کرده ایم و عقب نشینی نخواهیم نکرد . باید در هر کاری به خود اعتماد داشته باشیم . روحیات سربازان انگلیسی و معنویات آنها ضعیف شده است و چنین به نظر می رسد که نمی توانند به جنگ در مناطق کوهستانی و در برابر بسیجیان انقلابی که به جای جای کشور خود واقفند ادامه دهند . این ملت شجاع که تاریخ پایداری و مقاومت آن را به ثبترسانده اطمینان دارد که بریتانیا دشمن سرسخت آنهاست . خدا را شاکریم که شرایط موجود نیات پلیدشان را به ما نشان داد . آنها [[حق|حق]] ما را پایمال کردند و جوانان و آزادگان ما را آواره و [[تبعید|تبعید]] کردند و کشور ما را تسلیم بزهکاران دنیا کردند و ما چاره ای جز ایستادگی در برابرشان نداریم . برادرم صبر داشته باش که پیروزی و نصرت الهی نزدیک است .

برادرم از برادرت خلیل ناامید مباش ، از مصر آمدم تا وظیفه خود را در برابر میهن عزیزم ادا کنم و در برابرش از هیچ فداکاری و ایثار دریغ نخواهم نکرد . یقین داشته باش . "

این مبارز جوان به [[ارتش نجات بخش|ارتش نجات بخش]] تحت رهبری فوزی قاوقجی پیوست و در اولین نبرد برضد نیروهای انگلیسی و صهیونیستی شرکت جست و در دومین نبرد در روستای بلعا جوانمردانه جنگید و از خود شجاعت و دلاوری نشان داد تا اینکه به درجه شهادت نایل آمد و به تأسی از سنت قولی و عملی پیامبر در مورد شهدا با لباسهای شهادت مدفون گردید .

شهادت او در سپتامبر 1936 اتفاق افتاد . تخصص اصلی او انهدام پل بود .

==مآخذ : ==
#زعتیر ، اکرم : ''''' یومیات اکرم زعتیر الحرکة الوطنیة الفلسطینیة 1935 - 1939''''' ، مؤسسة الدرسات الفلسطینیة ، بیروت 1980 .
#ابوفارس ، محمد عبدالقادر : ''''' شهداء فلسطین''''' ، دارالفرقان للنشر و التوزیع ، اردن ، 1990 .
#عوده ، زیاد : ''''' من رواد النضال فی فلسطین''''' ، امان 1987 .
#سفری ، عیسی : ''''' فلسطین العربیة بین الانتداب و الصهیونیة''''' ، مطبعة مکتبة فلسطین الجدید بیافا ، 1937 .
#حماد ، محمد : ''''' اعلام فلسطین''''' ، دمشق 1991 .
#دجانی ، احمد : ''''' مدینتنا [[یافا ( شهر - ) |یافا]] و ثورة 1936''''' ، بی جا 1989 .